آقای خاندوزی، دولت دوازدهم اشتباه کرد، شما چرا؟! / داستان کسری بودجه و استقراض دولت از بانک ها سر دراز دارد...
با وجود اینکه آمار دقیقی از میزان بدهی دولت به نظام بانکی وجود ندارد، اما مرکز پژوهش های مجلس اخیرا در گزارشی، این مبلغ را ۵۷۰ هزار میلیارد تومان برآورد کرده است. با این حال، با نگاهی به لایحه بودجه سال ۱۴۰۲، مشاهده می شود که منابعی از سوی دولت برای پرداخت این بدهی ها در نظر گرفته نشده است. روندی که در نهایت، نتیجه ای جز افزایش نقدینگی و رشد افسارگسیخته تورم در پی ندارد.
اقتصاد آنلاین – مهسا نجاتی؛ با وجود اینکه بیش از یک سال از آغاز به کار دولت سیزدهم میگذرد و تیم اقتصادی کابینه جدید از ابتدا این شعار را میداد که باید از استقراض از بانک مرکزی دور بماند، باید دید که این دولت تا کنون چه اندازه در عمل به این صحبتها موفق بوده است؟
بدهی دولتهای گذشته، پیش از این باعث رشد نقدینگی و تورم افسارگسیخته در اقتصاد کشور شده است. در واقع، یکی از بسترهایی که در سال گذشته موجب افزایش حجم پایه پولی و نقدینگی در اقتصاد کشور میشد، تنخواه بودجه بود که طبق قانون، دولت مجاز بود از بانک مرکزی دریافت کند و همچنین ناترازیهایی بود که دولت برای تامین هزینههای خود به بانکها تحمیل میکرد.
بر اساس گزارش وزیر اقتصاد، سید احسان خاندوزی در صحن علنی مجلس، گفته شد دولت سیزدهم به رغم اینکه میتوانست ۶۰ هزار میلیارد تومان تنخواه در سال ۱۴۰۱ از بانک مرکزی دریافت کند، اما در هشت ماهه ابتدایی سال جاری تنها ۷ هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان تنخواه دریافت کرد که در پایان آذر ماه هم آن را تسویه کرد.
فرض کنیم که این ادعا صحیح بوده و در حال حاضر دولت هیچ بدهی به بانک مرکزی ندارد، اما آقای خاندوزی، بدهیهایی که ناشی از بیتدبیری در بودجه ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ به شبکه بانکی تحمیل شد و در کل درسهایی که از گذشته گرفته نشد و در نهایت منجر به تورم افسارگسیخته در کشور شد، چه میشود؟!
بدهی دولت به بانکها که موجب ناترازی بانکها میشود، موضوع تازهای نیست. بودجهای که دولت هر سال برای بخشهای مختلف در نظر میگیرد، به اندازهای نیست که آن را از دست کمک دراز کردن به سوی بانکها بینیاز کند.
استقراضی که آمار و ارقام آن به صورت شفاف منتشر نمیشود و همواره بین رقمی که دولت میگوید به بانکها بدهکار است و مبلغی که بانکها از دولت طلبکار هستند، اختلاف وجود دارد.
علاوه بر مشخص نبودن ارقام بدهی دولت به بانکها، در صورتی که دولت برای تامین کسری بودجه خود قصد قرض گرفتن را هم دارد، باید در ازای دریافت پول از بانکها، اوراق بدهی یا خزانه منتشر کند که در بسیاری از مواقع این کار را هم انجام نمیدهد.
دولت با بیتدبیری خود در ابتدا در تعیین بودجه و سپس با تامین کسریهای خود از طریق استقراض از بانکها، باعث ضعیفتر شدن بانکها شده که تورم را در پی دارد؛ چرا که بانکها برای تامین کسری بودجه دولت، مجبور به استقراض از بانک مرکزی میشوند که در نهایت، باعث ناترازی در بانک مرکزی و رشد پایه پولی و نقدینگی میشود.
دولت در چه بخشهایی از بانکها قرض میگیرد؟
به عنوان مثال، دولت برای خرید گندم هر ساله بودجهای را در نظر میگیرد که به اندازه کافی نیست، از این رو برای خرید گندم به میزان تعیین شده، مجبور میشود از بانک کشاورزی قرض بگیرد.
همچنین دولتها برای تامین هزینههای مربوط به بخش مسکن و پروژههایی نظیر مسکن مهر، مجبور به تحمیل فشار به بانک مسکن شدهاند.
از طرفی، به رغم وعده وزیران و نمایندگان و شخص رییس جمهور برای تخصیص میزان قابل توجهی از تعهدات دولت به صندوقهای بازنشستگی و صندوق تامین اجتماعی، این اتفاق نیفتاد و مبلغ کمتری برای آن در لایحه بودجه ۱۴۰۲ در نظر گرفته شد. از این رو همانطور که در گذشته اتفاق افتاده، سازمان تامین اجتماعی بعضا برای تامین حقوقها دست به دامن بانک رفاه کارگران میشود.
نتیجه بدهی دولت به بانکها چیست؟
تمام مثالهایی که در بالا ذکر شد، در نهایت باعث میشود که فشار بر شبکه بانکی افزایش یافته و از آنجا که دولت به لحاظ قانونی نمیتواند به صورت مستقیم از بانک مرکزی استقراض کند، این بانکها هستند که مجبور به قرض گرفتن از بانک مرکزی میشوند که در نتیجه موجب ناترازی میشود.
از سوی دیگر، دولت موظف است که بدهی خود به بانکها را پرداخت کند، اما به رغم اینکه آمار دقیقی منتشر نمیشود، دولتی که با کسری بوجه مواجه است، قادر به تسویه این بدهی نیست.
همچنین مشکل دیگری که وجود دارد، این است که بانکها میگویند دولت این بدهی را باید با سود و جریمه پرداخت شود، اما دولت بر این باور است تنها سودی که به اصل بدهی تعلق دارد باید محاسبه شود.
دولت چقدر به بانکها بدهکار است؟
قدرتالله اسماعیلی، رییس سازمان حسابرسی ایران اخیرا در نشست خبری گفته بود که هیچ آمار و ارقام دقیقی از میزان بدهی دولت به بانکها وجود ندارد.
وی همچنین اضافه کرده بود که اطلاعات دقیقی در خصوص داراییهای دولت نیز وجود ندارد. اگر داراییها شناسایی و ثبت میشد، امکان حسابرسی آن وجود داشت، اما در حال حاضر اطلاعات صحیحی در این خصوص در دسترس نیست و دولت هم نمیداند چه میزان بدهی دارد.
اما در گزارش اخیر مرکز پژوهشهای مجلس که به بررسی لایحه بودجه ۱۴۰۲ پرداخته، اشاره شده که بدهی دولت به نظام بانکی تا پایان مهر ۱۴۰۱، معادل ۵۷۰ هزار میلیارد تومان بوده که در لایحه بودجه سال آینده، منابعی برای تسویه این بدهی در نظر گرفته نشده است.
با این اوصاف، سوالی که مطرح میشود این است که چرا دولت از اشتباهات گذشته درس نمیگیرد؟ چرا در حالی که این مسیر در نهایت منجر به افزایش نقدینگی و رشد افسارگسیخته تورم در کشور و از بین رفتن کسب و کارها و فشار مضاعف بر مردم میشود، همچنان اصرار و پافشاری بر تکرار آن وجود دارد؟