سم بنکمن فرید بازار رمزارزها را نجات می دهد؟
در بحبوحه ریزش بازار رمزارزها، برخی اخیرا به مقایسه نقش سم بنکمن فرید، مدیرعامل صرافی FTX با جان پیرپونت مورگان در زمان آشفتگی مالی سال ۱۹۰۷ پرداخته اند. اما آیا سم بنکمن فرید می تواند ناجی بازاری باشد که اکنون حال خوشی ندارد؟
اقتصاد آنلاین – مهسا نجاتی؛ به گزارش اکونومیست، دو سال پیش به ندرت کسی در جریان اصلی امور مالی، در مورد سم بنکمن فرید یا ftx، صرافی ارز دیجیتالی که وی در سال ۲۰۱۹ راهاندازی کرد، شنیده بود.
با اوج گرفتن بازار رمزارزها و سپس سقوط آن، هر دو شهرت بیشتری به دست آوردند. بنکمن فرید (که عمدتا با نام اختصاری sbf شناخته میشود)، اخیرا در تلاش برای نجات دادن صرافیهای عاجز و مستاصل بوده است.
برای برخی از ناظران، این نقش ماموریتهای نجات سازماندهی شده توسط جان پیرپونت مورگان و دیگر دستیاران بانکی آمریکا در اوایل قرن بیستم را به یاد میآورد. این مقایسه میتواند در شرایط فعلی بازار رمزارزها آموزنده باشد.
رکود اخیر بازار ارزهای دیجیتال، ویرانیهایی را در پی داشته است. برخی از شرکتهای وامدهنده رمزارز، به ویژه سلسیوس، به نابودی کشیده شدهاند. برخی از استیبلکوینها، مانند ترا نیز از بین رفتهاند.
حداقل یکی از صندوقهای سرمایهگذاری تامینی رمزارز، یعنی Three Arrows Capital، ورشکست شده است. برآوردها از ثروت شخصی سم بنکم فرید نشان میدهد که میزان آن از ۲۶ میلیارد دلار در سه ماه گذشته به حدود ۸ میلیارد دلار در حال حاضر کاهش یافته است.
با این وجود، به نظر می رسد شرکت های او (ftx و آلامدا Alameda، یک شرکت معاملاتی) بازماندگان بزرگ هرج و مرج اخیر باشند. صرافی ftx، تعداد کارکنان خود را نسبتا پایین نگه داشته بود. سم بنکمن فرید اظهار کرده که این صرافی هنوز سودآور است.
در دورههای تامین مالی در اوایل سال جاری، مبالغ قابل توجهی جمعآوری شد که از این رو، سم بنکمن فرید توانست به نیازمندان کمک کند. در ماه ژوئن، صرافی ویاگر دیجیتال، وامهایی به ارزش ۴۸۵ میلیون دلار از آلامدا دریافت کرد. پلتفرم وامدهی بلاکفای یک خط اعتباری گردان نیز از صرافی FTX دریافت کرده است.
این موضوع، برخی را به یاد وحشتی که در سال ۱۹۰۷ برای یک بانک آمریکایی ایجاد شد، میاندازد. در این زمان، اقتصاد دچار رکود شده بود. در اواخر همان سال، شرکت Knickerbocker Trust، یکی از بزرگترین شرکتهای مالی آمریکا در آن زمان، سقوط کرد.
جی پی مورگان به هماهنگی مجموعهای از راههای نجات با سایر سرمایهداران پرداخت و به منظور جلوگیری از سقوط، سپردههای دهها میلیون دلاری را به بانکهای مختلف ارائه کرد. چنین اقداماتی معمولا برای جلوگیری از یک بحران عمیقتر و مخربتر انجام میشوند.
بنابراین، در نگاه اول، مقایسه آن با سم بنکمن فرید قابل قبول است. اما در سال ۱۹۰۷، تنها تلاش و پشتیبانی مالی خانواده مورگان برای جلوگیری از شکست و ضرر مالی به میزان قابل توجه نبود.
هنگامی که سقوط وال استریت در سال ۱۹۲۹ رخ داد، جی پی مورگان جونیور، مانند پدرش، به دنبال گرد هم آوردن گروهی از ثروتمندان بود تا این جریان را متوقف کند.
چندین بانکدار و دلال متعهد شدند ۱۲۵ میلیون دلار سهام بخرند که معادل حدود ۰.۱ درصد تولید ناخالص داخلی آمریکا در آن زمان است (که امروز حدود ۲۷ میلیارد دلار خواهد بود). اما این طرح به شکل بدی شکست خورد. شاید این خریدها برای چند روز از سقوط بازار سهام جلوگیری کرد، اما مانع از فروپاشی آن نشد.
شاخص داوجونز بین اوایل سپتامبر ۱۹۲۹ تا پایان سال حدود ۳۵ درصد کاهش یافت و تا پایان سال ۱۹۳۲ حدود ۹۰ درصد از ارزش خود را از دست داده بود.
مورخان بر سر این که چرا یک مداخله جواب داد اما دیگری نه، اختلاف نظر دارند. به عنوان مثال، شاید وحشت در سال ۱۹۲۹ برای خریدهای خصوصی به میزان قابل توجهی از بین رفته بود تا تفاوتی ایجاد کند.
تحقیقات دیگر نشان میدهد که موفقیت سال ۱۹۰۷ ممکن است بیش از حد مورد توجه قرار گرفته باشد و این اقدام بانک فرانسه برای آرام کردن بازارهای داخلی بود که به آمریکا سرایت و آشوب را متوقف کرد.
این بحث نشان میدهد که شناسایی نقش سم بنکمن فرید در فرونشاندن هرج و مرج امروز ممکن است به همان اندازه سخت باشد. این مسیر میتواند ادامه داشته باشد. یا برعکس، آنچه که ممکن است برای سم بنکمن فرید موفقیت به نظر برسد درواقع نشان دهنده چیز دیگری باشد.
یک دیدگاه بدبینانه ممکن است به این موضوع اشاره کند که شاید سم بنکمن فرید معاملات قابل توجهی با سایر شرکتهای رمزارزی داشته باشد؛ نه به این دلیل که میخواهد صنعت را از فروپاشی نجات دهد، بلکه به این دلیل که فرصتی پیدا کرده تا برخی از عملیات رقبای خود را با هزینهای بسیار کم به دست آورد.
در اول جولای، زک پرینس، مدیر اجرایی بلاکفای گفت که خط اعتباری این شرکت از ftx به ۴۰۰ میلیون دلار افزایش یافته و گزینهای برای خرید بلاکفای تا سقف ۲۴۰ میلیون دلار وجود دارد. این میزان در مقایسه با ۵ میلیارد دلاری که بلاکفای طبق گزارشها در طول دوره جمع آوری تامین مالی سال گذشته به دنبال آن بود، به نظر میرسد معامله خوبی باشد.
حتی اگر سم بنکمن فرید تلاشی برای نجات کریپتو نداشته باشد، همچنان میتوان به تاریخ استناد کرد. وحشت بانکی در سال ۱۹۰۷ دلیلی برای ایجاد فدرال رزرو و آغاز مالیات تدریجی بر درآمد در آمریکا و همچنین گسترش قابل توجه قانون ضد تراست بود.
مورگان به جای اینکه به عنوان یک قهرمان مورد ستایش قرار گیرد، به کانون نگرانیها مبنی بر تمرکز بیش از حد قدرت در دست تعداد کمی از سرمایهداران تبدیل شد.
اکنون نیز این احتمال وجود دارد که هرج و مرج منجر به نظارت دقیقتر شود، بهویژه اگر نوسانات داراییهای دیجیتال به بازارهای دیگر سرایت کند و رگولاتورها را تحریک کند.
حامیان ممکن است یک جی پی مورگان را در سم بنکمن فرید و ftx ببینند. شاید هم روزی در حسرت نیاز به آن پشیمان شوند.