پرطرفدارترین قسمت های کارتون باب اسفنجی + نتایج نظرسنجی جهانی
بعضی از تماشاگران کارتون باب اسفنجی میگویند بیش از بیست بار بعضی از قسمتها را تماشا کردهاند!
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از هنرامروز، شخصیت محبوب «باب اسفجی» هم در میان مخاطبان کودک ونوجوان و هم در میان بزگسالان طرفداران بسیاری دارد. تاکنون مجموعههای بسیاری درباره داستانهای زندگی عجیب و جالب باب اسفجی زیر دریا ساخته شده است.
برخی از این قسمتها محبوبیت بیشتری بین مخاطبین دارند تا حدی که بعضی از تماشاگران میگویند بیش از بیست بار بعضی از قسمتها را تماشا کردهاند! در ادامه به معرفی چهارتا از پرطرفدارترین قسمت های کارتون باب اسفجی میپردازیم.
مکعب یا حقیقت باب اسفنجی (SpongeBob’s Truth Or Square)
کارگردان: آلن اسمارت، لوک بروکشایر، اندرو اورتوم، تام یاسومی، نیت کش
صداپیشهها: تام کنی، راجر بامپس، مستر لارنس
محصول: ۲۰۰۹
امتیاز متاکریتیک: –
امتیاز IMDb به فیلم: ۶٫۷ از ۱۰
«حقیقت یا مکعب باب اسفنجی» در سال ۲۰۰۹ بهعنوان یکی دیگر از برنامههای ویژهی تلویزیونی منتشر شد. این بخش ویژه ۵۲ دقیقهای بیکینی باتم را نشان میداد که صدوهفدهمین سالگرد کسب و کار کراستی کرب را جشن میگیرد.
باب اسفنجی با هیجان از خواب بیدار میشود تا این روز را جشن بگیرد، اما آقای کرابس، پاتریک، اختاپوس و خودش در فریزر حبس میشوند. باب اسفنجی به اولین و شادترین لحظات خود در کراستی کرب فکر میکند، اما اکنون باید به ماجراجویی برود و از فریزر خارج شود تا جشن سالگرد طبق برنامه پیش برود.
جلبکها همیشه سبزترند / The Algae’s Always Greener
در این قسمت هیجان انگیز، آقای خرچنگ و پلانکتون، جایشان را با هم عوض می کنند! پلانکتون می فهمد که زندگی Mr.Krabs که به نظر او بی نقص بود، در واقع بسیار رنج آور است. پلانکتون با دیدن باب اسفنجی که به خاطر دادن سفارش اشتباه به مشتری فرار می کند و گریه کردن دختر نهنگش،پرل به خاطر یک دلار؛ به سرعت متوجه می شود زندگی اش آنقدرها که فکر می کرد بد نیست.
اپیزود بیستم، فصل اول (بخش اول)
اپیزود درحالی آغاز میشود که آقای خرچنگ شتابزده و داد و فریادکنان به داخل کراستی کرب میدود و «بازگشت قُلابها» را به مشتریانش هشدار میدهد. آقای خرچنگ به باب اسفنجی که از رفتار عجیبش متعجب شده است توضیح میدهد که نباید به قُلابهای انسانهای ماهیگیر نزدیک شود، وگرنه به سطح آب کشیده میشود و کارش به خورده شدن یا فروخته شدن به عنوان سوغاتی کشیده میشود.
وقتی باب اسفنجی به سر اجاق بازمیگردد، سروکلهی پاتریک پیدا میشود و به او میگوید که کارناوالِ جدیدی به شهر آمده است و به او اصرار میکند که همراهش بیاید. وقتی آنها به محل کارناوال میرسند، باب اسفنجی با وحشتزدگی متوجه میشود که منظور پاتریک از «کارناوال»، همان قُلابهای ماهیگیری که آقای خرچنگ هشدارش را به همه داده بود است.
پاتریک عمدا قُلابها را تحریک میکند، همراه آنها به سمت بالا کشیده میشود، اما پیش از عبور از سطح آب، از قُلاب جدا میشود و به سمت کفِ دریا سقوط میکند. باب اسفنجی با بیاعتنایی به هشدار آقای خرچنگ به بازی خطرناکِ پاتریک میپیوندد.
در همین حین، اختاپوس در غیبتِ باب اسفنجی مسئولیتِ سُرخ کردن همبرگرها را برعهده گرفته است. از آنجایی که او در آشپزی مهارت ندارد، باعث عصبانیت جمعیتی از مشتریانِ گرسنه شده است. پس از اینکه آقای خرچنگ از مرخصی گرفتنِ باب اسفنجی عصبانی میشود، او را همراه با پاتریک مشغولِ بازی کردن با قُلابها پیدا میکند و آنها را به خاطر بیاطاعتی از دستورش و به خطر انداختن جانشان دعوا میکند. روز بعد، باب اسفنجی در مسیر رفتن به سر کار است که پاتریک سر راهش ظاهر میشود. او باب اسفنجی را برای بیاعتنایی به آقای خرچنگ و قُلاببازی وسوسه میکند. گرچه باب اسفنجی در ابتدا در برابر وسوسههای پاتریک مقاومت میکند، اما در نهایت وقتی در وسط خیابان با یک قُلاب مواجه میشود، نمیتواند جلوی خودش را بگیرد و مجددا شروع به قُلاببازی میکند. متاسفانه اینبار قُلاب آنقدر محکم به زیرشلواریاش میچسبد که نمیتواند آن را از خودش جدا کند.
بنابراین درحالی که قُلاب از پشتش آویزان است به دیدن آقای خرچنگ در رستوران میرود و با لحنی پشیمان به شکستن قولش اعتراف میکند. آقای خرچنگ میگوید که تنها راهحل، درآوردن شلوارش است و باب اسفنجی با اکراه اطاعت میکند. اما از آنجایی که قُلاب به زیرشلواریاش گیر کرده است، او باید زیرشلواریاش را هم در بیاورد. اما باب اسفنجی که نمیخواهد در ملع عام تحقیر شود، در انجام این کار مردد است. در همین لحظه ماهیگیر قُلاب را میکشد و باعث پاره شدنِ زیرشلواری باب اسفنجی و خندیدنِ دخترها به او میشود.
باب اسفنجی برهنه، وحشتزده و تحقیرشده فرار میکند. اختاپوس با یک چوب ماهیگیری که زیرشلواری باب اسفنجی از قُلابش آویزان است به کراستی کرب بازمیگردد. معلوم میشود همهی این اتفاقات جزیی از نقشهی آقای خرچنگ برای ترساندن باب اسفنجی از خطر قُلابها بوده است. پیش از اینکه اپیزود به پایان برسد، پاتریک توسط یک اُتوبوس جلوی در خانهاش رها میشود؛ او که در نتیجهی بازی کردن با قُلابها درون یک کنسرو تُن ماهی گیر کرده است میپرسد: «سلام؟ کسی دربازکن داره؟».
باند گیکها / Band Geeks (فصل ۲)
اگر از مردم برای قسمت محبوب کارتون باب اسفنجی نظرسنجی کنید ، اولین جواب آن ها قسمت”Band Geeks” خواهد بود. آن قسمتی که باب اسفنجی و پاتریک باید خانه آقای خرچنگ را رنگ آمیزی کنند، نشان دهنده هرج و مرج این سریال است. البته نمادین ترین صحنه ، اجرای بازی Bubble Bowl سریال “پیروزی شیرین” است که اسکولیام در کمال ناباوری در صحنه غش می کند.
این بهترین شماره موسیقی کارتون باب اسفنجی نیز هست و در بقیه اپیزود شوخی های نمایشی بهتری از سریال دیده می شود. کارتون باب اسفنجی از هیچ و پوچ شوخی و جک می سازد و این روند را میتوان در تک تک قسمت های این کارتون به خوبی نظاره کرد.