جنگ در اوکراین؛ آغاز جنگ سرد؟
فروپاشی شوروی برگ آخر جنگ سرد بود. جنگی که اگرچه هیچگاه درنگرفت، اما همواره همچون شمشیر داموکلس بالای سر جهان تاب میخورد و ۴۵ سال جهان را در برزخ جنگ نگه داشت. با پایان این جنگ، فرانسیس فوکویاما کتاب "پایان تاریخ و آخرین انسان" را بر مبنای تسلط نظم لیبرال دموکراسی نوشت. نظمی که همه کشورها و جوامع باید در برابر آن تسلیم شوند و نظام سیاسی بهتر و مناسبتری به عنوان بدیل جایگزین این نظام وجود ندارد. اما حالا سی سال پس از پایان شوروی، حالا جهان درگیر صف بندی جدیدی شده که چین و روسیه در یک سو و غرب به رهبری آمریکا در سوی دیگر قرار دارند. بهانه این بار اوکراین است.
اقتصادآنلاین – موسی حسنوند؛ به دنبال الحاق کریمه به روسیه، بحران داخلی اوکراین و اختلافات آن با مسکو به اوج رسید. گرایشهای جداییطلبانه در مناطق شرقی اوکراین مثل استانهای اودسا، لوگانسک، دونتسک و منطقه دونباس شدت یافت. کاخ سفید و نهادهای اروپایی و غربی تا به حال به جز تهدید روسیه و مقامات آن به اعمال تحریمهای جدید و سختتر، اقدام قابل ملاحظهای برای حل بحران صورت ندادهاند.
از یک طرف نگرانی کرملین در حال افزایش است، چرا که غرب با تحریک یکی از متحدین قبلی، عملا منافع و امنیت ملی روسیه را نادیده گرفته و وارد حوزه نفوذ (near abroad) این کشور شده است. کشورهای اروپای مرکزی (مولداوی، بلاروس و اوکراین) مهمترین سد دفاعی روسیه در برابر پیشروی ناتو محسوب میشود و روسیه به هیچ عنوان تغییرات غربی در این کشورها را برنمیتابد. خصوصا اوکراین که از دیرباز همپیمان روسیه بوده و در جنگ جهانی دوم هم به عنوان سنگر ابتدایی شوروی توسط آلمان نازی مورد حمله قرار گرفت.
از طرف دیگر، واشنگتن و متحدین غربی آن، نگران اقتدار مجدد روسیه تحت رهبری ولادیمیر پوتین، افزایش محبوبیت وی در داخل این کشور و تجدید روحیات ملیگرایانه در میان روسهای مناطق مختلف فدراسیون روسیه و روستبارهای ساکن جمهوریهای پیشین اتحاد شوروی سابق هستند. حالا پرسش اینجاست که آیا بحران اوکراین زمینه ساز جنگ سردی جدید خواهد شد؟
سوریه سنگر اول
پیش از این با تحولات جنگ داخلی در سوریه و حضور همه قدرت های منطقه ای و جهانی بسیاری معتقد بودند که سوریه به جبهه جدید جنگ سرد تبدیل خواهد شد، اما به دلیل وجود دشمنی مشترک به نام داعش، طرفین مجبور به نوعی همکاری علیه این دشمن مشترک در سوریه بودند. برای همین در نهایت با شکست داعش، بهانهای برای ادامه حضور در سوریه باقی نمیماند و صف بندی جدیدی بر پایه حضور در سوریه شکل نگرفت. اما وضعیت در اوکراین بسیار متفاوت است.
اروپا و بیم و امید انرژی
واقعیت اینجاست که اروپا هم تا امروز تمام قد پشت اوکراین نایستاده و به حمایت های لفظی بسنده کرده است. مهمترین دلیل آن شاید تامین ۴۰ درصد انرژی کل اروپا به وسیله روسیه باشد که باعث میشود اعضای اتحادیه تلاش کنند این منازعه را با مذاکره حل کنند.
روز گذشته صدراعظم آلمان به واشنگتن سفر کرد و همزمان رییس جمهور فرانسه میهمان ولادیمیر پوتین بود. شولتز پیش از سفر به آمریکا در گفتوگو با شبکه سراسری تلویزیون آلمان تاکید کرد در صورت اقدام تهاجمی روسیه، این کشور بهای سنگینی پرداخت خواهد کرد. صدراعظم آلمان پس از ورود به آمریکا هم در مصاحبه با واشنگتن پست تاکید کرد ایالات متحده یکی از مهمترین همپیمانان آلمان و اروپاست.
در هفتههای گذشته آلمان از ارسال سلاح به اوکراین خودداری کرده بود. برای همین بیشترین انتقادات از دولت آلمان حول این محور میگشت. اما شولتس بار دیگر ارسال سلاح به اوکراین از سوی آلمان را رد کرد و نشان داد علاقمند نیست بحران اوکراین را زیر سایه تهدید حل کند. هرچند که خط لوله "نورد استریم ۲" شاید در این تصمیم بی تاثیر نباشد.
هر چند آمریکا هم گوشه چشمی به این پروژه دارد. چنانکه رییس جمهور ایالات متحده که همواره مخالف این پروژه خط لوله انتقال گاز بوده روز دوشنبه در نشست خبری به همراه آقای شولتس در کاخ سفید گفت: «اگر روسیه حمله کند، یعنی تانکها و نیروهای آن بار دیگر از مرز اوکراین بگذرند... دیگر نورد استریم ۲ در کار نخواهد بود.» صحبتی که شاید چندان خوشایند طرف آلمانی هم نباشد و مشخص نیست که سیاست برلین هم درباره پروژه ۱۱ میلیارد دلاری نورد استریم ۲ همین باشد.
پرسشی که میتواند چالشی برای این دو دموکراسی بزرگ و رهبران ناتو در برابر روسیه باشد. اولاف شولتس در پاسخ به این پرسش که آیا در صورت حمله روسیه به اوکراین قرارداد خط لوله گازی نورداستریم ۲ متوقف میشود، گفته همه گزینهها روی میز است. او اما توضیح بیشتری نداده و بر "ابهام استراتژیک" تاکید کرده تا روسیه نتواند دقیق بداند در صورت حمله به اوکراین چه بهایی خواهد پرداخت. ابهامی که به نظر میرسد رهبران آلمان هم درگیر آن باشند.
همزمان امانویل مکرون به دیدار رییس جمهور روسیه رفته است. وی در آستانه سفر به روسیه در مصاحبهای گفت: «گفتوگوهای فشردهای با روسیه داریم و این سفر میتواند مانع از وقوع یک جنگ شود. باید واقعبین بود. با رویکردهای یکجانبهگرایانه به جایی نخواهیم رسید.
اما ممانعت از وخامت وضعیت کنونی، امری اجتنابناپذیر است.» رییس جمهور فرانسه پیش از آغاز گفتوگوهایش در مسکو با ولادیمیر پوتین، خواستار "توازنی تازه" برای دفاع از کشورهای اروپایی و رضایت اروپا شد. رییس جمهوری فرانسه گفت تمامیت ارضی اوکراین جای بحث ندارد و افزود هدف روسیه اوکراین نیست، بلکه روشن شدن مقررات پیرامون اتحادیه اروپا و ناتو است.
مکرون افزود که یکی دیگر از اهداف سفرش تلاش برای یافتن پاسخی برای وضعیت اضطراری است تا یک مسیر جدید نظم را پی بگیریم که اروپا به آن نیازمند است و بر اصول بنیادین برابری و حاکمیت مستقل کشورها بنا شده است.
صحبت های رهبران اروپا نشان می دهد که ظاهرا هر دو قدرت اروپایی بر عدم درگیری با روسیه تاکید دارند و آمریکا خیلی نمیتواند روی کمک طرف اروپایی حساب باز کند.
بازی مرموز چین
با بالا گرفتن تنش بر سر اوکراین، یک بازیگر دیگر هم وارد بازی شده است، چین. این کشور که در روزهای اخیر خواستار پایان ذهنیت جنگ سردی شده، به شکلی روشن از سیاستهای روسیه حمایت میکند. چند روز پیش وانگ یی، وزیر امور خارجه چین نگرانیهای امنیتی روسیه را مشروع خواند و گفت، این نگرانیها باید جدی گرفته شود. ژان جونگ، نماینده چین در سازمان ملل متحد هم گفته این کشور با ادعای آمریکا مبنی بر اینکه روسیه صلح بینالملل را تهدید میکند، مخالف است.
رفتار چین بیش از هر زمان دیگر یادآور روابط نزدیک استالین و مایو است. ارتباطی که البته دیر نپایید و چین تلاش کرد در میانه بازی آمریکا و شوروی بایستد. روز جمعه ولادیمیر پوتین با دعوت شی جین پینگ برای حضور در المپیک زمستانی به پکن پرواز کرد. آن دو در آنجا دیدار مهمی داشتند که این آقای پوتین را به اولین رهبر یک قدرت جهانی تبدیل خواهد کرد که رهبر چین را شخصا در دو سال گذشته ملاقات کرده است.
نباید فراموش کرد که چین اکنون در بزرگترین جنگ تجاری با آمریکا به سر میبرد و ناظران معتقدند در صورت تشدید مناقشه و اعمال تحریمهای بیشتر علیه روسیه، چین احتمالا همانند قبل به کمک اقتصادی روسیه خواهد رفت. اما همزمان اجازه نخواهد داد تنش ها با آمریکا از یک سطح مشخص فراتر رود. اما اگر ایجاد بلوکبندی با روسیه بتواند به تضعیف جبهه غرب منجر شود، برای چین بسیار بهتر خواهد بود. همچنین این کشور گوشه چشمی به اروپا به عنوان شریک دوم تجاری خود خواهد داشت.
اما بسیاری معتقدند این حمایت چین از تحرکات روسیه در واقع به خاطر تنش قدیمی با تایوان است. چین منتظر حرکت نهایی روسیه و واکنشهای جهانی است. عدم واکنش جدی در سطح جهانی می تواند تا حد زیادی خیال چین را از بابت بازپسگیری تایوان راحت کند. بسیاری میپرسند که اگر روسیه اوکراین را اشغال کند آیا ایالات متحده دخالت نظامی خواهد کرد؟ و اگر روزی چین تلاش کند تا جزیره تایوان را، که خود را کشور مستقلی میداند و ایالات متحده را بزرگترین متحد خود میشمارد، بازپس بگیرد آیا آمریکا کار مشابهی خواهد کرد؟
جنگ اقتصادی به جای جنگ نظامی
هر چند به نظر میرسد بلوک بندی های جهانی در حال شکل گیری است، اما نمیتوان خطی دقیق بین دو بلوک ترسیم کرد. هر کدام از طرفین منافعی دارد که در گرو همکاری کردن با طرف مقابل است و هر طرفی همزمان میتواند علیه طرف مقابل نیز اقدام کند. همانطور که در وین و مذاکرات برجام و مذاکرات اوکراین شاهد آن هستیم. هر چه که هست، بازی بسیار پیچیده تر از گذشته شده و ظاهرا جهان به جنگ سرد گذشته بازنخواهد گشت. هر چند جنگ با شکل و شمایلی متفاوت در قامت جنگ تجاری و اقتصادی هنوز پابرجا باشد.