سر بطریهایی که ویلچر شد! +عکس
ششمعلول بیبضاعت تبریزی چندروز پیش صاحب ششدستگاه ویلچر شدند. این ویلچرها نتیجه حضور گسترده اهالی تبریز در یککارزار خیرخواهانه و محیطزیستی بود که توسط یکدختر جوان ٢٥ساله کلید زده شد.
در اینکارزار از مردم خواسته شده بود با جمعکردن سر بطری نوشابه، آبمعدنی، دلستر و بقیه ظروف پلاستیکی و تحویل آنها به مراکز تعیینشده، زمینه را برای خرید این ویلچرها فراهم کنند. این حرکت در ماههای پایانی سال قبل شروع، اما در فروردین امسال در تبریز فراگیر شد و درنهایت چندروز پیش درمجموع ٦٥٠هزار سر انواع بطری به وزن تقریبی یکتن گردآوری شد.
گردانندگان کارزار درنهایت همه این سر بطریها را به سازمان بازیافت شهرداری تبریز فروختند و با پول آن ویلچرهای وعدهدادهشده برای ششمعلول بیبضاعت ساکن این شهر را خریداری کرده و در مراسمی ویژه به آنها تحویل دادند. در همه ماههای گذشته سالی که روبهپایان است، اینکارزار چنان گسترده و فراگیر شده بود که رقابتی جدی بین تعداد زیادی از اهالی شهر تبریز برای جمع کردن هرچهبیشتر سر انواع بطری درگرفت. نام ایدهپرداز و گرداننده اصلی این کارزار «سپیده جلالی» است، او در رابطه با چندوچون آغاز این حرکت میگوید در روزهای ابتدایی به تنهایی تلاش میکرد سر بطریهایی که هرجا میبیند را گردآوری کند، چندروز بعد خواهرش و در ادامه نیز همکلاسیهای او در دانشگاه هنر تبریز به او پیوستند، در ادامه کار به شبکههای اجتماعی رسید و سرانجام فراگیر شد و بیشتر جوانان و خانوادههای تبریزی به کارزار پیوستند. حاصل کار هم درنهایت گردآوری یکتن پلاستیک از سر بطریهای مصرفشده در این شهر بود. در همین رابطه با او بهعنوان ایدهپرداز این کارزار گفتوگو کردیم که در ادامه آمده است. در ایده شما برای این کار از مردم خواسته شد سر بطری جمع کنند، چرا سر بطری؟ دلیل خاصی داشت که سر بطری پیشنهاد داده شد؟ مثلا چرا از مردم نخواستید خود بطریها را جمع کنند؟ سر بطریها کوچک و کمحجم هستند. جمعآوری آنها راحتتر است و معمولا در همهجا پس از مصرف رها میشوند و باتوجه به رشد صنعت بستهبندی تنوع بیشتری را شامل میشوند، پیشنهاد گردآوری سر بطری بهدلیل همین فراوانی و کمحجمی، مشارکت افراد بسیاری را ممکن میکرد. کار شما هم بعد خیرخواهانه داشت و هم بعد زیستمحیطی، در این کار اولویتتان بیشتر کدام بخش ماجرا بود؟ زیستمحیطی، اولویت اصلی من تبدیل امر تفکیک زباله به یک دغدغه عمومی بود و برایناساس و با انتخاب سر بطری بهعنوان یک نماد سعی در توجیه و تشویق افراد به این راه و روش داشتم و در کنار آن بعد خیرخواهانهای که از نتیحه کار قرار بود به دست بیاید موجب تشویق و همراهی افراد بسیاری در این راه شد.
با توجه به روندی که از ابتدا تا انتها طی شد، فکر میکنید همراهی گسترده اهالی تبریز با این کارزار بیشتر به کدام دلیل بود، تلاش برای تمیزنگهداشتن محیطزیست یا دلسوزی برای همنوع و انجام کار خیرخواهانه؟ هردو دلیل تاثیر داشتند و بهصورت مستقیم و غیرمستقیم همدیگر را همپوشانی کردند. عدهای صرفا بهدلیل تمیزنگهداشتن محیطزیست و بحث تفکیک زباله در این راه من را همراهی کردند و عدهای برای کمک به همنوع، اما نتیجهای که به وجود آمد در هردو حوزه بود و میتوانم بگویم این حرکت نتیجه همراهی و تلاش انسانهایی بود که هم به سرنوشت محیط پیرامون و هم انسانهای پیرامون خود بیتوجه نیستند. ایده اولیه از کجا، کی و چطور شروع شد؟ این طرح در کشورهای مختلفی اجرا شده بود و دوست داشتم که در ایران هم اجرا شود، چرا که با یک هدف نیک تمامی لایههای جامعه را درگیر خود میکرد، درنهایت زمستان ۹۲ خودم به صورت انفرادی شروع به جمعآوری کردم و دوستان و اطرافیان خودم به این حلقه متصل شدند در بهار ۹۳ با استفاده از فیسبوک فراخوان جمعآوری را دادم و پوسترهایی مبنیبر اعلام وجود و معرفی کمپین توسط دوستان چاپ و پخش شد. شش مرکز به صورت داوطلبانه حاضر به همکاری با کمپین شدند و همراهان سر بطریهای جمعآوریشده خود را به این مراکز تحویل میدادند و در نهایت من هم از مراکز جمعآوری تحویل میگرفتم. یکی از ویژگیهای این طرح این بود که این مراکز تنوع مخاطبیابی داشتند؛ برای مثال کلینیک حیوانات، کتابفروشی، انتشارات، کافه و فروشگاهها از آن جمله هستند. درمجموع کار در چه تاریخی تمام شد و در این مدت چه مقدار سر بطری جمع شد؟ از فروردین که فراخوان داده شد تا آخر بهمن سر بطریهای جمعآوریشده به بیشتر از ٦٠٠هزار عدد و بیشتر از یک تن رسید . بیشتر چه گروههای سنی یا اجتماعی در این کار همراهی کردند؟ افرادی که در کمپین مشارکت کردند از تمامی اقشار و لایههای اجتماعی با توانمندیهای اقتصادی متفاوتی بودند و بدون ادعا و سهمخواهی من را همراهی کردند و سر بطریهای خودشان را بدوننام تحویل مراکز میدادند. عاقبت سر بطریهای جمعشده چه شد، چه کسی آنها را از شما خریداری کرد؟ و با پول فروش آنها چه تعداد ویلچر خریداری شد؟ سر بطریها به یک مرکز بازیافت فروخته شد و ششعدد ویلچر خریداری شد. از شهرهای دیگر غیر از تبریز هم کسانی با این کمپین همکاری کردند که برای شما سر بطری بفرستند؟ بله، از تمامی شهرهای استان آذربایجان شرقی و غربی و تهران سر بطری فرستاده شد. یکی از نکات جالب این بود که تمامی دانشجویان غیر بومی ساکنتبریز، پس از اینکه به شهر خودشان میرفتند با سر بطری برای کمپین به تبریز برمیگشتند. آیا با خرید ویلچرها کارزار تمامشده محسوب میشود یا همچنان ادامه دارد؟ کمیپن همچنان ادامه دارد. من امیدوارم با توجه به آگاهی و مشارکت و همراهی مردم بتوانم این ایده را توسعه داده و درکنار سر بطریها، جمعآوری مواد دورریختنی دیگری مثل کاغذهای باطله را آغاز کنم.