دل بورس با برجام است
پیگیری اخبار روز و نوشتن از سوژه هایی که در فضای کلی توییتر فارسی در جریان است، جای خود را در جمع توییتری بورسی ها و اقتصادی ها باز کرده است و خیلی از افراد حاضر در این جمع یا با ریتوییت یا با نوشتن مطالبی، همسویی خود را با دغدغه ها و نگاه های دیگر کاربران توییتر فارسی نشان میدهند، اما در این میان، تاثیر مذاکرات بین المللی برجام بر معیشت، فضای کسب و کار، خرید خانه و خودرو و البته سرمایه گذاری در بورس و آینده این بازار سرمایه از جمله موضوعاتی است که طی روز و در جمع توییتری بورسی ها و اقتصادی ها درباره آن صحبت می شود.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از دنیایاقتصاد، بسیاری از کارشناسان حوزه بورس و اقتصاد، به نتیجه رسیدن این مذاکرات یا حداقل تعیینتکلیف روند این مذاکرات را در فضای بازار سرمایه و زندگی روزمره مردم تاثیرگذار میدانند. آنها همچنین به این بحث میپردازند که روند کنونی در فضای مذاکرات بینالمللی، یک فضای سردرگمی و بلاتکلیفی را برای فعالان اقتصادی و زندگی روزمره مردم بهوجود آورده است. انگار که در یک فضای یخزده همه قرار گرفتهاند و تمام امور و انجام فعالیتهای اقتصادی را به سرانجام مذاکرات بینالمللی برجام گرهزدهاند.
برای همین هم اینطور در نوشتههایشان به این مساله میپردازند که تعیینتکلیف شدن این مذاکرات و به نتیجه رسیدن یا نرسیدن آن در تصمیمگیریهای بزرگ و کوچک اقتصادی مردم نقش بسزایی خواهد داشت. دیروز در همین رابطه حسن کاظمزاده، کارشناس بازار سرمایه در صفحه توییتر خود نوشت: «خیلیها دلیل عدمتصمیمگیریهای اقتصادی خودشان را ابهام در مذاکرات مطرح میکنند. انتظار نتیجه از مذاکرات و تصمیمگیری براساس آن یک تصمیم معقول و منطقی است.
حالا اگر این مذاکرات همینجوری فرسایشی جلو برود، بالاخره تا کی تصمیمگیری را باید عقب انداخت؟ اصلا ایدهای ندارم.» در قسمت نظرات هم فرشاد قاآنی از فعالان بازار سرمایه اینطور به این موضوع پرداخت که در حالحاضر «وسط یک بیماری اقتصادی دستهجمعی هستیم که بعدها یک اسمی برای آن میگذارند؛ مثلا بیماری ایرانی، مثل بیماری هلندی و تفسیر آنهم این است که فعالان اقتصادی و نقدینگی همیشه برای یک کنش مالی منتظر یک اتفاق بودند؛ انتخابات، توافق، رفع تحریم، تحریم و دوباره همین چرخه.»
تکرار این چرخه اما در برخی از روزها صدای کاربران عادی توییتر فارسی را هم درمیآورد. آنها در نوشتههای گلایهآمیز خود به این مساله میپردازند که نه فقط معطل بهنتیجهرسیدن یا نرسیدن مذاکرات بینالمللی برجام هستند، بلکه زندگی روزمرهشان در دورههای مختلف گره خورده با دیگر تحولات بینالمللی و داخلی.
گرههایی که برای امروز و دیروز نیست و سالهاست که در دولتهای مختلف با آن روبهرو بودهاند. حالا نتیجه این روبهرو شدن با گرههای مختلف و تاثیرگذار در تصمیمات اقتصادی و روزمره مردم، معطلماندن و کار امروز را به فردا موکولکردن بوده است. اینکه فعلا انتخابات است و تا بعد از آن صبر کنیم. اینکه مراسم تنفیذ انجام شود و دولت جدید سر کار بیاید. اینکه کابینه معرفی شود و کار دولت بهطور رسمی آغاز شود. اینکه انتخابات فلان کشور چه میشود و تا بعد از آن صبر کنیم و چیزهایی از این دست؛ از جمله موضوعاتی بوده و هست که کاربران درباره آن در نوشتههایشان مینوشتند.
رضا امامی، فعال بازار سرمایه هم در این بحث، دیروز در صفحه توییتر خود نوشت: «با توجه به توافق احتمالی در مذاکرات هستهای آیا شاهد تکرار سقوط ارزش جاری داراییهای منقول از خودرو و لوازم خانگی و موبایل گرفته تا زمین و ملک و طلا و سهام مشابه اتفاقی که پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ افتاد، خواهیم بود؟ با توجه بهسرعت گلوله برفی نقدینگی در ایران و اوضاع بانکها بعید است.»
در ادامه بحث از توافق و تاثیر آن در فضای اقتصادی کشور و بازار سرمایه، دیروز همچنین محمدرضا قاسمی، فعال بازار سرمایه در توییتر خود در رابطه با این موضوع نوشت: «توافق تنها بخشی از منابع را آزاد میکند ولی مشکل اصلی رشد نقدینگی است که اثر اولی را خنثی میکند.» در روزهای گذشته همچنین صفحه توییتر منتسب به رئیس دولت سیزدهم از این موضوع نوشته بود که پیگیری رفع تحریمها در دستور کار جدی دولت است «اما در دولت سیزدهم تلاش برای خنثیسازی تحریمها موکول به مذاکرات نشده، بهنحویکه امروز و در همین شرایط تحریم، فروش نفت ما بهقدری افزایش داشته که دیگر نگرانی نداریم و درآمد حاصل از آن نیز در حال بازگشت به کشور است.» دیروز علی سعدوندی با بازنشر این توییت به آن اینطور واکنش نشان داد و نوشت: «اتفاقا باید از افزایش درآمد نفت بسیار نگران باشید. نقش پترودلار در اقتصاد ایران در پنجاهسال گذشته ایجاد همزمان بیماری هلندی و تورم بوده است.»
همانطور که نوشتیم، چند وقتی است که در جمع توییتر بورسیها، مانند گذشته خبری از پیگیری و پرداختن جدی و جمعی به موضوعات بورسی نیست. البته این موضوع را در هفتههای گذشته هم در این ستون بارها مطرح کردهایم. در کمرنگبودن موضوعات بورسی، اما اخبار روز و نوشتن از آنها در میان این جمع، جایگاه ویژهای پیدا کرده است. در روزهای گذشته بعد از تصادف شدید در محور بهبهان، رئیس پلیس راهور، بیان کرد که در تصادف زنجیرهای ۵۹خودرو در بهبهان ایربگ هیچ خودرویی باز نشد و این پرسشها را مطرح کرد که چرا ارابه مرگ تولید میکنیم؟ چرا استانداردها کنترل نمیشود؟ چرا وزارت صمت کنترل نمیکند؟ در همین رابطه دیروز سعید اسلامیبیدگلی، کارشناس بازار سرمایه در توییتر خود این پرسش را مطرح کرد: «آیا نمیتوان مدیران خودروسازی که کیسه هوای هیچکدام از محصولاتش در تصادف شدید بازنشده و چند نفر در آن تصادف فوت شدهاند را بهجرم قتل غیرعمد، دادگاهی کرد؟»
در بحثی که در قسمت نظرات نوشته این فعال بازار سرمایه شکل گرفت، افرادی این اتفاق را نتیجه بازار انحصاری و غیررقابتی معرفی کردند و اینطور نوشتند که جان مردم و سرمایه آنها فدای انحصارگرایی در بازارهای مختلفی شده است. برای مثال فربد زاوه، در قسمت نظرات توییت اسلامیبیدگلی نوشت: «باید از کسانی که انحصار ساختن و چنین وضعی را تحمیل کردهاند هم شکایت بشود.» در ادامه این بحث، یکی از کاربران هم اینطور نوشت که شرکتی که برای فروش محصولاتش قرعهکشی انجام میشود که یکسال بعد خودرو را تحویل بدهد، چرا باید اصلا ایربگ روی خودروهایش قرار بدهد که باز بشود یا نشود؟ فرض کنیم ایربگ را حذف کنند. آیا کسی میتواند دستور توقف تولید آن را خودرو را بدهد؟ مشکل خودروساز نیست بلکه مشکل سیاستگذار است، اما پیشنهاد برای شکایت و محاکمه فقط به حوزه خودرو و کیسه ایربگ، خلاصه نشد و پای بورس و سرمایهگذاران خرد هم به این ماجرا باز شد.
در همین رابطه کاربرانی در قسمت نظرات، به این مساله پرداختند که اگر بنا به شکایت و محاکمه باشد، باید از افرادی که مردم را بهطور گسترده و بیتوجه به دانش و اطلاعات آنها، دعوت به سرمایهگذاری در بورس کردند هم شکایت شود. آنها اینطور در این رابطه مینوشتند که خیلی از سرمایهگذاران خرد با اعتماد به دولت و مسوولان و صداوسیما، سرمایههای خود را در بورس سرمایهگذاری کردند اما دولت و مسوولان پشت آنها را خالی کردند و نتیجهاش سکته قلبی، بیماریهای روحی و دودشدن سرمایه مردم بود که باید از این افراد هم شکایت صورت بگیرد و محاکمه شوند.