چالشها و راهکارهای تامین سنگآهن برای طرح جامع فولاد
یک تحلیلگر ارشد بازارهای بینالمللی فولاد و سنگآهن گفت: استفاده از معدن سنگآهن هماتیت و استفاده از باطلههای معادن بزرگ، راهکارهایی است که میتوان با استفاده از آنها بر چالشهای فعلی تامین سنگآهن در کشور فائق آمد تا فرصت کافی برای انجام اکتشافات جدید فراهم شود.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایرنا، بر اساس آخرین ویرایش مطالعات طرح جامع فولاد کشور، ذخیره زمینشناسی سنگآهن کشور پنج میلیارد تن و ذخیره قابل استخراج آن ۲.۹ میلیارد تن تخمین زده میشود.
بر اساس مطالعات انجام شده برای تحقق هدف چشمانداز ۱۴۰۴ که در آن دستیابی به سالیانه ۵۵ میلیون تن فولاد خام پیشبینی شده، به ۱۶۰ میلیون تن سنگآهن نیاز است؛ چیزی که به دلیل کافی نبودن اکتشافات، آینده خوبی ندارد.
در این صورت و تولید کامل مطابق برنامههای واحدهای فولادی، بیش از ۸۰۰ میلیون تن سنگآهن کشور تا سال ۱۴۰۴ مصرف میشود.
بر این اساس با استخراج سالیانه ۱۶۶ میلیون تن سنگآهن، ذخایر کشور تقریبا تکافوی حدود ۱۳ سال بعد از افق ۱۴۰۴ را خواهد داد و چندی نمیگذرد که ذخایر سنگآهن تمام میشود.
کارشناسان باور دارند با اینکه سازمانهای تخصصی کشور از جمله سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور در سال ۱۳۹۷ هشدار جدی داده بودند که ذخایر معدنی مانند سنگآهن با روند اکتشاف موجود رو به اتمام است، اما تاکنون اقدام عملیاتی و اصلاح ساختار اکتشاف در کشور انجام نشده است.
در این پیوند، «کیوان جعفریطهرانی» کارشناس و تحلیلگر ارشد بازارهای بینالمللی فولاد و سنگآهن امروز (جمعه) اظهار داشت: زمانی که صادرات سنگآهن از دو دهه پیش آغاز شده بود هیچکس به فکر «طرح جامع فولاد» نبود و به هیچ عنوان چنین طرحی تصویب نشده بود و هیچکس باور نمیکرد با محدودیت سنگآهن مواجه شویم.
زنجیره تولید فولاد به فرآیند تولید فولاد از استخراج سنگ آهن تا تولید شمش فولاد گفته میشود. به طور کلی این زنجیره شامل استخراج سنگ آهن از معدن و سپس تبدیل آن به کنسانتره و ورود آن به بخش فولادسازی و در نهایت ورود به بخش نورد است.
طبق جدیدترین پایش طرح جامع فولاد، ظرفیتهای ایجاد شده تا پایان سال ۹۹ شامل ۳۹.۴ میلیون تن ظرفیت تولید شمش فولاد، ۳۷.۱۸ میلیون تن آهن اسفنجی، ۶۶.۷۵ میلیون تن گندله و ۶۴.۱۱ میلیون تن کنسانتره است.
جعفریطهرانی در ادامه بیانداشت: بررسیها حاکی است ایران در افق ۱۴۰۴ سالیانه به ۱۶۰ تا ۱۶۹ میلیون تن سنگآهن نیاز دارد، این در حالی است که ذخایر سنگآهن ایران محدود شده و معادن قدیمیتر مثل بافت و چغارت کمتر از هفت تا هشت سال از عمر آنها باقی مانده است.
وی گفت: برای معادن دیگر مثل چادرملو که موفق به بهدستآوردن ذخایر جدید شدهاند، همچنین معادن گلگهر و بخش خصوصی عمری بین ۱۴ تا ۱۷ سال متصور است، اما در مجموع این مدت زمان آنقدر کوتاه است که امروز همگی در کشور به فکر واردات سنگآهن افتادهاند، اما نباید فراموش کرد که در شرایط تحریم قرار داریم که ممکن است تداوم داشته باشد.
این تحلیلگر بازارهای فولاد و سنگآهن ادامهداد: این در حالی است که در منطقه شرکتهای بزرگی همچون «وُله» عمان با ظرفیت ۹.۶ میلیون تن در سال فعالیت میکنند که با کشتیهای ۴۰۰ هزار تنی کنسانتره را به بندر «سوهار» این کشور حمل میکنند، همچنین گندلهسازی «بحرین استیل» با ظرفیت ۱۱.۵ میلیون تن در سال مدت هاست در بحرین با کمبود خوراک مواجه شده و از حدود ۱۵ سال پیش نیازش را از شرکت CVRD برزیل تامین میکند.
وی اضافهکرد: بحرین در سالهای اخیر با شرکت CSN برزیل (که یک شرکت پرتغالیالاصل است) قرارداد داشته اما CSN شرکت کوچکی است و هیچ وقت نتوانسته نیاز بحریناستیل را بهطور کامل پوشش دهد. از ابتدای سال ۲۰۲۱ باخبر شنیدیم که بحرین استیل قرارداد ۲۰ سالهای با شرکت «آنگلا امریکن» برزیل برای تامین خوراک خود منعقد کرد.
جعفری تاکید کرد: با وجود پروژههای گندلهسازی عمان و بحرین در خلیجفارس امکان اینکه ایران بتواند از برزیل به واردات سنگآهن یا گندله بپردازد، وجود نخواهد داشت و با رفع تحریمها نیز عملیاتی نخواهد شد، زیرا ظرفیت معادن یاد شده برزیل توسط کارخانجات و بحرین رزرو شده است.
وی توضیحداد: شرکت وله به هیچ عنوان مواد اولیه به ایران نمیفروشد، زیرا در عمان کارخانه دارد و CSN هم شرکت کوچکی است که تولید شده در سال بین سه تا چهار میلیون تن است. آنگلا امریکن هم شرکت دوم بزرگ برزیل است که قرارداد ۲۰ ساله با بحرین دارد، بر این اساس ما نمیتوانیم برزیل را به عنوان منبع تامین سنگ آهن خود مد نظر قرار دهیم.
کارشناس ارشد بازارهای بینالملل فولاد و سنگآهن اظهار داشت: در استرالیا نیز معدن «یوگی» مطرح است که با مشارکت گلگهر، چادرملو و شرکت خصوصی «فکور صنعت» خریداری شده است، اما یکی از معضلات اساسی آن حمل کنسانتره در آینده خواهد بود.
وی بیانداشت: یکی از مشکلات اساسی ما موضوع پهلوگیری کشتیهای ۱۵۰ تا ۱۷۰ هزار تنی «کیپ سایز» است که امکان آن در بنادر کشور وجود ندارد و اگر قرار باشد از استرالیا با کشتیهای «پانامکس» ۷۰ تا ۹۰ هزار تنی واردات انجام شود مقرون به صرفه نخواهد بود، مگر اینکه تحریمها و محدودیت حمل دریایی برداشته شود و آنگاه شاید حمل از استرالیا توجیه داشته باشد.
جعفریطهرانی یادآوریکرد: از آنجایی که در سالهای گذشته طرحهای توسعهای در بنادر کشور اجرایی نشده، بهطور طبیعی کشتیهای بزرگ تا نزدیک بنادر ما میتوانند لنگر بیاندازند و پس از آن سنگآهن را به کشتیهای کوچکتر و سبکتر منتقل کنند.
وی همچنین گفت: امروز و با استقلال طالبان در افغانستان، امکان واردات سنگآهن از این کشور در هالهای از ابهام قرار گرفته است.
این تحلیلگر ارشد بازارهای سنگآهن افزود: یکی دیگر از کشورهای منطقه که معادن سنگ آهن خوبی دارد قزاقستان است، اما بُعد مسافت ریلی و محدودیت انتقال بار از طریق دریای خزر، موضوع واردات از این کشور را نیز منتفی می سازد.
وی خاطرنشانکرد: کشورهایی همچون شیلی که کنسانتره سنگآهن دارد، همچنین مکزیک که عیار سنگ آهن آن در حدود ۶۵ است به دلیل تحریمها محصولات خود را به ایران نمیفروشند، کشور مراکش نیز سنگآهن مگنتیت دارد که آن هم به دلیل تحریمها قادر به فروش به ما نیست و آفریقای جنوبی، تانزانیا و کنیا نیز قراردادهایشان تحت انحصار یکی از کشورهای عربی است و در عمل خرید از آنها امکانپذیر نیست.
جعفری تصریحکرد: با این اوصاف فقط کشور هند باقی میماند که آن هم برای صادرات سنگآهن هماتیت با عیار ۵۸ به بالا عوارض صادراتی تعیین کرده که در عمل به صرفه نیست. همچنین این کشور اجازه صادرات سنگآهن مگنتیت را نمیدهد و اگر قرار باشد سنگ آهن هماتیت با عیار کمتر از ۵۸ از هندوستان وارد کنیم بهتر است نسبت به فراوری معادن هماتیت خودمان اقدام کنیم.
وی گفت: در گذشته بسیاری از معادن سنگ آهن هماتیت کشور به علت نبوده فناوری به درستی مورد استفاده قرار نگرفته و به ظرفیت بالا نرسیده است، هرچند با استفاده از روش های سنتی برداشتهایی انجام میشد اما روند تولید و تناژ محدود بود، با این حال امروز با فناوریهای جدیدی که در چین و کشور خودمان مهیا است امکان فرآوری این معادن هماتیت وجود دارد.
این تحلیلگر تاکید کرد: استفاده از باطلههای معادن بزرگ راه میانبری است تا چند سال آینده که احیاء معادن هماتیت کشور و فرآوری آنها، همچنین فرآوری باطله های معادن بزرگ اقدام میشود، میتواند راهگشا باشد تا مدت زمان استفاده از موجودی ذخایر مگنتیت طولانیتر شود و فرصت کافی برای انجام اکتشافات جدید داشته باشیم.
کارشناسان معتقدند: زمانی به اهداف مدنظر در کشور میرسیم که مطالعات و اکتشافات کامل، عمقی و هدفمند باشند. این در حالی است که تاکنون اکتشافات معدنی به دلیل نبود اکتشاف یکپارچه و سیاستگذاری واحد کامل نبوده و در این زمینه زیانهایی به چرخه تامین مواد اولیه موردنیاز صنایع معدنی وارد شده است.