چگونه با بیت کوین و هوش مصنوعی دنیا عادلانه تر می شود؟
استفاده از فناوری به انسانها زمان بیشتری میدهد تا آگاهی ذهن را تمرین کنند و کارهایی را که میخواهند انجام دهند، بدون اینکه نگران گذراندن زندگی خود باشند. در این مقاله به کارایی بیتکوین و هوش مصنوعی در این زمینه میپردازیم.
اقتصاد آنلاین – حسین قطبی؛ این متن یک مقاله نظری است که توسط سیدنی برایت (Sydney Bright)، نویسنده حرفهای و علمی از موضوعات پیرامون مزایای سلامتی ناشی از شیوههای مبتنی بر آگاهی ذهن ، نوشته شده است. بنابراین نظرات بیان شده کاملاً متعلق به خود او است.
تکنولوژی ما را به کجا میبرد؟ آیا رباتها از هوش ما پیشی میگیرند و به طور کلی جایگزین ما خواهند شد؟ آیا در یک ادغام همزیستی که یک ابر موجود جدید ایجاد کند، با ماشینها ترکیب میشویم؟ یا ماشینها صرفاً ابزارهایی هستند که به طبیعت بنیادیتر ما اجازه میدهند تا شکوفاتر شود؟ در این مقاله، من استدلال میکنم که فناوری به این معناست که چگونه انسانها میتوانند به زندگی طبیعیتر بازگردند که عاری از واقعیتهای خشن ۱۰۰۰۰۰ سال پیش است.
کسانی که از کار من در علم مراقبه آگاه هستند از من میپرسند که چرا در وبلاگ من بحث اقتصاد و بیتکوین نیز وجود دارد. اولاً، من احساس میکنم که هر ذهن کنجکاوی باید کاملاً جامع باشد: چندین رشته تحصیلی ارزش دنبال کردن را دارند، زیرا همه آنها درک کاملتری از واقعیت را جمعآوری میکنند. در ابتدا احساس کردم که آنها صرفاً علایق جداگانه من هستند. با این حال، اکنون متوجه شدهام که آنها تا حدی به هم مرتبط هستند و پیش بینی هیجان انگیزی برای آینده بشریت پیشنهاد میکنند.
همانطور که بیشتر درگیر بیتکوین میشوم و بیشتر در مورد تاریخچه اینترنت و اختراع رایانهها میآموزم، نسبت به رایانهها قدردانی و کنجکاوی من افزایش یافته است. با چنین علاقه و تحصیلی، درک بیشتری از کامپیوترها و جایی که آنها ممکن است ما را ببرند، به دست میآید. البته، این یک موضوع محبوب است، به خصوص زمانی که مردم از هوش مصنوعی (AI) و رباتها صحبت میکنند. بسیاری نگران هستند که کامپیوترها به زودی از ما هوشمندتر شوند که مشکل ساز خواهد بود. ایلان ماسک بیان کرده است که هدف مهم Neuralink این است که به انسانها اجازه دهد همان قدرت پردازشی یک کامپیوتر را به دست آورند تا کامپیوترها بر ما غلبه نکنند. در حقیقت، من فکر میکنم این یک دیدگاه به کلی اشتباه است. من فکر میکنم که برعکس است و آنچه که بر ما غلبه میکند، ذهن بیش از حد متفکر ما است.
برای توضیح اینکه کامپیوترها چه ربطی به این موضوع دارند، اجازه دهید ابتدا کمی تاریخچه را بررسی کنیم. به نظر میرسد تاریخ کامپیوترها با چارلز بابیج و آدا لاولیس آغاز میشود. چارلز بابیج در سال ۱۷۹۱ متولد شد و به عنوان "پدر کامپیوتر" شناخته میشود. او ریاضیدانی بود که ماشینی را اختراع کرد که یک مسئله ریاضی خاص را حل میکند. میتوان آن را به عنوان یک ماشین حساب بسیار پیچیده و قدرتمند در نظر گرفت، با این تفاوت که قابل برنامه ریزی بود، زیرا وقتی ورودیهای متفاوتی به دستگاه وارد میشد، مقادیر متفاوتی را تولید میکرد. آدا لاولیس، دختر لرد بایرون و یکی از آشنایان بابیج، الگوریتمی برای دستگاهی نوشت که اعداد برنولی را حل میکرد. بنابراین از او به عنوان اولین برنامه نویس کامپیوتری جهان یاد میشود. او همچنین پس از اینکه متوجه شد که چنین ماشینی میتواند مسائل ریاضی و اشکال دیگر مسائل را حل کند، کمک قابل توجهی به این رشته کرد. این شاید حیاتیترین ایدهای باشد که زمینه را به جلو برد. شاید بهتر باشد از او به عنوان مادر علم کامپیوتر یاد کنیم.
در اوایل جنگ جهانی دوم، آلن تورینگ، ریاضیدان، توسط اطلاعات انگلیسی استخدام میشود تا رمز انیگما مخالفان آلمانی را بشکند. این ایده رمزنگاری برای رمزگشایی ارتباطات آلمانی مورد نیاز بود، اما کد هر روز تغییر میکرد. با توجه به پیچیدگی رمز، حل آن با منابع انسانی در عرض ۲۴ ساعت عملا غیرممکن بود. بنابراین، تورینگ تصمیم گرفت ماشینی تولید کند که به جای آن این کار را انجام دهد. این داستان به طرز شگفت انگیزی در فیلم بازی تقلید (The Imitation Game) روایت شده است. تصور کنید که قبل از این زمان، هر دستگاه یک هدف منحصر به فرد را انجام میداد، ماشینها میراندند، شخم زنها شخم میزدند، ماشین حسابها محاسبه میکردند و غیره. آقای تورینگ، احتمالاً تحت تأثیر پیشینیان ریاضیدان خود مانند لاولیس، ماشینی را طراحی کرد که میتوانست برنامه ریزی شود. به طور دقیق تر، ماشینی که میتواند هر عملیاتی که توسط انسانها انجام شود را انجام دهد. تورینگ یک ماشین جهانی را تصور کرد که میتوان آن را برای انجام هر کاری حتی فکر کردن برنامهریزی کرد. اکنون میدانیم که او با موفقیت نسخهای از چنین ماشینی را در طول جنگ اختراع کرد و اولین کامپیوتر کاملاً کاربردی را ایجاد کرد. البته دستگاه او واقعاً نمیتوانست به چیزی فکر کند.
از زمان تورینگ، انسانها روی ایجاد رایانههای پیشرفتهتر کار میکنند. برخلاف ماشین تورینگ، کامپیوتر مدرن به جای قطعات مکانیکی از مدارهای الکتریکی استفاده میکند. بهعلاوه، دستگاههای ما طوری برنامهریزی شدهاند که اقدامات بیشتری نسبت به ماشین تورینگ انجام دهند. بنابراین با نگاهی به گذشته در مییابیم که انسانها به طور مداوم در حال توسعه یک ماشین جهانی بزرگ بودهاند. البته، بسیاری از کامپیوترهای مختلف شکل، اندازه، کیفیت و غیره متفاوتی دارند. با این حال، اکثر آنها به اینترنت متصل هستند و کارهایی را انجام میدهند که بسیاری از ما آنها را بدیهی میدانیم. آنها از ساختار جامعه مدرن ما حمایت میکنند. جالبتر اینکه مردم کد و برنامهنویسی مورد نیاز برای تولید اینترنت را به روشی توزیع شده در سطح جهانی توسعه دادند.
برنامه نویسان و محققان در سراسر جهان شروع به توسعه پروتکلهایی مانند پروتکل کنترل انتقال و پروتکل اینترنت (TCP/IP) کردند که بر اینترنت مدرن ما حاکم است. تصور کنید که به غیر از دانشگاهیان و شرکتهای منتخب، بسیاری از علاقه مندان به کامپیوتر در اتاق خود نشستهاند، انگشتان خود را به صفحه کلید میزنند و با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. آنها ستون فقرات اینترنت جهانی ما را بدون هیچ انگیزه مالی ایجاد کردند، بدون اینکه مؤسسات یا مشتریان به آنها پول پرداخت کنند. در پایان، افراد برای کمک به ایجاد زیرساخت اینترنت، همه برای نفع بیشتر، به گرد هم میآیند. به نظر میرسد که انسانها به طور طبیعی تمایل به ساخت این ماشین تورینگ در سراسر جهان دارند، اما چرا؟
اینترنت یک شبکه ارتباطی جهانی است که امکان انتقال اطلاعات را فراهم میکند. ما یک ماشین تورینگ در سراسر جهان ایجاد کردیم که اطلاعات را برای ما ضبط، به خاطر سپرده، فیلتر و پردازش میکند. بیتکوین نوآوری غیرمتمرکز بزرگ بعدی بود که بر روی این ماشین تورینگ در سراسر جهان ساخته شد. چه کار میکند؟ زیرساختهای پولی ما را ثبت، نگهداری، مدیریت و ایمن نگه میدارد. به زودی، رباتها و هوش مصنوعی باورنکردنی خواهیم داشت. آنها برای ما کشاورزی میکنند، برای ما میسازند، برای ما تمیز میکنند و غیره. به چه هدفی؟ آلفرد نورث وایتهد، فیلسوف و ریاضیدان، زمانی گفت: «این که ما باید عادت فکر کردن به کاری که انجام میدهیم را در خود پرورش دهیم، یک باور عمیق اشتباه است. دقیقاً برعکس قضیه است. تمدن با افزایش تعداد عملیات مهمی که میتوانیم بدون فکر کردن به آنها انجام دهیم، پیشرفت میکند».
نکته دقیقاً همین است. ما در حال ساخت ماشینی هستیم که وظایف ما را انجام میدهد تا دیگر مجبور نباشیم به آنها فکر کنیم. در فرهنگ مدرن، غربی و تحلیل گرای ما، معتقدیم که تفکر بالاترین شکل وجود است. ما از این تصور میترسیم که یک ماشین جایگزین نیاز ما به تفکر شود، زیرا معتقدیم این چیزی است که ما را منحصر به فرد میکند. با این حال، اگر این غرور را رها کنیم، شگفتزده میشویم. دانش مرز نهایی درک واقعیت نیست، بلکه خرد است. در واقع میتوان گفت که فقدان دانش تحلیلی، به جای وجود آن، است که به فرد اجازه میدهد به حالت روشنگری برسد. به عبارت دیگر، به جای این ایده معمولی که دانش و تفکر چیزی است که ما برای رسیدن به حقیقت جهان به آن نیاز داریم، خردی که از طریق آگاهی ذهن به دست میآید، فرد را به آن سطح درک بالاتر میبرد. این همان چیزی است که مدیتیشن به آن کمک میکند. این تمرین دستیابی به ذهنی آرامتر است که برای به دست آوردن خرد بیشتر در مورد خود و جهانمان حضور دارد. این چیزی است که انسان را خارق العاده میکند. این چیزی است که موجودات زیست شناسی را خاص میکند. عقل استعداد رایانه است، در حالی که خرد استعداد زندگی است.
ماشینها میتوانند ماهیت پرزحمت زندگی ما را تسخیر کنند، بنابراین ممکن است زمانی را برای بودن پیدا کنیم. درک این پیامد را میتوان از اقتصاد یک دنیای هایپر بیتکوینی به دست آورد. یکی از استدلالهایی که به نفع بیتکوین وجود دارد، این است که میتواند سیستم پولی مبتنی بر پول فیات فعلی ما را با سیستمی مبنی بر پول سالم (بدون تورم) جایگزین کند. سیستم پولی فیات با تورم تعریف میشود، در حالی که سیستم پولی سالم با پولی مشخص میشود که قدرت خرید آن توسط بازارها، مستقل از دولتها و احزاب سیاسی تعیین میشود. در نظر گرفتن این امر بسیار مهم است. در دنیای تورمی، هزینههای زندگی به طور مداوم افزایش مییابد، به این معنی که هر چک حقوقی کمتر از قبلی ارزش دارد. این امر به مردم انگیزه میدهد که به جای پس انداز، پول خرج کنند. سیاست گذاران تمایل دارند از این سیستم حمایت کنند، زیرا این هزینهها باعث تحریک اقتصاد میشود و به ثروتمندان کمک میکند تا پولدارتر و فقرا را فقیرتر میکند.
در عوض، دنیای بیتکوین یک محیط کاهش تورم است که بیشترین سود را برای ما خواهد داشت. در یک اقتصاد بدون تورم، هزینه زندگی هر روز کاهش مییابد. دفعه بعد که چک دستمزد دریافت میکنید، حتی اگر میزان دستمزد همان عدد باشد، قدرت خرید بیشتری به شما میدهد. پس انداز روزانه ارزش بیشتری پیدا میکند. بنابراین، کسی میتواند زودتر بازنشسته شود. تصور کنید ۱۰۰ سال پیش، پس انداز برای بازنشستگی ۶۰ سال طول میکشید. برای نسل بعدی ۴۰ سال طول کشید و به همین ترتیب. در نهایت، در یک سیستم کاهش تورم، ممکن است تنها یک روز طول بکشد تا ثروت کافی برای بازنشستگی داشته باشیم. در نهایت، مردم بهتر میتوانند بقیه عمر خود را با اوقات فراغت فراوان زندگی کنند. البته، این فقط به خاطر سیستم پولی نیست. این تا حد زیادی به دلیل پیشرفتهای فناوری است که زندگی ما را آسان تر و قابل کنترلتر میکند. اگر بیتکوین وجود نداشت، باز هم ممکن بود این اتفاق بیفتد.
ماشین تورینگ در سراسر جهان رشد خواهد کرد و جایگزین بسیاری از مشاغل ما خواهد شد. با این حال، بدون بیتکوین، سیستم پولی فعلی تمام ثروت را به ثروتمندان و قدرتمندان منتقل میکند و فقیرها مزایای کامل اقتصاد در حال پیشرفت را نمیبینند. امروزه ما شاهد بسیاری از این موارد هستیم، افراد ثروتمند بدون نیاز به ساعات کاری بیش از حد، زندگی فوقالعاده مجللی دارند، در حالی که افراد طبقه متوسط و پایین هر روز سخت کار میکنند و تنها ذرههای ناچیزی از ثروت را دارند. اما با بیتکوین، همه میتوانند از پیشرفت فناوری بهره ببرند و همه میتوانیم زندگی آرامی داشته باشیم. البته این یک ایده کاملاً بدیع نیست. بسیاری از مردم ظهور رایانهها و روباتها را پیشبینی کردهاند که جایگزین ما در نیروی کار میشوند و به ما زمان بیشتری برای استراحت میدهند. با توجه به اختراع بیتکوین، ما میتوانیم مطمئن تر باشیم که این ثروت به طور عادلانه در سراسر جهان توزیع خواهد شد.
سلب مسئولیت: سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال و سایر عرضه اولیههای آنها (ICO) بسیار پرخطر و گمانه زنی است و این مقاله توصیهای از طرف اقتصاد آنلاین یا نویسنده به عنوان سیگنالی برای خرید یا فروش رمزارزها تلقی نمیشود. از آنجایی که موقعیت هر فردی منحصر به فرد است، همیشه باید قبل از تصمیم گیری مالی با یک متخصص واجد شرایط مشورت شود.