بودجه متوازن چیست؟ بررسی مزایا و معایب آن
بودجه همچنین ممکن است با واپسنگری و پس از ثبت، تحقق و تحمل کل درآمدها و هزینههای یک سال متوازن ارزیابی شود.
به گزارش اقتصاد آنلاین، بودجه متوازن زمانی اتفاق می افتد که درآمدها برابر یا بیشتر از کل هزینه ها باشند.
بودجه را می توان پس از تحقق درآمدها و تحمل هزینه ها یک سال کامل متوازن در نظر گرفت.
طرفداران بودجه متوازن استدلال می کنند که کسری بودجه بار سنگین بدهی را به نسل های آینده تحمیل می کند.
درک بودجه متوازن
عبارت «بودجه متوازن» معمولاً برای اشاره به بودجه های رسمی دولت به کار می رود. بهعنوان مثال، دولتها میتوانند با صدور بیانیهای مطبوعاتی اتخاذ بودجه متوازن برای سال مالی آتی را اعلام کنند، یا ممکن است سیاستمداران با وعدهی متوازن سازی بودجه پس از رسیدن به قدرت کمپینهای انتخاباتی برگزار کنند.
مهم: زمانی که درآمدها از هزینه ها بیشتر شوند، مازاد بودجه ایجاد میشود. زمانی که هزینه ها از درآمدها بیشتر شوند، کسری بودجه ایجاد میشود. اگرچه هر دو حالت به بیان دقیقتر بودجه ی متوازن نیستند اما معمولا کسری بودجه نگرانی بیشتری ایجاد میکند.
اصطلاح “مازاد بودجه” اغلب همراه با بودجه متوازن استفاده می شود. مازاد بودجه زمانی رخ می دهد که درآمدها از هزینه ها بیشتر شوند و مقدار مازاد بودجه تفاوت بین این دو را نشان میدهد. در محیطهای تجاری، ممکن است شرکتها مازاد بودجه را مجددا در بخشهای مختلف کسبوکار شرکت مانند هزینه های تحقیق و توسعه سرمایه گذاری کنند، در قالب پاداش به کارمندان پرداخت کنند. یا به عنوان سود سهام بین سهامداران تقسیم کنند.
در محیطهای دولتی، مازاد بودجه زمانی رخ می دهد که درآمدهای مالیاتی یک سال تقویمی از مخارج دولت بیشتر شود. دولت ایالات متحده از سال 1970 تنها چهار بار به مازاد بودجه دست یافته است. مازاد بوجه دولت ایالات متحده به صورت پی در پی در میان سالهای 1998 تا 2001 روی داد.
در مقابل، کسری بودجه نتیجهی قرار گرفتن درآمدها تحت الشعاع مخارج است. کسری بودجه لزوماً منجر به افزایش بدهی می شود، زیرا برای تأمین هزینه ها باید وجوهی را قرض کرد. به عنوان مثال، بدهی ملی ایالات متحده که تا نوامبر 2020 بیش از 27 تریلیون دلار رسیده است، نتیجه کسری بودجه انباشتهی این کشور طی چندین دهه است.
مزایا و معایب بودجه متعادل
طرفداران بودجه ی متوازن استدلال می کنند که کسری بودجه بیش از حد، نسل های آینده را با بدهی های غیرقابل تحمل مواجه می کند. همانطور که هر خانوار یا کسبوکاری باید هزینههای خود را با درآمدهای خود در طول زمان متوازن کند یا با خطر ورشکستگی مواجه شود، دولتها نیز باید تلاش کنند تا توازنی نسبی بین درآمدهای مالیاتی و هزینههای خود برقرار کند.
اکثر اقتصاددانان توافق دارند که بار بدهی بیش از حد بخش دولتی ممکن است خطر ساختاری بزرگی را برای اقتصاد ایجاد کند. در نهایت، برای تامین این بدهی باید مالیات ها را افزایش یا عرضه پول را به طور مصنوعی افزایش داد – که نتیجهی آن کاهش ارزش پول است. این وضعیت ممکن است پس از افزایش مالیات به ایجاد صورتحسابهای مالیاتی فلجکننده، نرخهای بهره بسیار بالا که دسترسی کسبوکارها و مصرفکنندگان به اعتبارات را کاهش میدهند یا تورم افسارگسیختهای که ممکن است کل اقتصاد را مختل کند، منجر شود.
از سوی دیگر، مازاد بودجه ثابت و مداوم نیز از نظر سیاسی محبوب نیست. اگرچه ممکن است برای دولتها سودمند باشد که مازاد بودجه را به عنوان «ذخیره مالی روز مبادا» برای زمانی پسانداز کنند که ممکن است درآمدهای مالیاتی دولت ناگهان کاهش پیدا کند اما معمولا از دولتها انتظار نمیرود که همانند کسبوکارهای انتفاعی فعالیت کنند.
مازاد بودجهی دولت معمولا به ایجاد تقاضا برای کاهش مالیاتها یا در بیشتر موارد به افزایش هزینهها منجر میشود، زیرا پول انباشته در حسابهای دولتی به هدف جذابی برای هزینههای گروههای مشترکالمنافع ویژه تبدیل میشود. برخورداری از بودجه به طور کلی متوازن ممکن است به دولت ها کمک کند تا از خطرات ناشی از کسری یا مازاد بودجه اجتناب کنند.
با این حال، برخی از اقتصاددانان تصور میکنند که کسری و مازاد بودجه در سیاستهای مالی کاربرد ارزشمندی دارند به طوری که پذیرش خطر اثرات ناگوار بدهی بیش از حد ممکن است حداقل در کوتاهمدت ارزش ریسک کردن را داشته باشد. اقتصاددانان کینزگرا اصرار دارند که مخارج بیشتر از درآمد یکی از شیوههای اصلی زرادخانه دولت برای مبارزه با رکود است.
آنها استدلال می کنند که در طی رکود اقتصادی، تقاضا کاهش می یابد که این مسئله به کاهش تولید ناخالص داخلی (GDP) منجر می شود. کینزگرایان میگویند که از ایجاد کسری بودجه میتوان برای جبران کمبود تقاضای خصوصی استفاده کرد یا با تزریق پول به بخشهای اصلی اقتصاد مخارج بخش خصوصی را تحریک کرد.
آنها استدلال میکنند که در دورههای رونق اقتصادی (اگرچه شاید با اجبار کمتر)، دولتها باید با ایجاد مازاد بودجه تقاضای ناشی از خوشبینی بیش از حد در بخش خصوصی را مهار کنند. به نظر کینزگرایان داشتن بودجه متوازن در واقع نشاندهنده نادیده گرفتن وظیفه دولت برای استفاده از سیاست مالی در راستای هدایت اقتصاد به هر طریق ممکن است.