چه کسانی برنده جنگ افغانستان شدند؟ / نقش شرکت های خصوصی در افغانستان
ایالات متحده از مبارزه ۲۰ ساله خود برای ایجاد تغییرات در افغانستان دست کشید مبارزاتی که تعداد زیادی از پیمانکاران خصوصی برنده آن شدند.
اقتصاد آنلاین – اکرم شعبانی؛ به گزارش وال استریت ژورنال در جنگ افغانستان، افرادی که از سرریز پولهای دولتی منتفع شدند شامل تولیدکنندگان بزرگ اسلحه تا کارآفرینان میشود. یک تاجر کالیفرنیایی که صاحب یک بار در قرقیزستان است، در این مسیر تجارت سوخت راهاندازی کرد که میلیاردها دلار درآمد برای او داشت. یک مترجم جوان افغان هم قراردادی مبنی بر تامین روکشهای تخت به نیروهای نظامی به امضا رساند که تبدیل به یک امپراتوری تجاری از جمله یک ایستگاه تلویزیونی و یک خط هوایی داخل این کشور شد.
دو سرباز گارد ملی ارتش از اوهایو یک کسب و کار کوچک راهاندازی کردند که در آن مترجمهای افغان را به دولت معرفی میکردند و همین کسب و کار کوچک تبدیل به یکی از پیمانکاران ارشد ارتش شد. بر اساس مدارک موجود، این شرکت نزدیک به ۴ میلیارد دلار از قراردادهای فدرال را در اختیار دارد.
چهار ماه پس از خروج آخرین نیروهای آمریکایی از افغانستان، ایالات متحده در حال ارزیابی درسهایی است که باید از آن آموخت. برخی از مقامات و گروههای ناظر بر این باورند که در این میان، اتکا به پیمانکاران میدان نبرد و افزایش هزینههای جنگ درسی است که باید به آن توجه داشت.
ماجرا از چه زمانی شروع شد؟
از زمان حملات سپتامبر ۲۰۰۱، برون سپاری نظامی به افزایش هزینههای پنتاگون به ۱۴ تریلیون دلار کمک کرد و با ادامه جنگ در افغانستان و عراق، فرصتهای کسب سود بیشتر هم باز شد.
یک سوم تا نیمی از این مبلغ به پیمانکاران تعلق گرفت و پنج شرکت دفاعی شامل لاکهید مارتین، بوئینگ، جنرال داینامیکس، ریتون تکنولوژی و نورتروپ گرومن، سهم ۲.۱ تریلیون دلاری را از آن خود کردند. بر اساس پروژه هزینههای جنگ که از سوی دانشگاه براون انجام شد، گروهی از محققان، کارشناسان حقوقی و سایرین قصد دارند که توجهات را به آنچه تاثیر پنهان ارتش آمریکا میخوانند، جلب کنند.
مجموعهای از شرکتهای کوچکتر نیز با تلاشهایی از جمله آموزش افسران پلیس افغانستان، جاده سازی، ساخت مدارس و تامین امنیت دیپلماتهای غربی، میلیاردها دلار به جیب زدند.
مقامات کنونی و سابق بر این باورند که در دو دهه گذشته، هر دو دولت دموکرات و جمهوریخواه، استفاده از پیمانکاران را راهی برای پایین نگه داشتن تعداد نیروها و تلفات نیروهای نظامی میدانستند.
کریستوفر میلر که در سال ۲۰۰۵ به عنوان یک کلاه سبز در افغانستان مستقر شد، در این باره معتقد است: هنگام جنگ با یک ارتش کاملا داوطلبانه کوچکتر از درگیریهای گذشته و آن هم بدون پیش نویس، «لازم است تا کارهای زیادی به پیمانکاران واگذار شود تا عملیات را خودشان انجام دهند.» وی بعدتر در ماههای پایانی دولت ترامپ، سرپرست وزارت دفاع شد.
نظارت بر قراردادها
مبالغ هنگفتی که برای جنگ و بازسازی افغانستان پس از سالها درگیری هزینه میشود، توانایی دولت ایالات متحده را برای بررسی قراردادها و اطمینان از هزینه شدن این مبالغ در سطح مورد نظر، متشنج کرد.
بازرس ویژه ایالات متحده برای بازسازی افغانستان که برای نظارت بر هزینههای تقریبا ۱۵۰ میلیارد دلاری بازسازی این کشور ایجاد شده است، در صدها گزارش ضایعات و گاهی اوقات تقلبهای فهرست بندی شده را ارائه میکند. یک نظرسنجی که این دفتر در اوایل سال ۲۰۲۱ منتشر کرد نشان داد که از ۷.۸ میلیارد دلار پروژههایی که توسط بازرسان مورد ارزیابی قرار گرفته است، تنها ۱.۲ میلیارد دلار معادل ۱۵ درصد آن، به صورتی که انتظار میرفت در جادهها، بیمارستانها، پلها و کارخانههای جدید هزینه شده است. این گزارش همچنین نشان داد که حداقل ۲.۴ میلیارد دلار برای هواپیماهای نظامی، دفاتر پلیس، برنامههای کشاورزی و سایر پروژههای توسعهای که رها یا تخریب شده و یا برای مقاصد دیگر مورد استفاده قرار گرفته، هزینه شده است.
پنتاگون همچنین ۶ میلیارد دلار برای پروژهای هزینه کرده که بر اساس آن ۹ راس بز ایتالیایی به افغانستان وارد کرد تا بازار پارچه کشمیری این کشور تقویت شود. واضح است که این پروژه هرگز به وزن مورد نظر نرسید. آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده همچنین ۲۷۰ میلیون دلار به یک شرکت برای ساخت ۱۲۰۰ مایل جاده شنی در افغانستان اعطا کرد. اگرچه این آژانس اکنون خبر میدهد که این پروژه پس از ساخت ۱۰۰ مایل در طول سه سال که باعث کشته شدن ۱۲۵ نفر در حملات شورشیان شد، لغو شده است.
راب لودویک سخنگوی پنتاگون در این باره گفت: حمایت اختصاصی هزاران پیمانکار از ماموریتهای اختصاصی ایالات متحده در افغانستان نقش مهمی ایفا کرد که شامل آزاد کردن نیروهای یونیفرم پوش برای تلاشهای جنگی اساسی بوده است.
جان سوپکو، بازرس کل ویژه بازسازی افغانستان از سال ۲۰۱۲ که سالها ناکامی قراردادها را به ثبت رسانده است میگوید که بسیاری از آنها تمام تلاش خود را برای برآورده ساختن خواستههایی که از سوی سیاستگذارانی که تصمیمات نادرست گرفتهاند، انجام میدهند.
سوپکو همچنین عنوان کرد: اینکه بگوییم همه پیمانکاران کلاهبردار یا سودجوی جنگی بودهاند، بسیار آسان است، اما واقعیت این است که برخی از آنها در این مسیر پول زیادی به جیب زدند و این بخشی از سیستم سرمایهداری است.
تاریخچه پیمانکاران نظامی
استفاده آمریکا از پیمانکاران نظامی به جنگ انقلابی بازمیگردد، زمانی که ارتش قارهای برای تهیه تدارکات و حتی انجام حملات به کشتیها وابسته به شرکتهای خصوصی بود. طبق اسناد دفتر بودجه کنگره، در طول جنگ جهانی دوم، به ازای هر هفت سرباز، یک پیمانکار برای جنگ خدمت میکرد.
اخیرا، این اقدام در دهه ۱۹۹۰ در دورانهای جنگ خلیج فارس مطرح شد. پس از ۱۱ سپتامبر برای پیگرد قانونی و جنگ جهانی علیه تروریسم که پنتاگون در کوتاه مدت در مورد آن تصمیم گیری کرد و کاهش نفرات ارتش آمریکا پس از جنگ سرد صورت گرفت.
در سال ۲۰۰۸ ایالات متحده در اوج استقرار سربازان آمریکایی حدود ۱۸ هزار و ۹۰۰ سرباز مستقر در افغانستان و عراق داشت در حالی که همزمان ۲۰۳ هزار و ۶۶۰ پرسنل پیمانکاری هم در این کشورها حضور داشتند.
در واقع نسبت پیمانکاران به نیروهای نظامی افزایش یافت. زمانی که باراک اوباما در قامت رییسجمهوری آمریکا دستور خروج تعداد زیادی از نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان را در پایان دوره دوم ریاست جمهوری خود صادر کرد، همچنان بیش از ۲۶ هزار پیمانکار در افغانستان حضور داشتند در حالی که در مقابل آنها تنها ۹۸۰۰ سرباز در این کشور باقی مانده بود.
حتی چهار سال پس از آن هم زمانی که دونالد ترامپ رییسجمهوری آمریکا، پست ریاست جمهوری را ترک کرد، ۱۸ هزار پیمانکار به همراه ۲۵۰۰ نیروی نظامی در این کشور باقی مانده بود.
هایدی پلتیر مدیر برنامه پروژه «هزینههای جنگ» در این باره میگوید: به نظر میرسد قراردادها تنها در جهت افزایش حرکت میکند، صرف نظر از اینکه یک رییسجمهوری دموکرات یا جمهوری خواه در کاخ سفید حضور داشته باشد، قراردادهای پیمانکاری فقط افزایش مییابد.
خانم پلتیر همچنین تاکید کرد: اتکا به پیمانکاران منجر به ظهور «اقتصاد کامو»- Camo Economy- ( اقتصادی که قراردادها و هزینه عملیات نظامی درآن به شدت افزایش مییاید) شده است که در آن دولت ایالات متحده هزینههای جنگ را پنهان میکند و در نهایت ممکن است همین مساله حمایت عمومی از آن را کاهش دهد.
آمار پیمانکاران نظامی
بر اساس آمار وزارت کار، بیش از ۳۵۰۰ پیمانکار آمریکایی در جنگهای افغانستان و عراق جان باختهاند؛ اگرچه وزارت کار اعلام کرده که این آمار کامل نیست. این در حالی است که بیش از ۷ هزار نیروی نظامی در طول دو دهه جنگ در دو کشور جان خود را از دست دادهاند.
یکی از کارآفرینانی که در این میان فرصت کسب سود به دست آورد، داگ ادلمن اهل استاکتون کالیفرنیاست و در سال ۱۹۹۸ یک بار و تجارت سوخت را در بیشکک قرقیزستان افتتاح کرد. سه سال پس از آن، جنگ در کشور همسایه قرقیزستان یعنی افغانستان آغاز شد. و کسب و کار او در نتیجه به مرکزی برای نیروها و تداکارت ایالات متحده تبدیل شد. همکاران سابق او میگویند که ادلمن با یک شریک قرقیزستانی برای اداره دو شرکت به نامهای ستاره سرخ و مینا که به حلقههای حیاتی برای کمک به جنگ تبدیل شدند، همکاری خود را آغاز کرد.
به گفته همکاران وی، پس از پیشبرد بخشی از قراردادهای پنتاگون که به آنها اجازه میدهد فرآیند مناقصه مرسوم را دور بزنند، شرکتهای ادلمن سوخت ناوگان تانکرهای هوایی C-۱۳۵ نیروی هوایی ایالات متحده در بیشکک را تامین کردند. عملیات سوخت رسانی بر فراز افغانستان و در داخل این کشور ادامه یافت و شرکت او یک خط لوله سوخت هم در پایگاه هوایی بگرام ساخت.
بر اساس دادخواستی که در سال ۲۰۲۰ توسط یکی از همکاران سابق ادلمن که بعدها از شرکت او کنار گذاشته شده، شرکتهای او میلیاردها دلار قرارداد را برنده شده و از قبل آنها صدها میلیون دلار درآمد کسب کردند. بر اساس پروندههای موجود در دادگاه و گفتههای همکاران سابقش، ادلمن پس از آن توانست در عمارت لندن که زمانی متعلق به غول رسانهای کنراد بلک بود، اقامت کند.
اگرچه ادلمن در پاسخ به این شکایتها، این اتهامات را رد کرده و از اظهارنظر در این باره خودداری کرده است.
سود حاصل از قراردادهای دولتی
گروه اصلی ماموریت The Mission Essential Group شرکتی مستقر در اوهایو است که از قبل این قراردادها رشد کرد و به ارائه دهنده پیشروی ارتش در زمینه مترجمان مناطق جنگی در افغانستان تبدیل شد، نمونهای از این قراردادها در افغانستان است.
میشن اسنشال در سال ۲۰۰۳ و پس از آن شکل گرفت که دو سرباز گارد ملی ارتش به نامهای چاد مونین و گرگ میلر در کلاس زبان عربی نسبت به آنچه که از نظر آنها کیفیت پایین مترجمهای مورد استفاده از سوی ارتش بود، ابراز همدردی کرده و تلاش کردند تا اداره امور را به شکل بهتری انجام دهند.
در سال ۲۰۰۷ هم قراردادی ۵ ساله به مبلغ ۳۰۰ میلیون دلار برای تامین مترجم و مشاوران فرهنگی ارتش در افغانستان به دست آورد. شرکت به سرعت رشد کرد و به گفته کارمندان سابق میشن اسنشال، مونین برای صرفه جویی در هزینههای هتل در ماشین خود میخوابید. طبق مدارک عمومی، او به خانهای به وسعت ۶۴۰۰ فوت مربع و به ارزش ۱.۳ میلیون دلار در کنار زمین گلف کلوپ روستایی نقل مکان کرد و یک خودروی فراری کلاسیک اسپرت متعلق به دهه ۱۹۷۰ خریداری کرد.
کارمندان پیشین میشن اسنشال همچنین گفتهاند که پیشتر مترجمان افغان در حالی به هنگام ثبت قرارداد مبلغ قابل توجهی دریافت میکردند که پس از انعقاد این قرارداد تجاری، دستمزد آنها کاهش یافت.
از آنجایی که ماموریت نظامی در افغانستان در سال ۲۰۱۲ روند کاهشی در پیش گرفت، میشن اسنشال اعلام کرد که برای کاهش هزینهها متحمل فشارهایی میشود. همچنین اعلام شد که برای انعقاد قراردادهایی با زبان شناسان افغان وارد مذاکره شده است که میانگین حقوق ماهانه را ۲۰ تا ۲۵ درصد کاهش میدهد.
این شرکت همچنین عنوان کرد: متوسط درآمد ماهانه زبان شناسان افغان از حدود ۷۵۰ دلار در سال ۲۰۱۲ به ۵۰۰ دلار کاهش یافته است.
انیس خلیل زبان شناس افغان – آمریکایی که چندین ماه برای یکی از پیمانکاران فرعی میشن اسنشال مشغول به کار بود، در این باره میگوید: آنها میلیاردها دلار از دولت ایالات متحده میگرفتند در حالی که نحوه برخوردشان با زبانشناسان واقعا غیرانسانی بود.
او و دیگر کارمندان سابق عنوان میکنند که برخی از زبان شناسان افغان در کنار سربازان آمریکایی در سختترین نقاط ممکن فعالیت میکنند در حالی که ماهانه تنها ۳۰۰ دلار حقوق میگیرند. اگرچه شرکت در پاسخ اعلام کرده است که هیچ مدرکی مبنی بر اینکه کسی در صورت کار تمام وقت ماهانه ۳۰۰ دلار دریافت کرده باشد وجود ندارد.
عدم نظارت بر پیمانکاران
میشن اسنشال همچنین عنوان کرده است: مترجمان در مقایسه با درآمد متوسط در بازار، حقوق بسیار خوبی دریافت میکردند و برای این شرکت اطمینان از مراقبت کافی از آنها در اولویت است. آنها همچنین برای کمک به کارمندان خود در داخل افغانستان پس از سلطه طالبان، تا لحظه پایانی تمام تلاش خود را به کار بستهاند.
میلر در این باره تاکید میکند: در این شغل حمایت به معنای کسب سود بالا نیست. این مساله به حفظ امنیت ملی و سبک زندگی آمریکایی ما بازمیگردد.
در ژانویه سال ۲۰۱۰، یک مترجم افغان که برای میشن اسنشال در پایگاه نیروهای ویژه ارتش در نزدیکی کابل مشغول به فعالیت بود، اسلحهای در دست گرفت و دو سرباز آمریکایی را کشت. دیوید تامپسون و مارک دکوتو همراه با افسر ارشد توماس راسل که در این حادثه مجروح شده بود، شکایت قضایی مطرح کرده و میشن اسنشال را متهم کردند که به درستی در انتخاب، گزینش و نظارت بر مترجمان خود دقت نداشته است. خانوادههای آنها هدفشان از این شکایت را وادار کردن دولت در رسیدگی به آنچه که نظارت ناکافی بر پیمانکاران خواندند، عنوان کردند.
خانوادهها همچنین در بیانیهای اعلام کردند: این قراردادها بسیار سودآور هستند و از نظر ما ملاحظات مالی توانسته بر اجرای صحیح الزامات قرارداد ارجحیت داشته باشد.
طرفین دعوا این پرونده قضایی را در سال ۲۰۱۵ با شرایط نامشخصی حل و فصل کردند.
آقای میلر حادثه سال ۲۰۱۰ را یک «تراژدی کامل» خواند و گفت که این تنها حادثه این شرکت در طول ۱۷ سال فعالیت در مناطق جنگی بوده است. او گفت که ماموریت اضطراری توسط ارتش از هر گونه جرم جنایی برای این حمله مبرا شده بود. با این وجود ارتش از هر گونه اظهارنظری در این راستا خودداری کرده است.
تا پایان سال ۲۰۱۰، میشن اسنشال اعلام کرد که نزدیک به ۷هزار زبانشناس را به کار گرفته تا با ارتش ایالات متحده در افغانستان همکاری کنند. همچنین در سال ۲۰۱۲ بیش از ۸۶۰ میلیون دلار درآمد از وزارت دفاع آمریکا کسب کرده است.
بر اساس مدارک عمومی، با پایان یافتن افزایش نیروها، قراردادهای فدرال میشن اسنشال به میزان قابل توجهی کاهش یافت. میلر همچنین عنوان کرد که او و آقای مونین دیدگاههای متفاوتی برای رشد شرکت داشتند. با این وجود مونین از هر اظهارنظری در رابطه با فعالیتهای خود در میشن اسنشال خودداری کرده و با فروش سهم خود از این شرکت به میلر موافقت کرد.
همچنین اختلافاتی میان میلر و دو عضو دیگر هیات مدیره در یک شکایت حل و فصل نشده در سال ۲۰۱۸ به وجود آمد. در این دعوا میلر متهم شد که تعدادی از بستگان خود را که دارای صلاحیت نبودهاند استخدام و میلیونها دلار از پول شرکت را صرف مسائل شخصی کرده و در نهایت شرکت را مجبور کرده است که یک میلیون دلار برای هواپیمایی بپردازد که اعضای خانواده او را به مسافرت ببرند و در نهایت هم بدون تایید هیات مدیره سالانه ۵۰۰ هزار دلار حقوق دریافت کند.
میلر در پاسخ گفت که میشن اسنشال یک کسب و کار خانوادگی است و دو نفر از برادرانش برای این شرکت در موقعیتهایی کار میکنند که واجد شرایط لازم برای قرار گرفتن در این موقعیتها هستند. به گفته او این هواپیما از سوی مدیران اجرایی شرکت برای سفرهای کاری در سراسر کشور مورد استفاده قرار میگرفت و زمانی که دیگر نیازی به آن احساس نمیشد، فروخته شد.
میلر اما این اتهامات را رد و اعضای هیات مدیره را در پروندههای دادگاهی به این مساله متهم کرد که سعی در استفاده از میشن اسنشال به عنوان ماشین پول نقد شخصی خود دارند و مواد غیرقانونی مصرف میکنند و نقش شرکت را به عنوان یک پیمانکار فدرال به خطر میاندازند. میلر همچنین آنها را متهم کرد که از دادگاه برای دستیابی به یک معامله بهتر در واگذاری سهام خود در شرکت استفاده میکنند.
ادعاهای بی اساس میلر
کاترین کانر فرگوسن وکیل اعضای هیات مدیره، اسکات هامفریس و کریس میلر که ارتباطی با گرگ میلر ندارد گفت که این ادعاهای متقابل، بی اساس و آشکارا نادرست است.
زمانی که جو بایدن رییسجمهوری آمریکا در ماه آگوست به آخرین سربازان آمریکایی دستور خروج از افغانستان را داد، اسنشال میشن تعداد کارکنان خود را به هزار نفر کاهش داد. میلر تاکید کرد: تقریبا ۹۰ نفر از کارکنانش در طول جنگ کشته شدند. وی همچنین عنوان کرد: ۲۲ نفر آخر در افغانستان در کنار نیروهای آمریکایی کار کردند و با چند هواپیمای آخر سربازان آمریکایی در ماه آگوست از کابل خارج شدند.
در آن زمان، میلر در حال کار بر روی تغییر موقعیت میشن اسنشال بود و این شرکت قراردادی ۱۲ میلیون دلاری برای معرفی مترجم به ارتش در آفریقا منعقد و با خرید یک شرکت فناوری تلاش کرد تا در سبد خود تنوع ایجاد کند.