اسرار زندگی مشترک؛ با همسر مضطرب چیکار کنیم؟
کاهش اضطراب ازدواج را بهبود می بخشد و برای این کار نباید همه چیز را اصلاح کنید،قضاوت گر باشید،مقایسه کنید ،همدلی نباشید.
به گزارش اقتصاد آنلاین، کاهش اضطراب همسر می تواند ازدواج شما را نجات دهد و زمانی که با شخصی مضطرب زندگی می کنید باید راه های کنترل این حس را بیاموزید.
وقتی در این میانه هستید راه های مقابله را یا بگیرید و تمام تلاش خود را برای نفس کشیدن و حفظ آرامش انجام دهید. به احتمال زیاد، هیچ چیز شخصی علیه شما نیست.
اضطراب نگرانی سالم را به سطح جدیدی می برد. وقتی همسر تحریک می شود، او از نقطه نظر جنگ یا گریز عمل می کند. همانطور که او به امنیت یا امور مالی فکر می کند، ممکن است ضربان قلبش و افکارش تندتر شوند و ممکن است شروع به نفس کشیدن سریع کم عمق کند.
کاهش دهنده استرس شریک زندگی خود باشید
این خبر خوب است:
در حالی که نمی توانید اضطراب همسرتان را برطرف کنید، اما این قدرت را دارید که در نحوه تجربه همسرتان تفاوت ایجاد کنید.
با عصبانی شدن، حالت تدافعی و سکوت بر استرس و اضطراب همسر خود می افزایید.
می توانید یک کاهش دهنده استرس باشید ، یک پناهگاه امن برای همسرتان زمانی که او در حال مبارزه با طوفان است. نکته کلیدی این است که به حرف همسرتان همان طور که می خواهد گوش دهید.
برای انجام این کار، 4 نکته وجود دارد که من از شما می خواهم انجام ندهید و سه مورد که بهتر است در نظر بگیرید و انجام دهید.
وقتی همسرتان مضطرب است چه کاری نباید انجام دهید
هنگامی که همسرتان احساس مضطرب می کند، 4 چیز وجود دارد که شوهرها انجام می دهند اما نتیجه عکس می دهد. وقتی با همسرتان در مورد اضطراب او صحبت می کنید، این چهار مورد را در نظر داشته باشید که چه کاری را نباید انجام دهید:
1. سعی نکنید هر چیزی را که در حال وقوع است اصلاح یا حل کنید
باید خطاب به آقایان بگوییم، گاهی اوقات شما می خواهید اضطراب را کاهش دهید اما برعکس عمل می کنید،مثلا:
اگر همسرتان نگران این است که شما با دوستانتان بیرون بروید، ممکن است بگویید: "بسیار خوب، من نمی روم!"
مشکل حل شد؟ نه خیلی سریع.
این نوع اصلاحات منجر به رنجش (از هر دو طرف) می شود و می تواند با این احساس خاتمه یابد که هر دو طرف احساس کنند نمی توانند کاری را درست انجام دهند، یا احساس خود را بدون انجام کار دیگری بیان کنند.
مطمئن باشید که نیازی به راه حل برای اضطراب همسرتان ندارید.
2. از احساس خودتان حرف نزنید
وقتی همسرتان در داستانی قرار دارد که باعث اضطراب او می شود، گفتن جملاتی مانند "اضطراب تو مرا دیوانه می کند" به طور کلی بی فایده است. یا "آیا می دانید زندگی با این حس چقدر سخت است؟"
تدافعی بودن یکی دیگر از مشکلات احتمالی است. از گفتن جملاتی مانند «بی وقفه با من تماس میگیری» دوری کنید یا، "ما به اندازه کافی پس انداز داریم، پس نگران آن نباش."
در حالی که احساسات و دیدگاه های شما معتبر هستند، راه بهتری برای صحبت در مورد آنها وجود دارد و در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
3. قضاوت نکنید
از گفتن جملاتی مانند "آدم عادی نباید انقدر نگران باشد" خودداری کنید یا، "تو فقط باید آروم باشی و از کنترل کردن دست برداری."
این عبارات، در حالی که ممکن است حسن نیت داشته باشند، به شدت آسیب رسان هستند و به احتمال زیاد، هنگامی که در مقام قضاوت گر قرار می گیرید به اضطراب همسرتان دامن می زنید، هیچ یک از شما با احساس حمایت یا درک آن گفتگو را ترک نخواهید کرد.
4. مقایسه نکنید
از وارد کردن اعمال و نظرات دیگران در مکالمه خود اجتناب کنید. به عنوان مثال، از اظهار نظرهایی مانند "همسر هیچ کدوم از همکارا در طول روز زنگ نمی زنن" دوری کنید یا "بچه ها از حالت اضطرابی تو خسته شدن".
مقایسه یا صحبت کردن در مورد اینکه چگونه اضطراب همسرتان احتمالاً بر دیگران تأثیر می گذارد، می تواند بر اضطراب او بیفزاید و احساس گناه و شرمندگی را در شما ایجاد کند.
برای حمایت از همسرتان چه کاری باید انجام دهید
همیشه چیزهای بیشتری برای درک اضطراب یک نفر وجود دارد. نکته کلیدی این است که آرام و کنجکاو بمانید. به یاد داشته باشید، لازم نیست دقیقاً کار درست یا حرف درستی ببزنید. آنچه مهم است گوش دادن و ارتباط است.
در اینجا سه کار وجود دارد که باید هنگام گفتگو در مورد اضطراب رعایت کنید:
1. همدلی نشان دهید
احساس نزدیکی شدید داشتن با کسی را همدلی می گویند. به این معنی است که مایل باشید همه چیز را از منظر او ببینید و در احساسات دشوار با آنها شریک شوید.
همدلی مفهوم چالش برانگیزی است و به راحتی با همدردی اشتباه گرفته شود.
2. کنجکاو باشید
سوالات واقعی بپرسید، مانند موارد زیر:
- چه چیزی بیشتر شما را آزار می دهد؟
- به خودت می گویی ممکن است چه اتفاقی بیفتد؟
- به جز اضطراب چه احساسات دیگری را تجربه می کنید؟
- آیا قبلا این احساس را داشتید؟
- اولین باری که در زندگی تان به یاد آوردید چه زمانی مضطرب بودید؟
- آیا در کودکی خیلی مضطرب بودید؟
- اضطراب شما چه هدفی برای شما دارد؟
وقتی مکالمه را از یک مکان باز و کنجکاوانه شروع می کنید، زمینه را برای داشتن یک مکالمه سازنده فراهم خواهید کرد. به یاد داشته باشید که صحبت را قطع نکنید و در عوض به همه چیزهایی که همسرتان می گوید گوش دهید.
3. آنچه را که می شنوید بازنویسی کنید و بازتاب دهید
اگرچه ممکن است احمقانه به نظر برسد، این مرحله فوق العاده مهم است. این به شما امکان را می دهد که بدانید با شریک زندگی خود همسو هستید و احساس کند شنیده و درک می شود.
می توانید جملاتی از این قبیل بگویید: «می خواهم مطمئن شوم که درست شنیدم. گفتی که وقتی واقعاً مضطرب میشوی، احساس میکنی هوا وارد ریه هایت نمی شود و نمی دانی باید چه کرد.درست است؟»
یا، « میخواهم مطمئن شوم ؛وقتی بچه بودی خیلی نگران تمیزی بودی چون مادرت خیلی مریض بود و تو باید از او مراقبت می کردی. درست است؟»
احساسات و نیازهای شوهر نیز مهم است
این مرحله میتواند چالشبرانگیز باشد زیرا احساس آسیبپذیری را نشان میدهد، اما داشتن یک رابطه پایدار کاملاً حیاتی است.
بعد از اینکه به تجربه همسرتان گوش دادید، وقت آن است که راه حلی بیابید که برای هر دوی شما مفید باشد.
برای درک بیشتر در مورد آنچه نیاز دارید، این سوالات را از خود بپرسید:
- آیا از اضطراب همسرم عصبانی می شوم؟
- آیا من به خاطر اضطراب همسرم چیز خیلی مهمی را قربانی می کنم؟
اگر پاسخ هر یک از اینها "بله" است، وقت آن است آنچه را که نیاز دارید بیابید. این می تواند مواردی مانند:
- نیاز همسر شما برای درمان فردی
- نیاز هر دوی شما به زوج درمانی
- داشتن یک خروجی برای اجتماعی بودن
- توانایی بازگشت به محل کار یا رفتن به سفر
- نیاز به مدیتیشن، تمرکز حواس یا یوگا
داشتن یک همسر مضطرب برای هر دو نفر دشوار است. مطمئن شوید که در حال تمرین مراقبت از خود هستید و موارد زیر را انجام دهید:
- کار کردن
- خوب غذا خوردن
- کمک گرفتن از زوج درمانگر
از همسرتان بخواهید به نحوه تأثیر اضطراب خود بر شما گوش دهد.
سلامت روان به اندازه شریک زندگی تان مهم است و قدرت ایجاد تغییرات مثبت در زندگی و رابطه خود را دارید.
برای همسران: این مراحل را برای کاهش اضطراب امتحان کنید
مقابله با اضطراب فوق العاده چالش برانگیز است. ممکن است احساس کنید که زندگی شما را ربوده است مثل اینکه دیگر حتی خودتان نیستید.
حتی ممکن است تصور کنید که چگونه این امر بر شوهر شما و رابطه تأثیر می گذارد، اما به نظر نمی رسد که ترس و اضطراب بی امان را رها کنید.
اول از همه، شما تنها نیستید. در سال گذشته، تعداد آمریکاییهایی که علائم اضطراب و افسردگی را گزارش کردند از 11 درصد به 42 درصد رسید یعنی نیمی از جمعیت موجود.
این چهار مرحله را امتحان کنید:
1. خودمراقبتی را برای اضطراب تمرین کنید
در حالی که ممکن است بدیهی به نظر برسد، وقتی احساس میکنید غرق شدید ، نادیده گرفتن اصول اولیه آسان است. شروع را با مواردی در نظر بگیرید:
- داشتن خواب خوب شبانه
- خوب غذا خوردن
- ورزش منظم
- تمرینات ذهن آگاهی مانند مدیتیشن و یوگا
- داروهای گیاهی یا تجویز شده
2. از روش STOP استفاده کنید
روش STOP از درمان شناختی رفتاری یا CBT سرچشمه می گیرد و نوعی ذهن آگاهی است. این کمک می کند در لحظه زندگی و با اضطراب خود در زمان واقعی مقابله کنید. STOP مخفف:
S – توقف کنید. کاری را که انجام میدهید مکث کنید و ضربه بزنید.
T – چند نفس عمیق بکشید.
O - افکار و احساسات خود را مشاهده کنید. آنها را به طور خاص نام ببرید، پیش از اینکه فقط "استرس" داشته باشید یا "عصبانی" شوید. سعی کنید عمیق جست و جو کرده و واقعاً آنچه را که احساس می کنید شناسایی کنید.
پ - دیدگاه. موضوع را از زاویه ای متفاوت در نظر بگیرید.
3. گفتگوهای بی پرده با شریک زندگی خود داشته باشید
وقتی مکالمه ای را در مورد چیزی که شما را مضطرب می کند باز می کنید، از یک الگوی سه قسمتی ساده استفاده کنید؛ اینگونه:
- وقتی این اتفاق افتاد ______.
- من احساس کردم _____.
- آیا مایل به _____ هستید.
مثلا:
«وقتی از مغازه آمدی و دست هایت را نشستی، از انتقال میکروب به بچه ها ترسیدم. می شه وقتی به خانه می آیی دستهایت را بشویی؟»
یا، «وقتی به هزینه های این ماه فکر کردم نگران شدم،بهتر نیست بودجه ماهانه را با هم مرور کنیم؟»
به یاد داشته باشید، هیچ لیست اشتباه یا درست از چیزهایی که در مورد آنها احساس نگرانی کنید وجود ندارد. برای همه متفاوت خواهد بود، و این اشکالی ندارد.
4. شک و تردید را کنار بگذارید
در نهایت، سعی کنید بدون شک و تردید به شوهر خود بنگرید. به احتمال زیاد، او سعی نمی کند عمداً اضطراب شما را تحریک کند و واقعاً اهمیت می دهد و فقط احساس ناتوانی می کند.
با انجام اقداماتی برای کاهش اضطراب به خود، شریک زندگی و رابطه کمک می کنید.
یک نفس عمیق و بزرگ به داخل دیافراگم خود بکشید.
گاهی اوقات، فقط خواندن چیزی مانند این پست می تواند احساسات بزرگی را ایجاد کند. و من می دانم که هیچ راه حل سریع یا راه حل آسانی وجود ندارد.
اگر بتوانم 4 چیز را برای شما انتخاب کنم که به خاطر داشته باشید برای حرکت رو به جلو، اینها هستند:
- همه ما مسئول سلامت روان خود هستیم: به آنچه برای خوب بودن نیاز دارید فکر کنید، سپس با شریک زندگی خود در مورد آنچه نیاز دارید صحبت کنید و برای رسیدن به آن چیزها قدم بردارید.
- اضطراب فوق العاده رایج است :تنها، ضعیف یا عجیب و غریب نیستید. اگر میخواهید فقط از طوفان و قدرت عبور کنید تا اوضاع بهتر شود، از شما میخواهم در این مورد تجدید نظر کنید. رفاه شخصی و رابطه برای به تعویق انداختن آن بسیار مهم است.