آینده سیاسی روحانی چیست؟
آینده سیاسی حسن روحانی، رییس جمهوری سابق ایران بعد از تحویل پاستور به ابراهیم رییسی شرایط ویژه ای طی می کند. در گفتوگوهایی با محمدحسن قدیری ابیانه، غلامحسین کرباسچی، حسین مرعشی و محسن هاشمی رفسنجانی اقتصاد آنلاین به بررسی آینده سیاسی پرداخته است.
اقتصادآنلاین – پرستو بهرامیراد؛ حسن روحانی، رییس جمهوری سابق ایران ۱۲ مرداد ۱۴۰۰ کلید پاستور را به ابراهیم رییسی، رییس دولت سیزدهم تحویل داد. به نظر میرسد برخلاف روسای جمهوری پیشین، پس از تحویل دولت، روحانی تا امروز سکوت راهبردی در پیش گرفته است.
دوران ریاست جمهوری روحانی حرف و حدیثهای بسیاری داشت و بسیاری او را مخالف برخی از نظرات مقام معظم رهبری میدانستند. تا جایی که احتمال محاکمه او بعد از پایان دوران ریاست جمهوری مطرح بود.
روحانی دولت خود را با توافق برجام آغاز کرد که شرایط مطلوبی هم در آن برهه ایجاد شد، اما پس از اعلام خروج آمریکا از توافق برجام توسط دونالد ترامپ رییس جمهوری وقت ایالات متحده، ورق کاملاً برای او برگشت. شرایط هم به سمتی رفت که جنگ پنهانی میان او و برخی ارکان نظام رقم خورد.
با این حال روحانی پس از اتمام دوران ریاست جمهوری نشان داد که راه محمود احمدینژاد و محمد خاتمی را در پیش نگرفته است. او چندی پس از تحویل پاستور با مقام معظم رهبری دیداری داشت و همچنین در مناسبتهای بیت رهبری از جمله مراسم افطاری به همراه برخی از افراد کابینه دولت دوازدهم از جمله محمدجواد ظریف حضور پیدا کرد و در صف اول نشست.
قدیری ابیانه با بیان اینکه روحانی بعد از اصرارهای فراوان موفق به دیدار با رهبری شده و این دیدار به معنای مبرا شدن او از محاکمه نیست، عنوان کرد: در واقع تا زمانی که دادگاه در مورد او حکم صادر نکند از نظر قضایی اصل بر برائت است. بنابراین من دعوت او از سمت رهبری را برای مراسمها دارای اشکال نمیدانم.
حسین مرعشی نیز در خصوص دعوت دفتر رهبری از روحانی برای افطاری گفت: اینکه روحانی در چنین مراسمهایی دعوت میشود شاید به این معنا است که شخصیتاً مورد احترام است، ولی مفهوم این نیست که می تواند به قدرت برگردد. آقای احمدی نژاد فقط یک جلسه دعوت نشده است و آقای خاتمی هم تا سال ۸۸ دعوت میشد.
روحانی بعد از انقلاب اسلامی در فهرست مقامات عالیرتبه جمهوری اسلامی ایران قرار داشت. بر همین اساس بسیاری او را جزء روسای جمهوری میدانند که احتمالاً مورد غضب نظام قرار نمیگیرد. سکوت راهبردی او را نیز میتوان ناشی از درایت سیاسی او دانست.
این در حالی است که به نظر میرسد حسن روحانی راه جدیدی در پیش گرفته و چند سناریو را برای آینده سیاسی او میتوان محتمل دانست.
قدیری ابیانه کارشناس مدیریت استراتژیک و سفیر سابق ایران در مکزیک و استرالیا گفت که روحانی از نظر او آینده سیاسی ندارد و باید به دلیل خیانتهایی که به کشور کرده محاکمه شود.
از نظر غلامحسین کرباسچی، روحانی همینطور که تا امروز عمل کرده خواهد بود و درون مجموعه مسئولین نظام باقی میماند و روابط او در سطح مشخصی با همه دستگاهها ادامه خواهد داشت.
کرباسچی افزود: آینده سیاسی روحانی به این مساله بستگی دارد که ترکیب نیروها چگونه باشد و نظام از ایشان استفاده بیشتری کند. به نظرم مساله خاصی برای روحانی پیش نمیآید. بالاخره موقعیت ایشان تثبیت شده است. به نظرم رفتار ایشان دارای یک تعادل سیاسی است اگرچه گاهی هم زاویههای دیدگاهی با مسئولین مختلف داشته است.
مرعشی نیز در مورد آینده سیاسی روحانی گفت: من امیدوارم آقای روحانی اولین رییس جمهوری ایران بعد از مقام معظم رهبری و بعد از مرحوم شهید رجایی باشد که عاقبت به خیر بشود.
در ادامه سه سناریو برای آینده سیاسی حسن روحانی مطرح میشود.
هاشمی رفسنجانی دوم در چارچوب نظام
از روز نخست که بحث ورود حسن روحانی به حیطه انتخابات در سال ۱۳۹۲ مطرح شد، او در کنار اکبر هاشمی رفسنجانی ایستاد. البته بسیاری او را فرزند سیاسی هاشمی رفسنجانی میدانستند و روحانی را ادامه دهنده تفکرات هاشمی مطرح میدانستند.
پس از درگذشت آیتالله هاشمی انتظار میرفت که روحانی نقش او را در جامعه سیاسی بازی کند. پس از تحویل دولت هم بسیاری اعتقاد دارند که احتمالاً او هاشمی دیگری در حیطه سیاسی میشود و جبهه اعتدال و تا حدودی اصلاحات را مدیریت میکند.
قدیری ابیانه در این باره معتقد است: او جانشین هاشمی نخواهد شد چون در سطحی نیست که جایگاه آقای هاشمی را بگیرد.
محسن هاشمی از جایگزینی روحانی در جایگاه آیت الله هاشمی در سیستم سیاسی و حزبی کشور گفت: اینکه روحانی بعداً مسئولیت یک حرکت سیاسی را در اهداف اعتدالی آیت الله هاشمی به عهده بگیرد، بستگی به انگیزه و جسارت او و اطرافیانش دارد. به نظر من چنین پتانسیلی وجود دارد ولی اینکه چگونه این پتانسیل مورد استفاده قرار گیرد مشخص نیست.
ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام
سناریوی دومی که برای آینده سیاسی روحانی پیش بینی میشود، احتمال ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام است. با این حال قدیری ابیانه معتقد است که روحانی دوست دارد رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام بشود، ولی شتر در خواب بیند پنبه دانه.
در حال حاضر صادق لاریجانی ریاست مجمع را برعهده دارد. اما مرداد ماه امسال دوره این مجمع تمام میشود و برخی ریاست روحانی را مطرح میکنند. برهمین اساس ممکن است روحانی این بار در سمت جدیدی حضور پیدا کند.
محسن هاشمی در این مورد که روحانی به دنبال ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام است بیان کرد: من نمیدانم آقای روحانی چقدر مجمع تشخیص را قبول داشتند؟ ایشان قبلاً خیلی با جدیت در جلسات مجمع شرکت نمیکردند. حال اینکه امروز به دنبال ریاست مجمع هستند یا خیر را نمی دانم. مخصوصاً در شرایط فعلی که حاکمیت یک دست شده است، به نظر نمیرسد بتوان فعالیت چندان مهمی انجام داد.
بازگشت به قدرت یا نقش سیاسی پشت پرده
احتمال دیگری برای آینده سیاسی روحانی بازگشت او به قدرت است. او در نشست خبری قبل از تحویل ریاست جمهوری گفت: من آدمی نیستم که در نظام نبودم و آمدهام و میخواهم حکومت کنم و بعد هم بروم، یک جایی بروم و مرتب مصاحبه کنم. آدم اینجوری نیستم. از اول نظام بودم، همیشه مسئولیت داشتم. از روز اول که انقلاب و نهضت شروع شده، از سال ۴۱ در نهضت بودم و بعد از انقلاب هم همیشه مسئول بودم ... برای من نظام و کشور مطرح است. بسیاری این سخنان روحانی را اینگونه تفسیر کردند که او تلاش داشته به نوعی بگوید که «من راه احمدینژاد را نمیروم.»
در واقع روحانی به خوبی نشان داده که نمیخواهد راه احمدینژاد و خاتمی را در نظام پیش بگیرد و در تلاش است در دایره نزدیکان نظام باقی بماند. قدیری ابیانه، از مخالفین جدی حسن روحانی در این خصوص گفت: تفاوت روحانی با خاتمی و احمدی نژاد این است که آنها مواضع ضد انقلاب علنی گرفتند و علیه نظام موضع گرفتند. اما آقای روحانی ظاهر امر را حفظ میکند و در باطن ضربه میزند.
البته کرباسچی به تفاوت روحانی در این باره اشاره کرد: روحانی سابقه چهل سالهای در نظام دارد و از نظام جدا نمیشود. من فکر میکنم آقای روحانی در چارچوب نظام باقی میماند. البته فکر نمیکنم احمدینژاد و خاتمی هم از نظام خارج شده باشند. البته گاهی اختلافاتی رقم میخورد. حسین مرعشی نیز با بیان اینکه روحانی با احمدی نژاد و خاتمی برای نظام فرق میکند، گفت: هر کسی جایگاه خاص خودش را دارد. ولی مفهوم این نیست که آقای روحانی بتواند جمهوری اسلامی زین پس نقشی ایفا کند.
هاشمی نیز در خصوص تفاوت روحانی پس از ریاست جمهوری با احمدینژاد و خاتمی گفت: ایشان در جهت آقای خاتمی و احمدی نژاد حرکت نمیکند. با همان روش اعتدلالی که دارد، ادامه میدهد و کار و صحبت چالشی نخواهد کرد. دغدغه آقای روحانی حفظ نظام است که هنوز در کشور ما اوجب واجبات حفظ نظام است.
برخی مطرح میکنند شاید روحانی بار دیگر برای ریاست جمهوری برنامه داشته باشد یا حتی میخواهد با نقش پررنگتری در حیطه سیاسی وارد کارزار شود. البته قدیری ابیانه که از مخالفین جدی حسن روحانی است بیان کرد: حسن روحانی اگر بداند که ممکن است توسط شورای نگهبان تایید شود، شاید کاندیدای ریاست جمهوری شود؛ ولی قطعاً شوای نگهبان او را رد صلاحیت میکند.
هاشمی اما معتقد است که آقای روحانی بیشترین رشدی که از نظر پست سازمانی و ساختار نظام جمهوری اسلامی را از بعد انتخابی و انتصابی وجود دارد در اختیار داشته و انتهای پستهای ممکن برای ایشان رقم خورده است.
با این حال مرعشی عنوان کرد: معلوم است که هیچ کدام از سناریوهای گفته شده شدنی نیست. اگر نظام جمهوری اسلامی بر همین مداری که در سی سال اخیر چرخیده، حرکت کند، آقای روحانی هم در ادامه مثل آقای خاتمی باید در گوشهای بنشیند. محسن هاشمی رفسنجانی نیز معتقد است هیچ کدام از این سناریوها ممکن نیست.
او در ادامه گفت: بنا به دلایلی اصولاً نهادهای انتصابی به نهادهای انتخابی فشار می آورند. به همین دلیل معمولاً نهادهای انتخابی نمیتوانند به قولهای انتخاباتی عمل کنند. در نتیجه در طول چند سال پس از انتخابات، محبوبیت او نزد مردم تضعیف میشود. اینکه آقای روحانی چه آینده سیاسی دارد پارامترهای زیادی در این خصوص نقش بازی میکند. در هر صورت آقای روحانی سعی و تلاش کرد که به نظام و مردم خدمت کند.
وی ادامه داد: هر چند روحانی مورد توجه عدهای قرار نگرفته و عدهای هم دلایل عدم موفقیت او را میدانند. او میتواند گزینه بسیاری از پستهای سطح یک نظام باشد یا میتواند به عنوان یک فعال سیاسی ادامه فعالیت بدهد که این موضوع بستگی به خود ایشان دارد.
قدیری ابیانه نیز در پایان بیان کرد که امیدوار است حسن روحانی را در گوشه زندان مشاهده کند و معتقد است که آن دنیا هم جای او در جهنم است. حسین مرعشی اما در پایان ابراز امیدواری کرد که خداوند انشالله همه سیاسیون بزرگوار ایران را برای آینده کشور حفظ کند.
با این حال به صراحت میتوان گفت که حسن روحانی از جمله مردان سیاسی تاثیرگذار در کشور باقی میماند و احتمالاً با سکوت راهبردی خود به دنبال اهداف بزرگتری برای ادامه زندگی سیاسی خود خواهد بود.