جنگ چین با تایوان در راه است

تایپه تایمز نوشت: رایان هاس در مورد تایوان می گوید: برای تقویت جایگاه تایوان بر منافع تمرکز کنید، نه ایدئولوژی.
اقتصادآنلاین - پرستو بهرامیراد؛ از آنجایی که تصاویر تهاجم روسیه علیه اوکراینیها، وجدان جهان را تکان میدهد، انگیزهای طبیعی وجود دارد که مبارزه در اروپا را به عنوان بخشی از رقابت جهانی بین دموکراسیها و حکومتهای استبدادی شکل دهد.
رهبران تایوان عاقلانه میخواهند که این انگیزهها را مهار کنند. تشبیه قیاس بین اوکراین امروز و فردای تایوان خطر ایجاد هزینههای بیشتر از منافع را برای آینده تایوان دارد.
بله، تایوان با تهدید جدی و فزایندهای از سوی جمهوری خلق چین مواجه است. رهبران چین به طور منظم عزم خونین خود را برای ضمیمه کردن تایوان یادآوری میکنند.
جتهای جنگنده و کشتیهای نیروی دریایی چین تواناییهای خود را در نزدیکی تایوان با سیگنالها و جسارت روزافزون اعمال میکنند. دیپلماتهای چینی برای خنثی کردن فضای بینالمللی علیه تایوان گستاخانهتر تلاش میکنند.
پکن فعالانه مانع از تلاشهای تایوان برای ورود به بلوکهای تجاری منطقهای میشود زیرا تایوان به دنبال آن است تا اقتصاد خود را بیشتر با سرزمین اصلی و کمتر با بقیه جهان یکپارچه کند. تلاشهای چین برای مداخله در نظام سیاسی تایوان نیز به خوبی مستند شده است.
با این حال، رهبران تایوان برای جلب توجه به تهدیداتی که تایوان با آن مواجه است، نیازی به تحمل بار سنگین ندارند. قلدری پکن در حال حاضر کار افزایش آگاهی جهانی را انجام میدهد. گروهی رو به رشد از کشورها و گروه های منطقه ای، مانند G-7 و کشورهای چهارگانه کواد (استرالیا، هند، ژاپن، ایالات متحده)، صدای خود را در مورد اهمیت حفظ صلح در تنگه تایوان بلند کرده اند.
در مواجهه با چالشهای پکن، تایپه با ظرفیت خود برای توسعه مشارکت های عمیق، قوی و پایدار با کشورهای کلیدی در سراسر جهان تقویت می شود. این مشارکتها اغلب توسط ارزشهای دموکراتیک مشترک تغذیه میشوند، اما اساساً توسط منافع مشترک به پیش میروند.
طراحان استراتژی هند-اقیانوس آرام دولت بایدن این ضرورت را برای استقرار رویکرد آمریکا در منطقه بر اساس منافع ملموس درک کردند. تیم بایدن میتوانست راهبردی متمرکز بر چین یا رقابت جهانی بین دموکراسی در مقابل استبداد داشته باشد ، اما آنها عاقلانه دریافتند که چنین رویکردی جذابیت محدودی در منطقه خواهد داشت. در عوض، دولت بایدن تشخیص داد که آمریکا نیاز به جذب هماهنگی و مشارکت شرکای خود برای پیشبرد دیدگاه خود برای منطقه ای باز، متصل، مرفه، امن و انعطاف پذیر دارد. بنابراین واشنگتن از طریق استراتژی هند-اقیانوس آرام خود، چادر بزرگی را برای هر چه بیشتر کشورها طراحی کرد تا در کنار ایالات متحده کار کنند.
به عبارت دیگر، خط روند گسترده سیاست آمریکا در آسیا به سمت ایجاد ظرفیت جمعی برای رویارویی با مشکلات مشترک است، از جمله با کشورهایی مانند ویتنام، که از نظر استراتژیک مهم اما غیر دموکراتیک هستند. این خط روند اغلب با سرفصل های پیرامون دیدگاه های بایدن در مورد مبارزه شدید بین دموکراسی ها و خودکامگی ها پنهان می شود.
حقیقت این است که بایدن به راحتی افکار به ظاهر متناقض را در یک لحظه نگه می دارد . او قادر است ذخایر عمیق همدردی و احساسات خود را به قوی ترین زبانی که می تواند به آن دست یابد هدایت کند، که اغلب او را به سمت لفاظی های ایدئولوژیک القا شده سوق می دهد. در عین حال، بایدن در انجام محاسبات با چشمان سرد در مورد منافع ملی آمریکا نیز تمرین می کند. او این کار را در تصمیم گیری درباره خروج آمریکا از افغانستان انجام داد. او به طور مشابه نظم و انضباط را در مورد محدود کردن خطر درگیری مستقیم بین نیروهای آمریکایی و روسیه در اوکراین اعمال کرده است.
بایدن به صحبت در مورد تشدید مبارزه جهانی بین دموکراسی ها و خودکامگیها ادامه خواهد داد و در عین حال، ایالات متحده بر اساس منافع آمریکایی به همکاری با دولت های غیرلیبرال ادامه خواهد داد.
آمریکا قرار نیست ظرفیت خود را برای همکاری با کشورهای غیر دموکراتیک در زمینه چالشهای فوری محدود کند و تایوان نیز نباید این کار را انجام دهد.
ماهها و سالهای آینده احتمالاً مستلزم هماهنگی بیشتر بین دولت های دموکراتیک و غیر دموکراتیک خواهد بود زیرا جهان با درگیری، شوک های اقتصادی، و یک بیماری همه گیر مداوم مواجه است.
با توجه به مقیاس این چالشهای قابل پیشبینی، هزینه فرصت تقسیم جهان به بلوکهای دموکراتیک و اقتدارگرای رقیب رو به افزایش است.
فشار فزاینده بر اقتصاد جهانی باید آگاهی جهانی را نسبت به اهمیت حفظ امنیت تایوان افزایش دهد. تایوان مسلما حیاتی ترین گره در زنجیره تامین جهانی است که 92 درصد از تولید جهانی گره های فرآیند نیمه هادی زیر 10 نانومتر را به خود اختصاص داده است. شرکت های بزرگ نیمه هادی مانند TSMC و MediaTek مورد اعتماد بازارهای بین المللی هستند و برای عملکرد سالم اقتصاد جهانی بسیار مهم هستند.
از سوی دیگر، تشابهات بین تایوان و اوکراین، سرمایهگذاران را به وحشت میاندازد، احتیاط را در مورد تایوان در اتاقهای هیئتمدیره شرکتها وادار میکند و در نهایت فشاری را برای کشورها ایجاد میکند تا با تقویت مجدد تولید بیشتر از تایوان به عنوان پوششی در برابر خطر تهاجم چین، کشورها را جهانیزدایی کنند.
همه این بازتاب ها در تضاد با منافع بلندمدت اقتصادی تایوان است.
تسای (蔡英文)، رییس جمهوری تایوان رهبری آرام و با ثابتی را از طریق بحرانهای قبلی، از جمله اخیراً در طول همهگیری کووید-19، فراهم کرده است. همان مهارتها باید دوباره به کار گرفته شوند تا تایوان را در این دوره کنونی آشفتگی جهانی هدایت کنند. با انجام این کار، رئیس جمهوری و مشاورانش میتوانند تایوان را با تأکید بر مشارکت مرکزی در رشد اقتصادی جهانی، پاسخهای سخاوتمندانه آن به چالشهای جهانی و اهمیت ژئواستراتژیک آن نسبت به تأکید بر نقش این کشور در رقابت جهانی بین دموکراسی و استبداد، در موقعیت قویتری قرار دهند.