احساس تنهایی چرا سراغ زن و مرد متاهل میاد؟

ازدواج و تنهایی دو کلمه که در نگاه اول با هم جور نیستند.
به گزارش اقتصاد آنلاین، از گذشته بزرگان خانواده همواره به ما توصیه میکردند: «ازدواج کنید تا یک همدم برای تقسیم شادیها، اسرار، دردها و مشکلات خود در زندگی داشته باشید.» اما اگر این همدم، خود دلیلی برای تنهایی شما باشد چه؟ چه میشود اگر ازدواج، تمام افرادی که بتوانید با آنها ارتباط داشته باشید را از شما بگیرد؟ شاید برای بسیاری از افراد، این موضوع تنها یک افسانه است، اما برای برخی، واقعیت همینگونه است.
تنهایی، یکی از رایجترین مشکلات زندگی مشترک میلیونها انسان سراسر جهان است. بر اساس مطالعهای که در مورد سوئدیها صورت گرفته است، در مورد تنهایی افراد متأهل، یک تفاوت جنسیتی وجود دارد؛ به این شکل که زنان، بیشتر از مردان در زندگی متاهلی احساسی تنهایی دارند. در اینجا چند مورد از دلایل تنهایی در زندگی مشترک آورده شده است.
علائم و نشانههای تنهایی در زندگی مشترک
وقتی در ازدواج خود احساس تنهایی میکنید، احساس نمیکنید که بخشی از زندگی همسرتان هستید و عملا مفهوم "ما" برای شما وجود ندارد. به نظر میرسد شما و همسرتان کاملاً جدا از هم هستید. اگرچه شما از نگاه دیگران یک زوج خوشبخت باشید، در حالی که شما و همسرتان فقط با یکدیگر صحبت میکنید، ولی احساس صمیمیت، ارتباط و امنیتی بین شما وجود ندارد. در صورت احساس تنهایی بعد از ازدواج، متوجه میشوید که شما و همسرتان در بعضی از ارزشهای اساسی، دنیایی جدا از هم دارید. این اختلاف باعث ترس و وحشت شما شده و متعجب میشوید که چرا اصلاً با او ازدواج کردهاید.
به نظر میرسد همسرتان دائماً حرفهای اشتباه را در زمان نامناسب میگوید. شما با خودتان فکر میکنید که آیا همیشه همینطور بوده یا به تازگی تغییر کرده است. احساس میکنید انتخاب این فرد در زمان گذشته هیچ دلیل دیگری نداشته است جز اینکه شما خیلی جوان، احمق یا شیفته بودهاید. احساس میکنید همسرتان به شما توجه نکرده و قادر به پاسخگویی به نیازهای اساسی ذهنی شما در مورد آنچه برای شما مهم است یا آنچه روزانه احساس و یا فکر میکنید نیست. گاهی اوقات افراد دیگر شما را مجذوب خود میکنند و همین باعث احساس گناه و عصبانیت شما میشود. شما نمیخواهید آن شخصی باشید که خیانت کرده است، اما احساس میکنید همسرتان با بیتوجهی احساسی، شما را به این سمت سوق میدهد. خودتان را قادر به تصور اینکه ازدواج شما طی پنج یا 10 سال دیگر چگونه خواهد بود ، نمیدانید. اگر هم بتوانید بیشتر ناراحتتان میکند.
دلایل احساس تنهایی مردان و زنان متاهل بعد از ازدواج
1. عدم تحمل تفاوتها
علت اساسی احساس تنهایی بعد از ازدواج، عدم تحمل تفاوتهاست. وقتی دو نفر برای اولین بار همدیگر را ملاقات میکنند، به دلیل عاشق شدن، جذابیتهای جنسی و علایق مشترک با هم رابطه برقرار میکنند. به نظر میرسد که این موارد با گذشت زمان برای حفظ رابطه در زندگی مشترک کافی نیست و آنچه باعث میشود زوج ها احساس تنهایی بعد از ازدواج نکنند، داشتن مهارت تحمل تفاوتهاست.
2. تفاوت در میزان احساس وابسته بودن
افراد متاهل ممکن است در زندگی مشترک نیاز به صمیمیت و وابستگی متفاوتی داشته باشند و اگر این تفاوت درک نشود و برای برآورده کردن نیاز طرف مقابل بیشتر دردسترس هم نباشند، این تفاوت باعث احساس تنهایی بعد از ازدواج در فرد وابسته تر میشود.
3. نداشتن آگاهی در نحوه برخورد با استرسهای همدیگر
عوامل استرسزا در زندگی مانند فشارهای مالی، کاری یا بچهدار شدن از جمله شرایطی است که اگر زوج ها مهارت همدلی در این شرایط را نداشته باشد، بیشتر به یکدیگر استرس وارد میکنند. در این صورت به مرور هر کدام سعی میکنند، مشکلات خود را به تنهایی تحمل کنند و احساس تنهایی با وجود همسر بیشتر میشود.
4. اختلاف یعنی اشتباه در انتخاب همسر
یکی از باورهای شایعی که در زن و شوهرهای متاهل وجود دارد، تلاش برای شبیه هم بودن است. آنها احساس میکنند اگر در مورد اتفاقات نظر متفاوتی داشته باشند، به معنی آن است که با هم فرق دارند و باید از هم جدا شوند! به همین دلیل تمام تلاش خود را میکنند تا شبیه همسر خود باشند یا او را شبیه خود کنند، که در بیشتر این مواقع این تلاشها باعث احساس دلزدگی و دور شدن زوج ها از هم و ایجاد احساس تنهایی در زندگی مشترک میشود.
5. قطع ارتباط عاطفی طولانی مدت
دشواری در صمیمی شدن یا عدم ارتباط در سطح عاطفی عمیقتر، باعث شود که زن و شوهر از یکدیگر دور شوند و در رابطه احساس تنهایی کنند. همه زوجها قطع ارتباط عاطفی را تجربه میکنند. این قطع ارتباط نیست که به رابطه آسیب میرساند، بلکه عدم توانایی در اتصال مجدد است که باعث احساس تنهایی بعد از ازدواج میشود.
قطع ارتباط طولانی مدت در برخی موارد زمانی اتفاق میافتد که زن و شوهر دچار بحرانهایی مثل شوک از دست دادن عزیزی، ورشکستی مالی، ضربات شدید(تروما) میشوند. تروما فقط در مورد صدمات جسمی یا تصادفات نیست، بلکه در مورد هیجانات شدید زندگی هم اتفاق میافتدکه این ضربههای شدید هیجانی ممکن است به شکل فاصله عاطفی خود را نشان دهد.
چگونه از تنهایی در زندگی متاهلی رها شویم؟
در اینجا ما روشهایی را برای بیرون آمدن از تنهایی متاهلی به شما ارائه میدهیم. مواردی را که مناسب شماست، انتخاب و آنها را در زندگی خود اعمال کنید:
- دست از دلسوزی برای خودتان بردارید و زندگی کنید: هرچه بیشتر در مورد تنهایی فکر کنید، احساس بدتری به شما دست خواهد داد. متوجه باشید که همسرتان مهمترین فرد زندگی شماست، اما تنها کسی نیست که در زندگی شما حضور دارد. با والدین، خواهر و برادران یا دوستان نزدیک خود ملاقات کنید و زودبهزود با آنها ارتباط برقرار کنید. اطراف خود را با آدمها پر کنید. اما از آنها انتظار یا درخواست همدردی نداشته باشید.
- یک سرگرمی را تجربه کنید: در مرحله تنهایی شدید ازدواج، کاری را انجام دهید که همیشه آرزوی انجام آن را داشتید، ولی به دلیل محدودیتهای زناشویی نمیتوانستید. هر زمان احساس عدم خوشبختی یا تنهایی میکنید، این سرگرمیها و علایق نکات مثبت زندگی را به شما یادآور میشود. این کار موجب میشود مجدداً احساسات و علایق خود را زنده نگهدارید. میتوانید هر کاری که برای شما سودمند است را دنبال کنید؛ خواه نوشتن و آواز خواندن باشد، یا رفتن به ردههای رقص یا ایروبیک و عضویت داوطلبانه در یک انجمن خیریه.
- هرگز به دعوت دوستان «نه» نگویید: به برنامههایی که دوستان و خانوادهتان ترتیب میدهند، «نه» نگویید. اگر آنها از شما میخواهند با آنها به سفر و تفریح بروید یا سری به آنها بزنید، از پیشنهاد آنها استقبال کنید. شاید حوصله خوشگذرانی را نداشته باشید، اما خوشگذرانی دقیقاً همان چیزی است که شما در این زمان به آن نیاز دارید. این کار به شما اطمینان میدهد که چندین آدم دوستداشتنی در اطراف خود دارید و به شما کمک میکند با همسرتان ارتباط بگیرید، با او صحبت کنید و مشکلات بین خود را حل کنید.
- دوستان و خانواده خود را به خانه خود دعوت کنید: دوستان نزدیک یا خانواده خود را به خانه خود دعوت کنید. یک وعده غذایی مجلل، محیط زیبا و کمی غیبت کردن، معجونی است برای درمان تنهایی شما. با هم فیلمی تماشا کنید یا بیوقفه به تماشای سریالهای تلویزیونی موردعلاقهتان بنشینید. با دعوت از دوستان و خانواده همسرتان، او را نیز درگیر کنید. چه کسی میداند، شاید این کار بتواند جرقهای میان او و شما به وجود آورد.
- روی شغل خود تمرکز کنید: هرگز اجازه ندهید زندگی شخصی شما، زندگی حرفهایتان را تحت تأثیر قرار دهد. گفتن این حرف آسانتر از انجام آن است، اما مطمئناً این روش مؤثر خواهد بود؛ چراکه میتوانید تنهایی خود را فراموش کنید، با همکاران خود تعامل داشته باشید و سر خود را با کار گرم کنید. کار کردن به شما کمک میکند تا آرامش خود را حفظ کرده و به اولویتهای زندگی خود توجه کنید.
- یاد بگیرید که تنها زندگی کنید؛ از تنها بودن نترسید: این بخش، سختترین قسمت کار است. خود را دوست داشته باشید تا بتوانید از همراهی خود لذت ببرید. به خاطر تنها بودن، خود را سرزنش نکرده و برای خود دلسوزی نکنید، چراکه این کار به پیشبرد زندگی شما کمکی نخواهد کرد. با تنها زندگی کردن، به تواناییها و قابلیتهای پنهان خود پی میبرید و از نقاط قوت خود قدردانی میکنید.
- ظاهر خود را عوض کنید: مدل موی جدیدی را امتحان کنید، به سراغ ماساژ روغنهای معطر بروید و کمد لباسهای خود را به روز کنید. این ظاهر جدید ممکن است تحسین دیگران را برانگیزد و باعث شود همسرتان به خودش آمده و به شما توجه کند.
- به سلامت خود توجه کنید: تنها در صورتی میتوانید تنهایی را شکست دهید که ازلحاظ روحی و جسمی قوی باشید. تنهایی میتواند موجب پرخوری شود. شما میتوانید با تمرکز بر روی سلامتی خود، از چنین لغزشهایی جلوگیری کنید. غذای مغذی بخورید ، مرتباً آب بنوشید و به باشگاه رفته و ورزش کنید، در ورزشهای هوازی شرکت کرده یا یوگا و مدیتیشن انجام دهید. این ورزشها، بدن شما را تندرست نگهداشتِ و درعینحال موجب بهتر شدن احساس شما به زندگی میشوند.
- با همسر خود صحبت کنید: قبل از شروع جنگ و دعوا با همسر ، خود را نبازید. قبل از تلاش برای اشتراک افکار خود با همسرتان، در خود فرو نروید. در مورد تنهایی خود با او صحبت کنید. این امر او را ترغیب میکند تا تفسیر، فشارهای عصبی یا ناامیدیهای زندگیاش را با شما درمیان گذارد. شاید او نیز احساس تنهایی میکند یا از زندگی متاهلی خود ناامید شده است.
- تنهایی بعد از ازدواج یک پدیده نادر نیست. ممکن است ما آن را در هر مرحله از زندگی خود، از کودکی گرفته تا مراحل بعد، تجربه کنیم. اگر تلاش کنید، میتوانید با موفقیت از آن خارج شوید. در مبارزه با تنهایی مصمم باشید، حتی اگر کسی در این مسیر به شما کمک نکند، پیروزی منتظر است تا شما را در پایان مسابقه ملاقات کند.