میدان گازی دورا ابزار ژئوپلیتیکی در دستان عربستان
میدان گازی دورا در آب های کم عمق در شمال خلیج فارس، در شمال شرقی عربستان سعودی، شرق کویت و غرب ایران قرار دارد.
به گزارش اقتصادآنلاین؛ اگرچه در یک سال گذشته نشانههایی مبنی بر تلطیف روابط بین دشمنان تاریخی، عربستان سعودی و ایران، توسط چین مهندسی شده است، اما واقعیت این است که وقتی صحبت از حقوق میادین نفت و گاز به میان میآید، هیچ یک از دو قدرت بزرگ خاورمیانه به انعطافپذیری یا شوخ طبعی معروف نیستند. حالا کویت را در ترکیب میان این دو بیاندازید، کشوری با منابع نفتی بزرگ که به دلیل قلدری عربستان سعودی و قوه مقننه خود نمی تواند به درستی از آن میدان بهره برداری کند و یک میدان گازی بالقوه بزرگ که بین هر سه کشور مشترک است، و همه چیز آماده شروع یک داستان جذاب میشود. مانند یک سریال تلویزیونی قابل تماشا در اواسط بعد از ظهر که در آن اریک استرادا میتواند به بازیگری بازگردد. تخمینها درباره میزان گاز میدان دورا در آن، از حدود 10 تریلیون فوت مکعب ذخایر در محل تا حدود 60 تریلیون فوت مکعب متفاوت است، همانطور که تخمینها در مورد سطوح تولید با محدوده حدود 800 میلیون فوت مکعب در روز تا کمی بیش از 1 میلیارد فوت مکعب در روز، ممکن است متفاوت باشد. میانگین مقدار نفت موجود در این میدان حدود 300 میلیون بشکه است و میانگین تولید روزانه حدود 84000 بشکه در روز برآورد میشود.
موقعیت جغرافیایی میدان دورا
از نظر جغرافیایی دقیقا این میدان در کجا واقع شده است؟ این میدان در آبهای کم عمق در شمال خلیج فارس، در شمال شرقی عربستان سعودی، شرق کویت و غرب ایران قرار دارد. از نظر میدان گازی و نفتی، دورا در شرق میدان نفتی بزرگ خشکی کویت، بورگان قرار دارد.
جدای از موقعیت جغرافیایی دشوار آن، چندین پیچش داستانی دیگر وجود دارد که حماسه اطراف میدان Dorra را به طور بالقوه جذاب میکند. نقش "شریک بازگشت روانی" در بخش "شریک اقتصادی به دام افتاده" کویت به سبک روش عمیق، توسط عربستان سعودی انجام می شود که به طور یکجانبه تمام تولیدات منطقه مشترک با کویت یا همان PNZ را در سال 2014 با آگاهی کامل از این که این امر در طول زمان از نظر مالی کویت را فلج می کند، تعطیل کرد. ریاض حتی پس از تخریب بیشتر منابع مالی کویت و سایر اعضای اوپک در طول جنگ فاجعه بار قیمت نفت در سالهای 2014-2016، تعطیلی تولید در PNZ را لغو نکرد، در حالی که عربستان سعودی برای نابودی بخش نوپای نفت شیل آمریکا آماده شده بود. عربستان تنها زمانی تصمیم گرفت که تعطیلی PNZ را در سال 2020 لغو کند که آخرین جنگ قیمت نفت (در آن سال) - که دوباره توسط عربستان سعودی انجام شد این بار هم با همان هدف، با استفاده از همان استراتژی و تاکتیکهای مشابه، و منجر به فاجعه برای او و کل اوپک شد - به این معنی که باید عربستان هر قطره نفتی را که داشت و میتوانست روی تولیدش بگذارد پمپ کند تا سود کلان را برای عرضه اولیه سهام آرامکوی خودش را که به همان اندازه فاجعهبار بود، بپردازد.
میزان کینه توزی، انتقام جویی و قلدری آشکاری که باعث شد سعودی ها در وهله اول PNZ را در سال 2014 تعطیل کنند، نباید دست کم گرفته یا فراموش شود، زیرا به عنوان راهنمایی برای آنچه ممکن است در آینده برای PNZ و برای میدان گازی Dorra و کویت رخ دهد، عمل میکند. خط رسمی عربستان در آن زمان برای بسته شدن میدان خفجی در PNZ - که تا حد زیادی بزرگترین دارایی های تولیدی در آن منطقه بود - این بود که با استانداردهای جدید انتشار هوای محیطی که توسط عربستان سعودی صادر شده بود مطابقت نداشت. ظاهرا این میدان - حدود 280-300 هزار بشکه در روز نفت خام سنگین و حدود 125 میلیون فوت مکعب استاندارد در روز گاز تولید داشت. آن زمان عربستان گفته بود که در سکوی ۱۵ نشت گاز داریم بنابراین، کل منطقه حداقل به مدت پنج سال نیاز به تعطیلی دارد، زیرا ظاهرا باید کارخانه مرتبط گاز خود را از تمام تأسیسات خشکی در PNZ جمعآوری میکرد.
آن زمان نظر منابع ارشد انرژی در دپارتمانهای امنیت انرژی مربوطه ایالات متحده و اتحادیه اروپا، این بود که تعطیل کردن این میدان، راه عربستان سعودی برای «تکان دادن کویت برای حفظ این کشور در اردوگاه خودش» است، زیرا پادشاهی سعودی متوجه شده بود که همسایهاش در حال تلاش برای یک استقلال رای نسبی است. به ویژه در این زمینه، کویت رقابت آشکار خود را با عربستان سعودی در بازارهای کلیدی صادراتی آسیا افزایش داده بود تا جایی که به مدت 10 سال نفت را با بیشترین تخفیف نسبت به عیار عربستان سعودی به خریداران آسیایی می فروخت. علاوه بر این، کویت همچنین با افزایش دشواری شورون عربستان سعودی (SAC) در دریافت مجوزهای کار برای فعالیت در این منطقه، موانعی را برای عملیات خود در منطقه نفتی Wafra در PNZ ایجاد کرده بود.
همانطور که در آن زمان اتفاق افتاد - پس از یک تلاش بدبینانه دیگر در سال 2020 برای منحرف کردن بخش نفت شیل آمریکا که منجر به فاجعه مالی دیگری برای عربستان و اوپک شد - محمد بن سلمان ولیعهد به وضوح متوجه شد که باید همه چیز را در دست بگیرد و بفروشد. او باید هر آنچه نفت در توان داشت را در دست می گرفت تا بودجهاش برای آن دسته از مقامات ارشد سعودی که از رسیدن او به قدرت حمایت نمی کنند، کمتر نگران کننده به نظر برسد. این شامل نفت موجود در PNZ نیز میشود و به طور معجزه آسایی دقیقا در همان زمان مشخص شد که لوله گاز نشتی سکوی ۱۵ دیگر نشتی ندارد. با این حال، متأسفانه، برای شاهزاده خوب، کووید-19 در سراسر جهان شیوع یافت و این برنامه ها را از مسیر خود خارج کرد. با توجه به اینکه این بیماری در حال حاضر ظاهرا در منطقه در حال عقب نشینی است، عربستان تصمیم گرفته است دوباره با تولید کامل از PNZ به پیش برود. هفته گذشته اعلام کرد که این کشور و کویت برآوردهای خود را برای سرمایه گذاری خود در میدان گازی دورا نزدیک به 70 میلیون دلار افزایش داده اند. این به نوبه خود، کل برآورد سرمایه گذاری برای این میدان را تا نزدیک به 2.65 میلیارد دلار افزایش می دهد.
با توجه به رفتار وحشتناکش در مورد PNZ، تصور اینکه عربستان سعودی صرفاً برای اعمال کنترل بیشتر بر کویت و همچنین ایجاد نقطه عطف جدید برای معاملات آتی خود با تهران، به عنوان منطقه دورا، دوباره علاقه خود به میدان گازی دورا را احیا می کند، دشوار است. این میدان با ایران مشترک است (جایی که به میدان آرش معروف است). عربستان سعودی در حال حاضر واقعاً به هیچ یک از گازهایی که از دورا می آید نیاز ندارد، زیرا نه تنها ذخایر نفتی قابل توجهی دارد، بلکه گاز مرتبط و غیر مرتبط خودش، از جمله ذخایر میدان بزرگ جفوره را نیز دارد. ایران همچنین هیچ نیاز واقعی به گاز دورا/آرش ندارد، زیرا میدان عظیم پارس جنوبی و پارس شمالی و چندین میدان گازی بزرگ غیر مرتبط دیگر را نیز دارد. با این حال، کویت گاز بسیار محدودی، مرتبط یا غیر مرتبط دارد. و منابع صنعتی تخمین زده اند که کویت تا سال 2030 به حداقل 4 میلیارد فوت مکعب گاز در روز نیاز خواهد داشت تا بتواند نیازهای داخلی خود را برآورده کند. بنابراین، این یکی دیگر از ابزارهای مفیدی است که عربستان سعودی با آن می تواند زنجیره تامین انرژی کویت را به هم بزند، استفاده از میدان گازی دورا است.
به گزارش اویل پرایس، در مورد استفاده عربستان سعودی از Dorra در تعاملات خود با ایران، احتمالات جالب است. یک منبع که به طور انحصاری با وزارت نفت ایران در هفته گذشته به طور انحصاری همکاری می کند، هفته گذشته به اویل پرایس گفت: مطمئناً همانطور که ایران در طول سال جاری مشخص کرده است، جمهوری اسلامی هیچ قصدی برای رها کردن این موضوع ندارد و در حال حاضر برای شروع توسعه میدان در حال حرکت است. این منبع گفت: «میدان [دورا] می تواند توسط عربستان در مذاکرات جاری خود با تهران در مورد همکاری بیشتر بین دو کشور در زمینه انرژی، مطابق با آنچه چین از این دو می خواهد، استفاده شود». وی در پایان گفت: از سوی دیگر، این میدان میتواند برای تجاوزات نیابتی به ایران مورد استفاده قرار گیرد، شاید زمانی که ایران حملات بیشتری را از طریق حوثیها به تاسیسات نفتی عربستان سعودی سازماندهی کند احتمالا سهم ایران در این میدان در خطر بیفتد.