لیبی، مقر سوم داعش؟
در ماههای اخیر دامنه حضور و نفوذ داعش به لیبی هم کشیده است. فعل و انفعالات سیاسی و نظامی داخلی و خارجی میتواند زمینه مناسبتری برای رشد این گروه ایجاد کند.
به گزارش دویچه وله، در ابتدای ماه فوریه سفیر آمریکا در لیبی، که حالا به دلیل ناامنی در آنجا از کشور مالت کار خود را انجام میدهد، در یک پیام توئیتری این سوال را مطرح کرد که آیا کشور به لحاظ قومی و سیاسی از هم گسیختهای مانند لیبی قدرت مقابله و دفع داعش را خواهد داشت؟ یازده روز بعد داعش با اقدام جنایتکارانه خود در لیبی عملا پاسخ این توئیتر را داد. در فیلمی که این گروه منتشر کرد سر ۲۱ کارگر قبطی مشغول به کار در لیبی که قبلا ربوده شده بودند بریده میشود. این فیلم که داعش آن را "خبری خونین برای ملت صلیبی" توصیف کرده، عملا اولین نشانه جدی پا قرص کردن این گروه در لیبی تلقی شده است. اواخر اکتبر سال گذشته خبرهایی از تشکیل اولین هسته داعش در شهر درنه لیبی منتشر شد. درنه در ۲۵۰ کیلومتری شهر شرقی بنغازی قرار دارد و حتی پیش از سرنگونی قذافی در سال ۲۰۱۱ نیز یکی از مکانهای اصلی نیروهای شبهنظامی و اسلامگرایان افراطی لیبی بوده است. مشهورترین تشکل این نیروها داعش نام داشته که درواقع شاخه لیبیایی مجاهدان در افغانستان بود که علیه شوروی میجنگید. این گروه بعدها به شاخهای از القاعده تبدیل شد و تعداد زیادی از اعضایش پس از اشغال عراق توسط آمریکا در سال ۲۰۰۳ به این کشور رفتند. با آغاز درگیریهای سوریه، صدها نفر از شبهنظامیان این شهر عازم سوریه شدند؛ برخی از آنها در صفوف گروه داعش به سطوح بالا راه یافتند و برخی نیز به لیبی بازگشتند. بهاینترتیب، افراطیگری مسلحانه در بخشهایی از لیبی شدت بیشتری به خود گرفت. در سال ۲۰۱۳ درنه عملاً از کنترل دولت طرابلس خارج شده بود و در اختیار تعدادی از گروههای اسلامی مسلح بود که زیرشاخهها و دستورالعملهای جداگانهای داشتند. در ماه اوت سال گذشته یکی از گروههای قدرتمند در این شهر با نام "شورای جوانان اسلامی"، اعدامهای وحشیانهای را در یک استادیوم فوتبال انجام داد که خشم و انزجار بینالمللی متفاوتی را برانگیخت. در ماه اکتبر تعدادی از اعضای این شورا با داعش و ابوبکر البغدادی، اعلام بیعت کردند. زمینههای مساعد برای قدرتگیری داعش از آن زمان تا کنون آنها شهر بندری سرت را به تصرف خود درآوردهاند و در طرابلس، بنغازی و برخی شهرهای کوچک دیگر هم جا پای خود را محکم کردهاند. البته نفوذ و سلطه داعش در لیبی همچنان محدود است، اما نوع اقدامات و کنشهای اولیه آن بیشباهت با برآمد این گروه و قدرتگیریاش در عراق و سوریه نیست. به عقیده ناظران، وضعیت بیثبات لیبی، جنگ داخلی و عدم وجود یک دولت مرکزی قوی بهترین شرایط را برای حضور و رشد گروهای بیعتکرده با داعش، در این کشور ایجاد کرده است. در حال حاضر شبهنظامیان دو دولت رقیب، که هر کدام بر بخشی از لیبی مسلط است، با هم در حال جنگاند. یک دولت که مقر آن در طبروق، در شرق لیبی، قرار دارد از سوی جامعه بینالمللی به رسمیت شناخته میشود. دولت دیگر که اسلامگراها آن را تشکیل دادهاند مقرش در طرابلس است. مناقشه و جنگ این دو دولت همه ساختارهای اداری و سیاسی لیبی را فلج کرده است، به گونهای که پاسخگویی به مشکلات اولیه و روزمره مردم ناممکن شده و مرزهای کشور نیز به حال خود رها شدهاند و همین وابستگان داخلی و از خارج آمده داعش را به راحتی قادر میسازد که در لیبی قدرت و حوزه نفوذ خود را افزایش دهند. برآمد اولیه داعش در عراق بود که پس از حمله آمریکا در سال ۲۰۰۳ دولت مرکزی آن عملا منهدم شد و هیچ اقتدار و اتوریتهای در کشور باقی نمانده بود. مرحله دوم رشد و گسترش داعش در سوریه بود که آنجا نیز در پی مناقشات داخلی عملا دولت بخشی از اقتدار خود را بر کشور از دست داده است. لیبی نیز اینک در شرایطی مشابه عراق و سوریه است و وضعیت بسیار مساعدی را برای رخنه و رشد داعش فراهم کرده است. در مناقشه و درگیری در لیبی هم، داعش قادر است با شیوههای خشن و بیرحمانه خود سایر گروهها را از میدان به در کند و یا آنها را به اتحاد با خود مجبور سازد.