با سیاست های اقتصادی، تولید را ذبح کردیم / تفکیک وزارت صمت تصمیم اشتباهی است

محسن زنگنه با بیان اینکه معمولا ما تصمیماتمان را بخشی میگیریم گفت: تصمیم درست باید در زمان درست هم باشد. الان هرگونه تحمیل هزینه به بخش تولید حتی اگر بر مبنای عدالت باشد درست نیست. همچنین زنگنه معتقد است که این برداشت که وزارت بازرگانی یک امر جداست و تولید هم یک امر جداست، استدلال غلط و تفکیک وزارت صمت، تصمیم اشتباهی است که هزینه آن را دولت خواهد داد.
به گزارش اقتصاد آنلاین؛ محسن زنگنه، عضو کمیسیون برنامه و بودجه در گفتگو با اقتصادآنلاین و در پاسخ به این پرسش که قطعی برق صنایع در سال گذشته قیمت برخی از کالاها همچون سیمان را افزایش داد گفت: ببینید این یک توضیح مبنایی دارد؛ دو نگاه در کشور وجود دارد: یک نگاه به تولید است و اینکه اولویت در همه سیاست گذاری ها باید تولید و اشتغال باشد؛ یعنی اگر ما خواستیم میان دو راه انتخاب کنیم و یک راه به ضرر تولید و یک راه به نفع تولید بود، ما حتما باید به سمت تولید سیاست مورد نظر را اتخاذ کنیم. یک نگاه دیگر در کشور به سمت رضایت و مطلوبیت تودهها و عامه و مردم است؛ یعنی این نگاه میگوید که اولویت ما این است که مردم رضایت خاطر داشته باشند. البته که همیشه هم این دو در تضاد نیستند ولی گاهی اوقات روبروی هم قرار میگیرند؛ برای مثال در مورد حقوق و دستمزد قرار است یک تصمیمی گرفته شود، این تصمیم را می توان بهگونهای گرفت که از یکسو قشر مصرف کننده، کارمند و کارگر مطلوبیت و رضایتمندی داشته باشند یا کارفرما و تولیدکننده.
متاسفانه در کشور ما با توجه به شرایطی که وجود دارد خیلی از اوقات تولید را ذبح می کنیم و گمان میکنیم که داریم به مردم لطف میکنیم. کمااینکه وقتی ما تولید را ذبح میکنیم و هزینههای تولید را افزایش دهیم با یک فاصله زمانی به مردم ظلم کرده ایم و در نهایت این تورم از جیب مردم داده میشود. ممکن است امروز خانههای مردم خاموش و مردم اذیت شوند، اما در ادامه اگر قطع برق صنعت باعث شود که تورم محصولات کشاورزی و صنعت در بخش عرضه افزایش پیدا کند، این در نهایت از جیب مردم گرفته میشود. من فکر میکنم حداقل در قطعیهایی که اخیرا به وجود آمد، مثلا حوزه کشاورزی ما خیلی ضرر کردیم؛ محصولاتی داریم مثل پسته که اگر در زمان درست آبیاری نشود طبق پیشبینی کشاورزان شاید ۵۰ درصد پسته پوک شود. این عرضه را کاهش میدهد و قیمت پسته در بازار طی چند ماه آینده افزایش پیدا میکند یا مثلا کارخانههای رب یا کارخانه صنایع غذایی یا مثلا کارخانه فولاد و سیمان؛ وقتی به کارخانه سیمان سه روز در هفته اجازه کار داده میشود، حداقل باید بدانیم که قیمت سیمان افزایش پیدا میکند. گاهی اوقات سیاستگذار این را میداند و میگوید خب من از افزایش هزینههای بخش تولید یک تورم ۲۰ درصد برای شش ماه آینده پیشبینی میکنم. اگر سیاستگذار این را میداند و پیشبینی کرده است خیلی عالی است؛ اما معمولا ما تصمیماتمان را بخشی میگیریم؛ یعنی اگر ما یک تصمیم در یک بخشی میگیریم دقت نمیکنیم که این تصمیم تبعاتش در کجاست.
من یک مثال عملی خدمت شما میزنم مثلا در حوزه گوجه فرنگی الان بسیاری از کارخانههای رب خطوط تولید خود را کم کردهاند. به این جهت که ما برای این که قیمت گوجه فرنگی در بازار افزایش پیدا نکند با کسانی که گوجه فرنگی را احتکار میکنند یا رب را در انبار خود نگه میدارند مقابله میکنیم؛ خب این برخورد تعزیراتی خوب است اما ما باید شرایط آن کارخانه را در برخوردهای تعزیراتی در نظر بگیریم. شاید این کارخانه شرایطش این است که باید ۵ یا ۶ ماه میوه را نگه دارد و محبور است میوه را در فصل بخرد و در طول سال مصرف کند یا مجبور است رب را در فصل میوه تولید کند اما آن را در طی سال عرضه کند و نمیتواند یک دفعه به بازار بدهد.
این برخورد از منظر تعزیرات کاملا درست و منطقی است اما از منظر کارخانه دار و عرضه و بازار به آن توجه نمیشود. یعنی انتظارش این است که کارخانه تمام محصولش را یک بار به بازار عرضه کند. این باعث میشود که قیمت رب به شدت کاهش پیدا کند و کارخانه دار هم نمیتواند گوجه با قیمت بالاتر را از کشاورز بخرد. بنابراین این مسئله در امر تولید اختلال ایجاد میکند. متاسفانه نگاه بخشی باعث میشود که این اتفاق بیفتد. الان در خراسان رضوی بنده یک جلسه ای با یکی از تولید کنندگان داشتم که ایشان مدعی بود که بخشی از کارخانجات رب در فصل تابستان که باید فصل اوج کارشان باشد بخشی از کارشان را به دلایل مختلف کاهش دادهاند. این موضوع آثارش را چند ماه دیگر در بازار نشان میدهد. یعنی ما چندماه دیگر کمبود رب خواهیم داشت یعنی این نگاههای بخشی و این ندیدن زنجیره و هماهنگ نبودن بخشهای مختلف و دستگاههای مختلف متاسفانه یک مقداری اقتصاد را اذیت میکند.
در حوزه کشاورزی هم همین طور است اینکه ما چاههای کشاورزی را مثلا سه روز در هفته قطع کنیم؛ یک چاه استفادهکنندههای متفاوتی دارد هر کدام مثلا یک ساعت در روز یا هفته یا حتی یک ساعت در دو هفته و … است بنابراین گاهی اوقات وقتی چاه را یک روز قطع میکنید یک زمین تا یک ماه دیگر آب ندارد و این تاثیرش در محصول کشاورزی است که یا کشاورز ضرر میکند و کشاورزی تعطیل میشود و یا محصول با قیمت دو برابر وارد بازار میشود و این لطفی که ما امروز به بخشی از جامعه میکنیم چند ماه آینده این لطف خودش را در افزایش قیمت نشان میدهد. ما در قوانین مختلف از جمله قانون حمایت از کالای ایرانی و اصل ۴۴ الزام داریم که اگر وزارت نیرو میخواهد آب و برق و .. را قطع کند تاکید دارد که صنایع باید در اولویت دوم باشد و متاسفانه به این بند قانون عمل نمیشود و متاسفانه صنایع در اولویت اول قطعی آب و برق و گاز هستند.
در ادامه زنگنه در پاسخ به اینکه نظر شما در مورد تفکیک وزارت صمت چیست،بیان کرد: ما یک ثباتی الان داریم و آنهایی که میخواهند تفکیک کنند باید نظرشان را بگویند.آنها میگویند که مشکل این است که وزارتخانه خیلی عریض و طویل است و مثلا وزیر مربوطه نمیتواند به همه این حوزهها برسد؛ خب وزیر قویتری بگذارید. یعنی ما به خاطر اینکه یک وزیر قویتری قرار نمی دهیم، آیا باید کل یک وزارتخانه را تفکیک کنیم؟ حالا اصلا وزارت صنایع را از بازرگانی جدا کردیم. خود وزارت صنایع و معادن هم خیلی گسترده است؛ آمدیم و وزیری که ما آنجا گذاشتیم بعد از یک مدتی به این نتیجه رسید که این وزارتخانه هم زیاد است پس باید این وزارتخانه را هم تفکیک کنیم. همین مطلب درمورد وزارت نفت هم صادق است؛ ما در وزارت نفت از اکتشاف، استحصال و پخش و انتقال و توزیع تا صادرات نفت و فراوردهها و جایگاه های سوخت و پتروشیمی و پالایشگاهها مربوط به یک وزارتخانه است با این حساب این وزارتخانه هم باید تفکیک شود!
اصلا خیلی ها معتقدند که ما برداشتمان از چاههای نفت کم است؛ چون وزارت نفت خیلی بزرگ است و ما باید یک وزارت بگذاریم به عنوان نفت که فقط استخراج آنجام دهد و یک وزارت هم بگذاریم با عنوان پخش و پالایش فرآوردهها. همین موضوع در جهاد کشاورزی هم هست و همچنین برای وزارت رفاه که در هر استان ۵ اداره کل دارد که زیر نظر وزارت رفاه است.
این استدلال به نظر من استدلال غلطی است که دوستان میگویند وزارت بازرگانی یک امر جداست و تولید هم یک امر جداست .اتفاقا تا یک سال پیش در حوزه کشاورزی دوستان استدلال میکردند که باید حوزه بازرگانی محصولات کشاورزی را هم به جهاد بدهیم. خود جناب آقای وزیر فعلی جهاد اصلا در مجلس یک طرحی پیشنهاد کردند تحت عنوان امنیت غذایی که این امنیت غذایی جوهره و روح آن این است که مواد غذایی از ابتدای زنجیرهی تولید دست یک نهار باشد و آن نهاد تصمیم بگیرد.
ضمن اینکه ما برگردیم و ببینیم چرا این دو وزارتخانه را قبلا ادغام کرده ایم. شاید زمانی که این دو را ادغام کرده ایم کار اشتباهی انجام داده ایم و من نمیخواهم از آن دفاع کنم. اما زمانی که این دو را ادغام کردیم بحث این بود که وزارت بازرگانی در جهت منافع خودش کار میکند که بیشتر واردات است و این مساله در حال ضربه زدن به تولید بود؛ آیا الان این دلایل حذف شدهاند؟ کسانی که طرحی ارائه میدهند باید بیایند و دلایل خود را مطرح کنند که ما تا الان دلایلی نشنیدهایم و دلایل مطرح شده بیشتر نظر شخصی بوده و مبتنی بر اسناد پشتیبانی و عدد و ارقام نبوده است. تنها دلیلی که ما شنیدیم این است که وزارت صمت یک وزارتخانه بزرگ است و وزیر نمیتواند آن را جمع کند؛ پس بیایم و آن را تقسیم کنیم که خب من سوالم این است که وقتی ما الان یک وزیر قوی نداریم آیا فردا دو وزیر قوی خواهیم داشت؟ یعنی ما وقتی یک وزیر قدرتمند نمیتوانیم پیدا کنیم، قطعا فردا هم دو وزیر قدرتمند نمیتوانیم پیدا کنیم.
به همه اینها باید اضافه شود که دولت در شرایطی نیست که بخواهیم یک چالش جدید برایش ایجاد کنیم. اصلا به صلاح دولت نیست؛ دولت الان یک کار بزرگ که همان حذف ارز ۴۲۰۰است انجام داده است و دولت زیر خم این کار را گرفته است و با مسائل طبیعی ، خشکسالی و تحریمها و مشکلاتی که در حوزه صادرات و فروش نفت داریم،روبرو است؛ حالا یک مرتبه بیایم یک وزارتخانه را تفکیک کنیم؛ یعنی دوباره یک سال تغییرات در وزارتخانه و بعد تعیین معاونین و ادارت کل و بعد تفکیک در استانها و … . لذا من فکر میکنم در حال حاضر رفتن به این سمت یک کار خطایی است و به نظر من دولت تدبیر کند و اگر همین وزیر محترمی که الان هست نیازمند تقویت است، خب ما معاونین را تقویت کنیم یا یک تصمیم دیگری بگیریم. به نظر من این تصمیم برای خود دولت سیزدهم هزینه های زیادی خواهد بود.