بیتجربگی، هزینه ای که از جیب مردم برداشته می شود
در روزهای اخیر، چند انتصاب مهم در مسئولیتهای کاملا تخصصی، سر و صدای زیادی را به وجود آورده است. البته انتصاب فامیلی و غیرموجه، چیز تازه ای در کشور ما نیست، اما در ماه های گذشته، این نوع انتصابات صورتی تازه به خود گرفته است.
اقتصادآنلاین - موسی حسن وند؛ احکامی که در آن به وفور از ترکیب "نظر به تجربه و تعهد شما" استفاده می شود، اما هیچکس نمی داند که این تجربه کجا به دست آمده و سابقه حکم گیرندگان چیست و هیچ کدام از صادرکنندگان حکم پاسخ نمیدهند که این تجربه و تعهد را از کجا و چگونه کشف کردهاند. واقعیت این است که با فقدان یک نظام نظارتی بر انتصابات مواجهیم. اینکه مدیران ارشد برای منصوب کردن نزدیکان و همفکران خود قرار است بر چه مبنایی عمل کند، مشخص نیست. موانعی مانند پیوندهای خانوادگی مانع از گردش آزادانه افراد در صفوف جامعه میشود. به طوری که دارندگان برچسب نخبگانی و دارندگان بالاترین شایستگی، تمایل به واگرایی به درجات کمتر یا بیشتر دارند. ویلفردو پارتو فیلسوف ایتالیایی استدلال میکرد اگر نخبگان حاکم راههایی برای جذب افراد پیدا نکنند، عدم تعادل در بدنه سیاسی و اجتماعی ایجاد میشود و نظم اجتماعی-سیاسی را به خطر می اندازد.
پتروشیمی، هدف جدید انتصابات
اما عجیب ترین حکم این روزها بی تردید در اختیار عبدالعلی علی عسکری است. انتصابی که با خبر استعفای زودهنگام علی عسکری می توانست امیدواری ها را افزایش دهد، اما به زودی این خبر هم تکذیب شد و مدیرعامل سابق صداوسیما که در دوران ریاستش هم کارنامه پرباری نداشت، با یک بیانیه پرشور خبر از ادامه حضور پرقدرت در پتروشیمی داد. صنعت پتروشیمی البته پیش از این هم خبرساز بوده و در واقع اوج انتصاب افراد غیرمرتبط، در این بخش اتفاق افتاده است. قبل از آقای علی عسکری هم مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی، مرتضی شاهمیرزایی جزو بدترین انتصابات ممکن برای یکی از مهمترین و پیشروترین صنایع کشور بوده است. عمق وضعیت شاهمیرزایی در زمان حضور او در گفتوگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما به مناسبت روز پتروشیمی، بر همگان آشکار شد. او نه تنها هیچ اشرافی به حوزهای که مدیریت آن را بر عهده گرفته نداشت، بلکه از بدیهیترین موضوعات همچون قیمت خوراک هم بیخبر بود. گویا برای نخستینبار بود که عبارت قیمت خوراک را میشنید. قطعا وضعیت علیعسگری هم بهتر از او نخواهد بود. او همان مدیری است که در جلسه هیاتدولت روحانی گفت که صداوسیما جامعه را اداره میکند و چهره شگفتزده روحانی از این سخن او، تا مدتها در شبکههای اجتماعی بین مردم دست به دست میشد!
مدیریت با سابقه صفر
اما اگر علی عسکری سابقه مدیریت در صدا و سیما را داشته، رییس بنیاد مستضعفان با صدور یک حکم کسی را به عنوان مدیرعامل هلدینگ سیاحتی پارسیان، منصوب کرده که حتی یک روز سابقه مدیریت ندارد. آقای فتاح در حکمی که به "مراتب تعهد، تخصص، شایستگی و سوابق ارزنده" حکم گیرنده اشاره شده، حشمت الله قنبری کارشناس برنامه مذهبی صدا و سیما و سخنران مذهبی را به سمت مدیریت بزرگترین مجموعه گردشگری کشور منصوب کرده است. هلدینگ پارسیان در هفت حوزه اصلی مدیریت خدمات بندری، هتلداری و رستوران، سیاحتی، تفریحی و ورزشی، حمل و نقل ریلی، توزیع، پخش، حمل و نقل جاده ای و همچنین دریایی فعالیت می کرد.
انتصاب مادرزن، آخرین حلقه انتصابات
البته اینها تازه بخشی از انتصابات مورد توجه رسانههاست. بسیاری از عزل و نصب ها هم در خفا و دور از فضای رسانهای شکل می گیرد و تنها عجیبترین این رفتارهاست که سوژه شبکه های اجتماعی می شود. همچون یکی از بی سابقهترین حکم ها که شهردار بجنورد، مادر همسر خودش را به عنوان "مشاور امور بانوان" انتخاب کرده و حتی مراسم معارفه وی نیز برگزار شد!
ایجاد پست برای انتصاب نزدیکان
حتی ظاهرا انتصاب دوستان و نزدیکان در پست های موجود کافی نیست و کار به "ایجاد پست مناسب با حال نزدیکان" رسیده است. مثلا در یک مورد آقای حبیب کاشانی عضو شورای شهر تهران از ایجاد پست مشاور "طراحی رویدادهای اجتماعی" در مرکز ارتباطات شهرداری تهران، خبر داده و آن را "من در آوردی" خوانده است. کاشانی گفته: «در حالی که در ۱۰۰ سال گذشته چنین پستی وجود نداشته. اگر کسی توانایی دارد باید از او استفاده شود، اما این که همه تحت عناوین مختلف بر سر سفره باشند کار صحیحی نیست.» خبری که در صورت صحت باز هم علیرضا زاکانی شهردار جدید تهران را باز به صدر خبرها خواهد کشاند. او پیشتر با صدور دستورهای عجیب و البته انتصاب داماد خود، بسیار حاشیه ساز شده بود.
انتصابات، تخریب سرمایه اجتماعی
تغییر و تحول در پست های دولتی و مدیریت شهری نه عجیب است و نه منحصر به ایران. در همه جای دنیا با تغییر دولت ها، افراد خصوصا در مناصب بالای دولت تغییر می کنند و این حق هر مدیری است که کارشناسان و مدیران نزدیک به خود را منصوب کند. اما چیزی که این میان مغفول مانده و خصوصا در دولت جدید بسیار به چشم می آید انتصابهای بدون شایستگی، سابقه و تعهد است که تنها بر مبنای ارتباطات فامیلی، دوستانه و جناحی اتفاق می افتد و تنها یک جستجوی ساده اینترنتی می تواند ناکارآمدی آن را نشان دهد. ناکارآمدی که شروع آن ناامیدی از مدیران و تخریب سرمایه اجتماعی و پایان آن از بین بردن دستگاه مربوطه با تحمیل هزینه های بی تجربگی مدیران عزیزکرده را به همراه خواهد داشت.