احتمال توافق چه قدر است؟
این روزها دوباره فضای مذاکرات داغ شده است. باوجود بعضی سیگنالهای منفی که بعضی از تحلیلگران را نسبت به دستیابی به توافق در دوره جدید بدبین کرده بود، به نظر میرسد خوشبینیهای این روزها همانطور که قبلا هم در همین ستون نوشته بودم، واقعی است.
این دور از مذاکرات به جهات مختلف منحصربهفرد است. نخستین تفاوت به فضای متفاوت سیاست داخلی در امریکا مربوط میشود. هنگامی که در امریکا روابط بینالملل و مدیریت عمومی میخواندم در کلاس درس «سیاست خارجی امریکا» یاد گرفتم که به قول استادم که روزگاری معاون وزیر خارجه امریکا نیز بود «سیاست خارجی امریکا بهخصوص در حوزه خاورمیانه کاملا ناشی از سیاست داخلی امریکاست و از طرح و پلانی کلان و حساب شده تبعیت نمیکند». از سوی دیگر، ایران چیزی برای پنهان کردن ندارد و امتیازات لازم برای توافق را داده است. این امر چه در قبول طرح اردوغان-لولا، چه در قبول طرح پوتین از جانب ایران قابل مشاهده بود. اما هنگامی که توافق هستهیی بین ایران، ترکیه و برزیل (اردوغان، لولا و احمدینژاد) در ماه مه سال 2010 امضا شد، اوباما شرایط متفاوتی داشت. مبارزات انتخاباتی در امریکا تنها چند ماه پساز آن شروع میشد و اوباما تحت فشار زیادی بود. همین بود که شاید به قول لولا داسیلوا، رییسجمهور برزیل، اوباما به توافق خیانت کرد و با پشت پا زدن به صحبتهای پیشین خود با اردوغان و لولا، بدون توجه به توافق سهجانبه، پرونده ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داد. اما اکنون وضعیت اوباما متفاوت است. او آخرین سالهای آخرین دور ریاستجمهوریاش را سپری میکند. در نتیجه نیاز به رای در دور بعدی ندارد. از سوی دیگر اما، دستاوردهای سیاست خارجی اوباما همه زیرسوال رفتهاند. وضعیت بحرانی اوکراین روابط روسیه و امریکا را پیچیدهتر از تمام سالهای دو دهه گذشته کرده است. همچنین بهار عربی در خاورمیانه و شمال آفریقا باعث شد تا همپیمانان امریکا تضعیف شده یا حتی سقوط کنند. حمایت اوباما از دیکتاتورهای عرب نیز مزید برعلت شد تا صحبتهای مثبت او درخصوص دموکراسی در کشورهای عرب کاملا بیمعنی شوند. از سوی دیگر، یکی از اهداف اصلی اوباما در خاورمیانه از ابتدای دوران ریاستجمهوریاش، حل مشکل اسراییل و فلسطین بود. اما اکنون میبیند که هیچ کورسوی امیدی برای حل شدن اختلافات در اراضی اشغالی وجود ندارد. شاید به همین دلایل بود که اوباما راه سازگاری با کوبا در پیش گرفت و توانست دیوار بیاعتمادی بین کوبا و امریکا را پس از چند دهه فرو بریزد. حال او نیاز دارد تا در حوزه خاورمیانه نیز یک ابتکار بزرگ از خود نشان دهد. ابتکاری که کارنامه سیاست خارجی او را تنها 6ماه مانده به شروع مناظرههای انتخابات ریاستجمهوری قوت بخشد. نباید تصور کنیم که این مسایل اهمیت ندارد و میتوان بهراحتی از کنار آنها گذشت. به نظر میرسد این عامل مهم باعث خواهد شد که مذاکرات این دور با تمام دورهای پیشین متفاوت باشد. ایران نیز این را میداند. به همین جهت نه تنها ظریف که حسین فریدون معتمد ریاستجمهوری و نیز علیاکبر صالحی رییس سازمان انرژی اتمی و از معتمدان قدیمی نظام در حوزه انرژی هستهیی نیز راهی ژنو شدهاند. از آن طرف نیز علاوه بر تیم مذاکرهکننده که ویلیام برنز به عنوان معتمد شخص آقای اوباما نیز جزئی از آن است، ارنست مونیز، وزیر انرژی امریکا نیز برای نخستینبار تیم امریکایی را همراهی میکند. به نظر میرسد سیاست داخلی امریکا اینبار توافق را ایجاب میکند. ایران نیز تمایل دارد توافق زودتر انجام شود تا تاثیری روی انتخابات مجلس نگذارد. بنابراین شاید بتوان گفت این روزها توافق از تمام دورهای پیش نزدیکتر است.