چالش های بعد از توافق احیای برجام
هنری رم، تحلیلگر ارشد مسائل ایران در گروه اوراسیا در نشریه فارن افرز نوشت: پس از ماهها بحث و رایزنی، شواهد نشان میدهد که مذاکره کنندگان برای احیای توافق هستهای سال ۲۰۱۵ به اجماع رای و نظر نزدیک شدهاند. اگرچه برخی از مسائل-از جمله بخشی از خواستههای روسیه که در لحظه آخر مطرح شد- کماکان بر جای خود باقی مانده است، اما به نظر میرسد هم ایالات متحده و هم ایران متعهد به حصول توافق در روزها یا هفته های آینده هستند.
اقتصاد آنلاین ـ پرستو بهرامیراد؛ نشریه فارن افرز در ادامه نوشت: در صورت اجرایی شدن توافق، ایالات متحده و ایران به توافق اولیه برجام پایبند خواهند بود و بخشهایی از برنامه هستهای تهران را در برابر رهایی از شدیدترین رژیم تحریمهای تحمیلی ایالات متحده تا به امروز به عقب بازمی گردانند. در شکل احتمالیاش، این توافق مزایای اقتصادی کوتاه مدت قابل توجهی برای ایران به دنبال خواهد داشت و به ایران فرصت می دهد تا آزادانه نفت خود را بفروشد و دوباره به سیستم مالی جهانی متصل شود. تهران نیز به نوبه خود تولید اورانیوم غنی شده و آزمایش سانترفیوژهایش را محدود خواهد کرد و بازرسی های بین المللی تقویت شده را می پذیرد.با این همه هر توافقی از کاستیهای گسترده ای رنج می برد که سلف آن(برجام) شش سال پیش با آن دست به گریبان بود؛ کاستیهایی که احتمالا با بدتر شدن نگرش ها در ایالات متحده ایران تشدید خواهد شد.خطرهای حاصل از آینده نامشخص و مبهم توافق هستهای در حال تبدیل شدن به یک پیش گویی خودسازنده است. تردیدها در مورد تداوم این توافق ممکن است صاحبان سرمایه و کسب و کارها را متقاعد کرده تا از ایران دوری کنند و از علاقه تهران به حفظ این توافق و هزینه های خروج دوباره آمریکا بکاهد.
این روند موجب خواهد شد که توافق در سال های آینده بی ثبات شده و پتانسیل خود را برای خدمت به عنوان پایه محکمی برای رایزنی های بعدی را از دست داده و نقشش برای بهبود روابط ایران و آمریکا را تضعیف کند.در صورت اجرای موفقیت آمیز توافق جدید، تهران قادر است از منافع اقتصادی واقعی حاصل از این توافق بهره مند شود. ایران قادر خواهد بود آزادانه نفت خود را با قیمت های بالاتر بفروشد و درآمد حاصل از آن را به داخل کشور بازگرداند. این مقوله خود به تنهایی موجب میشود که ایران به میلیاردها دلار درآمد اضافی در ماه دسترسی داشته باشد. تهران همچنین میتواند به بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار ذخایر ارزی که در خارج از کشور نگهداری میشوند، دسترسی داشته باشد. بانک های ایران قادر خواهند بود دوباره به سیستم مالی جهانی متصل شوند. طبیعتا در چنین شرایطی تجارت گسترش خواهد یافت و برخی از شرکت های آسیایی و اروپایی احتمالا در این کشور (ایران) حضور خواهند داشت. همانگونه که توافق اول (برجام) در سال ۲۰۱۶ اجرایی شد، اجرای توافق جدید هم زمینه ساز تحولاتی چون رشد، کاهش فشار تورم و بهبود زندگی و معیشت میلیون ها ایرانی می شود.با این همه تاثیر برجام خود روایتی هشدار دهنده است. رهبران ایران و مردم شاهد عدم تطابق میان تعهدات مندرج در توافق و منافع اقتصادی واقعی اهدا شده بودند. پس از اجرایی شدن توافق اولیه، یکپارچگی اقتصادی ایران در شرایطی آغاز شد که این کشور در تلاش برای بازسازی ارتباطات مالی اش با جهان خارج بود. شرکت ها و بانک های بزرگ اروپایی با احتیاط به پایداری و ثبات توافق هسته ای، پذیرفتن الزامات برای فعالیت در ایران در میانه تحریم های آمریکا و محیط تجاری چالش برانگیز در ایران نگاه کرده و تحرکات را رصد می کردند. فعالیتهای منطقه ای ایران به سان مشکلات ساختاری خود در حوزه اقتصاد موجب شد تا این گروه از شرکت ها و صاحبان صنایع گامهای محتاطانه تری بردارند. بانک های اروپایی بیش از همه این نگرانی ها را لحاظ می کردند.در این میان مقام های ایران کماکان آمریکا را متهم می کردند و می گفتند که این کشور تحریم ها را بر روی کاغذ برداشته است نه در عمل. ماه ها پس از اجرای این توافق (برجام) در سال ۲۰۱۶، رهبری ایران ارزیابی کرد که اصلا شاهد لغو تحریم ها نیستیم. رییس بانک مرکزی ایران هم افزود« اجازه دهید... تصویری از آنچه سه ماه پیش، تاریخ اجرای برجام رخ داده است را به شما ارائه کنم، تقریبا هیچ ».این تجربه به درخواست های اخیر تهران برای راستی آزمایی در حوزه تحریم ها دامن زده است.یعنی تعریف جدول زمانی برای اطمینان از این که فعالیت های اقتصادی پیش از آن که ایران اهرم های هسته ای خود را کنار بگذارد، در این کشور (ایران) افزایش یافته است. همانگونه که اجرای برجام در سال ۲۰۱ به شکلی آشفته بود؛ امروز نیز اجرای توافق جدید می تواند چالش برانگیز تر شود.
هسته اصلی مشکل، منطق اساسی حاکم بر رفع تحریمها است. ایالات متحده و دولتهای اروپایی میتوانند تعامل تجاری با ایران را تشویق کنند، اما این توان و قدرت را ندارند و نمیتوانند تضمین کنند که پس از برداشته شدن محدودیتها، منافع اقتصادی محقق خواهد شد یا نه. هزاران بانک و شرکت و بنگاه حقیقی و مستقل میتوانند در باب خطرها و مزایای فعالیت در ایران تصمیم بگیرند با این همه محدودیت هایی وجود دارد مبنی بر این که چگونه دولت ها قادرند نگرانی های سرمایه گذاران، سهامداران و مدیران مضطرب را کاهش دهند.
خروج شرکتهای بزرگ از روسیه پس از حمله این کشور به اوکراین؛ شرکتهایی که مستقیما تحت تاثیر تحریمهای اعمالی آمریکا یا اروپا قرار نگرفتند به روشنی نشان می دهد که بازیگران فعال در بخش خصوصی فراتر از ملاحظات قانونی تصمیم های خود را میگیرند.آینده حیات میان مدت و حتی کوتاه مدت توافق هستهای نیز بسیار نامشخص تر از سال ۲۰۱۵ است. خروج ایالات متحده از این توافق در آن بازه زمانی نیز قابل تصور بود؛ با این حال، تعداد اندکی از ناظران وقوع چنین رخدادی را محتمل یا قریب الوقوع می دانستند. اکنون، خروج بدون تشریفات دونالد ترامپ از برجام در سال ۲۰۱۸ بیش از هر زمان دیگر و به شکلی برجسته به چشم می آید.جمهوری خواهان ارشد حتی وعده دادند در صورت بازپس گیری قدرت و ورود به کاخ سفید، احتمالا در سال ۲۰۲۵، از تداوم اجرای این توافق صرف نظر خواهند کرد. با این همه سه سال زمان زیادی برای ایران است تا تجهیزات جنگی ساخته و شرایط را در داخل کشور تثبیت کند، اما سه سال زمان اندکی است برای هر تجارتی که تعامل پایدار با کشوری را ارزیابی می کند.خطرها ممکن است پیش تر از سال ۲۰۲۵ افزایش یابند؛ اگر جمهوری خواهان ماه نوامبر کنترل دو مجلس نمایندگان و سنا را به دست آورند، رخدادی که به نظر می رسد وقوعش محتمل است، طبیعتا در چنین شرایطی آنها احتملا قصد دارند تا حد امکان سنگ لای چرخ و دنده های توافق بیندازند.
از جمله اقدامات آنها می تواند عبارت باشد از وضع قوانین جدید با هدف اعمال دوباره تحریم های تروریستی و حقوق بشری که براساس توافق جدید لغو می شوند.فعالیت های منطقه ای ایران که ایالات متحده و متحدانش آنها را تهدیدی علیه خود می دانند-نقاطی مشترک برای گفتگوی جمهوری خواهان و گروهی از دموکرات ها تعریف می کند آن هم در شرایطی که توانایی احتمالی تهران برای صرف میلیاردها دلار بیشتر برای فعالیت های نظامی پس از اجرایی شدن لغو تحریم افزایش خواهد یافت.جو بایدن، رییس جمهوری آمریکا هنوز از حق وتو برخوردار است اما کوس طبل فشارهای کنگره ماهیت متزلزل تعهد واشنگتن را یادآور می شود.فشارهای کنگره هر اندازه به سمت پاییز ۲۰۲۳ پیش می رویم، تشدید خواهد شد؛ آن هم در برهه ای از زمان که توافق، ایالات متحده را ملزم به لغو قوانین مرتبط با تحریم های اعمالی علیه ایران می کند.در مقابل تهران باید رژیم بازرسی پروتکل الحاقی را که اختیارهای آژانس بین المللی انرژی اتمی برای نظارت بر برنامه هستهای ایران را گسترش میدهد، تصویب کند. حتی اگر دموکرات ها کنترل یکی از دو مجلس نمایندگان یا سنا را در انتخابات میان دوره ای حفظ کنند، کنگره احتمالا به طور قطع این بند (لغو قوانین مرتبط با تحریمها) را اجرا نخواهد کرد. محدودیتهای اعمالی شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه توسعه فن آوری موشک های بالستیک ایران نیز به طور همزمان منقضی خواهد شد.اگرچه این موارد ممکن است به شکلی خودکار معامله (توافق) را به خطر نیاندازد، اما قادرند حداقل سایه تاریکی بر آینده آن بیاندازد.
مقاومت رییسی
تغییرات در صحنه سیاسی ایران در شش سال گذشته نیز اجرای توافق را دشوارتر خواهد کرد. در سال ۲۰۱۶، حسن روحانی، رییس جمهوری ایران از این توافق به عنوان لحظه ای تحول آفرین در روابط ایران با جهان به خصوص با ایالات متحده و متحدانش دفاع کرد. تنها چند هفته پس از اجرای این توافق، روحانی برای امضای قراردادهای تجاری به ارزش میلیاردها دلار به اروپا سفر کرد. اما سیاست خارجی رییسی بر بهبود روابط با همسایگان ایران، و همچنین روسیه و چین متمرکز شده نه ایالات متحده و اروپا. مذاکره برای احیای این معامله( توافق) چالش برانگیز بود اما حفظ این توافق دشوارتر خواهد بود.
رییسی احتمالا برای تحقق اقتصاد مقاومتی ،فعالیت هایش را دو چندان خواهد کرد- منابع به دست آمده به واسطه کاهش تحریم ها را نه برای ایجاد یکپارچگی با اقتصاد جهانی بلکه برای تقویت ظرفیت ایران جهت مقاومت در برابر شوک های حاصل از تحریم های آینده اختصاص خواهد داد. سال گذشته برخی از ناظران انتخاب رییسی را لحظه رفتن نیکسون به چین توصیف کردند.با این حال، با آشکارتر شدن آسیب پذیری توافق، رییسی ممکن است از این توافق برای برافروختن آتش نارضایتی علیه واشنگتن بهره برداری کند.
مسیری متلاطم
شرکت های اروپایی و برخی از بنگاه ها و شرکت های آسیایی نسبت به بادهای مخالف اقتصادی و سیاسی حساسیت بیشتری دارند. ایران ممکن است در یک شرط بندی مدعی شود که شرکت های و بانک های چین و روسیه به عنوان شرکای بهتری عمل خواهند کرد هرچند مشخص نیست که آیا این کشورها اقتصاد ایران را تقویت خواهند کرد یا خیر. حمله مسکو به اوکراین، اقتصاد روسیه را درگیر رکود شدید کرده است و دلایل اندکی وجود دارد که بر مبنای آنها باور کنیم شرکتهای روس پول نقد برای سرمایه گذاری در ایران صرف می کنند. شرکت های چینی نیز به نوبه خود ممکن است در باب بازگشت به ایران گام های محتاطانه تری بردارند، توافق ۲۵ ساله ای که میان پکن و تهران در سال ۲۰۲۱ منعقد شد، می تواند نقشه راهی برای تعامل بیشتر باشد، حتی اگر رسانه های آمریکایی به طور معمول در باب اهمیت و بهای آن اغراق کنند.با این حال، شرکت های چینی از مشکلات ساختار اقتصاد ایران یا خطرهای ناشی از تحریم های آمریکا مصون نیستند؛ حتی اگر پکن بیشتر از سایر دولت ها از تحقق این توافق حمایت کند.
اگرچه دولت بایدن در ابتدا قصد داشت از احیای توافق به عنوان بستری برای مذاکرات آتی با ایرن استفاده کند، اما این چشم انداز مبهم به نظر می رسد، به خصوص اگر توافق نتواند منافعی را که ممکن است بسیاری از ایرانی ها انتظارش را دارند به همراه داشته باشد.مقام های آمریکایی و اروپایی احتمالا استدلال خواهند کرد که اگر ایران خواهان توافق پایدارتر است، می بایست برای دستیابی بدان مذاکره کند. اما تهران احتمالا نتیجه معکوس را ترسیم خواهد کرد. اگر ایالات متحده و متحدانش نتوانند در شرایط فعلی زمینه را برای گره گشایی هموار کنند، بعید است در آینده قادر به انجام چنین کاری باشند. رایزنی و مذاکره برای احیای این توافق چالش برانگیز بود اما حفظ این توافق به احتمال زیاد دشوارتر است.