رازهای که بهتر است به شوهرتان نگویید
در زندگی زناشویی یک سری حرف هایی وجود دارد که هرگز نباید به همسرتان بگویید. گفتن این حرف ها به همسرتان باعث می شود زندگی زناشویی تان مختل شود.
این رازهای پنهان را هیچگاه با شوهرتان درمیان نگذارید
به گزارش اقتصاد آنلاین، همیشه میگویند نباید تمام حرفها را به همسرتان بگویید و گاهی لازم است اسرار را پیش خودتان حفظ کنید.
در سالهای گذشته عمرمان و نگاه کردن به زندگیمان ناخودآگاه به این نتیجه میرسیم که چه خوب میگفتند بزرگان قدیم ما «تنهایی اصلاً خوب نیست، باید شریک زندگی داشت و همدمی که به وقت خود بتوانیم با او درد و دل کنیم»، زندگی را برایمان جور دیگری معنی کرده بودند آنقدر ساده تعریف کردند فکر میکردیم که واقعاً ساده است و البته این را هم بگویم در حال حاضر زندگیها هیچ فرقی با زندگی گذشته نکرده بلکه فقط دیدگاههایمان است که تغییر کرده است.
دیدگاههایی که باعث بیمهری و بیتفاوتی همسران میشود در اینجاست که متوجه میشویم چه رازها و چه حرفهایی را باید همسرمان بگوییم و چه رازهایی را نباید بگوییم تا باعث رنجش آنها نشود.
از جمله رازهایی که نباید به همسرمان بگوییم زندگی گذشتهمان و اتفاقهایی که در طول روز برایمان افتاده نباید گفت تا باعث تداوم زندگی گردد.
با شریک زندگیتان به تکامل برسید
یکی از بحثهایی که همواره بین زن و شوهر حاکم است شادیها و غمها در خانواده است که بتوانند با یکدیگر آن را حل کنند و شریک یکدیگر باشند و با هم از زندگی لذت ببرند که ما باید این دو اصل را سرلوحه امور زندگی زناشویی خود قرار دهیم.
به هر حال زن و شوهر باید از معضلات و موارد کل خانواده و مفاهیم آن آشنا باشند تا بتوانند در یک مسیر، با تکامل یکدیگر همه نا به سامانیها را سامان ببخشند و به اصل و امور زناشویی برسند.
مشکلات را پشت در خانه بگذارید و در را باز کنید
از قدیم مرد همواره خارج از خانه مشغول به کار بود و با مسائل متعددی مواجه بود و مسلماً مرد باید مشکلات را پشت در خانه میگذاشت و با روحیه شاد و لبخندی وارد خانه میشد اگر بخواهند اینها را به همسرانشان منتقل کنند و یا به خانواده ممکن است یک نوع نگرانی و استرس مضاعف به خانواده و یا همسر منتقل شود و در کل خانواده دچار استرس جمعی بشوند و در حال حاضر مضر نخواهند بود.
آنچه که مهم است مشکلاتی است که باید پشت در خانه بماند تا اصول و موانع نظام خانواده را بر هم نریزد و آن را باید خود فرد یک فرمول کلی برایش داشته باشد. آن فرمول کلی همان فرمول اساسی است که به فرمول صداقت حاکم بر خانواده معروف است و این صداقت مفهوم بر این است که باید کلیه امور چه خوب و چه ناشایست باید با یکدیگر مشترک باشند و فرمول دومی که در این مسیر میتوان نام برد این است که اگر مسئلهای، هر موضوعی و یا هر رازی که بخواهد بر طبق آن اصول، لطمهای وارد کند آن را باید پنهان نگه داشت.
اشتباهات گذشته را نبشقبر نکنید
اگر در خارج از محل خانه دچار استرس شدهاید و مشکلاتی در خارج از خانه برایتان اتفاق افتاده باید بیرون از خانه بگذارید و یا اگر یک ازدواج ناموفق در گذشته هر یک از زوجین داشته حتماً لازم نیست که آن را دوباره در زندگی جدیدش مطرح کند و موشکافی و نبشقبر کند، زیرا برای هر دوی آنها نگرانی و اضطراب ایجاد میکند که نکند دوباره همان شرایط فراهم شود و بخواهند از یکدیگر جدا شوند.
بنابراین با توجه به دو فرمول اساسی که گفته شد یکدیگر را در جریان مشکلات خود بگذارند، مثل حوزههای بیماری و حوزههای روابط خانوادگی طرفین که اگر این کار را انجام ندهند باعث دلسردی در بینشان میشود.
خانواده را درگیر مسائل خود نکنید
در موقعی هست که خانواده خانم نمیتواند از خانواده شوهر حرفی را نادیده بگیرد و نمیخواهد ارتباطی با آنها داشته باشد. تنفر به وجود میآید و ممکن است ناراحتی بین آنها پیش بیاید لازم نیست که با خانواده شوهرش مطرح کند و مسائل را به رخ شوهر بکشد و شاید کدورتهایی در خانواده پیش بیاید و در این موارد است که باید گذشت را سر لوحه زندگی خود کنند.
در زمانی هم هست که ممکن است بیماری رخ دهد و رفتهرفته و آرام و آهسته وقتی نتیجه آزمایش مشخص شده به همسرش بگوید و همسر از این کار ناراحت شود در این مورد است که باید از همان اول این مسائل را با هم حل کنند و به نتیجه برسند.
انجمادی که ارمغانش جدایی است/جدایی تاوانی برای روابط یخ زده
بنابراین مواردی که ممکن است موجب سرد شدن، منجمد شدن و فریز شدن شود را نباید به همسرمان بگوییم تا روابط گرم زوجین با این سردی تبدیل به جدایی نشود و لطمه نخورند و تغییر در زندگیشان ایجاد کند و حتی میتواند راز را با همسرش مطرح کند و لطمهای اساسی به موانع خانواده برخورد نکند و اینها همه بستگی به فرد دارد.
در یک خانواده ممکن است حتی همه اینها به صداقت هم بازگو شود یعنی مواردی را مطرح کنند و بگویند «من میخواهم صداقت باشد» و از این راه میتوانند رازهای خودشان را با هم در میان بگذارند و ظرفیت و گنجایش پذیرش مسائل ازدواج را در خود بالا ببرند.
یکسری حساسیتها و ظرافتهایی در بین خانواده و زندگی وجود دارد. یعنی اگر یکی از زوجین این مسائل که گفته شد زیاد مطرح کند تار و پود خانواده از هم میپاشد پس بنابراین همه اینها را باید زوجین اول با هم تشخیص بدهند و بعد با هم حل کنند.
اونی که عوض داره بالاخره گله داره یا نه؟
نکته آخری که میتوان به آن اشاره کرد اول باید خود افراد تفکر کنند و تا حد زیادی تحت تأثیر صحبتهای دیگران قرار نگیرند و بعضی از زوجین میگویند: «باید بری یه کاری کنی، برخوردهای ناشایستی دارند و بیایند و بزرگتری کنند» و ممکن است در نهایت بعدها مشکلاتی برایشان ایجاد شود و بهتر است که همیشه درددلشان نگه دارند و مسائل را برای خود مطرح کنند که ممکن است گفتن بعضی از رازها ساماندهی خانواده را به هم بزنند و تار و پود خانواده از هم گسسته شود و این همان اصل کلی است که باید رعایت شود.