این چهار عامل دلایل ازدواج زودهنگام هستند
دلایلی چون نابرابری جنسیتی، عرف اجتماعی، فقر و ناامنی باعث می شود تا خانواده ها دختران کودک خود را وادار به ازدواج کنند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از خبرآنلاین، کودکهمسری، سنتی است که به زندگی و آینده میلیونها دختر در سراسر جهان صدمه میزند و باید به این نوع ازدواج پایان داد.
بنابر آمار یونیسف در سال ۲۰۲۰، هر سال حدود ۱۲ میلیون دختر در سراسر دنیا پیش از رسیدن به ۱۸ سالگی ازدواج میکنند. کودکهمسری مشکلی است که ریشه در نابرابری جنسیتی و این باور دارد که دخترها و زنان از پسرها و مردها پستتر هستند. این مشکل معمولا با فقر، ناآگاهی، معیارهای اشتباه اجتماعی و عدم امنیت بدتر میشود. کودکهمسری پیامدهای مخربی برای کودکانی دارد که در این شرایط قرار میگیرند.
دلایل کودکهمسری
کودکهمسری دلایل متعددی دارد که از آنها باید به موارد زیر اشاره کرد:
نابرابری جنسیتی
در کشورهایی که زنان و دختران شهروند درجه دوم محسوب میشوند و حقوقشان نادیده گرفته میشود، کودکهمسری به شدت مشاهده میشود. در سیستمهای مردسالار، همه چیز باید تحت کنترل مردها باشد و دخترها و زنها باید همانطور که مردها میخواهند رفتار کنند و فرمانبردار باشند. در چنین سیستمی اگر دختری خارج از عرفی که برای او در نظر گرفته شده است، رفتار کند موجب شرمندگی خانوادهاش میشود و به همین دلیل برخی از خانوادهها ترجیح میدهند، دخترانشان زود ازدواج کند تا مشکلی در آینده پیش نیاید.
عرف اجتماعی
در فرهنگهای خاص، برخی رفتارها بهدلیل تکرار بهطور غیررسمی تبدیل به قانون شده و از آن به عنوان عرف اجتماعی یاد میشود. کودکهمسری یکی از این مواردی است که برخی از خانوادهها بهدلیل اینکه بزرگترهایشان در سنین بسیار پایین ازدواج کردهاند، آن را طبیعی میدانند و همین اتفاق را برای فرزندانشان رقم میزنند.
فقر
بنابر گزارش یونیسف (سال ۲۰۲۰)، تقریبا ۴۰درصد دخترهایی که در فقیرترین کشورهای دنیا زندگی میکنند، کودکهمسر هستند و این رقم دو برابر متوسط جهانی است.
خانوادههای فقیر، دختران کودک خود را به امید کاهش هزینههای خانواده و بهدست آوردن امنیت مالی به عقد مردهای بزرگسال در میآورند. در این خانوادهها به دخترها به چشم کالا و موجوداتی بیارزش نگاه میشود.
ناامنی
در ۱۰ کشوری که بالاترین نرخ کودکهمسری دارند، مانند یمن و سودان جنوبی، بحرانهای ناشی از جنگهای داخلی در خانوادهها احساس ناامنی بهوجود میآورد. همچنین تغییرات جوی و بلاهای طبیعی در کشورهای فقرزده اوضاع خانوادهها را بدتر میکند. در این شرایط خانوادهها ترجیح میدهند دختران کودک خود را به ازدواج کسی درآورند که از او در برابر خطرات محافظت کند.
پیامدهای جسمی و روانی کودکهمسری
کودکهمسری اثرات منفی بسیاری روی جسم و روان کودکان و البته فرزندان حاصل از این ازدواج میگذارد. از این پیامدها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. انزوا و افسردگی
زمانیکه دخترهای کمسن و سال به خانه همسرانشان برده میشوند، آنها باید نقش یک همسررا بازی کرده، کارهای خانه را انجام دهند و در نهایت مادر شوند. این خانههای جدید، ممکن است در روستاها یا شهرهای دیگر و دور از خانه پدر و مادر آنها باشد. از طرفی همسران آنها معمولا بسیار بزرگتر هستند و مصاحب خوبی برای آنها نیستند. حتی در مناطقی که چندهمسری وجود دارد، این دخترها بهشدت احساس تنهایی و طردشدگی میکنند و در نهایت افسرده میشوند. آنها کودکی خود و فرصت بازی، دوستیابی و حتی تحصیل را از دست میدهند. افسردگی یکی از رایجترین مشکلات روحی و روانی است که این دخترها به آن مبتلا میشوند. به همین دلیل احتمال اینکه گرفتار مشکلات دیگری چون اعتیاد به مواد مخدر شوند، بسیار بالاتر از افراد دیگر است.
افکار خودکشی، یکی دیگر از مسائلی است که کودکهمسرها با آن مواجه هستند. دخترانی که در سن کم و بهزور خانواده به عقد کسی درمیآیند، ممکن است برای تنبیه خانوادههای خود یا افسردگی بیش از حد دست به خودکشی بزنند.
این دخترها بیش از دیگران در معرض اختلالهای اضطراب پس از حادثه، سازگاری و اضطراب هستند.
همچنین از این دخترها خیلی زود انتظار بچهدار شدن میرود و آنها معمولا در نوجوانی صاحب فرزند میشوند.
۲. بیماریهای آمیزشی و سرطان دهانه رحم
بیشتر مواقع در برخی از کشورها، بهویژه کشورهای آفریقایی، والدین تصور میکنند با ازدواج زودهنگام دخترانشان، آنها را از بیمارهای آمیزشی مانند، ایدز حفظ میکنند. اما تحقیقات دقیقا عکس این موضوع را نشان داده است. کودکهمسری، یکی از عوامل خطر ابتلای دخترها به ایدز است. بهطور مثال، در کنیا دخترهایی که زود ازدواج کردهاند، ۵۰درصد بیشتر از دخترهای مجرد به ایدز مبتلا شدهاند. این رقم در زامبیا و اوگاندا، بهترتیب ۵۹ و ۸۹درصد است. تمام این دخترها، بیماری ایدز را از همسرانشان گرفتهاند. بیشتر این مردها شریکهای جنسی یا همسران دیگر داشته و بیماری ایدز را به همسران خود منتقل کردهاند.
دیگر بیماریهای آمیزشی مانند ویروس هرپس سیمپلکس نوع۲، سوزاک، کلامیدیا، ویروس پاپیلومای انسانی و همچنین سرطان دهانه رحم هم سلامت این دختران کودک همسر را تهدید می کند.
۳. بارداری پرخطر
دختران کودکهمسر معمولا در همان اوائل نوجوانی صاحب فرزند میشوند. در واقع آنها مجبور میشوند خیلی زود باروری خود را ثابت کنند. بارداری زودهنگام خطرات متعددی هم برای مادر و هم نوزاد دارد. یکی از این خطرات، اکلامپسی است که جان مادر و نوزاد را در خطر جدی قرار میدهد. در این بیماری زنان باردار دچار تشنج شدید میشوند.
یکی دیگر از مشکلات بارداری دختران نوجوان، وضع حمل زودهنگام و البته سخت آنهاست. عدم بلوغ کامل جسمی نوجوانان، آنها را به عوارض و پیچیدگیهای زایمان گرفتار می کند و حتی ممکن است مجبور به سزارین شوند. وضع حمل آنها هم معمولا خیلی زودهنگام رخ میدهد.
از دیگر مشکلات میتوان به مردهزایی، عفونت رحم پس از زایمان، عفونت سیستمیک، آندومتریت (التهاب آستر رحم، شایعترین عفونت پس از زایمان) که منجر به اختلال التهابی لگن (عفونت قسمت فوقانی سیستم تولید مثل زنان) میشود اشاره کرد.
همچنین مرگ نوزاد تازه متولدشده یا زیر ۵ سال مادران کمسن و سال، بهترتیب ۶۰ و ۲۸درصد بیشتر از مادران دیگر است. زیرا بیشتر مادران کمسن هنگام بارداری دچار سوءتغذیه هستند و دسترسی مناسبی به خدمات اجتماعی و باروری ندارند.
۴. خشونت همسر
دختربچههایی که به عقد مردهای بسیار بزرگتر از خود درمیآیند، ممکن است گرفتار خشونت خانگی شوند. آنها به دلیل کمسن و سالی، زیر سلطه همسران و خانواده همسران خود قرار میگیرند. آنها تا مدتهای زیادی هویت فردی خود را از دست میدهند و بهدلیل اینکه از تحصیل بازماندهاند و مهارتی ندارند نمیتوانند از خود مراقبت کنند. بررسیها نشان داده کودکهمسرها دو برابر از دیگران در خطر خشونت خانگی هستند. آنها حتی نمیدانند چگونه میتوانند از این همه درد و رنج خلاص شوند.
نقطه پایان به کودکهمسری
شواهد نشان داده است، راهبردهای موثر دولت میتواند به ازدواج کودکان پایان دهد. مسئولان دولتی باید برنامههایی تنظیم کنند تا از کودک در برابر سنتها و باورهای غلط محافظت شود. همچنین باید برنامههایی در جهت کاهش فقر، ارتقاء وضعیت و رفاه اجتماعی-اقتصادی خانوادهها و آموزش و بالا بردن سطح آگاهیهای مردم و همچنین توانمندسازی دختران از طریق تحصیل و آموزش مهارتهای شغلی تدوین شود. درضمن با پایان دادن به نابرابری جنسیتی و قرار دادن دخترها و پسرها در یک جایگاه اجتماعی میتوان از دختران در برابر کودکهمسری ظالمانه مراقبت کرد.
این برنامهها باید در سطح کلان و با مشارکتهای مردمی انجام شود تا جامعه دیگر شاهد کودکهمسری نباشد.