بورس تهران به دهه۶۰ باز می گردد؟
در دهه۶۰ کوپن، صف، انتظار در گرما و سرما، کمبود، نسیه، نایابی، حداقل ها بود، اما دل خوش هم بود که آن نیست. اینها موضوعات محوری و بخش قابل انتشار نوشته های افرادی بود که دیروز در صفحه های توییتر و اینستاگرامشان درباره خبر توزیع کارت نان می نوشتند.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از دنیایاقتصاد، ماجرا از غروب ۲روز پیش و بعد از صحبتهای رئیس سازمان برنامه و بودجه شروع شد که در اظهارنظرهایش اعلام کرد که سال آینده به ملت کارت نان میدهند که مردم قیمت یارانهای نان را کارت بکشند و یارانه حذف شده را دولت به نانوایی بدهد.
این خبر باعث شد که افراد زیادی درباره این موضوع بنویسند که حرف از بازگشت کوپن است، از گران شدن مواد غذایی اساسی و موردنیاز مردم در ماههای آینده، از بیارزشتر شدن پول مردم، از بحرانهای جدیدتر و سختتر برای مردم، از مرغ کیلویی ۶۰ تا ۸۰هزار تومان نوشتند و از نبود میوه و ماهی و لبنیات در سبد خرید ماهانه خانوادههای ایرانی. از آینده مبهم برای سلامت نسل آینده شهروندان نوشتند. در جمع توییتری اقتصادیها و بورسیها هم این بحث موردتوجه بود.
رضا کاشف در صفحه توییتر خود نسبت به این اتفاق اینطور موضع گرفت و نوشت: «همیشه فکر میکردم در غیاب یک برنامه مدون برای آزادسازی اقتصادی و با روند حذف تدریجی یارانهها بدون رشد درآمد سرانه، حذف یارانه نان و دارو آخرین حلقه از مصائب اقتصاد ایران خواهد بود؛ این است سرنوشت اقتصادی که تعامل و ارتباط آزاد با دنیا نداشته باشد.» در مقابل انتقادها، سرزنشها، گلایهها، مقایسهها و... محسن دهنوی، نماینده مجلس در صفحه توییتر خود نوشت: «حذف ارز ترجیحی گام مهمی در اقتصاد است اما معیشت مردم برای ما اولویت دارد و نباید فشار اقتصادی روی دوش آنها بیشتر شود. اگر دولت، پیشنهادی دقیق برای جبران اثر حذف ارز ترجیحی در سفره مردم بیاورد قطعا مجلس حمایت خواهد کرد.»
اما کاربران توییتر نسبت به این اظهارنظر نماینده مردم در مجلس، روی خوشی نشان ندادند. آنها با بازنشر توییت دهنوی یا در قسمت نظرات، از نابلدی مدیریت کشور نوشتند. از اینکه دولت از هر راه و روشی که به ذهن هیچکس نمیرسیده است، قصد دارد خرج اداره کشور را از جیب مردم تامین کند. از بیشتر شدن فقر و گرانی نوشتند و در کل نسبت به این سیاست انتقادهای تند و تیزی کردند. در فضای کلی توییتر فارسی و اینستاگرام، تولید محتواها روی مقایسه این دوران با دوران دهه ۶۰ صورت گرفته بود.
در اینستاگرام عکسهای کوپن، صف ایستادن مردم و ویدئوهایی قدیمی از آن دوران منتشر میشد. در توییتر اما هرچند کاربران به این مساله کموبیش در نوشتههایشان میپرداختند اما مساله اصلی در نوشتههای کاربران اشاره آنها به صحبتهای ابراهیم رئیسی بود، درباره اینکه «خط قرمز ما سفره و معیشت مردم بوده و هست» . آنها به این موضوع اشاره میکردند که حتی حسن روحانی هم بارها بیان کرده بود که سفره مردم خط قرمز دولت است اما نتیجهاش افزایش تورم و فقیرتر شدن مردم بود.
کاربران حتی به وعدههای ابراهیم رئیسی در زمان انتخابات ریاست جمهوری اشاره میکردند و مینوشتند که او در آن زمان و قبل از پیروزی در انتخابات بیان کرده بود که «منافع مردم باید در دولت آینده قبل از هر منفعت دیگری مورد توجه قرار گیرد. این معنای دولت مردمی است.» ولی حالا بهنظر میرسد دغدغه روزمره مردم و تامین مایحتاج عمومی جایی در عملکرد مسوولان ندارد ولی چیزی که زیاد است حرف و شعار و وعده است. و خب، دیروز بار دیگر رئیس دولت سیزدهم اعلام کرد که «قاطعانه مانع هرگونه افزایش قیمت کالاها شوید» و کاربران با شوخی و کنایه در نوشتههایشان درباره این دستور ابراهیم رئیسی مطالبی را در صفحههایشان منتشر کردند.
در جمع توییتری بورسیها در کنار پرداختن اهالی این جمع به موضوعات و اظهارنظرهای روز، بحثهای دیگری هم در جریان بود. یکی از این بحثها که مدتی است در توییتر و در میان کارشناسان و فعالان بازار در جریان است، نحوه مدیریت و سیاستگذاری در کشور است. مهدی رباطی، رئیس هیاتمدیره کارگزاری بورس بیمه ایران در همین رابطه در صفحه توییتر خود نوشت که «حساب سرمایه کشور ۳/ ۶ میلیارد دلار در ۶ ماه ۱۴۰۰ منفی بوده، بهعبارتی این میزان سرمایه از کشور گریخته و با شرایط موجود این روند ادامه خواهد داشت. عواملی نظیر تضعیف لیر نیز تشدیدکننده این موضوع خواهند بود. مثل تنه درختی شدهایم که موریانهها از درون پوکش کردهاند.»
دیروز همچنین نماینده بروجرد در مجلس در صحبتهایش از قوه قضائیه درخواست کرده بود که به وضعیت بورس جدی ورود کند و کسانی که با سوءاستفاده پول مفت به جیب زدهاند حتما مورد پیگرد قانونی قرار گیرند.
این صحبتها اما بازهم به مذاق کاربران توییتر خوش نیامد. آنها این صحبتها را حرف و وعده میخواندند و معتقد بودندکه ماهها از ارائه آن لیستی که اسامی متخلفان بورسی در آن بود گذشته است اما با وجود وعدهها و حرفها، در عمل هیچ خبری از اسامی نوشته شده در آن لیست و برخورد با آنها نبوده است.
نکته قابل ذکر در خصوص فضای بورسی توییتر در این چند وقت این است که این فضا برخلاف یک ماه پیش، منتظر اتفاقی است. مانند هر حوزه دیگری. برای همین هم فعالان حاضر در این جمع، در طول روز در صفحههایشان یا بیشتر درباره موضوعات روز مینویسند و همراه دیگر کاربران توییتر میشوند یا سکوت میکنند و به لایک کردن دیگر مطالب منتشر شده در این شبکه اجتماعی بسنده میکنند. برای همین هم این چند وقت خبر و سوژههای بورسی در فضای توییتر فارسی نهتنها داغ نشده است بلکه پرداختن به مسائل بورسی آنطور که در گذشته شاهدش بودیم، کمرنگتر از هر زمان دیگری در یکی دو سال گذشته شده است.
اما از توییتهایی که دیروز در توییتر موردتوجه قرار گرفت و حتی از کانالهای تلگرامی و صفحههای اینستاگرامی هم سردرآورد، نوشته محمد فاضلی، جامعهشناس بود. او در صفحه توییتر خود بدون اشاره به موضوع خاصی نوشت: «یکی از بدترین لحظات در تاریخ هر ملتی میتواند لحظه یا دورهای باشد که در آن دیگر هیچ کاری، هر قدر که دور از عقل سلیم و انتظار عامه مردم باشد، تعجببرانگیز نباشد. لحظهای که در مقابل تعجب از هر کار ناشایستی، خلق الله بگویند: تو غیر از این انتظار داشتی؟»