تراژدی مرگ در ارتفاع ۴۶۰۰ متری
دو کوهنورد فدراسیون کوهنوردی تهران در ارتفاع چهارهزار و ۶۰۰ متری علمکوه جان باختند. هر دو حرفهای بودند و باسابقه، اما سرما و بارش برف و باران به این دو کوهنورد امان نداد. عملیات نجاتگران هم با در بسته روبهرو شد. شرایط و لحظات سختی بود. امدادگران رسیدند، اما هر دو کوهنورد جانشان را در دل کوه از دست داده بودند.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از شهروند آنلاین،دو نفر از کوهنوردان تهرانی به نامهای عباس کلهر، مربی برف و حامد شاهحسینی، راهنمای سنگ طی برنامهریزی از قبل تعیینشده قرار بود سهشنبه ۲۱ دی قله علمکوه را از مسیر گرده آلمانها صعود کنند که بهدلیل سرمای شدید زمینگیر شدند و تلاش امدادگران برای نجات آنها بینتیجه ماند و هر دو نفر جان خود را از دست دادند.
سیاه پوش مردان قله
هر دو خانواده حالا سیاهپوش این دو کوهنورد باسابقه هستند. دو خانوادهای که توان صحبت ندارند و هنوز مطمئن نیستند که عزیزشان را از دست دادهاند. آنها منتظر خبری خوش ماندهاند. نمیخواهند قبول کنند دو مرد خانهشان در سرمای علمکوه جانشان رفته است. منتظر نشانهای هستند. میگویند منتظر میمانند تا شاید نشانه یا خبری خوش برسد و از این درد و فراغ نجاتشان دهد. چند ساعتی است که خبر حادثه را شنیدهاند.
صدای فریاد و ضجههای مادران و خواهرانشان از پشت گوشی تلفن شنیده میشود. داغ بسیار بزرگی است. باورش سخت است. فرصت میخواهند تا بتوانند درباره دو کوهنوردشان سخن بگویند.
دوستان این دو کوهنورد هم حال خوشی ندارند، میگویند نمیدانند چه بر سر دو رفیق دیرینهشان آمده است.
با گریه و بغض زمان میخواهند تا دو همنورد را به پایین بیاورند. مطمئن شوند دو رفیق قدیمی جانشان در ارتفاع چهارهزار و 600 متری رفته است. پشتپرده این فاجعه را نمیدانند. آنها هم در صف انتظار ایستادهاند.
هیچ چیز مشخص نیست
شهاب بیات پایهگذار باشگاه توچال است. همان باشگاهی که این دو کوهنورد سالها بود که عضو آن بودند. او هم از گفتوگو امتناع میکند. میخواهد که جزئیات ماجرا را به برگشت دو کوهنورد تهرانی موکول کند. میگوید تا نجاتگران این دو کوهنورد را به پایین نیاورند، هیچ چیز مشخص نیست.
جزئیات را نمیتوان گفت. باید منتظر پایینآمدن گروه نجاتگر و دو کوهنورد ازدسترفتهمان باشیم. پس از پایان عملیات در اینباره صحبت خواهیم کرد.
پایهگذار باشگاه توچال خیلی کوتاه از این دو کوهنورد به شهروند آنلاین گفت: «عباس کلهر که مربی برف و یخ و مربی کوهستان بود، 37 سال داشت. او ازدواج کرده بود و یک دختربچه داشت. سالها بود که کوهنوردی میکرد و بارها به قله علمکوه صعود کرده بود. اما شاید این نخستینباری بود که در زمستان قصد داشت به این قله صعود کند.
حامد شاهحسینی هم مربی راهنمای سنگ بود که تصور میکنم 35 سال داشت و مجرد بود. او یکی از باسابقههای اعضای باشگاه بود که در علمکوه دچار حادثه شد. او بارها به علمکوه صعود داشته است. اما گاهی برنامهها طبق روال پیش نمیرود و کوهنوردان دچار مشکل میشوند.»
بسیار پرتلاش بود
رسول یکی از دوستان حامد است. مردی که از سالها پیش با حامد شاهحسینی رفیق بوده. او در گفتوگویی کوتاه به «شهروند آنلاین» میگوید: «خاطرات و تصاویر رفاقت با حامد مثل یک فیلم روی دور تند از برابر چشمانم میگذرد. قرار بود همین روزها با هم دیداری داشته باشیم، اما زندگی بیاعتبارتر از این حرفهاست. حامد چهار سال به عنوان مدیر پشتیبانی در باشگاهی کار میکرد. از همانجا میشناختمش. بسیار دقیق و متعهد و پرتلاش بود. او عاشق کوهنوردی و طبیعت بود. سال 97 بود با یکدیگر عازم قله دماوند شدیم. وقتی به قله رسیدیم، پارچهای را با خود آورده بود که با نصب آن روی قله آن را به اهتزاز درآورد. حالا ما ماندیم و خندههایی که نمیبینیم. خاطراتی که دیگر نمیشنویم. تماسهایی که حامد دیگر جوابگو نیست و پیامهایمان را دیگر نمیبیند.
نجاتگر جمعه سیاه
یکی دیگر از دوستان عباس هم به «شهروند آنلاین» میگوید: «عباس در جمعه سیاه 5 دی ماه سال 99 یکی از نجاتگران بود. همان جمعهای که بهمن آمد و 12 کوهنورد را از دست دادیم. اما اگر مردانی چون عباس نبودند تعداد کشتهها بیش از این بود. چه کسی فکر میکرد یکسال پس از آن حادثه تلخ و جانفشانی، عباس دیگر کنار ما نباشد. حالا ما ماندهایم با داغی که فراموشمان نمیشود. هیچ چیز نمیتوان گفت، تنها منتظر برگشت این دو کوهنورد هستیم.»
جزییات ماجرا چه بود؟
سخنگوی سازمان امدادونجات جمعیت هلالاحمر در اینباره به «شهروند آنلاین» گفت: «دو کوهنورد به نامهای حامد شاهحسینی و عباس کلهر قصد داشتند صعود زمستانی را در روز هفدهم دی ماه ثبت کنند. صعودی که بسیار سخت و تقریبا غیرممکن بود. برنامهای بسیار سنگین. از چند روز پیش به منطقه میرفتند و آنجا را ثابتگذاری میکردند و برمیگشتند.
چهارشنبه دچار مشکل میشوند و ساعت 11 با اورژانس مازندران تماس برقرار میکنند. اطلاع میدهند که آقای شاهحسینی دچار سرمازدگی شدید شدهاند و از ناحیه دست مشکل دارند. در یک طاقچه دیواره سنگی گیر کرده بودند. به تیمهای امدادی مازندران خبر دادند و ما هم در جریان قرار گرفتیم. چهارشنبه ظهر با فدراسیون کوهنوردی هماهنگ کردیم تعدادی از نفرات فنی فدراسیون که کار دیوارهنوردی و کارهای فنی انجام میدهند، با ما همراه شوند تا بتوانیم این دو مرد را نجات دهیم. چهارشنبه ساعت 3 به ما اطلاع دادند که قرار است امداد هوایی به منطقه برود.
اما به دلیل شدت بادی که در منطقه و تهران بود همچنین ابرناکی که در بعدازظهر چهارشنبه در منطقه وجود داشت، امکان امداد هوایی همچنین امداد زمینی نبود. چهار روز زمان میبرد تا بتوانند به منطقه برسند، احتمال ریزش بهمن هم وجود داشت. هماهنگیها انجام شد تا پنجشنبه صبح یک تیم متشکل از سه نجاتگر هلالاحمر استان تهران و سه نفر از فنیهای فدراسیون کوهنوردی با تجهیزات کامل وارد منطقه شوند. پیشبینی میشد اگر نجاتگران به منطقه برسند، دو یا سه روز باید در کوه بمانند، چون بارش برف و باران و برودت هوا مانع از حرکت تیم میشد.
ساعت 7 صبح تیم نجاتگران از طریق تیم هوایی به منطقه اعزام شد. با درایتی که خلبان داشت، بالگرد در ارتفاع 4600 متری سه نفر را در منطقه پیاده کرد. قرار بود تیم دوم در مرحله بعدی پیاده شوند، اما دیگر امکان اوج گرفتن بالگرد وجود نداشت. سه نفر اول وارد منطقه خرسان شدند. از همان محل فرود تا منطقهای که کوهنوردان دچار آسیب شده بودند، 2 ساعتی راه بود. نجاتگران در شرایط سخت برفروبی و پیادهروی کردند تا ساعت 12 به کوهنوردان رسیدند.
نجاتگران در همان لحظات نخست به ما اطلاع دادند یک نفر از کوهنوردها روی تختهسنگی بیهوش است و نه امکان صعود دارد و نه امکان برگشت. آقای شاهحسینی هم شب قبل جان باخته بودند و آقای کلهر هم در وضعیت مناسبی نبودند. سرمازدگی شدید داشتند و امکان عملیات نبود. آقای کلهر را به منطقهای امن انتقال میدهند، ولی در طول مسیر به دلیل سرمازدگی شدید او هم جانش را از دست میدهد. این عملیات تا بعدازظهر طول میکشد. بعدازظهر باد شدیدی حدود 60 کیلومتر بر ساعت در منطقه شروع به وزیدن میکند که خطر جانی برای سه نجاتگر پیشبینی میشد.
آقای کلهر را با علامتگذاری و نشانهگذاری در منطقهای ثابت میکنند. تیم هم به دلیل بارش شدید برف و بوران مجبور میشود به پناهگاه خرسان برمیگردد و در جانپناهی کوچک پناه میگیرند. در حال حاضر دو کوهنورد جانباخته در دیواره گیر کردهاند و سه نفر تیم تخصصی هم در علمکوه در یک جانپناه کوچک سنگی پناه گرفتهاند تا از باد در امان باشند و اقدامات بعدی انجام شود. هرگاه شرایط پرواز بالگرد مهیا شود، برای خروج نجاتگران نیز اقدام خواهد شد.
او با بیان اینکه جنازه آن دو کوهنورد نیز در شرایط آبوهوایی است که فاسد نخواهند شد و با توجه به دمای زیر 40 درجه از خطر حیوانات وحشی نیز مصون هستند، گفت: «برای انتقال اجساد نیز باید منتظر شرایط جوی بهتر باشیم تا تیم اعزامی برای انتقال با مشکل مواجه نشود.»
انجمن پزشکی فدراسیون کوهنوردی هم با انتشار جزئیاتی از مرگ دو کوهنورد در علمکوه و عملیات جستوجو و نجات این دو کوهنورد توضیح داد: «شرایط بد آبوهوایی علمکوه باعث شد امدادگران پس از یافتن پیکر دو کوهنورد برای جلوگیری از حوادث بیشتر در جانپناه مستقر شوند.
دومین قله بلند ایران
علمکوه با ارتفاع چهار هزار و ۸۵۰ متر در مرکز رشتهکوه تختسلیمان واقع در شهرستان کلاردشت قرار دارد و بعد از دماوند دومین قله بلند ایران به شمار میرود. دیوارهای که در دامنه شمالی قله علمکوه قرار دارد از فنیترین و سختترین مسیرهای سنگنوردی و دیوارهنوردی کشور محسوب میشود.
رشتهکوههای تختسلیمان بیش از ۴۵ قله بالای چهار هزار متر دارد و به خاطر داشتن یخچالهای متعدد، برف چالها و دیوارهها همواره مورد توجه کوهنوردان و گردشگران داخلی و خارجی است.