دلیل کاهش بازدهی صندوق های درآمد ثابت چیست؟
صندوقهای درآمد ثابت که انتظار میرود ماهانه سود مشخصی به دارندگان خود پرداخت کنند، به تازگی با شرایط نامساعدی رو به رو شده و زیانده شدهاند.
اقتصادآنلاین – سیده زینب رزم گیر؛ صندوقهای درآمد ثابت، یکی از کمریسکترین ابزار سرمایهگذاری غیرمستقیم در بازار سهام است. سبد دارایی این صندوقها معمولا متشکل از اوراق کم ریسک مانند سپردههای بانکی، اوراق مشارکت، و سایر اوراق بدون ریسک قابل معامله در بازار سرمایه و تعداد محدودی سهام است. در حالی که سود این صندوقها کمی بیشتر از سپردههای بانکی و به نوعی تضمین شده بوده است، در حال حاضر این صندوقها نیز با زیان مواجه شدهاند.
صندوق درآمد ثابت، رقیبی برای سپردههای بانکی
امیرمحمد گلوانی، کارشناس اقتصادی، ضمن اشاره به اینکه صندوقهای درآمد ثابت به عنوان کم ریسکترین نوع سرمایهگذاری و از ابزارهای غیرمستقیم سرمایهگذاری در اوراق بهادار، در شرایطی که دارایی پرریسکی مانند سهام بازدهی مطلوبی ندارد یا در شرایط بازده نزولی است، گزینه مناسبی برای سرمایهگذاری هستند، گفت: از این صندوقها میتوان به عنوان جایگزینی برای سپرده بانکی نام برد و ریسک بسیار پایینی دارند. صندوقهای درآمد ثابت به دو نوع قابل معامله و غیرقابل معامله دستهبندی میشوند. دسته قابل معامله یا به اصلاح همان ETFها در سامانه کارگزاریها قابل معامله بوده و غیرقابل معاملهها در سایتها و اپلیکیشنهای مخصوص خود قابل خرید و فروش هستند.
وی سه علت برای جذابیت صندوقهای درآمد ثابت نسبت به سپردههای بانکی برشمرد و گفت: این صندوقها نرخ سود روزشمار دارند. همچنین مجاز هستند بخش کوچکی، حدود پنج الی ۱۵درصد از داراییها را در سهام سرمایهگذاری کنند که البته این ۱۵درصد بنا به سیاستهای سازمان بورس میتواند تغییر کند. همچنین به دلیل تجمیع سپردهها و مبالغ خرد و تبدیل به مبالغ کلان، امکان گرفتن سودهای بیشتر از محل سپردهگذاریهای کلان در بانکها را دارند. با توجه به این سه نکته، این صندوقها نسبت به سپردههای بانکی مزیت دارند.
همچنین حسین مرید سادات، کارشناس بازار سرمایه، درباره ماهیت این صندوقها به اقتصادآنلاین گفت: صندوقهای درآمد ثابت مثل سپرده بانکی کمریسک هستند، معمولا سود بالاتری را به نسبت سپردههای بانکی تقدیم سهامداران خود میکنند، به نوعی قدرت و نقدشوندگی بالا دارند. به طور معمول، مدیریت قوی منجر به خرید سهامهای خوبی در این صندوقها میشود که بازدهیهای خوبی را نسبت به بازار بانکی به سهامداران ارائه میکنند. به نحوی یک تیم قوی تحلیلگر در کنار یک پشتوانه مالی خوب میتواند یک سرمایهگذاری مطمئن را ایجاد کند.
رونق گرفتن درآمد ثابتها با ریزش بازار
گلوانی با اشاره به اینکه این صندوقها از ۱۹مرداد ۹۹ به بعد که بازار سهام دچار ریزش شد، مورد استقبال قرار گرفتند، گفت: هرچه این ریزشها شدت پیدا کرد و همچنین رکود در بازارهای موازی مثل دلار، بازار طلا و بازار مسکن حاکم شد، بیشتر مورد توجه قرار گرفتند و سرمایههای زیادی را به خود جذب کردند. در ۲۰ماهه اخیر، این صندوقها جزء یکی از گزینههای اصلی سرمایهگذاری بیشتر سرمایهگذاران به ویژه سرمایهگذاران نهادی و افرادی که پیشبینیهای درستی از وضعیت ادامه رکود و نزول بازار سهام داشتند، بودهاند و در این شرایط طبیعی بود که مورد استقبال قرار بگیرند.
وضعیت کنونی صندوقهای درآمد ثابت
مرید با اشاره به اینکه این صندوقها شرایط خوبی ندارند، گفت: اکثر صندوقهای درآمد ثابت مجبور هستند اوراق قرضه خریداری کنند که بازدهی ۲۵درصدی دارند. در ترکیب سبد پرتفو بیشتر صندوقهای درآمد ثابت، اوراق قرضه دیده میشود که نشان از این دارد که به نوعی شرایط و سبد سرمایهگذاری جذابی چیدمان نکردند و در مقدار حداقلی سپردههای بانکی دارند و بخش اعظمی نیز اوراق قرضه است.
علت زیانده شدن صندوقهای درآمد ثابت
مرید سادات با اشاره به اینکه این صندوقها نیز جزء بدنه بازار سرمایه هستند، گفت: شرایط کنونی بازار، شرایط خوبی نیست. در برخی از موارد، تصمیمات دستوری اعمال میشود که شاید علیرغم میل باطنی آنها باشد، اما باید بپذیرند و به آن عمل کنند. در نهایت این باعث شده است که جذابیت این صندوقها در برابر بازار بانکی کاسته شود. باید توجه داشت که این بازار به عنوان یک جایگزین در کنار بازار سپرده بانکی برنامهریزی شده تا بتوان پولها را از حالت راکد به بازار سرمایه وارد کرد. امیدوارم با بهتر شدن شرایط بازار و اینکه اجبار از صندوقها برداشته شود تا اوراق قرضه بخرند، بتوانیم شرایط صندوقها را بهتر از گذشته ببینیم.
رد پای سیاستهای دستوری در صندوقهای درآمد ثابت
گلوانی درباره مصوبه افزایش درصد سهام در سبد دارایی صندوقهای درآمد ثابت گفت: اواخر سال ۹۹ و ابتدای ۱۴۰۰، سازمان بورس برای اینکه بتواند یک رونق تصنعی و به نظرم گذرا در بازار ایجاد کند، صندوقهای درآمد ثابت را ملزم کرد به صورت فصلی سه درصد به داراییهای سهام خود اضافه کنند. آن زمان، متوسط دارایی سهام در کل سبد دارایی صندوقها حدود ۹درصد بود و با سیاست اینکه ۹درصد را به ۱۵درصد افزایش دهند، به صندوقها ابلاغ کردند در بهار و تابستان ۱۴۰۰ سه درصد به میزان سهام خود اضافه کنند تا بتوانند به هدف ۱۵درصد برسند. از طرفی خود بازار سهام نیز دچار یک رکود بیسابقهای بود که همچنان ادامه داشت. بنابراین زمانی که صندوقها بخواهند طبق آن ابلاغیه عمل کنند، باید سهام خود را در سبد دارایی حتی اگر برخلاف تحلیل و پیشبینیهای معقول باشد، افزایش دهند. در نتیجه، تداوم افت بازار سهام منجر به افت NAV و ارزش داراییهای این صندوقها میشود.
این تحلیلگر بازار سرمایه افزود: این سیاست توانست در خرداد و تیر ۱۴۰۰، افزایش تقاضایی در بازار ایجاد کند، اما معتقدم این سیاستها نمیتواند روند را معکوس کنند و پایدار نیستند. در نتیجه باعث شدند صندوقها برخلاف میل باطنی خود تمکین کرده و سهم سهام خود را افزایش دهند که البته برخی این کار را نکردند. گفتنی است صندوقهای درآمد ثابت، نوع اول و نوع دوم دارند. صندوقهای درآمد ثابت نوع دوم، از این مصوبه معاف بودند و باید پنج درصد ماکزیمم سهام را رعایت میکردند. در نهایت با ادامه افت در پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شاهد این بودیم که در بازدهیهای سه ماهه اخیر، برخی از صندوقهای درآمد ثابت برخلاف انتظار و توقعی که از این صندوقها داریم، بازدهیهای منفی داشتند. این باعث میشود که خریداران یونیتهای این صندوقها نسبت به ابزارهای بازار سهام مقداری بیرغبت و بیاعتماد شوند. زیرا این برداشت را میکنند که این ابزارها نیز آن طور که باید کمریسک نیست و تمایل به سپردهگذاری حتی با نرخهای پایینتر از نرخ سود متوسط صندوقها پیدا میکنند.
وی افزود: نتیجهای که میشود از مجموعه اقدامات سازمان بورس، متولیان قبلی و فعلی گرفت، این است که عموم سیاستها با هدف ایجاد رونق موقت و گذرا بوده یا درباره اینکه میتوانند با این روش جلوی ریزش بازار و روند نزولی آن را بگیرند، دچار کژمنشی بودند. اما اینگونه اقدامات با مسئله استقلال نهادهای مالی در تضاد است و توسعه این نهادها نیز میتواند با مشکل رو به رو شود. چرا که سیاست سازمان، باید سوق دادن افراد از سرمایهگذاریهای مستقیم به سرمایهگذاریهای غیرمستقیم باشد.
کدام صندوقها را انتخاب کنیم تا با زیان مواجه نشویم؟
گلوانی با اشاره به اینکه ما بالای ۹۰صندوق با درآمد ثابت داریم، گفت: افراد به طور معمول بررسی زیادی نمیکنند کدام صندوق بهتر و بازدهیهای سنوات گذشته و ترکیب داراییهای آنها چطور بوده است. یونیت هلدرها و افرادی که تمایل به سرمایهگذاری در واحدهای صندوقهای درآمد ثابت و... دارند، باید به ترکیب پرتفو توجه کنند. اگر فرد ریسکپذیری هستند، میتوانند سراغ صندوقهای درآمد ثابتی بروند که درصد سهام بالای ۱۰درصد دارند و اگر فرد ریسکگریزی هستند و شرایط بازار سهام را مناسب نمیدانند، بهتر است از صندوقهایی که دارایی سهام کمتری دارند، خریداری کنند تا متحمل این زیانها نشوند.
همچنین وی با اشاره به تنوع در ابزارهای سرمایهگذاری گفت: افراد باید از ابزارهای پرریسک، مانند صندوقهای Venture Capital، VC، PE یا صندوقهای سهامی و از ابزار ریسک متوسط مثل صندوقهای مختلط و از ابزارهای ریسکپایین، مانند صندوقهای درآمد ثابت بهرهمند شوند و اینگونه سیاستها میتواند در تضاد با سیاستهای بازار باشد. این ابزارها باید حمایت شوند تا افراد، به ویژه آنهایی که دانش و زمان کافی برای تحلیل و آموزش معاملهگری مستقیم در بورس را ندارند، از سرمایهگذاری مستقیم به غیرمستقیم سوق پیدا کنند. در نتیجه، این اقدام نیز در طیف کلی اقداماتی قرار میگیرد که دولت قبل و متولیان دولت فعلی نیز بیشتر به این اقدامات اهتمام ورزیدند ولی نتیجه جالب توجهی نداشته و به اعتقاد من رسیدن بازار به تعادل جدید را به تاخیر انداخته است.