سازمانی که ۸۰ درصد نفت جهان را کنترل می کند
۶۳ سال از تاسیس اوپک میگذرد، این سازمان ۶۰ درصد نفت خام معامله شده بین المللی و همچنین ۸۰ درصد از ذخایر نفت خام جهانی را کنترل می کند و در تاریخ پر فراز و نشیب خود تحریم و نبردهای نفتی بسیاری را تجربه کرده است.
به گزارش اقتصاد آنلاین، سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) در واکنش به نقش شرکت های نفتی چندملیتی به عنوان تعیین کنندگان قیمت در بازار بین المللی نفت خام تاسیس شد. پنج کشور ایران، عراق، کویت، عربستان سعودی و ونزوئلا در تلاش برای ایجاد موضع قویتر در مذاکره، در سپتامبر ۱۹۶۰ میلادی، اوپک را با مأموریت «هماهنگی و یکپارچه سازی سیاستهای نفتی کشورهای عضو و تضمین ثبات آن» تأسیس کردند. تضمین عرضه کارآمد، اقتصادی و منظم نفت به مصرفکنندگان، کسب درآمد ثابت برای تولیدکنندگان و بازگشت عادلانه سرمایه برای سرمایهگذاران در صنعت نفت از دیگر اهداف ایجاد این سازمان بوده است. از زمان آغاز به کار، شاهد پیوستن کشورهای دیگری به این کارتل بودهایم. در حال حاضر، الجزایر، آنگولا، کنگو، گینه استوایی، گابن، لیبی، نیجریه، و امارات متحده عربی هشت عضو باقی مانده از ۱۳ عضو را تشکیل می دهند.
۶۰ درصد از صادرات نفت خام جهان در دستان اوپک
در زمان تأسیس اوپک، پنج عضو موسس اوپک ۸۰ درصد از صادرات نفت خام جهان را کنترل میکردند. امروزه، ۱۳ عضو آن حدود ۴۰ درصد از تولید جهانی و ۶۰ درصد نفت خام معامله شده بین المللی و همچنین ۸۰ درصد از ذخایر نفت خام جهانی را کنترل می کنند. با وجود کنترل چنین بخش بزرگی از حجم نفت خام جهانی، سابقه اوپک در تأثیرگذاری بر بازار بینالمللی نفت خام متفاوت بوده است. اقدام هماهنگ اعضا با چنین انبوهی از نگرانیهای سیاسی و اقتصادی، رقابتی دشوار است. با این حال، سازمان در سطح جهانی موفقیتهایی داشته است. موفقیتهای آنها همچنین به ایجاد شرایطی در بازار کمک کرده است که بعداً آن را قربانی دستاوردهای خود میکند. در ادامه با مهمترین فرازونشیبهای اوپک در عمر ۶۳ ساله آن نگاه میکنیم:
نبرد نفتی اعراب و اسرائیل
در سالهای نخست، اعضای اوپک به جای مدیریت، تابع نیروهای بازار بودند. سهمیههای واردات و تولید در ایالات متحده، مالکیت خارجی بر امتیازات، مازاد عرضه همراه با کشف ذخایر جدید و نگرانیهای سیاسی و اقتصادی رقابتی در میان اعضا، کار را دشوار کرد تا بازارها را به هم بزند.
هنگامیکه جنگ شش روزه در ژوئن ۱۹۶۷ میلادی آغاز شد، ائتلافی از کشورهای عربی (مصر، سوریه و اردن) به همراه عربستان سعودی، کویت، عراق، لیبی و الجزایر تلاش کردند با قطع کردن صدور نفت به آمریکا، انگلیس و آلمان، حمایت غرب از اسرائیل را خنثی کنند. با این حال، از آنجایی که سیستم سهمیهبندی ایالات متحده مانع از به حداکثر رساندن تولید توسط تولیدکنندگان داخلی این کشور میشد، تولیدکنندگان در ایالات متحده توانستند از این تولید نهفته بهره ببرند و محمولههای نفت را سازماندهی دوباره کنند تا چالش در بازار را کاهش دهند. اعضای اوپک، ایران و ونزوئلا نیز تولید خود را افزایش داده و تأثیر ممنوعیت صادرات سایر اعضای اوپک را نابود کردند. با تکمیل حجم جهانی نفت خام و کشورهای تحریم کننده که درآمد صادراتی خود را از دست دادند، تحریمی که در سال ۱۹۶۷ انجام شد تا حد زیادی با شکست مواجه شد.
تحریم نفتی۱۹۷۳ میلادی
همان شرایطی که مانع از تأثیرگذاری اعضای عرب اوپک بر بازار شد، زمینه را فراهم کرد تا بازار تنها ۶ سال بعد عمیقاً تحت تأثیر اوپک قرار گیرد. نفت ارزان منجر به افزایش سرسامآور تقاضا و نبود انگیزه برای کشف ذخایر اضافی شد. نیکسون سهمیههای نفت ایالات متحده را لغو کرد و تقاضا را به بازار بینالمللی اضافه کرد و به تولیدکنندگان داخلی اجازه داد تا با حداکثر ظرفیت کار کنند.
در فاصله سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۳ قیمتهای نفت خام در بازار دو برابر شد و در سال ۱۹۷۳، عربستان سعودی به عنوان تولیدکننده جهانی ذخیره، که قبلاً توسط ایالات متحده اشغال شده بود، قدم برداشت. در نهایت، اعضای اوپک اقداماتی را برای ملی کردن تولید نفت انجام دادند که به آنها کنترل بسیار بیشتری بر حجم تولید داد. هنگامی که جنگ یوم کیپور در اکتبر ۱۹۷۳ آغاز شد، اعضای عرب اوپک خود را در موقعیت بازار بسیار تاثیرگذارتری یافتند.
در عرض۲ هفته پس از شروع جنگ، وزرای نفت عرب با تحریم نفتی آمریکا و سایر کشورهای حامی اسرائیل موافقت کردند. علاوه بر این، شرکتکنندگان با حفظ حجم عرضه قبل از جنگ به کشورهای دوست، تولید را ۵ درصد در ماه کاهش دادند. به دلیل نداشتن ظرفیت اضافی در سال ۱۹۶۷، و تنها با افزایش ۳۳ درصدی مصرف داخلی، قیمت های بازار پاسخ دادند. قیمت هر بشکه تا ژانویه ۱۹۷۴ از ۲.۹۰ دلار به ۱۱.۶۵ دلار افزایش یافت. تحریم تا مارس۱۹۷۴ ادامه داشت و پس از آن با عدم اجماع بین اعضا، متوقف شد.
تحریم نفتی ۱۹۷۳ را میتوان یک موفقیت واجد شرایط در نظر گرفت. آنها به اهداف سیاسی خود نرسیدند، اما هژمونی اوپک بر بازارهای نفت را تایید کرد. همچنین وابستگی جهانی به نفت فراوان را برجستهتر کرد و جستجو برای منابع جدید انرژی، منابع نفتی جدید و بهبود بهرهوری انرژی را افزایش داد.
بحران نفت ۱۹۷۹ و سقوط بازار ۱۹۸۶
تلاشها برای یافتن ذخایر جدید در سالهای ۱۹۷۹-۱۹۸۰ بیشتر شد، زمانی که انقلاب ایران و جنگ ایران و عراق تولید جهانی نفت را تقریباً ۴.۸ میلیون بشکه در روز یا ۷ درصد از تولید جهانی کاهش داد.
در ابتدا، عربستان سعودی و سایر اعضای اوپک برای جبران بخشی از این کمبود وارد عمل شدند. با این حال، تولیدکنندگان غیراوپک نیز بین سالهای ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۵ میلادی، ۵.۶ میلیون بشکه در روز دیگر به ارمغان آوردند. افزایش عرضه باعث کاهش قیمتها شد و عربستان سعودی در نقش خود به عنوان تولیدکننده ذخیره جهانی تلاش کرد تولید را تعدیل کند. با این حال، سایر تولیدکنندگان اوپک به سهمیه های تولید خود پایبند نبودند و به اشباع بیش از حد بازار ادامه دادند.
در سال ۱۹۸۵ میلادی، عربستان سعودی جایگاه خود را به عنوان تولیدکننده ذخیره در تلاش برای بازپس گیری سهم بازار خود که تا ۸۰ درصد کاهش یافته بود، خالی کرد و تولیدکنندگان پرهزینه را کنار زد. سرازیر شدن بازار با نفت باعث سقوط سال ۱۹۸۶ میلادی شد که در نهایت اعضای ناسازگار اوپک را به میز مذاکره بازگرداند.
آنچه پس از آن اتفاق افتاد، توافق بر سر سهمیه بندی و قیمت گذاری بود که در نهایت به برقراری مجدد ثبات بازار کمک کرد. در حالی که سرانجام توافق حاصل شد، اوپک در ماموریت اعلام شده خود برای ایجاد ثبات در بازارها به موقع به دلیل منافع اقتصادی رقابتی اعضای خود شکست خورد.
سال های مازاد در بازار
در دهه ۱۹۹۰، میتوان ادعا کرد که قیمتهای پایین نفت خام به تهاجم عراق به کویت در تلاش برای کاهش تولید نفت کویت کمک کرد. با این حال، قطع عرضه ناشی از جنگ اول خلیج فارس کوتاه مدت بود.
به غیر از این استثنا، در ۱۵ سال پس از سقوط در سال ۱۹۸۶ میلادی، قیمت ها به خصوص در طول سال های بحران مالی آسیا نسبتاً ثابت و پایین ماندند. تلاشها برای تنظیم تولید اعضا، برخی از اعضایی را که احساس میکردند از طریق سهمیهبندی محدود شدهاند، مجبور شد سازمان را برای دستیابی به اهداف اقتصادی ترک کنند. و با وجود سهمیه بندی ها، قیمت ها پایین ماند.
ظهور فناوری شکست هیدرولیک
بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۴ میلادی، قیمتهای نفت خام با نوسانات مواجه شدند، اما عموماً بالا بودند و در تابستان ۲۰۰۵ میلادی به ۱۴۷.۳۰ دلار در هر بشکه رسیدند و برخی از بالاترین درآمدهای صادراتی خود را برای اوپک فراهم کردند. این دوره قیمت گذاری بالای نفت خام به دلیل عواملی بود که بر عرضه و تقاضا تأثیر می گذاشت.
در سمت عرضه، بی ثباتی در عراق، نیجریه و لیبی بر تولید یا قابل اطمینان بودن تولید تأثیر گذاشت. در سمت تقاضا، افزایش صنعتی شدن، توسعه و ثروت شخصی، به ویژه در کشورهای در حال توسعه با جمعیت زیاد مانند چین و هند، به افزایش تقاضای جهانی کمک کرد. حمل و نقل شخصی در ایالات متحده نیز مصرف را به طور قابل توجهی افزایش داد.
تنها استثنای قیمت های بالا در این دوره، شروع بحران مالی ۲۰۰۸ میلادی بود که شاهد کاهش چشمگیر قیمت نفت بود. در این مدت، دوباره شکاف هایی در جبهه متحد اوپک ظاهر شد. اگرچه این سازمان اعلام کرد که به کاهش تولید برای تقویت قیمت ها رای داده است، عربستان سعودی به صورت یکجانبه متعهد به عرضه نفت به همه مشتریان در تلاش برای کاهش قیمت ها به زیر ۱۰۰ دلار در هر بشکه و تعدیل اندازه رکود قریب الوقوع شد.
قیمتهای بالای پایدار همچنین محیطی را ایجاد کرد که رقابت جدیدی را برای اوپک ایجاد کرد: تولیدکنندگان شیل در آمریکا. مخازن شناخته شده شیل که قبلاً به دلیل اقتصادی بودن حفاری و تکمیل آنها، توسعه نیافته بودند، ناگهان با ترکیبی از حفاری افقی، شکست هیدرولیکی و قیمت های بالا از نظر فنی و اقتصادی قابل استفاده بودند.
سال سقوط اوپک
با منبع اصلی جدید تولید، بازار نفت خام به زودی وارد وضعیت مازاد عرضه شد. اوپک برای ایفای نقش خود به عنوان تثبیت کننده بازار، نیاز به کاهش تولید داشت. بسیاری از اعضای اوپک که نگران تأثیر کاهش قیمت نفت بر امور مالی و اقتصاد خود بودند، از کاهش تولید برای افزایش قیمت نفت حمایت کردند. با این حال، از آنجایی که تولید جدید خارج از کنترل اوپک بود، عربستان سعودی متعهد شد از سهم بازار خود به جای قیمت بازار محافظت کند و از در نظر گرفتن کاهش تولید خودداری کرد و در برخی موارد اعضای اوپک در واقع تولید را افزایش دادند.
با توجه به اینکه هزینه تولید اوپک به طور قابل توجهی کمتر از رقبای شیل آمریکایی است، فضای کافی برای تلاش برای بیرون راندن تولیدکنندگان شیل از بازار وجود داشت و قیمت ها به شدت کاهش یافت و در اوایل سال ۲۰۱۶ میلادی به ۲۷ دلار در هر بشکه رسید. در حالی که تولیدکنندگان شیل واقعاً احساس فشار کردند، اما این درد یک طرفه نبود. منابع مالی اعضای اوپک بر اساس قیمت هر بشکه به طور قابل توجهی بالاتر از ۲۷ دلار بود. به عنوان مثال، عربستان سعودی در دهه گذشته بسیار بالاتر از ۶۰ دلار بوده است.
ظهور اوپک پلاس
با دردهای اقتصادی گسترده و تولیدکنندگان شیل آمریکا سرسختانه با کاهش هزینههای تکمیل، در سال ۲۰۱۷ اوپک (از جمله عربستان سعودی) با اولین کاهش تولید خود پس از بحرانهای مالی سال ۲۰۰۸ موافقت کرد (البته عربستان سعودی از رعایت آن خودداری کرد). این توافق از این جهت منحصر به فرد بود که شامل سایر کشورهای تولیدکننده نفت غیرعضو اوپک، به ویژه روسیه می شد.
این گروه که با نام اوپک پلاس شناخته میشود، در بیش از ۵ سال گذشته برای مدیریت تولید در داخل گروه به منظور ایجاد تعادل در بازار جهانی، عمدتاً از طریق کاهش تولید توزیع شده، فعالیت کرده است. این تلاشها، که احتمالاً به دلیل فشار مالی داخلی تشویق شدهاند، از زمان معرفی به تثبیت بازار نفت کمک کردهاند. در حالی که رویدادهایی مانند همهگیری کووید-۱۹ و تحریمهای غرب علیه روسیه در نتیجه جنگ در اوکراین بهعنوان اخلالگر بیسابقهای در بازار عمل کردهاند، تأثیر آن بر قیمت بهطور شگفتآوری گذرا بوده است.
با توجه به اینکه این دوره اخیر جاری است، ارزیابی تاریخی نهایی آن به چند سال دیگر زمان نیاز دارد . با این حال، در تاریخ ۶۳ ساله اوپک، سابقه آن به عنوان یک تثبیت کننده بازار، متفاوت است. زمانی که اوپک سهم تولید خود را در تعقیب اهداف سیاسی تغییر نمی داد، اختلافات داخلی اغلب تلاش ها برای بازارسازی را خنثی می کرد. ظهور یک تهدید و رقیب خارجی در قالب تولیدکنندگان شیل آمریکایی، مشارکت تولیدکنندگان غیراوپک، و اولویت دادن به اقتصاد بر سیاست برای تشکیل و حفظ یک جبهه متحد و موثر و واقعاً در یک ظرفیت به عنوان تثبیت کننده بازار عمل کرد.