تشریح مدیریت کرونا در کشور از ابتدا تا کنون
عضو کمیته علمی ستاد ملی مدیریت کرونا ضمن تشریح مدیریت کرونا در کشور از ابتدا تا کنون، سه راهبرد را از ارکان اصلی مدیریت بیماری می داند و می گوید: پیشنهادم این است که تا دیر نشده از تجربه کرونا استفاده کنند وبه واکسنسازها بگویند یکسال واکسن ذخیره کنند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایسنا؛ بخشهای مهم سخنان مصطفی قانعی ؛ کرونا مشخص کرد ما یک سری زیرساخت را نداریم؛ درحالی که کشورهایی که به آن اهمیت داده بودند خیلی نتیجه گرفتند. به عنوان مثال سنگاپور و کره جنوبی بعد از تجربه SARS زیرساخت الکترونیکی قوی ایجاد کردند که ردیابی میکردند و تست وسیع انجام میدادند که کشورشان را امن نگه دارند. ما همه این قابلیتها نظیر مهندسی آیتی، کیتساز، نیروی انتظامی و... داشتیم ولی این مدل را پیاده نکردیم، چون تمرین نکرده بودیم و بلد نبودیم که اگر ویروسی به کشور ما وارد شد و بخواهیم به مردم برسیم باید چه اقدامی انجام دهیم و این ضعف ما در کنار تمام تهدیداتی بود که در کنار ما وجود داشت.
-متاسفانه دولت هم چنین زیرساختی را مطالبه نکرد، شرکتهای دانشبنیان چنین سامانهای طراحی کردند و با اصرار به وزارت کشور بردند و معاون علمی با اصرار حمایت کرد تا زیرساختی به نام سامانه ایران من در کشور شکل گیرد. این موضوعات جای گله دارد که کاش یک رئیس دولتی بود که میگفت همین کاری که کره جنوبی کرده است را برای من هم انجام دهید و این را پیاده کنید اما اصلا مطالبهای شکل نگرفت. چین فقط قرنطینه نکرد بلکه مدیریت هوشمند شرایط را پس از تجربه SARS و MERS فراهم کرد. مگر میتوانست یک میلیارد نفر جمعیت را بستری کند؟ کشورهایی هم که این مدل را تقلید کردند موفق بودند و ما هم میتوانستیم زودتر این مدل را تقلید و پیاده کنیم.
-ما روزی که کرونا وارد کشور شد خطا کردیم که به مردم گفتیم به بیمارستان بیایند. اصلا در شرایط شیوع ویروس باید به همه گفت در خانه بمانند وگرنه بیماری را منتقل میکنند. بعدا یاد گرفتیم سامانه ۴۰۳۰ راه اندازی کنیم. اگر دستاورد کرونا یک چیز باشد این است که دولت بتواند اعلام کند اگر ویروس دیگری بیاید بلد است ظرف یک هفته کشور را ببندد و با اختیار خود باز کند. اگر به همین یک دستاورد برسیم، بُردهایم.
-برخی از آنهایی که در این رشته بودند گفتند کرونا همان ساخته دست بشر است که ما گفتیم. اما بعد از اینکه ویروس جهانگیر شد دیگر پاسخی نداشتند. در دنیا آنقدر قحطالرجال نیست که متوجه نشوند ویروسی دستساز است یا خیر؛ بخصوص کشورهایی که آسیبهای جدی دیده باشند موضوع را رها نخواهند کرد. اینکه کسی بگوید کووید۱۹ ویروسی دست ساز برای نابودی بشر بوده است نیاز به مدارک دارد.
-هر چندوقت یکبار از سویههای جدید کرونا صحبت میکنیم. خب چه کسی چک میکند؟ کشورهای دیگر مشخص میکنند و بعد تازه ما حواسمان را جمع میکنیم. کشوری مقتدر است که خودش تمام این سویهها را بررسی کند و این سیستم باید در ایران حتما در بخش خصوصی با حمایت دولتی راه اندازی شود. حتی برخی سویهها را آفریقا تشخیص داد چون برای موارد ایدز سیستم و ماشین مربوطه جهت شناسایی را آنجا برده بودند. شناسایی سویه جدید، ماشین و سیستم میخواهد، پزشکان نمیتوانند تشخیص دهند و باید به ابزار مجهز شویم. الان تشخیص مولکولی را بلدیم اما باید بلد باشیم تا سکانس ژنی ویروس پیش برویم.
-الان در نقطه مطلوبی هستیم و تنها به شواهد کافی نیاز داریم. رسانه و فشار آن نباید ستاد ملی کرونا را مدیریت کند. این که گروههای مختلف به ستاد ملی متصل شوند باید اولویت فعلی باشد. دیگر نمیتوان گفت مثلا مدرسه را ببندید، هر چند ماه تعطیلی مدارس در آینده خسارات زیادی به کشور تحمیل میکند.
-بروز پیک پنجم زمانی رخ داد که کشور واکسیناسیون کاملی نداشت و انتظار میرفت اگر جهشی وحشی مانند دلتا داشته باشیم، چنین بلایی سرمان بیاید؛ بنابراین آنچه که کشور را مصون کرد ابتلا به بیماری و واکسیناسیون بود که حدود دو ماهی کشور را آبی کرد. الان هم در سویه امیکرون خود ویروس است که سوش خطرناکی نیست و شرایط را سخت نکرده، اما سرایت بالایی دارد. اگر قرمز شدن شهرها منجر به مرگ نمیشود بر اساس ذات ویروس است. با امیکرون خیلی نمیتوان پیشگیری کرد و کادر درمان باید دو تا سه ماسک بزنند که شاید مبتلا نشوند. در مورد دلتا فردی که بیمار میشد را قرنطینه میکردیم که دیگران مبتلا نشوند اما در مورد امیکرون روزی که یک نفر مبتلا شود، سایرین هم بیمار شدهاند.
- ۵۰ درصد مبتلایان امیکرون فاقد علامت هستند و این فرد هر روز در جامعه است. ما چه کسی را میتوانیم تست کنیم؟ فردی که فاقد علامت است که تست نمیدهد. آمار بستری نشانهای از موارد سرپایی است. فعلا ویروس دارد برای ما تعیین تکلیف میکند و مدیریت ویروس در ایران دیگر شدنی نست.
-یک عده هم از دولت و هم از مردم دیگر به حرف ما گوش نمیدهند. باید اقتدار به خرج دهیم. الان در چین اگر یک نفر در یک محله مبتلا شود کل محله باید تست بدهند اما آیا چنین کاری در توان ما هست؟ پول داریم این تعداد تست انجام دهیم که در اختیار سامانه ایران من قرار دهیم که فلان جا بسته شود؟ مگر میتوانیم درِ خانه فرد مبتلا را جوش دهیم که از خانه خارج نشود؟ اقتدار و حمایت از افراد مهم است. شما نمیتوانید در معادله چند مجهولی بگویید جواب را به دست آوردم و سپس پاسخ قانع کننده نداشته باشید. وقتی میگویی جایی بسته شود از تو میپرسند خب بدهی بانکی را چه می کنی؟ اگر قوه قضائیه اقدام کرد چه کسی از فرد حمایت میکند؟ حاکمیت باید برای هر مشکلی پاسخ داشته باشد.
- پیشبینیهای ما هیچ وقت کاملا درست از آب درنیامد اما اگر اکنون بتوانیم پیشبینی کنیم که چند درصد مردم به امیکرون مبتلا شدند میتوانیم بگوییم به قله پیک رسیدیم یا خیر و بر این اساس میتوانیم بگوییم نوروزی آبی خواهیم داشت یا درگیری با بیماری ادامه دارد. اگر محاسبه خوبی داشته باشیم پاسخ به این سوال راحت است. اگر الان در قله یا نزدیک آن باشیم نوروز خوبی خواهیم داشت؛ زیرا یکماه هم زمان میبرد تا بیماری فروکش کند و عید هم مجددا همه جا آبی میشود. ما آدمهای محاسبهگر دقیقی نداریم و دلیل آن هم این است که انجام تستهای دقیقی نداریم، پاسخدهی درست، روزی است که وزارت بهداشت تیمهایی در شهرها برای بررسی این موضوع داشته باشد و سپس آمار را با شیوع مقایسه کند تا نتایج برایش مشخص شود. هیچ توصیهای برای عید ندارم، باید حرفی بزنیم که خریدار داشته باشد. باید مطابق با سطح فرمانبری اجتماعی و ابزارهای تحقق آن صحبت کرد.
-پیشنهاد من برای مدیریت بیماری این است که تا دیر نشده از تجربه کرونا استفاده کنند و یک بار اقتدار کشور را برای کنترل یک بیماری به شکل هوشمند مبتنی بر فناوری شکل دهند؛ چون امکانات این امر موجود است. در وهله دوم تا دیر نشده است به واکسنسازها بگویند یکسال واکسن ذخیره کنند و در وهله سوم بر گسترش واکسیناسیون با ابزار جریمه و... اصرار کنند؛ وگرنه سایر موارد جواب نمیدهد. اولین اولویت ما باید این باشد که مرگ ناشی از کرونا نداشته باشیم.