خروجی مهمترین اجلاس ناتو در دهه های گذشته چه بود؟
رجب طیب اردوغان رییس جمهوری ترکیه چهره معمولی عبوس خود را داشت. چهره بی احساس ماگدالنا اندرسون نخست وزیر سوئد و ساولی نینیستو رییس جمهوری فنلاند هم چنین چهرهای را منعکس کردند. تنها یک لبخند ملایم از سوی ینس استولتنبرگ دبیر کل ناتو حکایت از پیشرفت دیپلماتیکی داشت که به تازگی رخ داده بود. پس از چهار ساعت کشمکش شدید در مادرید در آستانه نشست سران ناتو، آقای اردوغان وتوی درخواست فنلاند و سوئد را برای پیوستن به ائتلاف در ازای اطمینان در مورد ارتباط آنها با شبه نظامیان کرد لغو کرد.
اقتصادآنلاین – اکرم شعبانی؛ به گزارش اکونومیست، این تنها یکی از تصمیمات گسترده رهبران در اجلاسی بود که در تاریخ سیام ژوئن و همزمان با انتشار اکونومیست به پایان رسید. تهاجم روسیه به اوکراین امنیت اروپا را متحول کرده است. در پاسخ، ناتو بزرگتر و قویتر شده و آنچه آقای استولتنبرگ آن را «بزرگترین تغییر بازدارندگی و دفاع جمعی ما از زمان جنگ سرد» توصیف میکند، میپذیرد.
یکی از نشانههای آن یک «مفهوم استراتژیک» جدید، نوعی بیانیه چشمانداز ناتو و اولین سند این پیمان در بیش از یک دهه بود. این بیانیه هشدار داد که روسیه «مهمترین و مستقیمترین تهدید» برای متحدان است و احتمال حمله را نمیتوان نادیده گرفت. اما بیانیه همچنین اشاره میکند که چین «منافع، امنیت و ارزشهای» متحدان را به چالش میکشد – و اغلب این کار را در هماهنگی با کرملین انجام میدهد. این بیانیه با استفاده از زبانی که متحدان اروپایی همین چند سال پیش نمیتوانستند بر روی آن توافق کنند، هشدار داد: «روسیه و چین در حال توسعه یک مشارکت استراتژیک هستند و در خط مقدم یک عقبنشینی اقتدارگرایانه علیه نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین قرار دارند.»
با این حال، مهمترین نتیجه این نشست، سازماندهی مجدد موضع نظامی متحدان است. پس از تهاجم روسیه به اوکراین در سال ۲۰۱۴، ناتو چهار گروه جنگی را در کشورهای بالتیک و لهستان ایجاد کرد. اینها به اصطلاح نیروهای تریپ وایر tripwire بودند که نه برای توقف تهاجم روسیه بلکه برای تضمین اینکه قدرتهای بزرگ مجبور به پاسخگویی شوند، طراحی شده بودند. گروههای نبرد در هفتههای قبل از تهاجم روسیه و پیامدهای آن به سرعت تقویت شدند. چهار واحد جدید نیز در بلغارستان، مجارستان، رومانی و اسلواکی تاسیس شده است.
اما کل مفهوم تریپ وایر اکنون در حال گسسته شدن است و با فلسفه جنگ سرد، دفاع رو به جلو جایگزین شده است. به جای جذب ضربات روسیه و پاسخ به آن، هدف متوقف کردن تهاجم در مسیر آن است. برای این منظور، آقای استولتنبرگ میگوید که گروههای جنگی به سطوح تیپها یعنی تشکیلات بسیار بزرگتر با حدود ۳ هزار سرباز در هر یک، افزایش خواهند یافت. جیم تاونسند که در آن زمان به عنوان مقام ارشد پنتاگون در اروپا بر بسیاری از این استقرارها نظارت داشت، میگوید که نیروهای قدیمی یک «تعهد» بودند. اما اکنون، او میگوید «ما این موضوع را برای روسها واقعا دردناک خواهیم کرد.»
با این حال، برخی سهلانگاریها در این باره وجود دارد. بن والاس، وزیر دفاع بریتانیا به خبرنگاران در مادرید گفت که کشورش به جای استقرار فیزیکی، یک تیپ کامل را به استونی «تخصیص» خواهد داد، اگرچه او متعهد شد که یک ستاد فرماندهی تیپ اعزام کند تا به نیروها اجازه دهد که در شرایط بحرانی به سرعت به سمت شرق حرکت کنند.
ترتیب مشابهی در جنوب در حال انجام است. گابریلیوس لندسبرگیس وزیر امور خارجه لیتوانی در حاشیه این اجلاس به اکونومیست گفت که آلمان با اختصاص یک تیپ به لیتوانی موافقت کرده است. اما یک مقام آلمانی میگوید که این نیز تنها یک استقرار «بخشی» است، زیرا بیشتر واحدها در خاک آلمان باقی مانده و تنها در لیتوانی تمرین میکنند. آقای لندسبرگیس عنوان میکند که «مهمترین نکته این است: آیا ما یک تیپ واقعی خواهیم داشت؟ اگر چنین نکنیم تغییرات بسیار اندکی رخ خواهد داد.»
اعلامیههای جو بایدن رییسجمهوری آمریکا دلپذیرتر بود اما در عین حال حاوی فریبکاری نیز بود. در حال حاضر اگرچه یک تیپ دائمی به رومانی وعده داده شده بود اما به طور موقت در آنجا حضور دارد. بخشهایی از نیروهای وی V – تشکیلات سطح بالا که میتواند چندین لشکر را فرماندهی کند – در لهستان باقی خواهد ماند اما مقر اصلی آنها در کنتاکی باقی میماند. سایر نیروهای آمریکایی به سوی بریتانیا، آلمان و ایتالیا، دور از جبهه شرقی حرکت میکنند. جاستینا گوتکووسکا از اتاق فکر مرکز مطالعات شرقی در این باره معتقد است: در مجموع، «اعلامیهها در کشورهای بالتیک و لهستان کمتر از انتظارات هستند.»
با این حال، استقرارهای جدید در شرق پشتیبان بیشتری خواهند داشت. تعداد نیروهای آماده باش ناتو از ۴۰ هزار به بیش از ۳۰۰ هزار نفر افزایش خواهد یافت. بخشی از آنها ظرف ده روز و بقیه ظرف ۳۰ روز آماده خواهد شد. برخی از کشورها در حال حاضر نیروهای خود را متعهد میکنند. آقای والاس بر این باور است که بریتانیا احتمالا یک گروه حمله ناو هواپیمابر را پیشنهاد خواهد کرد. آلمان همزمان میگوید با یک لشکر شامل ۱۵ هزار سرباز و ۶۵ هواپیما مشارکت خواهد داشت و آقای استولتنبرگ میگوید که این طرح تا سال آینده اجرا میشود.
با این وجود هنوز بسیاری از جزییات نیاز به کار دارند. کریستوفر کاولی ژنرال آمریکایی روس زبان قرار است که در روزهای آینده سمت فرماندهی عالی نیروهای متفقین در اروپا (ساکر) را بر عهده بگیرد. او مجموعهای از «طرحهای منطقهای» – به طور قابل توجهی، اولین طرحهای دفاعی مناسب اتحاد برای جبهه پس از جنگ سرد - را خواهد نوشت. اینها باید مرزهای گسترده ناتو را با روسیه در نظر بگیرند و تهدید روسیه از فینمارک نروژ در شمال تا دریای سیاه در جنوب و همچنین به زودی الحاق فنلاند که طول مرزهای اتحاد را بیش از دو برابر خواهد کرد.
از بسیاری جهات، تصمیمات اتخاذ شده در مادرید به منزله اعتراف دیرهنگام است، دفاعی که پس از سال ۲۰۱۴ ایجاد شد، هرگز وظیفه اطمینان بخشی به متحدان شرقی و بازدارندگی روسیه نداشت. آقای تاونسند میگوید اما ایده وادار کردن رهبران اروپایی برای به خدمت گرفتن ۳۰۰ هزار سرباز آماده در سال ۲۰۱۴، غیرقابل قبول بود چرا که مردم به اندازه کافی تحت تاثیر قرار نگرفته بودند.
این تهاجم آقای پوتین است که سیاست دفاعی اروپا را متحول کرده است. همانطور که در نمودار میبینید یک نظرسنجی جدید از سوی شاخص امنیتی مونیخ نشان میدهد که نگرش به روسیه در سراسر گروه جی ۷ به طرز چشمگیری سختتر شده است. آقای تاونسند میگوید برای سیاستمداران و برای بسیاری از مردم در غرب – در سال ۲۰۱۴ – افراد کمی این مطلب را میپذیرفتند که روسها قرار است کاری انجام دهند اما آنها اکنون نیاز چندانی به متقاعد کردن ندارند.