سالانه سازی چیست و چه محدودیت هایی به دنبال دارد؟
سالانه کردن یک عدد به معنای تبدیل یک محاسبه یا نرخ کوتاهمدت به یک نرخ سالانه است. معمولاً، سرمایهگذاریهایی که نرخ بازدهی کوتاهمدت دارند، برای تعیین نرخ بازده سالانه که ممکن است شامل ترکیب یا سرمایهگذاری مجدد سود و سود سهام نیز باشد، سالانه میشوند.
به گزارش اقتصاد آنلاین، این به سالانه کردن نرخ بازده برای مقایسه بهتر عملکرد یک اوراق بهادار در مقابل دیگری کمک میکند.سالانه شدن مفهومی مشابه با گزارش ارقام مالی بهصورت سالانه است.
نکات کلیدی
سالانه کردن میتواند برای پیشبینی عملکرد مالی یک دارایی، اوراق بهادار یا یک شرکت برای سال آینده استفاده شود.
برای سالانه کردن یک عدد، نرخ بازده کوتاهمدت را در تعداد دورههایی که یک سال را تشکیل میدهند ضرب کنید.
بازده یک ماه در 12 ماه ضرب میشود درحالیکه بازده یکچهارم در چهار چهارم ضرب میشود.
نرخ بازده یا پیشبینی سالانه تضمین نشده است و میتواند به دلیل عوامل خارجی و شرایط بازار تغییر کند.
درک سالانه
وقتی یک عدد سالانه میشود، معمولاً برای نرخهای کمتر از یک سال در طول مدت است. اگر بازدهی که در نظر گرفته میشود مشمول ترکیبسازی باشد، سالانهسازی اثرات ترکیبسازی را نیز بهحساب میآورد. سالانه میتواند برای تعیین عملکرد مالی یک دارایی، اوراق بهادار یا شرکت استفاده شود.
هنگامی که یک عدد سالانه میشود، عملکرد یا نتیجه کوتاهمدت برای پیشبینی عملکرد برای دوازده ماه یا یک سال آینده استفاده میشود. در زیر چند نمونه از رایجترین نمونههای استفاده از سالانه آورده شده است.
عملکرد شرکت
بازده سالانه مشابه نرخ اجرائی است که به عملکرد مالی یک شرکت بر اساس اطلاعات مالی جاری بهعنوان پیشبینیکننده عملکرد آتی اشاره دارد. نرخ اجرا بهعنوان برونیابی عملکرد مالی جاری عمل میکند و فرض میکند که شرایط فعلی ادامه خواهد داشت.
وام
هزینه سالانه محصولات وام اغلب بهصورت نرخ درصد سالانه (APR) بیان میشود. APR تمام هزینههای مرتبط با وام، مانند بهره و کارمزد مبدأ را در نظر میگیرد و مجموع این هزینهها را به نرخ سالانهای تبدیل میکند که درصدی از مبلغ وامگرفته شده است.
نرخ وام برای وامهای کوتاهمدت نیز میتواند سالانه باشد. محصولات وام از جمله وامهای روز پرداخت و وامهای عنوانی، یک کارمزد مالی ثابت مانند 15 یا 20 دلار برای وام گرفتن مبلغ اسمی برای چند هفته تا یک ماه دریافت میکنند. در ظاهر، هزینه 20 دلاری برای یک ماه گزاف به نظر نمیرسد. بااینحال، سالانه کردن عدد برابر با 240 دلار است و میتواند نسبت به مبلغ وام بسیار بزرگ باشد.
مهم
برای سالانه کردن یک عدد، نرخ بازده کوتاه مدت را در تعداد دورههایی که یک سال را تشکیل میدهند ضرب کنید. بازده یک ماه در 12 ماه ضرب میشود درحالیکه بازده یکچهارم در چهار چهارم ضرب میشود.
اهداف مالیاتی
مالیاتدهندگان با تبدیل دوره مالیاتی کمتر از یک سال به دوره سالانه، سالانه میشوند. این تبدیل به حقوقبگیران کمک میکند تا یک برنامه مالیاتی مؤثر ایجاد و هرگونه پیامد مالیاتی را مدیریت کنند.
برای مثال، مالیاتدهندگان میتوانند درآمد ماهانه خود را در 12 ماه ضرب کنند تا درآمد سالانه خود را تعیین کنند. درآمد سالانه میتواند به مالیاتدهندگان کمک کند تا نرخ مالیات مؤثر خود را بر اساس محاسبه تخمین بزنند و میتواند در بودجهبندی مالیاتهای سهماهه آنها مفید باشد.
مثال: سرمایهگذاری
سرمایهگذاریها اغلب سالانه میشوند. فرض کنید یک سهم در یک ماه بازدهی 1% در افزایش سرمایه بهصورت ساده (نه ترکیبی) داشته است. نرخ بازده سالانه برابر با 12 درصد خواهد بود زیرا در یک سال 12 ماه وجود دارد. به عبارت دیگر، شما نرخ بازده کوتاهمدت را در تعداد دورههایی که یک سال را تشکیل میدهند ضرب میکنید. بازده ماهانه در 12 ماه ضرب میشود.
بااینحال، فرض کنید یک سرمایهگذاری در یک هفته 1% بازده داشته باشد. برای سالیانه کردن بازده، 1% را در تعداد هفتههای یک سال یا 52 هفته ضرب میکنیم. بازده سالانه 52 درصد خواهد بود.
نرخ بازده فصلی اغلب برای مقاصد مقایسهای سالانه میشود. یک سهام یا اوراق قرضه ممکن است 5 درصد در سهماهه اول بازدهی داشته باشد. ما میتوانیم با ضرب 5 درصد در تعداد دورهها یا فصلهای یک سال، بازده را سالانه کنیم. سرمایهگذاری سالانه 20% بازده خواهد داشت زیرا در یک سال چهارفصل یا (5% * 4 = 20%) وجود دارد.
ملاحظات و محدودیتهای خاص سالانه
نرخ بازده یا پیشبینی سالانه تضمینی نیست و میتواند به دلیل عوامل خارجی و شرایط بازار تغییر کند. سرمایهگذاری را در نظر بگیرید که در یک ماه 1% بازده دارد. اوراق بهادار بهصورت سالانه 12% باز خواهد گشت. بااینحال، بازده سالانه یک سهم را نمیتوان با درجه اطمینان بالایی با استفاده از عملکرد کوتاهمدت سهام پیشبینی کرد.
عوامل زیادی وجود دارد که میتواند بر قیمت سهام در طول سال تأثیر بگذارد، مانند نوسانات بازار، عملکرد مالی شرکت و شرایط کلان اقتصادی. در نتیجه، نوسانات در قیمت سهام، پیشبینی سالانه اولیه را نادرست میسازد. برای مثال، یک سهم ممکن است 1% در ماه اول و بازده -3% در ماه بعد داشته باشد.