هزینه متغیر چیست و نحوه محاسبه آن چگونه است؟

نسبت هزینه متغیر نشان دهنده هزینه های اضافی است که به دلیل افزایش تولید ایجاد می شوند.
برآورد نسبت هزینه متغیر به شرکتها اجازه می دهد تا برقراری تعادل بهینهای را بین افزایش درآمد و افزایش هزینه های تولید خود هدف قرار دهد.
نکات کلیدی
مقادیر بالای این نسبت نشان می دهند که شرکت به احتمال زیاد از فروش به نسبت کم سود میبرد زیرا حاشیه سود نسبتاً بالایی نسبت به هزینه های ثابت خود دارد.
مقادیر پایین این نسبت نشان میدهند که شرکت به احتمال زیاد از فروش به نسبت کم سود چندانی نخواهد برد، زیرا حاشیه سود نسبتاً کمی نسبت به هزینههای ثابت خود دارد.
تولید کالا شامل هزینه های ثابت و هزینه های متغیر میشود:
به طور کلی افزایش تولید به معنای استفاده کارآمدتر از هزینه های ثابت مانند اجاره ساختمان است. اگر هزینه ثابت تولید 1000 عدد کالا با هزینه ثابت تولید 100 عدد از همان کالا یکسان باشد، با افزایش تولید هزینه ثابت هر واحد تولید کاهش مییابد.
هزینه های متغیر مانند خرید مواد اولیه با افزایش تولید افزایش می یابند. شما نمی توانید 1000 عدد کالا با روکش طلا را با هزینه ای برابر با 100 عدد از همان کالا با روکش طلا بسازید. نسبت هزینه متغیر نشان می دهد که چه زمانی افزایش هزینه های متغیر ناشی از افزایش تولید بیشتر از منافع آن میشود.
آشنایی با نسبت هزینه متغیر
فرمول نسبت هزینه متغیر به صورت زیر است:
این نسبت را به روش دیگری میتوان به صورت1 – حاشیه سود محاسبه کرد.
نتیجه این نسبت نشان می دهد که آیا شرکت در مسیر دستیابی به تعادل مطلوبی میان افزایش سریعتر درآمدها نسبت به افزایش هزینهها قرار گرفته است یا توانایی حفظ چنین تعادلی را دارد یا خیر.
نسبت هزینه متغیر رابطه بین میزان فروش یک شرکت و هزینه های خاص تولید مربوط به آن درآمدها را اندازهگیری می کند. این نسبت معیار ارزیابی مفیدی برای مدیران شرکتها است که برای تعیین حداقل حاشیه سود ضروری برای دستیابی به نقطه سربهسری، پیش بینی سود و شناسایی قیمت فروش بهینه برای محصولات شرکت استفاده میشود.
هزینه های ثابت بالا به معنای نسبت پایین تر است
شرکتهایی که هزینههای ثابت بالا دارند باید درآمد قابل توجهی برای پوشش این هزینهها به دست آورند تا بتوانند کسبوکار خود را حفظ کنند. هزینههای ثابت بالای این شرکتها به آنها کمک میکند تا نسبت هزینههای متغیر کمتری داشته باشند. از طرف دیگر، شرکتهایی که هزینههای ثابت پایینی دارند، مجبور نیستند درآمد بالایی برای پوشش این هزینهها کسب کنند تا کسبوکار خود را حفظ کنند. این نوع شرکتها می توانند نسبت هزینه متغیر بالاتر را تحمل کنند.
هزینه متغیر را می توان بر اساس هزینه هر واحد تولید محاسبه کرد مانند هزینه متغیر 10 دلاری برای هر واحد با قیمت فروش 100 دلار که نسبت هزینه متغیر 0.1 یا 10٪ را به دست می دهد. همچنین، با استفاده از مقادیر کل در یک دوره زمانی معین نیز میتوان نسبت هزینه متغیر را محاسبه کرد مانند کل هزینه های متغیر ماهانه 1000 دلاری با درآمد کل ماهانه 10000 دلاری که نسبت هزینه متغیر 0.1 یا 10 درصد را به دست میدهد.
هزینه های متغیر و هزینه های ثابت
زمانی که مفاهیم پایه هزینه های متغیر و هزینه های ثابت و رابطه آنها با درآمدها و سودآوری کلی شرکت درک شود، نسبت هزینه متغیر و سودمندی آن به راحتی قابل درک خواهد بود.
هزینه های متغیر به این دلیل متغیر هستند که نسبت به سطح تولید تغییر میکنند. به عنوان نمونههایی از این نوع هزینهها می توان به هزینه های مواد اولیه، بسته بندی و حمل و نقل اشاره کرد. این هزینه ها با افزایش تولید افزایش و با کاهش تولید کاهش می یابند.
هزینه های ثابت با تغییر حجم تولید تغییر نمیکنند
هزینه های ثابت هزینه های سربار یا عملیاتی عمومی هستند به این معنا که بدون توجه به سطوح تولید، نسبتاً تغییر نمیکنند و ثابت باقی میمانند. نمونه هایی از هزینه های ثابت شامل هزینه های اجاره تسهیلات یا رهن و حقوق مدیران اجرایی میشوند. هزینه های ثابت تنها در نتیجه تصمیمات و اقدامات مدیران شرکتها به طور قابل توجهی تغییر می کنند.
حاشیه سود اختلاف بین درآمد حاصل از کل فروش و کل هزینه های متغیر است که به صورت درصدی بیان می شود.
اصطلاح حاشیه سود نشان میدهد که چه مقدار از درآمد حاصل از فروش برای «مشارکت» در پوشش هزینههای ثابت و ایجاد سود بالقوه باقی مانده است.