توصیههای اندیشکده های آمریکایی به دولت بایدن: فشار ارزی بر ایران تداوم داشته باشد
اتاقهای فکر آمریکایی مربوط به هر دو جناح لیبرال و ترقی خواه (نزدیک به دموکراتها) و محافظهکاران (جمهوریخواهان) در دو هفته گذشته تحلیلهای گوناگونی را در مورد اوضاع ایران ارائه کردهاند. در این میان تمرکز دموکراتها بر رویکردهای نرم و اعتراضات و وضعیت داخلی کشور بوده است، حال آنکه در جناح مخالف بر تشدید تحریمها، بحران اقتصادی و ارزی در ایران و وضعیت فعالیتهای هستهای توجه بیشتری را نشان داده اند.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایرنا، اندیشکدههای آمریکایی همسو با دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در ۱۰ روز گذشته همگام با تحولات داخلی، به موضوعاتی مانند بحران ارزی و اقتصادی کشور، فعالیتهای هستهای تهران، اعتراضات داخلی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی پرداختهاند.
اتاقهای فکر آمریکایی مربوط به هر دو جناح لیبرال و ترقی خواه (نزدیک به دموکراتها) و محافظهکاران (جمهوریخواهان) در دو هفته گذشته تحلیلهای گوناگونی را در مورد اوضاع ایران ارائه کردهاند. در این میان تمرکز دموکراتها بر رویکردهای نرم و اعتراضات و وضعیت داخلی کشور بوده است، حال آنکه در جناح مخالف بر تشدید تحریمها، بحران اقتصادی و ارزی در ایران و وضعیت فعالیتهای هستهای توجه بیشتری را نشان داده اند.
در این گزارش به تولیدات حدود ۱۰ روز اخیر در چهار اندیشکده شورای آتلانتیک، موقوفه کارنگی، موسسه امریکن اینترپرایز و بنیاد دفاع از دموکراسیها پرداخته شده و از گزارشهای برجسته هر یک از این نهادهای پژوهشی خلاصهای آمده است.
اتاقهای فکر لیبرال
به دلیل کثرت نهادهای پژوهشی نزدیک به دموکراتهای آمریکا در این گزارش دو موسسه شورای آتلانتیک و کارنگی مورد بررسی قرار گرفته است.
شورای آتلانتیک
در دو هفته گذشته مهمترین مطالبی که با محوریت ایران در این اندیشکده منتشر شد حول سه محور سفر رئیس جمهوری کشور به چین، پیشرفتهای برنامه هستهای تهران و اعتراضات اخیر در ایران بوده است.
این اتاق فکر آمریکا در تحلیل سفر سید ابراهیم رئیسی به پکن آورده است: وضعیت کنونی و آینده اقتصادی ایران، مهمترین دلیل سفر رئیس دولت به چین بوده است.
این گزارش مدعی است: این دیدار نیز همچون همه سفرهای این چنینی دارای اهداف مهم سیاست داخلی نیز بوده است. سالها تحریم فلجکننده غرب علیه تهران و ماهها اعتراض داخلی باعث شده است که دولت به اخبار مثبتی نیاز داشته باشد و سه روز استقبال در پکن بدون شک فرصتی برای تغییر روایتها محسوب میشود. چین بزرگترین شریک تجاری ایران برای بیشتر قرن بوده است و اکنون هم یک راه نجات اقتصادی برای دولت ایران فراهم میکند.
در بخش پایانی این تحلیل با اشاره به روابط نامتقارن چین با کشورهای خاورمیانه (ایران و عربستان) افزود: با وجود نزدیکی روابط پکن با ریاض، هر دو کشور ایران و چین مخالفت شدیدی را با سیاست های هژمونیک و زورگویی غرب دارند و این همگرایی میتواند منجر به همکاری مادی بیشتر شود. عضویت قریبالوقوع ایران در سازمان همکاری شانگهای هم فرصتهایی را برای هماهنگی دوطرف در زمینه امنیت، جنایات فراملی و مبارزه با تروریسم فراهم میکند و به روابط دوجانبه وزن بیشتری خواهد داد.
دیگر گزارش این اندیشکده حول محور پیشرفت قابل توجه فعالیتهای هستهای ایران بود و تاکید داشت که به دلیل شرایط ویژه و خطرناک کنونی، مذاکرات دو طرف هم باید به همین اندازه گسترش یابد.
در این گزارش ادعا شده است: ۲۰ فوریه بلومبرگ گزارش داد که آژانس بینالمللی انرژی اتمی ذرات اورانیوم غنی شده تا ۸۴ درصد را در تاسیسات ایران یافته است، آژانس تنها عنوان داشت که به مذاکرات با ایران بر سر این موضوع ادامه میدهد زیرا تهران اورانیوم غنیشده را تا این حد ذخیره نمیکند. صرف نظر از اینکه وجود ذرات باغنای ۸۴ درصدی تصادفی یا طراحی شده میتواند باشد، این حادثه چالش فزاینده در تعیین اهداف هستهای تهران را برجسته میکند. اقدام فوق یکی از چندین اقدامی است که ایران برای پیشبرد برنامه هستهای خود در ۶ ماه گذشته انجام داده است. این در حالیست که مذاکرات برای بازگرداندن توافق هستهای ۲۰۱۵ (برجام) متوقف شده است.
این گزارش با تاکید بر ضرورت احیای مذاکرات هستهای تاکید کرد: موثرترین راه برای مقابله با خطر ناشی از برنامه هستهای در حال پیشرفت ایران، بازگرداندن برجام خواهد بود، توافقی که موثر و قابل راستیآزمایی بود؛ اما به نظر میرسد این مسیر برای آینده نزدیک مسدود شده است؛ بیمیلی آمریکا و اروپا برای تعامل مجدد با ایران قابل توجیه نیست.
در پایان گزارش آمده است: علاوه بر افزایش سرعت پیشرفت، عوامل ژئوپلیتیکی نیز می تواند بر تصمیمگیری تهران در راستای ساخت سلاحهای هستهای تأثیر بگذارد. خرابکاری یا حملات نظامی که برای عقب انداختن برنامه ایران طراحی میشوند، میتواند ایران را به این نتیجه برساند که سلاح هستهای برای دفاع از نظام کنونی و قلمروی ایران ضروری است. اگر دولت جو بایدن می خواهد از این وضعیت جلوگیری کند، باید به سرعت برای مشارکت مجدد در مذاکرات - چه به عنوان بخشی از احیای برجام یا به عنوان یک تلاش دیپلماتیک جدید - اقدام کند.
موقوفه کارنگی
این موسسه پژوهشی آمریکایی که دارای چند شعبه در مناطق مختلف جغرافیایی جهان است، در دوره ۱۰ روزه اخیر چند گزارش در مورد اعتراضات ایران موسوم به «زن، زندگی، آزادی» منتشر کرد که یکی از آنها فایل ویدئویی میزگردی در شبکه «ام.اس.ان.بی.سی» با «حضور کریم سجادپور» بود.
یکی از گزارش های تحلیلی این اتاق فکر با عنوان «تله سه ضلعی روسیه» مدعی شد مسکو بازنده اصلی درگیری احتمالی اسرائیل و ایران بر سر برنامه هستهای تهران خواهد بود.
طبق این تحلیل، با نخست وزیری دوباره «بنیامین نتانیاهو» پیش بینی میشد که روابط شخصی وی با پوتین باعث نزدیکی بیشتر روسیه و اسرائیل شود. با این حال، وقتی که مسکو و تهران روابط خود را بر سر اوکراین تقویت میکنند و ایران بیش از هر زمان دیگری به ساخت سلاح هستهای نزدیکتر شده است، به نظر نمیرسد روابط شخصی آن دو هم کارساز باشد.
در بخشی از این گزارش آمده است: ایران یکی از معدود کشورها در سال گذشته بود که آشکارا از روسیه حمایت کرد، اقدامی که حتی چین هم به دلیل نگاه به بازار جهانی انجام نداد. ۱۹ ژوئیه گذشته، چند روز پس از انتشار گزارشهایی مبنی بر خرید پهپادهای ایرانی توسط روسیه برای استفاده در اوکراین، پوتین از تهران بازدید و با رهبر و رئیس جمهور ایران دیدار کرد و با آنها درباره گسترش همکاریهای دوجانبه گفت وگو داشت. در دوره اخیر همکاری نزدیک پولی ریال/روبل ایران در بورس ایران، امضای قراردادهای بانکی دوجانبه برای تقویت تجارت از طریق استفاده از ارزهای داخلی و امضای یادداشت همکاری در مورد قرارداد ۴۰ میلیارد دلاری بین گازپروم روسیه حاصل شد.
تحلیل کارنگی در پایان با اشاره به حمایت عربستان و اسرائیل و اوکراین تصریح دارد: بعید است که تنشهای منطقهای حتی با انعقاد توافق هستهای با ایران کاهش یابد. جو بایدن پیشتر برنامه جامع اقدام مشترک ۲۰۱۵ را «مرده» توصیف کرد و این بدان مفهوم است که روسیه با یک چالش بزرگتر برای تنظیم روابط خود با ایران و اسرائیل روبرو خواهد شد زیرا درگیری بین دو طرف محتملتر میشود. این احتمال مطرح میشود که روسیه در استراتژی سیاست خارجی در پی کاهش اختلافات خود با اسرائیل باشد. با این حال، اگر اسرائیل به ایران حمله کند و بسیاری از کشورهای عربی در قبال آن سکوت کنند، پوتین به مخمصه میافتد. در این صورت روسیه در وضعیتی خواهد بود که آن را دوست ندارد، بلکه به حاشیه رانده میشود.
مؤسسههای پژوهشی محافظهکار
اتاقهای فکر نزدیک به جمهوریخواهان پرشمار هستند و در این گزارش تولیدات دو موسسه امریکن اینترپرایز و بنیاد دفاع از دموکراسیها مورد بررسی قرار گرفته است.
موسسه امریکن اینترپرایز
موسسه امریکن اینترپرایز از جمله موسسات نزدیک به جمهوریخواهان است که با رویکردهای محافظهکارانه، توصیههای سخت و عمل گرایانهای را ارائه میدهد. در کمتر از دوهفته اخیر این موسسه گزارشهایی را در زمینه سیاستهای شکست خورده بایدن در قبال اوکراین، گزارش وزارت امور خارجه در مورد تروریسم، شرایط امنیتی مجاهدین خلق (منافقان) و شرایط سیاسی و اقتصادی ایران منتشر کرده است.
«مایکل روبین» کارشناس این اتاق فکر در تحلیلی با عنوان «چرا حامیان مجاهدین خلق نمیتوانند مجوزهای امنیتی دریافت کنند؟» آورده است شهروندان ایرانی-آمریکایی با افتخار در سراسر دولت ایالات متحده خدمت میکنند. دو دهه پیش هنگام کار در پنتاگون، با ایرانی-آمریکاییهایی که دارای مجوزهای امنیتی سطح بالا بودند و برای وزارت دفاع، وزارت امور خارجه، کاخ سفید و آژانس امنیتملی کار می کردند، تعامل داشتم. در حین تدریس برای نیروی دریایی آمریکا، با خلبانان و افسران ارشد نظامی ایرانی-آمریکایی آشنا شدم. اگرچه همه آنها آمریکا را در اولویت قرار میدادند، اما رابطهشان را با طرف ایرانی هویت خود قطع نکردند. آنها فارسی صحبت میکردند و به تماشای رسانههای آن مینشستند. بسیاری از اعضای خانواده آنها در سازمان ها و گروههای مختلف همکاری داشتند و حتی برخی از اقوامشان هنوز در ایران زندگی میکردند. اما اعضای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) دارای چنین آزادی عمل و مجوزهای امنیتی نیستند.
به اعتقاد این تحلیلگر آمریکایی، درحالیکه مجاهدین خلق ادعا میکند بزرگترین، محبوب ترین و دموکراتیکترین گروه مخالف نظام ایران است اما یک مدافع هم در ساختار فدرال آمریکا ندارد. اگرچه چند سال قبل ایالات متحده برای تسهیل سیاست هایش عنوان تروریستی را از نام آن ها حذف کرد اما هنوز دولت ایالات متحده به آن ها اعتماد ندارد و مجوزهای امنیتی را به اعضای سازمان مجاهدین خلق نمیدهد.
روبین در تحلیل دیگری در تحلیل افزایش قیمت دلار مینویسد راهبرد «مایک پمپئو» وزیر امور خارجه پیشین آمریکا برای فشار حداکثری بر ایران درست بود و مشاوران بایدن هم شاید با ممانعت از انتقال پول نقد عراق به ایران، به همین موضوع پی برده باشند. آنها اکنون پس از امتحان کردن همه چیز، استراتژی پمپئو را پذیرفتهاند.
بنیاد دفاع از دموکراسیها
این مؤسسه تحقیقاتی نیز از جمله ضدایرانی ترین نهادهای وابسته به جمهوریخواهان است که نزدیکی فراوانی به صهیونیستها دارد و اکثر قریب به اتفاق تولیدات آن رویکردهای ضدایرانی شدیدی را دنبال میکند. در دو هفته گذشته این موسسه گزارشهایی را در مورد گزارش منشأ تروریسم بنیادگرا، بحران ارزی ایران، چارچوب منازعات هیبریدی و نظارت آژانس بینالمللی بر ایران منتشر کرد. این مؤسسه گزارش خلاصهای را از ارزیابی اطلاعات گزارش فصلی آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) برای ۲۸ فوریه ۲۰۲۳ در مورد نظارت و راستیآزمایی اقدامات جمهوری اسلامی ایران در قبال برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ (۲۰۱۵) شورای امنیت سازمان ملل متحد منتشر کرد.
این موسسه همچنین دو تحلیل مهم در زمینه تنشهای اقتصادی در ایران منتشر کرده است.
گزارش نخست این بنیاد با اشاره به محتوای یک کتاب در مورد جنگ ترکیبی آمریکا علیه ایران تصریح دارد که گامهای متعددی برای ایالات متحده وجود دارد که میتواند هم برای تقویت قوانین اقتصادی خود علیه ایران و هم تهدید قابل اعتمادی برای توقف نظامی برنامه هستهای ایران انجام دهد. در فصل «بین جنایت و جنگ: چارچوبهای حقوقی ترکیبی برای درگیری نامتقارن» کتاب به اثربخشی و منطق انجام چنین اقداماتی علیه ایران پرداخته شده است.
«سعید قاسمینژاد» در گزارش دوم افزایش تقاضا و کاهش عرضه ارز سخت را دلیل رسیدن ریال به پایینترین سطح عنوان کرد و افزود: ارزش ریال ایران در هفته گذشته به پایین ترین سطح تاریخی خود رسید و احتمال دارد نارضایتی و ناآرامی های مدنی بیشتر را در ماههای آینده به همراه داشته باشد. روند کاهش شدید ارزش ریال از زمان شروع اعتراضات سراسری در سپتامبر گذشته، بر نرخ تورم کشور که در حال حاضر به طور متوسط سالانه ۴۷.۷ درصد است، فشار صعودی وارد کرد.
در پایان گزارش توصیه شده است در سمت عرضه، ایالات متحده و متحدانش باید درآمد صادراتی تهران و دسترسی به ارز خارجی را محدود کنند. این شامل فشار بر کشورهایی مانند چین، امارات متحده عربی، عراق، ترکیه و هند برای دور زدن تحریمهای واشنگتن می شود. در سمت تقاضا، مهم است که به مردم ایران پیام بدهیم توافق هستهای مرده است، نظام آیندهای ندارد و غرب چشم انتظار فردای آن روز است. این فشار حداکثری بر رژیم باید با حمایت حداکثری از سوی مردم ایران همراه شود - سیاستی که شاید بتواند به سرعت نتیجه دهد.