وتوصا نمونه موفق خصوصی سازی واقعی در کشور
وتوصا (گروه سرمایهگذاری توسعه صنعتی ایران) ۱۰ سال قبل توسط گروه مالی فیروزه خریداری و خصوصیسازی شد و هماکنون یکی از شرکتهای موفق کشور به شمار میرود که در این مدت دستاوردهای قابل توجهی را کسب کرده است.
به گزارش اقتصاد آنلاین، به مناسبت دهمین سالگرد خصوصیسازی گروه سرمایهگذاری توسعه صنعتی ایران ، مصاحبهای با رامین ربیعی، مدیرعامل گروه مالی فیروزه انجام داده که در ادامه میخوانید؛
رامین ربیعی در مورد فعالیت گروه مالی فیروزه و هدف از تاسیس چنین شرکتی اظهار کرد: گروه مالی فیروزه 16 سال پیش با هدف جذب سرمایهگذاران خارجی به بازار سرمایه کشور تاسیس شد. هدف این بود که صندوقی در اروپا تاسیس شود و با کمک بازاریابی از طریق بانکهای بینالمللی که در آن زمان در ایران حضور داشتند، بتوان تجمیع منابع انجام داد و این منابع را در بورس ایران سرمایهگذاری کرد. جالب است بدانید با وجود اینکه در آن سالها تحریمها علیه ایران شکل گرفته بود و بسیاری از این بانکها از کشور رفتند، ما موفق به تاسیس این شرکت شدیم و منابع خارجی را جذب کردیم.
وی افزود: این اتفاق در سال 84 و قبل از سال 90، پیش از تحریمهای شدید بود و هنوز شبکههای بانکی کار میکرد و به راحتی میتوانستیم پول جابجا کنیم و این منابع را در بورس ایران سرمایهگذاری کنیم. اما با وجود شدت گرفتن تحریمها بعد از سال 90، گروه مالی فیروزه تصمیم گرفت فعالیتهای خود را عملاً در بازار داخل هم توسعه دهد؛ از این رو فیروزه وارد صنعت کارگزاری داخلی و صنعت سبدگردانی در کشور شد. چندین بلوک مدیریتی شرکتهای سرمایهگذاری بورسی را خریداری کرد و امروزه شرکت ما یک هلدینگ مالی است که بخشی از آن خدمات مالی در داخل کشور همچون سبدگردانی، کارگزاری، صندوقهای سهامی، صندوقهای درآمد ثابت، صندوق جسورانه، صندوق خصوصی بوده و در بخشی دیگر، شرکتهای سرمایهگذاری وجود دارد که هم در داخل بازار سرمایه و در خارج از بازار سرمایه فعالیت میکند.
مدیرعامل گروه مالی فیروزه در خصوص سرمایهگذاری این شرکت در خارج از کشور اذعان داشت: در مجموع، هلدینگ ما، فعالیتهای مالی و سرمایهگذاری انجام میدهد، اما با این حال بزرگترین سرمایهگذار خارجی بورس کشور هستیم. صندوقهای خارجی ما همچنان فعال است؛ هرچند به علت تحریمها و سایر مشکلات اندازه آنها کوچک شده، اما همچنان صندوق مجوزدار، قانونی و ثبت شده در اروپا داریم که از طریق آن بیش از 100 سرمایهگذار خارجی در بازار سرمایه کشور سرمایهگذاری کردهاند.
ربیعی در تشریح موانع سرمایهگذاری در ایران که پیش روی این شرکت بوده است، گفت: طی این سالها، چالشهای فراوانی را پشت سر گذاشتهایم. هیچ گروهی در ایران به اندازه گروه ما تلاش نکرده که سرمایهگذاریهای خارجی را جذب کند. اما اگر بخواهیم مشکلات را به چهار بخش تقسیم کنیم، یکی از آنها بحث تحریمها است. امروزه از آنجا که شبکههای بانکی ایرانی و اروپایی با هم ارتباط ندارند، بسیاری از سرمایهگذاران حقوقی و نهادی بینالمللی حتی اگر بخواهند هم نمیتوانند در ایران سرمایهگذاری کنند. مقررات آنها به گونهای است که فقط از طریق شبکههای بانکی میتوانند پول جابجا کنند و به دلیل تحریمها این کار غیرممکن است. از این رو تحریم یکی از مشخصههای اصلی است که امکان جذب سرمایههای کلان را از بین میبرد. شاید امکان سرمایهگذاریهای کوچکتر شخصی یا روابط دولت با دولت وجود داشتهباشد، اما صندوقهای سرمایهگذاری، شرکتهای مالی و بانکها در شرایط فعلی به این دلیل که شبکههای بانکی فعال نیست، مشکل سرمایهگذاری در داخل کشور دارند.
وی خاطرنشان کرد که مشکل بعدی نیز تابعی از تحریمهاست و آن عدم تطابق استانداردهای داخل و خارج کشور است. صنعت مالی در دنیا بعد از اتفاقاتی که در بازارهای مالی در سال 2008 افتاد به شدت تغییر پیدا کرد. سیستم ما در حال حاضر به طور کامل با آنها تطبیق ندارد و همین باعث میشود که جذب سرمایه سخت شود. به عنوان مثال، در حال حاضر نهادهای بزرگ مثل صندوقهای سرمایهگذاری و صندوقهای بازنشستگی (محلهایی که سرمایههای قابل توجهی در آنها تجمیع شده)، برای اینکه بخواهند در صنعتی یا کشوری سرمایهگذاری کنند، پروسههای مالی مشخصی دارند.
ربیعی به عنوان مثال در این خصوص اظهار داشت: باید یک بانک امین وجود داشته باشد. بانکهای امین در دنیا تعداد محدودی هستند (حدود 10-12 مورد) و اکثر آنها آمریکایی است. عملاً کلیه مراحل تراکنش از طریق بانکهای امین انجام میشود چراکه با همه کارگزاریها در سطح جهان ارتباط مطلوبی دارند و اگر قرار باشد برای خرید و فروش سهام، خط اعتباری جابجا شود، خود این بانکها دخیل میشوند و آن را در اختیار میگیرند. این بانکها در دنیا با انواع بورسهای بزرگ در ارتباط بوده و این شرکتها میبایست از طریق بانک امین که با آنها کار میکند، در دنیا سرمایهگذاری انجام دهند. از آنجا که این بانکهای امین در ایران حضور ندارند، این نقیصه در کشور ما وجود دارد. شاید در دوران پساتحریم مشکلات تحریمی رفع شود، اما مساله روابط بانکی و سپردهگذاری با بانکهای امین مذکور از معضلاتی است که باید به صورت ریشهای حل شود تا بتوان سرمایههای قابل توجهی را به بازار کشور جذب کرد.
مدیرعامل گروه مالی فیروزه، مساله دیگر را مربوط به مقررات و قوانین داخل کشور دانست و خاطرنشان کرد: من فکر میکنم روی مقررات و قوانین ما به صورت عملیاتی فکر نشده است. به عنوان مثال فرض کنید یک سرمایهگذار خارجی قصد ورود به بازار سرمایه ما را داشته باشد، برای فرستادن پول به ایران و سرمایهگذاری در بازار سرمایه دردسر زیادی خواهد داشت. برای این کار باید از طریق شبکه صرافی این پول را ارسال کند. اما در ایران حساب بانکی هم ندارد و نمیتواند این کار را انجام دهد. اگر به ایران بیاید و قصد افتتاح حساب داشتهباشد، ممکن است اکثر بانکها این کار را انجام ندهند. همچنین اگر بخواهد از طریق صرافی پول خود را به حساب کارگزاری واریز کند، اداره مالیات در ایران از کارگزاری مالیات میگیرد. از این رو مسایل سرمایهگذاری در ایران به صورت عملیاتی حل نشده است. حتی اگر سرمایهگذار کدبورسی هم بگیرد، در زمان دریافت سود سهام، باز هم دچار مشکل خواهدشد.
ربیعی در رابطه با اینکه آیا ما سرمایهگذار خارجی میخواهیم یا خیر؟ اذعان داشت: من فکر میکنم سیاست جذب سرمایهگذار خارجی به صورت کامل شفاف نیست. هم در حوزه بازار سرمایه و هم در حوزه غیربورسی، باید نهادی مسئول تعریف شود. در دوران پس از برجام نیز ما سرمایهگذاران خارجی صنعتی زیادی داشتیم که قصد داشتند در ایران کارخانه بخرند، اما به دلیل مشکلات موجود قادر به انجام این کار نبودند. بنابراین باید نهادی وجود داشتهباشد که بتواند این مشکلات را حل کرده و موانع را از بین ببرد تا ما نیز بتوانیم جذب سرمایه انجام دهیم.
وی در این زمینه ترکیه را مثال زد و گفت: کشور همسایه ما ترکیه، به اندازه ما جمعیت دارد و فرهنگ آن مشابه ماست، اما میزان جذب سرمایه خارجی آنها با ایران قابل مقایسه نیست. در بورس ترکیه60 درصد از سهام در اختیار سرمایهگذاران خارجی است. اما این رقم در بورس ایران زیر نیم درصد است. ما باید این مساله را به صورت ریشهای در کشور حل کنیم و نهادی ایجاد شود که بتواند این مسیر را هموار کند.
مدیرعامل گروه مالی فیروزه در خصوص تاثیر انجام توافق در آینده متذکر شد: اگر تحریمها برداشته شود، تنها یک مشکل از مشکلات ذکر شده برطرف خواهد شد. بنابراین لازم است فعالانه کار کنیم تا بتوانیم مشکلات این حوزه را برطرف کنیم. از این رو، من انتظار ورود سرمایههای عظیم را ندارم. از نظر تاریخی، ما در 20 سال گذشته سالانه چند میلیارد دلار جذب سرمایه خارجی داشتیم، اما پتانسیل ایران به هیچ وجه این اندازه نیست. پتانسیل ایران جذب چند صد میلیارد دلار بوده و برای دستیابی به این اعداد باید مسایل مطروحه حل شود.
وی در رابطه با سیاستهای اصل 44 و نحوه خصوصیسازی در کشور اظهار کرد: زمانی که این سیاستها در سال 86 ابلاغ شد، امید غیرقابل توصیفی در فضای اقتصادی کشور به وجود آمد که ما برای نخستین بار پس از انقلاب، خصوصیسازیهای واقعی خواهیم داشت. حال با گذشت 14-15 سال از این موضوع، اگر بخواهیم کاملا بیطرفانه نظارت کنیم، من فکر میکنم نمره خصوصیسازی در کشور ما قابل قبول نبوده و در آن رد شدهایم. چرا که هدف از خصوصیسازی این بود که مدیریت بخش خصوصی بتواند کارآمدی و بهرهوری را بالا ببرد و به رشد اقتصاد کشور کمک کند که هیچ کدام از آنها اتفاق نیفتاده است. عملاً مالکیتها از دولت به شرکتهای شبه دولتی تغییر پیدا کرد اما ساختار مدیریتی تغییر نداشته است. با این حال، کاملاً هم شکست نخورد؛ زیرا شرکتهایی که هرگز صورتهای مالی آنها عمومی نشده بود، موظف به جوابدهی شدهاند، قدم مثبتی رو به جلو بوده و شفافیت و پاسخگویی را بالا برده است. اما به هیچ وجه نتوانسته به اهداف عمده اصل 44 که عملاً مدیریت بخش خصوصی و بالا بردن بهرهوری و رشد اقتصادی بوده، دست یابد.
ربیعی در مورد خصوصیسازی شرکت وتوصا گفت: با تمام این تفاسیر، وتوصا جزو استثناهای موفق این حوزه بود (هرچند وتوصا یک خصوصیسازی دولتی به خصوصی نبود، چرا که ما سهام کنترلی وتوصا را از یکی از شبه دولتیهایی که وارد شده بود، خریدیم و شرکت خصوصی شد. اما سهام دولت در وتوصا به سهام عدالت واگذار شده بود و این خصوصیسازی به طور واقعی در وتوصا اتفاق افتاد.) یک بخش خصوصی واقعی، کنترل و مدیریت وتوصا را در اختیار گرفت و توانست شفافیت را بالا ببرد و پورتفوی و تیم مدیریت را بهبود بخشیده و باعث بالا رفتن سودآوری شرکت شود.
منفعت این خصوصیسازی نه تنها به بخش خصوصی و 250 هزار سهامدار وتوصا رسید، بلکه 40 میلیون سرمایهدار سهام عدالت نیز از آن سود بردند. وتوصا یکی از نمونههای موفق خصوصیسازی واقعی در کشور بود که یک بخش خصوصی سالم، بدون اینکه از رانت و وامهای نجومی استفاده کند و در پرداخت اقساط آن خللی وارد شود، یک شرکت شبه دولتی را خرید و باعث منتفع شدن بیش از 40 میلیون نفر شد. من فکر میکنم از این به بعد نباید در مورد مالکیت بحث کنیم، بلکه باید در مورد مدیریت بخش خصوصی صحبت کنیم. بخش خصوصی باید مدیریت و کنترل شرکتها را در دست بگیرد.
مدیرعامل گروه مالی فیروزه در مورد موفقیتهای شرکت وتوصا تشریح کرد: امسال 10 سالگی ورود بخش خصوصی به گروه سرمایهگذاری توسعه صنعتی ایران (وتوصا) است. اگر صورتهای مالی 10 سال گذشته را با اکنون مقایسه کنیم، تحول عظیم شرکت قابل مشاهده است. شرکتی که گروه فیروزه زمانی آن را خرید، شرکتی فرسوده با 47 موردِ حقوقی و توقیفِ60 درصد داراییها بود که پس از ورود به بخش بورسی کاملاً متحول شد و بالاترین سودآوریهای تاریخ را در طول این 10 سال تقسیم کرده است.
وی افزود: شرکت افزایش سرمایه بیش از چهار برابری داشته و برای سهامداران نیز در مجموع بیش از 50 برابر بازدهی داشته است که همه این موارد نتیجه یک خصوصیسازی موفق بوده است. ما علاقهمند به فعالیت بیشتر در این حوزه هستیم. از آنجا که وتوصا نمونه یک خصوصیسازی موفق بود، سهام شرکتهای دیگری را نیز خریداری کردیم و قصد تکرار تجربههای مشابه موفق را داشتیم..در تمام این مراحل که کاملاً شفاف بوده و از طریق مزایده عمومی انجام شده، حتی به اندازه یک ریال در یک روز هم دیرکرد نداشتیم. معمولا پرداخت، از مشکلات اصلی خصوصیسازی به شمار میرود اما وتوصا در این زمینه همیشه موفق بوده است.
ربیعی در رابطه با برنامههای گروه مالی فیروزه در سال آینده اذعان داشت: یکی از برنامههای هیجانانگیز این است که تمام داراییهای گروه که سهامداران مختلفی آن را در اختیار دارند، در یک هلدینگ تجمیع کنیم و طی مراحل پذیرش گروه مالی فیروزه را وارد بورس یا فرابورس نماییم که این یک پروژه میانمدت است و یک سال تا یک و نیم سال زمان میبرد که از نظر حقوقی و ساختاری این شرکتها را تجمیع کنیم. بحث دیگر، استفاده از تکنولوژی است. گروه در حوزه سرمایهگذاری در شرکتهای فناور محور و اقتصاد دیجیتال در کشور پیشرو بوده، اما این شرکتها لزوماً در حوزه مالی نبودهاند. در حوزههای مختلف، ما سهامدار بسیاری از استارتاپهای بزرگ کشور هستیم. اما اکنون، در حال تمرکز بر حوزه مالی نیز هستیم و دپارتمانی را برای هم نوآوری در حوزه مالی، فناوری و هم استفاده از فناوری جهت بهبود فرآیندهای داخلی خودمان و ارائه خدمات بهتر به مشتریان گروه مالی فیروزه هستیم. ابزارهای نوینی طراحی خواهد شد و وارد بازار ایران میشود تا به سرمایهگذاران کمک کند سرمایهگذاری بهتری انجام دهند.
مدیرعامل گروه مالی فیروزه در مورد سرمایهگذاریهایی که وتوصا انجام داده، گفت: گروه ما در شرکتهای مختلفی سرمایهگذاری کرده و مراحل این استارتاپها با هم متفاوت است. به عنوان مثال، شرکت وتوصا مالک 12.5 درصد از شرکت سرآوا است. سرآوا هلدینگی است که در دیگر شرکتهای استارتاپی مانند دیجی کالا، کافه بازار، علی بابا و غیره سرمایهگذاری کرده است. همچنین از طریق شرکتهای زیرمجموعه گروه نیز سهامدار شیپور هستیم. خالی از لطف نیست اشاره کنم که در گروه توسعه صنعتی ایران پس از اینکه شرکت توسعه صنعت و تجارت (وصنعت) را خریداری کردیم، یکی از شرکتهای زیر مجموعه وصنعت به نام شرکت سرمایهگذاری ایران فرانسه (شرکت سرمایهگذاری تحت نظارت سازمان بورس) را به صورت تخصصی جهت فعالیت در حوزه دیجیتال تعیین کردیم. یعنی یکی از شرکتهای گروه به صورت تخصصی در این حوزه سرمایهگذاری میکند که در پورتفوی آن شرکت الوپیک، تازه بار (فعال در حوزه توزیع میوه و سیفیجات)، داستان من (فعال در حوزه شخصیسازی کتاب کودک) و غیره قرار دارد.
وی در مورد فعالیت این گروه در حوزه ارز دیجیتال گفت: در حقیقت ما دوره کوتاهی، یک فارم بیتکوین مجوزدار اجاره کردیم و به صورت قانونی ماینینگ انجام میدادیم که بعد از مسائلی که در خصوص برق به وجود آمد و به این نتیجه رسیدیم که در بلندمدت توجیه اقتصادی ندارد، ماینرها را فروختیم و از این صنعت خارج شدیم. از این رو شرکتهای گروه به صورت فعالانه در حوزه ارز دیجیتال فعال نیستند اما شرکتی که مالک فارم بود، مقداری بیتکوین از آن زمان جمع کرد و اکنون در صورتهای مالی آن نیز وجود دارد. موضوع رمزارز هنوز در کشور شفاف نیست و قانونی برای آن وجود ندارد. به همین دلیل در آن زمان فعالیتی که 100درصد قانونی بود، فارمهای مجوزدار بود که آن را انجام دادیم، اما خرید و فروش رمزارز هنوز خط مشی و قانون شفاف ندارد. به همین دلیل ما از کاری که هنوز در آن شک وجود دارد برحذر هستیم.
ربیعی در پاسخ به این سوال که آینده بازار را چگونه ارزیابی میکنید؟ گفت: اگر امکان پیشبینی بورس وجود داشت، اکنون شرایط همه بسیار بهتر از این بود، اما من فکر میکنم که در بلندمدت، بهترین طبقه دارایی در ایران بورس خواهد بود. اگر بازه 10 ساله را در نظر بگیریم، بازدهی بورس از سایر بازارها بسیار بهتر بوده است، اما نیاز به صبر و حوصله دارد. فعالان بازار اگر زمان رصد کردن روزانه داراییهای خود را ندارند، بهتر است که این کار را انجام ندهند و یا آن را به یک شرکت سبدگردان بسپارند یا از طریق صندوقها وارد بازار شوند. من در بلندمدت نگاه مثبتی دارم، اما در کوتاه مدت از آنجا که تعداد متغیرها بسیار بالا بوده؛ یعنی بحث بودجه، مذاکرات، نرخ ارز و غیره میتواند بر بازار بورس تاثیر گذارد توصیه ورود آگاهانه دارم.
وی در بخش پایانی سخنان خود خاطر نشان کرد: اگر فردی قصد سرمایهگذاری 10 ساله داشته باشد، بازار سرمایه بهترین بستر برای کسب سود نسبت به سایر بازارهای مالی است. اما در بحث 6 ماهه و یک ساله باید معجزهای رخ دهد تا شاهد سودهای چشمگیر باشیم. شرکتهای دولتی نیز در حال حاضر به شکل قابل توجهی کنترل میشوند که این موضوع یک مورد جدی است. من اکنون کاری به صحیح یا غلط بودن تصمیمات ندارم، اما تغییر تصمیمات بدتر از تصمیمات نادرست است. تغییر مداوم قواعد و قوانین، به دلیل عدم شفافیتی که به بازار تحمیل میکند، ضربه سنگینی را نیز برای آن به دنبال خواهد داشت. این تصمیمات فیالبداهه، در کوتاه مدت، ریسک بازار را بالا برده است. اگر ما به یک دوره ثبات بلندمدت در مقررات و قواعد برسیم، توافق انجام شود و ارز به ثبات برسد، در این صورت میتوان انتظار داشت که سرمایهگذاران مجددا اعتماد کنند و وارد بازار شوند.