انزوای پوتین در جهان
رأی گیری هفته گذشته مجمع عمومی درباره قطعنامه ای که تهاجم روسیه به اوکراین را محکوم می کرد، دولت ها را وادار کرد تا به این موضوع رسیدگی و احساسات خود را که معمولاً مبهم است، آشکار کنند.
به گزارش میدل ایست آی، تنها سه کشور به جز روسیه و بلاروس با تجاوزات ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه متحد شدند که شامل اریتره، کره شمالی و سوریه بودند. به این ترتیب، انزوای روسیه چشمگیر بود. نشان داد که سالها سرمایهگذاری این کشور در دوران پوتین برای برقراری روابط نزدیک دیپلماتیک و اقتصادی با خاورمیانه در دوران چندقطبی شدن پس از جنگ سرد، سود کمی به همراه داشت.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از انتخاب، در اینجا چیزی شبیه به رای سازمان ملل متحد برای الزام دولتها به اینکه احساسات خود را صادقانه نشان دهند، وجود دارد. رأی گیری هفته گذشته مجمع عمومی درباره قطعنامهای که تهاجم روسیه به اوکراین را محکوم میکرد، دولتها را وادار کرد تا به این موضوع رسیدگی و احساسات خود را که معمولاً مبهم است، آشکار کنند.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: این اولین رأی گیری اضطراری بود که مجمع طی 25 سال برگزار کرد و نتیجه اصلی این بود که 141 دولت از این طرح حمایت کردند و تنها سه کشور به جز روسیه و بلاروس با تجاوزات ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه متحد شدند که شامل اریتره، کره شمالی و سوریه بودند.
حفاظت از اصول حاکمیت و تمامیت ارضی مهمترین موضوعات مورد بحث در ارتباط با موضوع بحران اوکراین بود. اما از آنجایی که ایالات متحده خود را به عنوان پرشورترین حامی بینالمللی اوکراین معرفی کرده است، این رای همچنین هر کشوری را ملزم میکرد تا محاسبه پیچیدهای از منافع ملی خود انجام دهد که در دوراهی حمایت از واشنگتن یا مسکو خلاصه میشد.
به این ترتیب، انزوای روسیه چشمگیر بود. نشان داد که سالها سرمایهگذاری این کشور در دوران پوتین برای برقراری روابط نزدیک دیپلماتیک و اقتصادی با خاورمیانه در دوران چندقطبی شدن پس از جنگ سرد، سود کمی به همراه داشت. تقریباً همه کشورهای خاورمیانه از محکومیت روسیه توسط سازمان ملل متحد حمایت کردند، از جمله اردن، کویت، لبنان، عمان، قطر و عربستان سعودی.
مصر تحت اداره ی عبدالفتاح السیسی نیز که مسکو با انرژی از آن حمایت میکند، رویکرد مشابهی داشت. رجب طیب اردوغان از ترکیه نیز همین طور رفتار کرد. حتی امارات که تلاش کرد با دادن رأی ممتنع در رای گیری شورای امنیت درباره روسیه چند روز قبل، شور و هیجانی جزئی ایجاد کند، همان رویکرد ضدروسی را در نهایت در پیش گرفت. بار دیگر، مانند زمان های قدیم، ایالات متحده توانست مشتریان خود را برای نمایش عمومی از وفاداری به خود تحت فشار قرار دهد. روسیه به عنوان خواستگار مشتاق، به طرز وحشیانه ای رد شد.
تنها دلخوشی کرملین این بود که الجزایر، سودان، عراق و ایران از دادن رای خودداری کردند. مراکش با پرهیز از رای دادن، راه بزدلانه ای را در پیش گرفت. این کشور به فهرست کوتاه کشورهایی پیوست که سفیرشان در زمان تصمیم گیری ناپدید شد تا رأی این کشور را ثبت نکند.
در میان رای دهندگان، یکی که مسکو را بیشتر خشنود می کرد، احتمالا عراق است. اما تصمیم این کشور مبنی بر عدم جانبداری بین روسیه و ایالات متحده به دلیل احترام به مسکو نبود. این منعکس کننده مبارزه برای تسلط بین رهبران جناح های طرفدار ایران و آمریکا در مجلس و دولت بغداد بود. نگرش به تهاجم روسیه به اوکراین نقش حداقلی در اینجا ایفا کرد.
سه کشوری که مسکو آنها را مهمترین همکار خود در خاورمیانه میداند، ترکیه، اسرائیل و ایران هستند. برای پوتین باید تحقیرکننده باشد که رهبران دو کشور ترکیه و اسرائیل پیشنهاد میانجیگری در بحران اوکراین را دادند.
روسیه به جای اینکه بازیگر و میانجی غالب باشد، همانطور که در مناقشه 2020 بین ارمنستان و آذربایجان بر سر قره باغ کوهستانی بود، اکنون تبدیل به یک جنگ طلب تحت فشار بین المللی شده است که دیگران تلاش دارند او را به تغییر سیاست و عقب نشینی وادار کنند. این یک کاهش چشمگیر و فروتنانه موقعیت برای مسکو است.
پوتین در سالهای اخیر سرمایهگذاری زیادی برای جلب نظر اردوغان برای سست کردن روابطش با ناتو و واشنگتن انجام داده بود. او سامانه موشکی پیشرفته زمین به هوای اس 400 را به ترکیه فروخت. با وجود ناراحتی بشار اسد، متحد مسکو، پوتین به اردوغان چراغ سبز نشان داد تا به شمال سوریه علیه کردها حمله کند و از مدافعان اسلامگرای استان ادلب در شمال غربی حمایت به عمل آورد.
در مقابل، چیزی که پوتین به دست آورد، کم است. ترکیه تهاجم روسیه به اوکراین را محکوم کرد و آن را نقض قوانین بین المللی خواند. آنکارا همچنین بسفر را به روی چهار کشتی جنگی روسیه که می خواستند وارد دریای سیاه شوند، بست. ترکیه هواپیماهای بدون سرنشین را به اوکراین فروخت که علیه نیروهای روسیه استفاده شد. تنها فایده ای که ترکیه به مسکو داده این است که به کمپین تحریم های اقتصادی تحت رهبری آمریکا علیه روسیه نپیوست.
از قضا، جدای از سوریه، کشور خاورمیانه ای که پوتین پس از تهاجم غیرقانونی خود به اوکراین بهترین روابط را با آن دارد، اسرائیل است. واکنش اولیه وزارت خارجه اسرائیل به حمله روسیه به اوکراین بسیار ملایم بود. در آن واکنش به روسیه اشاره ای نشد، بلکه صرفاً از «گام های برداشته شده در شرق اوکراین» ابراز نگرانی شد.
نخست وزیر نفتالی بنت این تهاجم را محکوم نکرده است. این پاداش روسیه برای سیاست نادیده گرفتن مداوم تهاجمات مکرر اسرائیل به حریم هوایی سوریه و بمباران اهداف ایران و حزب الله بود.
سوریه به پل زمینی برای تدارکات نظامی ایران به حزب الله لبنان تبدیل شده است، اما روسیه به اسرائیل اجازه می دهد بدون مجازات به آنها حمله کند. روسیه همچنین ارتش سوریه را از پرتاب موشک های زمین به هوای اس-300 علیه هواپیماهای اسرائیلی منع کرده است.
موضع اسرائیل
همانطور که روی ایساکوویتز، روزنامه نگار اسرائیلی اشاره کرده است، استراتژیست های اسرائیلی خط مستقیمی بین از دست دادن کارت روسیه در سوریه و گسترش غیرقابل تصور نفوذ و قدرت ایران در سوریه و لبنان ترسیم می کنند. او می پرسد، آیا محکومیت نمادین روسیه واقعاً ارزش این قیمت را دارد؟
دلیل دوم برای سکوت اسرائیل، شباهتی است که بسیاری از ناظران بین بمباران وحشیانه روسیه در شهرهای اوکراین و بمباران اسرائیل در غزه ترسیم می کنند. همانطور که ایساکوویتز میگوید، شباهتی نیز میان تلاش روسیه برای تحمیل ناسیونالیسم قومی خود به همسایگانش و سیاست 50 ساله اسرائیل برای انجام همین کار وجود دارد.
برای رضایت پوتین، اسرائیل در برابر فشار ایالات متحده برای حمایت از قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در محکومیت روسیه مقاومت کرد. اگرچه اسرائیل رای واقعی خود را علیه روسیه به صندوق انداخت، اما بنت به سرعت به مسکو رفت تا موضع اسرائیل را توضیح دهد و به جهان نشان دهد که پوتین منزوی نیست. اما همانطور که در بالا بحث کردم، پیشنهاد نخست وزیر اسرائیل برای میانجیگری نمی تواند دیکتاتور کرملین را خوشحال کند.
در مجموع، تهاجم غیرقانونی پوتین به اوکراین او را تنها با یک دوست در خاورمیانه باقی گذاشته است. اسد، رئیس جمهور سوریه به دلایل واضح نمی تواند دست روسیه را که به او غذا می دهد، گاز بگیرد. اما در جاهای دیگر، جنگی که پوتین به راه انداخت، فاجعهای برای استراتژی روسیه به شمار می رود. استراتژی ای که با دقت ساخته شده است تا وجهه و نفوذ خود را تقویت کند.
اغراق نیست اگر بگوییم روسیه بر اثر حمله به اوکراین، بزرگترین ضربه منطقه ای را به منافع خود از زمانی که انور سادات دقیقاً نیم قرن پیش مستشاران شوروی را از مصر اخراج کرد، متحمل شده است.