x
۰۲ / خرداد / ۱۴۰۲ ۲۳:۱۸

روستایی که همه در آن آلزایمر دارند!

روستایی که همه در آن آلزایمر دارند!

برخلاف محیط های پزشکی آنجا محیطی مبتنی بر سلسله مرتب نیست. در آنجا هیچ کس به وضوح مسئول نیست و پزشکان روپوش سفید نمی پوشند و هیچ کس لباس یا برچسبی با هیچ گونه عنوانی روی آن ندارد. این بدان معناست که هیچ کس صرفا بدلیل آن که روپوشی سفید بر تن دارد مهم نیست. ایده جاری در آن دهکده این است: «هر چیزی را که می ‌تواند شبیه بیمارستان باشد حذف می کنیم.»

کد خبر: ۷۱۸۰۷۳
آرین موتور

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از فرارو، "دو قرص نان، یک کاهو، دو نان بریوش، دو بطری شیر، مقداری سوپ، پنیر، بیسکویت، یک تکه شکلات و تخم مرغ". "فرانسیس لالین" در حال خواندن فهرست خرید خود است. ساعت ۱۱ صبح است و سوپرمارکت کوچک در شهرستان لاند در شهر داکس در جنوب غربی فرانسه در شلوغی پیش از زمان ناهار است. مردم محلی دو به دو از راه می‌رسند یک چرخ دستی قرمز کوچک بر می‌دارند و با سرعتی آرام در اطراف قفسه‌ها راه می‌روند.

به نقل از دیلی تلگراف، فرانسیس که با اعتماد به نفس به سمت یخچال می‌رود و همسایه اش ورونیک در کنارش است می‌گوید: "ما به نوبت خرید را انجام می‌دهیم". روستا آرام است مگر صدای آوازی که از رستوران همسایه می‌آید و شلوغی ملایم مغازه. قفسه‌ها با تمام وسایل ضروری معمول و تجملات کوچک از جعبه‌های سیب گرفته تا یک یخچال کوچک با مقداری پنیر خوب پر شده اند. این همان صحنه‌ای است که هر روز در روستا‌ها و شهرستان‌های سراسر فرانسه دیده می‌شود. با این وجود، در اینجا یک تفاوت عمده وجود دارد: هیچ کس عجله‌ای برای خرید ندارد.

مشتریان عمدتا در سن خاصی هستند. با کمی دقت بیش‌تر می‌توان دید همراه با هر فرد سالمندی که فهرست خرید در دست دارد یک همراه قدری جوان‌تر نیز حضور دارد که به آرامی آنان را در میان جمعیت راهنمایی می‌کند. در وهله نخست مشخص نمی‌شود، اما بعدا متوجه می‌شوید که تک تک ساکنان آن دهکده به بیماری آلزایمر مبتلا هستند.

فرانسیس می‌گوید: "اگر پرسشی دارید اکنون وقت آن است"؟ او می‌افزاید: "خرید کردن به استقلال ما کمک می‌کند. این یک نوع کار پیش پا افتاده است که ما آن را بدیهی می‌دانیم البته تا زمانی می‌توانیم آن را انجام دهیم که ریتم روزانه زندگی از ما ربوده نشود". شاید در ظاهر سفری کوتاه به مغازه قلمداد شود، اما برای یک بیمار مبتلا به آلزایمر که برنامه روزمره خانگی و جهان اش به طور ناگهانی و غیر قابل بازگشت تغییر می‌کند یک غنیمت است.

"ماتیلد شارون برنل" مدیر ارتباطات لاند که نوعی "اتوپیای زوال عقل" محسوب می‌شود می‌گوید: "خرید کردن برای این افراد یک تمرین است. آیا به اندازه کافی احساس خوبی دارید که به اینجا بیایید؟ آیا آن قدر احساس خوبی دارید که فهرست خرید را به خاطر بسپارید؟ آیا می‌توانید فهرست را بخوانید؟ قادر به شمارش هستید"؟

خرید به روستائیان چیزی در مورد نحوه مقابله آنان با شرایط شان را می‌گوید هم چنین آنان را به سبک زندگی قدیمی شان مرتبط می‌سازد زندگی‌ای که در آن کنترل روز خود را داشتند و می‌دانستند برای ناهار چه چیزی خواهند خورد.

فرانسیس می‌گوید: "خیلی ساده است اگر همیشه در اتاق خود باقی بمانید واقعا چیزی از زندگی نمی‌فهمید. باید بیرون بروید و من مرتب بیرون می‌روم و این شانس را دارم که خیلی تحت تاثیر این بیماری قرار نگیرم. من پیش‌تر مسئولیت یک شرکت نسبتا مهم را بر عهده داشتم. من به اینجا آمدم، زیرا دیگر امکان زندگی به تنهایی وجود نداشت".

فرانسیس ۷۲ ساله است. در واقع، تنها پس از نیم ساعت صحبت می‌توان نشانه‌های گسترش آرام آلزایمر را در او دید. او می‌گوید: "دیگرانی در اینجا هستند که اوضاع بیماری شان پیچیده‌تر است". فرانسیس می‌گوید سکونت در آنجا به او "امکان دسترسی به زندگی نسبتا عادی" را می‌دهد.

در دنیای مراقبت از آلزایمر کلماتی مانند عادی بودن، خودمختاری و آزادی می‌توانند مفاهیمی بیگانه به نظر برسند. با این وجود، آن مفاهیم ارکان زندگی در روستای لاند هستند. خانه‌های مراقبت خصوصی گران قیمت، خانه‌های مراقبت ناکافی با یارانه دولتی (در سال ۲۰۱۸ میلادی کارکنان خانه‌های سالمندان در اعتراض به کمبود‌ها اعتصاب کردند)، یک سیستم بهداشت و درمان عریض و طویل که تلاش می‌کند مراقبت‌ها را در جامعه ارائه کند و فشار هولناکی که برای اعضای خانواده باقی مانده واقعیت‌های آلزایمر در فرانسه هستند.

۶۰۰ هزار نفر در مراکز مراقبت از سالمندان در فرانسه زندگی می‌کنند که تقریبا نیمی از آنان مبتلا به زوال عقل هستند. در بریتانیا حدود ۷۰ درصد از ساکنان خانه‌های سالمندان به زوال عقل مبتلا هستند. اکنون در بریتانیا حدود ۹۰۰ هزار نفر به آلزایمر مبتلا هستند. پیش بینی می‌شود تا سال ۲۰۴۰ میلادی این میزان از ۱.۵ میلیون نفر فراتر رود. فرانسه نیز در مسیر مشابهی قرار دارد.

روستای لاند زاییده فکر یکی از معاونان سابق "هانری امانوئلی" در دپارتمان لندز بود که در مورد روستا‌های پیشگام آلزایمر در هلند مطالعاتی را انجام داده بود. امانوئلی در سال ۲۰۱۷ میلادی سه سال پیش از تحقق روستای لاند درگذشت. او با آگاهی از جمعیت سالخورده در لاند تیمی را به هلند فرستاد تا بررسی کنند که آیا می‌توان ایده روستای پیشگام در زمینه آلزایمر را در فرانسه نیز اجرا کرد یا خیر.

ایده این بود که نوع جدیدی از خانه مراقبت ایجاد شود جایی که ساکنان آن (حتی کسانی که آلزایمر پیشرفته دارند) بتوانند تا حد امکان به صورت مستقل در مجتمعی امن زندگی کنند. آنان به جای گذراندن روز‌های خود در اتاق در بسته یا نشستن روی صندلی راحتی مقابل تلویزیون می‌توانستند آزادانه در محوطه قدم بزنند، به کتابخانه یا مغازه بروند و برای اصلاح مو‌های شان به آرایشگاه بروند و با همسایه شان یک فنجان قهوه بنوشند. تمام این کار‌ها در حالی انجام می‌شد که مراقبان متخصص، داوطلبان و کادر پزشکی در پس زمینه حضور داشتند و به آرامی کار حمایت و راهنمایی افراد را انجام می‌دادند و در صورت نیاز به کمک وارد عمل می‌شدند.

امانوئلی در سال ۲۰۱۶ میلادی بخشی از بودجه خود را به ساخت این محله کوچک در ۱۷ هکتار در حومه داکس اختصاص داد. هزینه ساخت آن بیش از ۲۸ میلیون یورو بوده که بخش عمده آن از طریق بودجه دولتی فراهم شده است. دولت فرانسه این دهکده را "پروژه آزمایشی" قلمداد می‌کند. محققان از بیمارستان محلی و دانشگاه بوردو برای بررسی نحوه عملکرد یک رویکرد جامع‌تر برای مراقبت از آلزایمر وارد عمل شدند.

در ژوئن ۲۰۲۰ میلادی در‌های دهکده لاند به روی ۱۲۰ نفر از ساکنان که همگی مبتلا به سطوح مختلف بیماری آلزایمر بودند باز شد. پروژه به قدری موفقیت آمیز بود که مجریان آن درخواست‌هایی از افرادی داشتند که در تلاش برای اخذ تابعیت فرانسه به منظور واجد شرایط شدن برای رفتن به آنجا بودند. مفهوم ساده است: به افراد اجازه دهید استقلال خود را در محیطی آرام، با محرک ایمن، حفظ کنند و شما شانس کاهش برخی از علائم بیماری را خواهید داشت. دست کم باعث می‌شوید کیفیت زندگی آنان بهبود یابد.

روستایی که همه در آن آلزایمر دارند!

قطعا امکان درمان آلزایمر رخدادی ایده آل خواهد بود، اما در حال حاضر امکان پذیر نیست. در نتیجه، در شرایط فعلی باید از خود بپرسیم آیا می‌توان محیط زندگی بیماران مبتلا به آلزایمر را از نظر انسانی، مادی و اجتماعی بهبود بخشید؟

بیماران مبتلا به آلزایمر گاهی اوقات ممکن است دچار اضطراب و توهم شوند. پزشکان و مراقبان در لاند با آنان برای انجام مشاوره به پیاده روی می‌روند و صحبت با بیماران را این گونه و نه به صورت رسمی درون یک مطب انجام می‌دهند. پس از مدتی اعضای خانواده افراد مبتلا به آلزایمر بهبود زیادی را در خلق و خو و مهارت‌های ارتباطی عزیزان شان پس از تنها چند هفته گزارش کردند. به دلیل احساس بهتر بیماران تعداد دارو‌های مرتبط با اضطراب و افسردگی داده شده به آنان کاهش یافته است. آنان کم‌تر غرق در زندگی می‌شوند، زیرا فشار کم تری را از دنیایی احساس می‌کنند که قادر به درک آن نیستند.

آیا می‌توان این مدل را در همه جا تکرار کرد؟ بله شما تنها باید فرهنگ را تطبیق دهید. کل هزینه روزانه زندگی در دهکده لاند ۶۵.۴۲ یورو است. پس از آن حدود ۲۰۰۰ یورو (یا تقریبا ۱۷۵۰ پوند) در ماه برای غذای خوب، خانه‌ای راحت و با طراحی خوب، فعالیت‌های بی پایان، دسترسی به یک کتابخانه و سینما، یک باغ زیبا برای قدم زدن، یک باغ برای سفالگری پرداخت می‌شود.

اگر فرد مبتلا به آلزایمر هنوز قادر به حرکت باشد واجد شرایط زندگی در آنجاست. البته در حال حاضر امکان نقل مکان فرد مبتلا به آلزایمر با شریک زندگی اش به آنجا وجود ندارد مگر آن که شریک زندگی نیز مبتلا به آلزایمر باشد. این مکان‌ها برای افرادی که توانایی پرداخت هزینه‌های مراقبت خصوصی گران قیمت را ندارند مورد آزمایش قرار گرفته اند. اگر توانایی پرداخت حداکثر هزینه ماهانه را ندارید می‌توان آن را به "۲۵۰ یورو در ماه" تغییر داد. این در حالیست که میانگین هزینه خانه مراقبتی در بریتانیا حدود ۸۰۰ پوند در هفته و بیش از ۱۰۷۸ پوند برای خانه سالمندان است.

دهکده لاند بیش از ۱۲۰ پرسنل و داوطلب دارد تا با ۱۲۰ نفر از ساکنان در تماس باشند. این میزان پرسنل دو برابر تعداد کارکنان خانه‌های سالمندان خصوصی است. هر چه افراد بیش تری در اطراف ساکنان باشند بیش‌تر می‌توانند به نیاز‌های شخصی آنان پاسخ بدهند. داوطلبانی نیز در آنجا حضور دارند که شاید صرفا با فرد مبتلا روزنامه بخوانند یا با یکدیگر گیتار بنوازند.

برخلاف محیط‌های پزشکی آنجا محیطی مبتنی بر سلسله مرتب نیست. در آنجا هیچ کس به وضوح مسئول نیست و پزشکان روپوش سفید نمی‌پوشند و هیچ کس لباس یا برچسبی با هیچ گونه عنوانی روی آن ندارد. این بدان معناست که هیچ کس صرفا بدلیل آن که روپوشی سفید بر تن دارد مهم نیست. ایده جاری در آن دهکده این است:" هر چیزی را که می‌تواند شبیه بیمارستان باشد حذف می‌کنیم".

این موضوع به توازن میان افراد نیز کمک می‌کند. زمانی که در دهکده قدم می‌زنید بلافاصله تشخیص نمی‌دهید که آیا فردی که از روبروی تان عبور کرد پزشک است یا روانشناس یا آشپز یا داوطلب و ساکن. برای فهم این موضوع باید آنان صحبت رد تا پیوندی ایجاد شود. این یک راه کوچک برای بازگرداندن مقداری از انسانیت روستاییان است. این وضعیت باعث تقویت عزت نفس ساکنان می‌شود، زیرا آنان احساس می‌کنند که از احترامی مشابه احترام قائل شدن یک جامعه برای پزشکان برخوردار هستند.

در اتاق‌های در نظر گرفته شده همه چیز را می‌توان با سلیقه ساکنان تطبیق داد. برای مثال، می‌توان آینه‌ها را برداشت. کسانی هستند که دوست ندارند خود را ببینند. هنگامی که بیماری بدتر می‌شود برخی از افراد خود را نمی‌شناسند بنابراین این موضوع آنان را می‌ترساند.

اهالی آن دهکده با ریتم خود زندگی می‌کنند. زمانی که بخواهند از جای شان بلند می‌شوند وقتی بخواهند به پیاده روی بروند این کار را انجام می‌دهند گویی که در خانه خود هستند. در هر مرحله از بیماری از افرادی که ممکن است برای غذا خوردن و رفت و آمد به کمک نیاز داشته باشند تا کسانی که کاملا توانایی تحرک دارند در آنجا هستند. آنان بعد از ظهر خود را به کتابخانه می‌رسانند یا در کلاس رقص شرکت می‌کنند. این آزادی برای انجام هر کاری که دوست دارید بخشی جدایی ناپذیر از تفکر پشت ایجاد دهکده است. آزادی با خطر همراه است سوال این است که اگر خطری وجود نداشته باشد می‌خواهید زندگی کنید؟

با شروع آلزایمر دید شما محدود می‌شود. افراد مبتلا به این بیماری اغلب متوجه می‌شوند که بینایی محیطی خود را از دست می‌دهند که ممکن است به این معنی باشد که در خطوط مستقیم یا دایره‌ای گرد راه بروند و به راحتی گم می‌شوند.

وقت ناهار است و در رستوران اهالی دهکده که با خانواده به آنجا می‌آیند یک وعده غذایی مرغ ادویه دار و سپس تارت را به اشتراک می‌گذارند.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x