چگونه کریپتو به صفر می رسد؟
سقوط صرافی FTX سوالاتی را در مورد آینده این فناوری ایجاد کرده است.
اقتصاد آنلاین – مهسا نجاتی؛ اگر همه استفاده از آن را متوقف کردند، در این صورت، وضعیت در چهار کلمه خلاصه میشود؛ کریپتو به صفر میرسد. با این حال، مسیر، جالبتر از مقصد است. مرگ FTX، یک صرافی که در تاریخ ۱۱ نوامبر پس از یک سقوط ناگهانی و غیرمنتظره، اعلام ورشکستگی کرد، برخی از مردم را تشویق میکند تا توجه خود را به نقاط دیگری معطوف کنند. چه اتفاقی باید بیفتد تا همه تسلیم شوند؟
این پاسخ مستلزم درک چگونگی عملکرد این صنعت است. در پایه کریپتو، بلاکچینهایی مانند بیتکوین و اتریوم قرار دارند که تراکنشهای تایید شده توسط رایانهها را ثبت میکنند، فرآیندی که با ایجاد توکنهای جدید انگیزه میگیرد.
بلاکچین اتریوم خطوط کد را تایید میکند که این امکان را برای افراد فراهم میکند تا توکنهای خود را صادر کنند یا برنامههای کاربردی بسازند. اینها شامل استیبلکوینها میشوند که به ارزهای دنیای واقعی متصل هستند و توکنهایی مانند یونیسواپ Uniswap که پروتکلهای مالی غیرمتمرکز (DeFi) را مدیریت میکنند.
زنجیرههای اصلی و تعداد انگشتشماری توکن مبتنی بر اتریوم، مانند استیبلکوینها، حدود ۹۰ درصد از ارزش ارزهای دیجیتال را تشکیل میدهند. کسب و کارهای بزرگی مانند صرافیها، صندوقهای سرمایهگذاری و پلتفرمهای وامدهی در این دنیا ساخته شدهاند.
حذف کامل کریپتو مستلزم کشتن لایههای بنیادین بلاکچین است. آنها میتوانستند در ابتدا تسلیم شوند و مشکلات را از زیر هر چیزی بیرون بکشند. یا این صنعت میتواند از بالا به پایین، لایه به لایه مانند یک روسری بافتنی باز شود.
این مشکلات بسیار سخت است و ارزش بالای فعلی بیتکوین و اتریوم را سختتر میکند. برای حمله به یک بلاکچین و خاموش کردن آن نیازمند به دست آوردن کنترل ۵۱ درصدی قدرت محاسباتی یا ارزش توکنهایی است که برای تایید تراکنشها استیک شدهاند.
هرچه ارزش توکنها بیشتر باشد، برای حمله به یک زنجیره اثبات کار، مانند بیتکوین، انرژی بیشتری لازم است و برای حمله به یک زنجیره اثبات سهام، مانند اتریوم، پول بیشتری نیاز است.
امنیت این زنجیرهها - که با مقداری که باید برای حمله به آنها خرج کند اندازهگیری میشود - اکنون بین ۱۰ تا ۱۵ میلیارد دلار است. برای انجام چنین حملهای به یک دولت یا یک فرد فوقالعاده ثروتمند نیاز است. حتی اگر ایلان ماسک به این کار تمایل داشت، در حال حاضر کمی مشغول به نظر میرسد.
بنابراین، شکافته شدن این بافتنی، میتواند مسیر قابل تصورتری باشد. اتفاقات امسال نشان داده که ارزهای دیجیتال تا چه حد مستعد دچار شدن به چنین اتفاقاتی است. انفجاری که به نظر میرسد این هرج و مرج را به راه انداخته است، فروپاشی ترا-لونا، یک سیستم استیبل کوین غیرمتمرکز با ارزش حدود ۴۰ میلیارد دلار در اوج خود بود.
لونا در ماه می سقوط کرد و باعث شد ۲۰۰ میلیارد دلار از ارزش بازار ارزهای دیجیتال از بین رود. این امر چند هفته بعد منجر به از بین رفتن چندین پلتفرم وام دهی و یک صندوق تامینی شد، رویدادهایی که ۲۰۰ میلیارد دلار دیگر را از ارزش بازار پاک کردند.
به نظر میرسد مارجین کالهایی که این پلتفرمها با آنها مواجه هستند، آلامدا، شرکت تجاری متعلق به سم بنکمن فرید را در معرض خطر قرار داده و تصمیم به استفاده از وجوه مشتریان FTX را برای پر کردن این شکاف گرفته است.
زمانی که FTX ورشکسته شد، ۲۰۰ میلیارد دلار دیگر از ارزش بازار رمزارزها از دست رفت. در حال حاضر نیز سایر صرافیها و پلتفرمهای وامدهی به نظر میرسد که در دردسر افتادهاند.
خوانندگانی که دقت بالایی دارند، ممکن است متوجه شوند که بیشتر این مسائل، به غیر از لونا-ترا در رده "بالا" بوده و در واقع فناوری زنجیرهای نیستند.
صرافیهای DeFi و پروتکلهای وامدهی همچنان درگیر مشکلات بوده و حتی زمانی که شرکتهایی که بیشتر شبیه به کسبوکارهای عادی هستند، یکی یکی از بین رفتهاند. اما فروپاشی این شرکتها میتواند فناوری زیربنایی را با برداشتن بخشهایی از ارزش آن به خطر بیاندازد، زنجیرهها را بیشتر در معرض مهاجمان احتمالی قرار دهد و ماینرها یا سهامداران را مجبور به خاموش کردن دستگاههای خود کند.
ارزش فعالیتهای زنجیرهای و توکنها خود تقویتکننده است. هرچه افراد بیشتری از DeFi استفاده کنند، اتریوم ارزشمندتر میشود. هرچه قیمت اتر بالاتر باشد، حمله به بلاکچین سختتر میشود و مردم اطمینان بیشتری خواهند داشت که بلاکچینها دوام خواهند آورد.
این موضوع برعکس نیز عمل میکند. هر چه افراد بیشتری به دلیل ترس از کریپتو اجتناب کنند، امنیت آن کمتر میشود.
ارزش کل بازار ارزهای دیجیتال در حال حاضر ۸۲۰ میلیارد دلار است. این رقم ۷۰ درصد کمتر از اوج یک سال پیش است، اما در مقایسه با بیشتر تاریخ ارزهای دیجیتال همچنان بالا است.
برای مثال، نسبت به ابتدای سال گذشته و هر نقطه قبل از آن، از جمله اوج بازار صعودی در سال ۲۰۱۷، بالاتر است. بسیاری از لایههای دیگر - مانند یک استیبلکوینهای عمده، کسبوکارهای بزرگ یا شاید دیگر پروتکلهای زنجیرهای – باید از هم باز شوند تا ارزش کریپتو را به سطوحی که فقط سه یا چهار سال پیش در آن معامله میشد، برگرداند.
شهرت کریپتو قبلا دست کم گرفته شده بود. ارزش آن در طول عمر خود بارها و بارها کاهش یافته است. اگرچه افراد کمتری در نتیجه فروپاشی FTX از رمزارزها استفاده میکنند، تصور اینکه این عدد به اندازهای کوچک شود که ارزش آن را به صفر برساند، بسیار سخت است.