دخالت محافظه کاران آمریکایی در برنامه های درسی/ «نظریه انتقادی نژاد» چیست؟
«نظریه انتقادی نژاد» (CRT) چارچوبی نظری در علوم اجتماعی است و از نظریه انتقادی برای بررسی جامعه و فرهنگ در ارتباط با طبقه بندی نژاد، قانون و قدرت استفاده میکند. بر اساس این نظریه، بیش از آنکه نژادپرستی مجموعهای از تعصبات فردی باشد، سیستمی است و در رابطه با آمریکا، نژادپرستی در این کشور امری نهادینه است. این درحالی است که از سال ۲۰۲۰، قانونگذاران محافظه کار در ایالات متحده در تلاش بودهاند تا تدریس «نظریه انتقادی نژاد» را در کنار دیگر برنامههای ضد نژادپرستی ممنوع یا محدود کنند.
اقتصادآنلاین – عاطفه حسینی؛ به گزارش اکونومیست، کریستوفر روفو که از فعالان محافظهکار آمریکایی است، میگوید که پس از قتل جورج فلوید در ماه مه ۲۰۲۰، گفتگوها در مورد نژادپرستی در مدارس آمریکا و همچنین «نظریه انتقادی نژاد» گسترش یافته است.
روفو که به خاطر فعالیتهایش علیه «نظریه انتقادی نژاد» شناخته شده و همواره در نشستهای جمهوری خواهان و محافظه کاران برای ممنوع کردن یا محدود کردن آموزشها یا سمینارهای «نظریه نژاد انتقادی» شرکت داشته در جدیدترین اظهارات خود گفته که این نظریه ضد آمریکایی، تمام جنبههای دولت فدرال را فراگرفته و یک تهدید اساسی برای ایالات متحده است.
«نظریه انتقادی نژاد» (CRT) چارچوبی نظری در علوم اجتماعی است و از نظریه انتقادی برای بررسی جامعه و فرهنگ در ارتباط با طبقهبندی نژاد، قانون و قدرت استفاده میکند. این نظریه همچنین استدلال میکند که مسائل اجتماعی بیشتر تحت تاثیر ساختار اجتماعی و مفروضات فرهنگی است تا عوامل فردی و روانشناسانه. یکی دیگر از مهمترین مضامین «نظریه انتقادی نژاد» این است که مطرح میکند برتری سفیدپوستان و قدرت نژادی به مرور زمان از بین نخواهد رفت و قانون ممکن است در این روند نقشی اساسی داشته باشد.
بر اساس این نظریه، بیش از آنکه نژادپرستی مجموعهای از تعصبات فردی باشد، سیستمی است و در رابطه با آمریکا، نژادپرستی در این کشور امری نهادینه است.
«نظریه انتقادی نژاد» به عنوان یک جنبش نظری در مدارس حقوق آمریکا از اواسط تا اواخر دهه ۱۹۸۰ به عنوان بازنگریای بر مطالعات انتقادی حقوق در مورد نژادپرستی آغاز شد و تا همین اواخردر بسیاری از مدارس و دانشکدههای حقوق در آمریکا، تدریس میشد. این درحالی است که از سال ۲۰۲۰، قانونگذاران محافظه کار در ایالات متحده در تلاش بودهاند تا تدریس «نظریه انتقادی نژاد» را در کنار دیگر برنامههای ضد نژادپرستی ممنوع یا محدود کنند.
منتقدان این نظریه همواره در توضیح تلاشهای خود برای ممنوعیت تدریس آن در مراکز آموزشی، استدلال کردهاند که اهمیت آن بیش از حد، بالا نشان داده شده و مفاهیم آن به غلط بیان شده است. در همین رابطه روفو، استراتژی خود را برای مخالفت با «نظریه انتقادی نژاد» به عنوان سوء استفاده عمدی از این اصطلاح برای ادغام ایدههای مختلف چپ در ارتباط با نژاد به منظور ایجاد یک ارتباط منفی توصیف میکند.
برخی از صاحب نظران حقوقی نیز «نظریه انتقادی نژاد» را به دلایل مختلف از جمله اتکای این نظریه فقط به روایت و داستان پردازی مورد انتقاد قرار دادهاند. برای مثال قاضی ریچارد پوزنر از دادگاه تجدید نظر در دادگاه استیناف حوزه هفتم ایالات متحده، نظریه پردازان انتقادی نژاد و پسامدرنیستها را هسته اصلی جنون زده برابری خواهی حقوقی رادیکال خوانده است.
با تلاشهای جمهوری خواهان و محافظه کاران از جمله کریستوفر روفو، «نظریه انتقادی نژاد» که زمانی موضوعی آکادمیک بود، در عرض چند هفته به یک موضوع برجسته سیاسی جمهوری خواهان تبدیل شد. روفو در سپتامبر سال ۲۰۲۰، در برنامه فاکس نیوز گفت که کاملاً شگفتانگیز است که چگونه «تئوری نژادی انتقادی» در همه موسسات دولت فدرال نفوذ کرده است و علیه مردم آمریکا به یک سلاح تبدیل شده است. او همچنین از دونالد ترامپ، رییس جمهوری وقت آمریکا خواست تا فرمان اجرای ممنوعیت آموزش «نظریه انتقادی نژاد» در مدارس و دانشگاههای آمریکا را صادر کند.
درحال حاضر نیز چهل و دو ایالت آمریکا، لایحههایی را برای محدود کردن آموزش «نظریه انتقادی نژاد» در کلاسهای درس ارائه دادهاند که در ۱۷ ایالت، این اقدامات عملی شده است.
اما فهمیدن این موضوع که این همه هیاهوی محافظه کاران درخصوص این نظریه برای چیست، مستلزم پاسخ به این سه سوال است؛ «نظریه انتقادی نژاد» چیست؟ تدریس آن در مدارس و دانشگاههای آمریکا چقدر گسترده است؟ و آیا محتوای آن به کاهش نژادپرستی در جامعه آمریکا کمک میکند یا خیر؟
پیدایش «نظریه انتقادی نژاد» به دهه ۱۹۷۰ باز میگردد. این تئوری به مفاهیمی مانند مطالعات انتقادی سفیدپوستان اشاره میکند. بر اساس کتاب «شکنندگی سفید» نوشته رابین دی آنجلو، سفیدپوستان به سختی میتوانند اقداماتی موثر در مورد نژادپرستی انجام دهند بدون اینکه ناخواسته آسیبی به غیر سفیدپوستان وارد کنند.
در همین رابطه در ماههای گذشته، فرماندار فلوریدا فرمانی را امضا کرد تحت عنوان «قانون اشتباه را برای کودکان و کارمندان ما متوقف کنید». بر اساس این فرمان، استخدام مدرسان «نظریه انتقادی نژاد» در مدارس، دانشگاهها و شرکتهای این ایالت ممنوع شد. چندی پیش نیز، هیات آموزشی فلوریدا آموزش این نظریه را ممنوع اعلام کرد.
به طور کلی، برای جمهوری خواهان و محافظه کاران «نظریه انتقادی نژاد» به بهانهای علیه هر اقدامی تبدیل شده است که از افراد محروم از جمله افراد غیرسفیدپوست و به ویژه در محل کار یا مدرسه حمایت میکند. مخالفان این نظریه همچنین ادعا میکنند که در مراکز آموزشی به دانش آموزان آموزش داده میشود که کودکان سفیدپوست ذاتاً نژادپرست هستند و آنها باید نسبت به رنگ پوست خود به دلیل اعمال اجداد خود، احساس ناراحتی کنند.
اما آیا واقعاً «نظریه انتقادی نژاد» چنین مضامینی دارد و این مطالب در مدارس و دانشگاههای آمریکا تدریس میشود؟ بسیاری معتقدند که تمام اینها حاصل تخیل جمهوری خواهان و محافظه کاران آمریکایی است. تحقیقات و نظرسنجیها نشان میدهد که این نظریه، همانطور که محافظهکاران معتقدند واقعاً در کشور گسترش یافته است اما به اندازهای که جمهوری خواهان میترسند، فراگیر نیست.