سیاهچالهای به نام مصرف گاز خانگی/گاز فرصتی که با خام فروشی صادر می شود

مصطفی سعیدی گفت: وقتی در ایران رانت به وجود میآید، امنیت سرمایهگذاری دچار مشکل میشود. مسألهی اصلی این است که در حال حاضر با کمبود گاز مواجهایم. ما گاز نداریم و هر سال هم میزان مصرف به قدری بالا میرود که کار به صادرات نمیکشد و شک نکنید در چند سال آینده صادرات ما صفر خواهد شد.
اقتصادآنلاین - نوا ذاکری؛ چند سالی است کشور با چالش بزرگی به نام ناترازی گاز درگیر است، چالشی که در حال حاضر و با سردتر شدن هوا در سال جاری، به وضعیت حادی بدل شده است. در حال حاضر و با تمام تلاشهایی که وزارت نفت درخصوص برطرف کردن ناترازی گاز انجام میدهد اما همچنان در وضعیت قرمز هستیم. در واقع ناترازی گاز به یک چالش ملی بدل شده که لزوم حمایت و حضور جدی همهی ارگانها و نهادهای دولتی را میطلبد و کاری نیست که وزارت نفت و سازمان بهینهسازی به تنهایی از عهدهی آن برآیند.
وجود ذخایر عظیم گاز در ایران، عدم توجه به بهینهسازی و همچنین سوء مدیریت در دولتهای مختلف، امروز کشور را دچار چنین شرایط بحرانیای کرده که هرچه زودتر باید برای آن چارهای اندیشید؛ در این خصوص با مصطفی سعیدی، کارشناس حوزهی نفت و گاز، به گفتگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
آقای سعیدی برای شروع میخواهم بپرسم اصلاً برخورد ما در کشور با گاز چگونه است؟
مشکل بزرگ گاز این است که نمیدانیم باید با آن چه کنیم! در واقع گاز کیکی است که بسیاری از صنایع، مصرف کنندهی آن هستند؛ صنایعی مانند فولاد، معدن و نیروگاهها، مصرفکنندگان بزرگ گاز هستند. از سوی دیگر، سیانجی و سوخت خودرو میتواند جایگزینی برای گاز طبیعی باشد. از دیگر کاربردهای مهم گاز، در بحث بالادستی است که برای افزایش برداشت نفت، گاز به چاه نفتی تزریق میکنند. همچنین در صنعت پتروشیمی، صنعت سیمان، شیشهسازی و صنایع مختلف، گاز نقش مهمی ایفا میکند.
لذا تصمیم گیری برای گاز باید فراوزارتخانهای و ذیل یک مغز متفکر انجام شود که ما چنین شرایطی را در کشور نداریم. در برنامهی آقای رئیسی گفته شد 10هزار مگاوات ظرفیت جدید برق تولید میشود، از سویی آمدیم طرحهایی برای پتروشیمیهایی تعریف کردیم که خوراکشان گاز طبیعی است، از طرف دیگر پروژهای به نام «ال ان جی» تعریف کردیم که گاز مایع صادر شود اما هنوز پروندهاش باز است. از طرف دیگر پروژههای «جی تی ایکس پی او » تعریف شده که خوراکش گاز است. در کنار همهی اینها شاهد افت تولید میدان پارس جنوبی هستیم که میگویند میزان آن هر ساله 5 تا 6 درصد و حتی در شرایطی به افت 10 درصدی هم میرسد و باید برای آن فکری کنیم. در چنین شرایطی تقاضاها هم هرسال بالا میروند. ما سراسر کشور را لولهکشی کردهایم و این میزان تقاضا چنگ میزند به گاز در حالی که میزان تولید ما هم پایین آمده است.
عدم بهینهسازی در سالهای آینده بخش صنعت را نیمه تعطیل خواهد کرد
این وضعیت در زمستان چه تغییر میکند؟
ما سهمیهی گاز بسیاری از صنایع و نیروگاهها را کم میکنیم تا مردم در فصل زمستان دچار مشکل نشوند، با این اوصاف در واقع ما یک سیاهچالهای داریم به نام مصرف گاز خانگی که هر سال هم عمیقتر میشود و ما بر خلاف مادهی 25 قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار که گفته اولویت تخصیص انرژی با واحدهای صنعتی است، به علت مسائل و تبعات اجتماعی قطع گاز در بخش خانگی اولویت را روی مصرف خانگی قرار دادیم.
آیا این طرحهایی که مثال زدید در صورت عدم بهینهسازی باز هم قابلیت اجرایی دارند؟ اصلاً کدام ارگان و سازمان است که مشخصاً باید روی بهینهسازی کار کند؟
اگر بهینهسازی صورت نگیرد، تراز منفی گاز در سالهای آینده قطعاً بخش صنعت را نیمه تعطیل خواهد کرد. ما تا زمانی که نتوانیم برای مصرف و طرحهای آتی مصرف گاز، برنامهریزی جامع و یکپارچهی فراوزارتخانهای کنیم، طرحهای افزایش تولید گاز ابتر است. فشار افزایی در حالت ایدهآل، تنها 5 سال تولید گاز را افزایش خواهد داد و دوباره افت فشار شروع خواهد شد. در واقع داریم روی مسألهای بحث میکنیم که در عمل اتفاق نمیافتد. گزینهی اول، بهینه سازی است که وزارت نفت هم زیر بار آن نمیرود و اولویت افزایش تولید را در دستور کار قرار داده است. شرکت بهینه سازی مصرف سوخت، ذیل شرکت ملی نفت است، شرکت ملی نفت خودش متولی تولید است و به نظر نمیرسد از این شرکت، بهینهسازی حاصل شود. بهینهسازی باید اولویت معاونت برنامهریزی وزارت نفت باشد. تعداد زیادی طرح در وزارت نفت تعریف کردیم مانند طرح بالادستی و جمع آوری گازهای مشعل، طرح پتروشیمی و پتروپالایشگاه و... اما یک طرح دو میلیاد دلاری برای کاهش مصرف سوخت گاز در صنایع نداریم. دید دوستان از ابتدا تولید بوده و هنوز هم همین نگاه را دارند. در حال حاضر گازِ طرحهای «جی پی تی» را از کجا میخواهید بیاورید؟ به چه دلیل به پتروشیمی گلستان مجوز دادید؟ گاز پتروشیمیهای اردبیل و زنجان را از کجا میخواهید بیاورید آقایان وزارت نفت؟ سوخت 10هزار مگاوات نیروگاهها را چطور تأمین میکنید؟ گاز واحدهای جدید فولادی که در وزارت صمت تعریف شده را چه طور تأمین خواهید کرد؟ تمام مشکلات از اینجا ناشی میشود که برنامهریزی توسعه صنعتیِ متمرکز و مدونی در کشور وجود ندارد و به صورت جزیرهای در حال کار هستیم.
صادرات ما تا چند سال آینده صفر خواهد شد
با این حساب وضعیت صادرات ما در آینده به کجا خواهد کشید؟
ما گاز نداریم و هر سال هم میزان مصرف به قدری بالا میرود که کار به صادرات نمیکشد و شک نکنید در چند سال آینده صادرات ما صفر خواهد شد. ما هماکنون واردات بنزین داریم. اولویت وزارت نفت باید بحث بهینهسازی باشد اما میگویند وظیفهی ما نیست و تا زمانی که وزارت نفت بگوید بهینهسازی وظیفهی من نیست، آش همین است و کاسه همین. بهینهسازی پول میخواهد، باید پروژه اجرا شود، بحث خانهها و بخاریها هم مطرح است و تا وقتی پول نباشد هیچ اتفاقی نمیافتد. سازمان بهینهسازی مصرف سوخت هم جدا از وزارت نفت نیست. با توجه به مصرف گاز که کشور، دید ما به صادرات باید کوتاه مدت باشد چرا که در بلندمدت این اتفاق نمیافتد آن هم به دلیل وجود بحث گاز خانگی و مصرف آن.
این نگاه تولیدی که از آن صحبت کردید، بحث مفصلی است؛ ما در عین حال که چنین نگاهی داریم بازهم با ناترازی مواجهایم. چرا این اتفاق میافتد. مشکل از کجاست؟
پالایشگاه شهید سلیمانی، پالایشگاه مکران، پالایشگاه آبادان و... را نگاه کنید. شرایط در حال حاضر نشان میدهد که عرضه کافی است، چقدر میخواهید تولید کنید؟ علت این است که برنامه فقط تأمین است و مصرف را به حال خودش رها کردهایم. با این روند مصرف، هرچه تولید میکنیم باید برای بنزین هزینه کنیم و برنامهای هم برای بهینه سازی نداریم. باید برای بهینه سازی سرمایهگذاری و پروژه تعریف کنیم.
بحث معاونتی در بهینهسازی چقدر جدی است؟
باید ضربتی عمل کنند. فکرهای جدید و جوان باید روی کار بیایند. از این سیستم دیگر چیزی برای کشور حاصل نمیشود. مدام میروند مجلس و رقمهای 240 میلیارد دلار و 120 میلیارد دلارمی خواهند؛ باید پرسید که آیا ایران چنین پولهایی دارد که هزینه کند؟ فکرها باید عوض شوند و مصرف را پایین بیاوریم. مدیریت جهادی یعنی اینکه شما به عنوان یک مدیر میبینید جایی که به شما هم ربطی ندارد وضعیت وخیمی دارد، اگر مدیر جهادی باشید به خودتان میگویید من باید تلاش کنم تا کارها سروسامان بگیرد اما ارگانهای دیگر مثل وزارت صمت میگویند که بهینهسازی به ما ربطی ندارد. بهینهسازی باید دغدغه بشود وگرنه تولید را نمیتوانیم بالانس کنیم اما این دغدغهی وزارت نفت نیست.
نباید همهی متانولیها را در یک ردیف ببینیم
نظرتان درباره کاهش گاز متانولسازها چیست؟
در این شرایط گفته میشود که گاز متانولسازها را کم و همان میزان را صادر کنیم؛ این حرف روی کاغذ درست است چرا که قیمت گاز صادراتی ما حدود 30 سنت است که وقتی این را به متانول تبدیل و صادر کنیم میشود 25سنت و ما با هزینههایی که کردهایم، 5 سنت هم ضرر میکنیم اما بحث سر این است که اگر ما گاز پتروشیمی را کاهش دهیم چه تضمینی است که این صادر شود؟ هیچ تضمینی نیست، همانطور که هیچ تضمینی برای قطع نشدن گاز صنایع وجود ندارد. پس من مخالف هستم چون این انتخاب بین بد و بدتر است. متانولیها را نباید در یک ردیف دسته بندی کنیم؛ ما یک واحد متانولی داریم که واحدش را ساخته و پولش برگشته و در حال حاضر سود بیشتری دارد اما یک واحد متانولی داریم که تازه در خط آمده و باید قسطهای بانکیاش را بدهد اگر شما این را بخوابانید قسطهای بانکی او را چه کسی میدهد؟ اصلاً این درست نیست که همهی متانولیها را در یک ردیف ببینیم چرا که تعدادی از آنها قدیمی هستند مثل «زاگرس» و یک تعدادی جدید هستند مثل «کاوه». اگر در متانولیهای جدید، بازپرداختها دچار مشکل شود شاید ضرر بزرگتری ببنیم. با یک حساب سرانگشتی میبینیم که صادرات گاز بهتر است اما پشت اینها یک سری اتفاق است که شاید بیفتد و همانها باعث میشوند سودی که میخواهیم، برود روی هوا.
رانت، امنیت سرمایهگذاری را دچار مشکل میکند
با این حرفها به نظر میرسد همه چیز نسبی است، یعنی ممکن است با کاهش گاز متانولیها شاهد اتفاقات جبران ناپذیری باشیم و از سوی دیگر معلوم نیست که بتوانیم گازی که کاهش دادیم را صادر کنیم.
برای این وضعیت باید فکری کرد. وقتی در ایران رانت به وجود میآید، امنیت سرمایهگذاری دچار مشکل میشود. مسألهی اصلی این است که در حال حاضر با کمبود گاز مواجهایم اگر وزارت نفت تعهد داده که با هر فرمولی به متانولیها گاز بدهد، باید بدهد و نمیتواند زیر قولش بزند. وقتی شما گاز یک واحد صنعتی را قطع میکنید و امنیت سرمایهگذاری آن را به چالش میکشید، اینها فردا طرحهای دیگر را هم اجرا نمیکنند و میگویند یک صنعتی را انتخاب میکنم که امنیت آن بالا باشد. پس از این جهت مهم است که برای متانولیها فکری کنیم.
در کشور ما ذهنها به سمت سرمایهگذاری روی بهنیهسازی نیست
اینکه اساساً نگاه ما به مسائل کوتاه مدت است و آینده را نمیبینیم میتواند علت عمدهی این اتفاقات باشد؟
مدیران تنها به دورهی کوتاه مدیریت خود نگاه میکنند که میگویند با قطع گاز متانولیها، همین حالا یک میلیارد دلار سود میکنیم اما نمیبینند که بخش بزرگی از کیک گاز ما، در بخش خانگی مصرف میشود. شما برای بهینهسازی هیچ اقدامی نکردید، اگر دو میلیارد دلار سرمایه گذاری میکردید گاز صرفه جویی میشد اما در کشور ما اصلاً ذهنها به این سمت نیست که روی بهینه سازی فکر کنیم و روی آن سرمایهگذاری کنیم. در چنین شرایطی چرا باید با متانولیها اینطور برخورد کنند؟ من خودم مخالف ساخت واحد متانول هستم اما در عمل با طرح «جی تی پی» تیشه به ریشهی گاز کشور میزنید و بعد هم گاز متانولیها را قطع میکنید. اگر کسی گاز متانولیها را قطع کرد باید تضمین بدهد که همان مقدار میتواند صادر کند و عواقب تصمیمش را هم بپذیرد. در این کشور خیلیها آمدند، تصمیمهایی گرفتند و رفتند؛ باید وزارت نفت تضمین بدهد که این گاز صادر میشود و از سهم صنعت و بخشهای دیگر هم نمیزند چون ممکن است از سهم صنایع دیگر بزند تا وعدهای که بابت صادرات داده را جبران کند.
وقتی تضمینی داده نمیشود چه کسی باید در بهینه سازی مصرف سرمایهگذاری کند؟
آیا چنین ارادهای برای تضمین، در وزارت نفت میبینید؟
ما در تضمین مشکل داریم؛ در بحث بهینه سازی، شرکت مطرحی گفت: «همهی بخاریهای استان اصفهان را به بهترین شکل در میآورم تا مصرف نصف شود به یک شرط که گاز من را در زمستان قطع نکنید.» اما این تضمین داده نشد. حتی شرکتهای بزرگ ما که میخواهند در بهینه سازی مصرف فعالیت کنند، بازهم تضمینی وجود ندارد که گازشان قطع نشود. وقتی تضمینی داده نمیشود چه کسی باید در بهینه سازی مصرف سرمایهگذاری کند؟ شاید در این شرایط بتوانیم خیلی از کارهای بهینهسازی را به بخش خصوصی بسپاریم و بگوییم گاز مازاد را هم خودش مصرف کند اما شرکت ملی گاز چنین تضمینی نمیدهد.
به متانولیها تعهد داده شده است، درست است که میگویند ما 10 ماه در سال تضمین دادیم اما به هرحال این برای کشور ارز میآورد و با قطع گاز آنها، ارزآوری متانولیها دچار مشکل میشود. آیا از آن صادراتی که برای عراق انجام میدهید می خواهید به متانولیها سود بدهید؟ بعد از این چه میشود؟ در این صورت صنایع دیگر هم میخوابند و میگویند سهمیه گاز ما را هم صادر کنید و ما بدون تلاش همینطور سود میکنیم! مثلا فولاد مبارکه هم میگوید برای من صادر کن و پولش را برگردان! البته اگر پولی در کار باشد و دولت خلف وعده نکند.
صادرات مواد خام آیندهای برای ایران ندارد
نکتهای هست که ما گاز را در واحدهای اوره آمونیاکی که اتفاقاً بازارشان خوب است هم قطع میکنیم. واحدهای اوره آمونیاک ما هم 20 درصد کاهش تولید میدهند چون گاز نیست! اساساً صادرات خام چه نفع و ضررهایی دارد؟
اگر برویم با اوره آمونیاک صحبت کنیم شاید صادراتش از صادرات گاز خام بهتر باشد. اکنون در صادرات گاز یک بحث دیپلماسی انرژی را مطرح میکنند که من واردش نمیشوم اما در کل صادرات مواد خام، آیندهای برای ایران ندارد حتی گاز، همانطور که برای روسیه آیندهای نداشت. کم کم کشورهای غربی گازشان را از کشورهای دیگر میآورند و مسیرهای خود را عوض میکنند.
خام فروشی شاید از لحاظ امنیتی برای ما یک سری مزایا داشته باشد اما کوتاه مدت است؛ من با خام فروشی کلا موافق نیستم و معتقدم این گاز باید به صنایع کشور بیاید و به عنوان مثال بتوانیم اسباب بازی و تلفن همراه صادر کنیم. گاز را باید در صنایع خودمان مصرف کنیم و بهترین کالاها را به دنیا صادر کنیم. گاز در واقع یک فرصت است، وقتی که گاز را صادر میکنید یعنی فرصتی که میتوانستید در کشور خود ایجاد کنید را صادر کردید. در حال حاضر ترکیه از ما گاز می گیرد و در بخش صنعت رشد قابل توجهی داشته یا همینطور اروپا. پس چه بهتر که این گاز را برای توسعه خودمان استفاده کنیم. خامفروشی هم به هرحال یک سودی دارد اما با این سیستمی که دنیا برای ما چیده، آخر و عاقبت ندارد. برنامهی دنیا را به این شکل چیدند که غرب و شرق، انرژی را از آسیای غربی (خاورمیانه) به سمت خودشان میکشانند.
ما در این بازی کجا ایستادهایم؟
در این پازل چیده شده ما هم نفت خام صادر میکنیم! ما باید بتوانیم خودمان یک کشور تأمین کننده کالا باشیم در همین کشورهای حاشیه خودمان. محصولات پتروشیمی، لباس، پنجرههای پیویسی، اسباب بازی، لوازم خانگی و... اینها علاوه بر اینکه نیاز مردم است، قابل تحریم هم نیست. کالایی که مصرف مردم منطقه باشد نمیتواند به این راحتی تحریم شود اما نفت و گاز را میشود تحریم کرد. بعضی از دوستان در حال فکر برای صادرات گاز هستند در حالی که ما خودمان گاز نداریم، چطور به فکر صادرات باشیم؟ این فکر با شرایط کشور ما مطابق نیست و مشکل ما چیز دیگری است. بحث بهینهسازی را در کشور کسی گردن نمیگیرد. وزیر محترم نفت در بند پنجم اولویتهای برنامه پیشنهادی خود به مجلس شورای اسلامی، راجع به بهینه سازی مصرف سوخت در کشور برنامه ارائه کرده است. چرا کسی در مجلس شورای اسلامی سوال نمیکند که شما در موضوع بهینه سازی در این 17 ماه چه کردید؟