تورم ناشی از فشار هزینه ها چیست؟
تورم ناشی از فشار هزینه زمانی رخ می دهد که سطوح کلی قیمت ها (تورم) به دلیل افزایش هزینه دستمزد و مواد اولیه افزایش مییابد.
هزینه های بالاتر تولید ممکن است عرضه کل (میزان کل تولید) را در اقتصاد کاهش دهند. از آنجا که تقاضا برای کالاها تغییر نمیکند، افزایش قیمتهای ناشی از تولید به مصرفکنندگان منتقل میشود که تورم ناشی از فشار هزینه ها را ایجاد میکند.
تورم ناشی از فشار هزینه ها را می توان با تورم ناشی از فشار تقاضا مقایسه کرد.
نکات کلیدی
تورم ناشی از فشار هزینه زمانی ممکن است ایجاد شود که هزینه های بالاتر تولید، عرضه کل (میزان کل تولید) را در اقتصاد کاهش دهند.
از آنجایی که تقاضا برای کالاها تغییر نکرده است، افزایش قیمتهای ناشی از هزینههای تولید به مصرفکنندگان منتقل میشود و تورم ناشی از فشار هزینه ها را ایجاد میکند.
آشنایی با تورم ناشی از فشار هزینه ها
تورم معیاری از نرخ افزایش قیمتها در یک اقتصاد است که برای سبدی از کالاها و خدمات برگزیده محاسبه میشود. اگر دستمزدها به اندازه کافی افزایش نیافته یا با افزایش قیمت ها همگام نشده باشند، تورم ممکن است قدرت خرید مصرف کننده را کاهش دهد. اگر هزینه های تولید یک شرکت افزایش یابد، ممکن است مدیران این شرکت تلاش کنند با افزایش قیمت محصولات خود، هزینه های اضافی را به مصرف کنندگان منتقل کنند. اگر شرکت قیمت ها را افزایش ندهد، افزایش هزینه های تولید سود شرکت را کاهش خواهد داد.
شایع ترین علت تورم ناشی از فشار هزینه ها با افزایش هزینه تولید شروع می شود که ممکن است به شکل مورد انتظار یا غیرمنتظره روی دهد. به عنوان مثال، هزینه مواد خام یا موجودی انباری که در فرآیند تولید استفاده میشود ممکن است افزایش یابد و منجر به هزینه های بالاتر تولید شود.
برای ایجاد تورم ناشی از فشار هزینه ها، بایستی میزان تقاضا برای محصولات تاثیر پذیرفته در طول زمانی که هزینه تولید آنها افزایش مییابد ثابت باقی بماند. تولیدکنندگان برای جبران افزایش هزینه تولید قیمت محصولات خود را برای مصرفکنندگان افزایش می دهند تا سطح سود خود را حفظ کنند و در عین حال میزان تولید خود را با تقاضای مورد انتظار همگام سازند.
دلایل تورم ناشی از فشار هزینه ها
همانطور که قبلا گفته شد، افزایش هزینه کالاهای نهادهای مانند مواد خام که در ساخت محصولات نهایی استفاده میشوند، یکی از دلایل ایجاد این تورم است. برای مثال، اگر شرکتها از مس در فرآیند تولید استفاده کنند و قیمت این فلز به طور ناگهانی افزایش یابد، ممکن است شرکتهایی که از این فلز استفاده میکنند این افزایش هزینه مس را به مشتریان خود منتقل کنند.
افزایش هزینه های نیروی کار نیز می تواند تورم ناشی از فشار هزینه ها را ایجاد کند مانند زمانی که دستمزد کارمندان بخش تولید به دلیل افزایش حداقل دستمزد به ازای هر کارگر به اجبار بایستی افزایش یابد. اعتصاب کارگران به دلیل توقف مذاکرات قرارداد دستمزدهای آنها نیز ممکن است منجر به کاهش تولید شود و در نتیجه قیمت محصول نهایی را افزایش دهد.
دلایل غیرمنتظره تورم ناشی از فشار هزینه ها اغلب بلایای طبیعی هستند که ممکن است شامل سیل، زلزله، آتش سوزی یا گردباد شوند. اگر یک فاجعه بزرگ آسیب غیرمنتظرهای به یک مرکز تولید وارد کند و منجر به تعطیلی یا قطعی جزئی زنجیره تولید شود، احتمالاً هزینه های تولید را افزایش خواهد داد. شرکتها در این حالت ممکن است چاره ای جز افزایش قیمت های خود برای جبران بخشی از زیان های ناشی از این فاجعه نداشته باشند. اگرچه همه بلایای طبیعی هزینههای تولید را افزایش نمیدهند و در نتیجه منجر به تورم ناشی از فشار هزینه ها نمیشوند.
رویدادهای دیگری نیز ممکن است به افزایش هزینههای تولید منجر شوند مانند تغییر ناگهانی دولت که بر توانایی کشور برای حفظ سطح تولید قبلی تأثیر می گذارد. با این حال، افزایش هزینه های تولید به دلیل تغییرات دولت اغلب در کشورهای در حال توسعه دیده می شود.
مقررات دولتی و تغییرات قوانین فعلی اگرچه معمولاً قابل پیشبینی هستند، ممکن است هزینههای کسبوکارها را افزایش دهند، زیرا این تغییرات راهی را برای جبران افزایش هزینههای ناشی از خود باقی نمیگذارند. به عنوان مثال، دولت ممکن است ارائه مراقبت های بهداشتی را الزامی سازد و هزینه کارمندان یا نیروی کار را افزایش دهد.
فشار هزینه در مقابل فشار تقاضا
افزایش قیمت ها به دلیل تمایل مصرف کنندگان به خرید و مصرف کالاهای بیشتر، تورم ناشی از فشار تقاضا نامیده می شود. تورم ناشی از فشار تقاضا از جمله در مواقعی روی میدهد که میزان تقاضا به حدی افزایش پیدا کند که امکان افزایش میزان تولید متناسب با آن وجود نداشته باشد که این وضعیت معمولاً منجر به افزایش قیمت کالاها می شود. به طور خلاصه، عامل اصلی تورم ناشی از فشار هزینه ها افزایش هزینه های عرضه است در حالی که تورم ناشی از فشار تقاضا به دلیل افزایش تقاضای مصرف کننده روی میدهد- در حالی که هر دو قیمت کالاها را برای مصرف کنندگان افزایش میدهند.
مثالی از تورم ناشی از فشار هزینه
سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) کارتلی متشکل از 13 کشور عضو است که به تولید و صادرات نفت مشغول هستند. در اوایل دهه 1970، به دلیل حوادث جغرافیایی سیاسی اوپک تحریم نفتی را علیه ایالات متحده و برخی کشورهای دیگر اعمال کرد. اوپک صادرات نفت به کشورهای هدف را ممنوع و همچنین میزان تولید نفت را کاهش داد.
پیامد این اقدام اوپک ایجاد شوک عرضه نفت و چهار برابر شدن قیمت آن از حدود 3 دلار به 12 دلار در هر بشکه بود. از آنجایی که میزان تقاضای این کالا افزایش نیافته بود، این افزایش قیمت از تورم ناشی از فشار هزینه ناشی میشد. این کاهش عرضه نفت قیمت گاز و همچنین هزینه های تولید شرکت هایی که از فرآورده های نفتی استفاده می کردند را افزایش داد.
چه عاملی تورم ایجاد میکند؟
تصور می شود که تورم یا افزایش عمومی قیمت ها به دلایل مختلفی رخ می دهد اما اقتصاددانان همچنان بر سر دلایل دقیق آن با یکدیگر اختلافنظر دارند. نظریههای پول گرا مدعی هستند که تورم در عرضه پول ریشه دارد، چرا که پول بیشتر در یک اقتصاد منجر به قیمت های بالاتر می شود. تورم ناشی از فشار هزینه ها این نظریه را مطرح می کند که با افزایش هزینه های تولید به دلیل عواملی مانند افزایش دستمزدها، تولیدکنندگان این هزینه های بالاتر را به مصرف کنندگان منتقل میکنند. تورم ناشی از فشار تقاضا نیز مدعی است که قیمت ها زمانی افزایش می یابند که میزان تقاضای کل از عرضه کل کالاهای موجود برای مدت زمان به نسبت طولانی بیشتر شود.
آیا تورم همیشه پدیدهی نامطلوبی است؟
به لحاظ نظری، تورم پایین می تواند نشانه از رشد اقتصادی سالم باشد. با این حال، تورم بالا نیز ممکن است به رشد اقتصادی آسیب بزند (اما تورم منفی یا کاهش قیمت ها نیز ممکن است به طور مشابه آسیب زا باشد). توجه داشته باشید که تورم همیشه برای تمام افراد پدیدهی نامطلوبی به حساب نمیآید. به عنوان مثال، وام گیرندگان با نرخ بهره ثابت تمایل دارند از تورم منتفع شوند در حالی که وام دهندگان و پس انداز کنندگان از آن آسیب می بینند.
مارپیچ دستمزد-قیمت چیست؟
مارپیچ دستمزد-قیمت برداشتی از تورم ناشی از فشار هزینه ها است که استدلال میکند با افزایش دستمزدها، تقاضای بیشتری ایجاد میشود که منجر به افزایش مجدد قیمتها میشود. بنابراین، این افزایش مجدد قیمتهای کارگران را تشویق میکند تا دستمزدهای بیشتری را مطالبه کنند و بنابراین این چرخه را تکرار میکند.