علائم نشان دهنده رسیدن به میانسالی!
در سن 40 سالگی تا اوایل سن 50 سالگی فرد با چالش هایی در زندگی مواجه می شود که به آن بحران میانسالی می گویند که مشکلات روحی در پی دارد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از نمناک؛ بعضی از خانم ها متوجه چالش هایی در درون خود می شوند که معمولا این اتفاق در سنین 40 سالگی تا اوایل 50 سالگی رخ می دهد و به آن بحران میانسالی می گویند. این مفهوم گاهی اوقات در سن 60 سالگی رخ می دهد که در آن سن باعث از بین رفتن اعتماد بنفس و مشکلات هویتی در فرد می شود اما هیچ شواهد تجربی برای این موضوع وجود ندارد و می توان آن را یک پدیده عمومی معرفی کرد که باعث تغییرات زیادی در زندگی فرد می شود و از لحاظ احساسی او را دچار بحران می کند.
البته که افراد در دوره های مختلف زندگی با بحران های زیادی روبرو می شوند که این هم یکی از آنهاست. در این قسمت از قصد داریم که به برخی علائم بحرانی میانسالی اشاره کنیم.
- افزایش یا کاهش وزن شدید
بحران میانسالی معمولا علائم مشابهی با افسردگی دارد که تغییر وزن یکی از همان علائم است . کاهش یا افزایش وزن یکی از همین عناصر است که نشان می دهد فرد دچار بحران میانسالی شده است و البته که بعضی از تغییرات کاملا طبیعی هستند اما گاهی اوقات همین تغییرات وزنی تا حدی شدید می شود که فرد نیاز به مراجعه به پزشک را پیدا می کند.
- بی تفاوتی :
اگر مشاهده کردید که خودتان یا فردی در اطرافیانتان به یکباره هیجانات و علایق خود را از دست می دهد و دیگر از چیز خاصی لذت نمی برد، احتمالا در بحران عاطفی قرار گرفته است که این بی احساسی و بی تفاوتی در این افراد به طور وسیعی مشاهده می شود و گاهی اوقات بسیار پیچیده می شود. در این مراحل باید سعی کنید که برای خود هدف تعیین کنید و برای رسیدن به هدفی تلاش کنید تا کم کم خودتان را از این بی تفاوتی شدید نجات دهید.
- حسادت
آیا متوجه شدید که مدام در حال مقایسه خود با دیگران هستید و نسبت به موفقیت دیگران حسادت می کنید ؟ البته این موضوع برای تمام افراد کاملا یکسان رخ نمی دهد و معمولا برای بهبود حال این افراد یادآوری کنیم که چه دستاوردهایی در زندگی داشته اند که همین موضوع روی توانایی و فرصت های موفقیت فرد تاثیرگزار است.
زمانی که خودتان را بیش از حد درگیر آنالیز و تجزیه تحلیل زندگی دیگران می کنید باید فکرتان را منحرف کنید و سعی کنید که خودتان را ارتقا دهید تا حس کمبود در شما بهبود پیدا کند.
- درد جسمی غیر معمول
مشکلات ذهنی و روحی روانی تا حد زیادی روی مشکلات جسمی تاثیرگزار است که بحران عاطفی هم از این قاعده مستثنی نیست که مشکلات گوارشی و سر درد یکی از علامت های جسمی است که می تواند به دلیل مشکلات روحی روانی در فرد ایجاد شود . بسیاری از افراد ممکن است که در بحران میانسالی دچار مشکلاتی مثل میگرن نیز بشوند.
- از خودتان سوالات عمیق می پرسید و علائم خود را بررسی می کنید.
یکی از علائم مبتلا شدن به مشکل بحران میانسالی این است که افراد مدام به تجزیه تحلیل رفتار خود می پردازند و این افراد مدام فکر می کنند که کار یا رفتاری را اشتباه انجام داده اند و به همین دلیل به شدت در حال ارزیابی خودشان هستند و البته گاهی اوقات این علامت باعث می شود که افراد به اصلاح رفتارهای اشتباه خود بپردازند اما زیاده روی در آن باعث آسیب و حساسیت بیش از حد به فرد می شود.
- تصمیم های خطرناک
به علت تجزیه تحلیل بالا در رفتار ممکن است که فرد به نتایج نادرستی دست پیدا کند و باعث شود که به مقاصد خوبی نرسد و معمولا این رفتار ها و اشتباهات در مورد روابط عاطفی افراد بیش از بقیه موارد اتفاق می افتد.
- از دست دادن توانایی ذهنی
شاید این جمله را زیاد از افراد مخصوصا خانم ها شنیده باشید :احساس می کنم دارم دیوونه می شم . نمی توانم چیزی را به یاد بیاورم و اصلا چرا به این اتاق آمدم ؟ از هر چیزی عصبانی می شم.
این جمللات معمولا در افراد مبتلا به بحران میانسالی بیش از بقیه به گوش می خورد و این افراد تا جایی نا تعادلی در اعصاب و روان پیدا می کنند که کم کم به این فکر می کنند که در حال از دست دادن توانایی ذهنی خود هستند و دیگر امیدی به عملکرد ذهن آن ها نیست.
- نخوابیدن در شب
اگر جزء افرادی هستید که شب ها خوابتان نمی برد و مدام در جای خود غلط می زنید ، احتمالا هورمون های شما دچار ناتعادلی و بهم ریختگی شده است ، خانم ها در این شرایط معمولا با نامنظمی در قاعدگی نیز مواجه می شوند و سطح هورمون تستوترون و استروژن در آن ها جابجا می شود که بهم ریختگی هورمون ها در خانم ها نیز یکی از علائم بحران میانسالی است.
- آینده نگری ناامیدانه
یکی از جالب ترین چیزها در مورد بحران میانسالی این است که افراد خوش بینی خود را تا حد زیادی نسبت به آینده از دست می دهند و آن ها دید خوبی به آینده ندارند و نمی توانند ذهن خود را به سمت اتفاقات مثبت متمرکز کنند و البته که این موضوع کاملا طبیعی است که افراد در سنین جوانی خوش بین تر هستند و این را می توان نشانه شادابی و سلامت کامل آن ها دانست.
- کلافگی مداوم
کلافگی و احساس خستگی یکی از نشانه های بحران میانسالی است . معمولا افراد در سنین نوجوانی نیز این احساس را تجربه می کنند که ممکن است در بحران میانسالی نیز دوباره برای آن ها تکرار شود. این کلافگی باعث می شود که افراد کارهای عجیب و غریب و خلاف عرف معمول انجام دهند ، مثلا ممکن است که بر خلاف عادت همیشگی به یکباره به برنامه های آموزش آشپزی علاقمند شوند و ناگهان از آن دست بکشند که در واقع نوعی سردرگمی به آن ها دست می دهد.
- حس از دست دادن
آیا فکر می کنید که به دنیا امده اید که همه چیز را از دست بدهید ؟ آیا فکر می کنید که امکان رسیدن به هیچ کدام از آرزوهایتان وجود ندارد ؟ از دست دادن امید و آرزو ، ایده و خواسته یکی دیگر از نشانه های بحران میانسالی است که باعث نا امیدی شدید در افراد می شود که در این حالت ترس شدید به افراد غلبه می کند و در نتیجه انگیزه و تلاش خود را از دست می دهند.
- نگرانی در مورد ظاهر
اینکه افراد می خواهند خوب به نظر بیایند، یک طرف قضیه است اما این که مدام جلوی آینه باشند و نگران ظاهر خود باشند، طرف دیگر قضیه می باشد که متاسفانه این افراد در این بحران به شدت اعتماد بنفس خود را از لحاظ ظاهری از دست می دهند و به خاطر صورت خود خجالت زده هستند.
- بی توجهی کامل نسبت به ظاهر
گاهی اوقات نیز افراد در بحران میانسالی از آن ور بوم می افتند و به طور کامل توجه خود را نسبت به ظاهر از دست می دهند. آن ها هیچ گونه اقدامی را برای زیبایی و یا مرتب کردن خود انجام نمی دهند و انگار که هیچ امیدی به خوب شدن ظاهر خود ندارند که این مورد نیز یکی دیگر از نشانه های شبیه به افسردگی می باشد.
- خودتان را پیر می دانید.
چنانچه پیش از این هم در توضیح دادیم این بحران معمولا برای افراد بین 40 تا 50 سال رایج تر است که این سن اصلا سن پیری محسوب نمی شود اما بسیاری از افراد مبتلا به این بحران به شدت خود را پیر می دانند و در شدید ترین حالت نیز منتظر مرگ و تمام شدن عمر خود هستند . این احساس پیری باعث می شود که در همین سنین خودشان را از کار افتاده بدانند و در نتیجه دیگران نیز کمتر روی آن ها و قابلیت هایشان حساب باز می کنند که همین احساس را در آن ها تشدید می کند.
- میل نداشتن به رابطه جنسی
شاید اصلا یادتان نباشد که آخرین بار چه زمانی با همسرتان رابطه جنسی داشته اید و از طرفی با اینکه از این کار مدت زمان زیادی گذشته ، شاید هنوز هم هیچ میلی برای انجام این کار نداشته باشید . هورمون ها و به هم خوردن تعادل آن ها باعث به وجود آمدن این میلی در افراد می شود و البته که برای این مسئله می توان از راه هورمونی و از راه مشاوره و روانشناسی درمان را آغاز کرد.
- فکر می کنید که همه روزهای خوب سپری شده اند
افراد در بحران میانسالی مدام به گذشته فکر می کنند. آن ها این تفکر را دارند که تمام روزهای خوب و شاد آن ها از بین رفته است و دیگر راهی یا علتی برای شادی کردن وجود ندارد.
- به روزهای بد زندگی فکر می کنید.
افراد مبتلا به این بحران معمولا عادت دارند که مدام اتفاقات بد زندگی را برای خود یادآوری کنند که این کار باعث احساس منفی و خود سرزنشی در آن ها می شود که به مرور تاثیرهای بسیار منفی روی جسم آن ها نیز خواهد گذاشت.
علت بحران میانسالی را از چه جنبه هایی می توان بررسی کرد ؟
بحران میانسالی را می توان به دلایل مختلفی ربط داد اما این بحران معمولا به سه بخش تقسیم می شود :
بخش جسمی
خانم ها در دوران قاعدگی با بهم ریختن هورمون ها و مشکلاتی در پی آن مواجه می شوند که بهم خوردن تعادل و میزان پروژسترون و استروژن در ان ها می تواند خواب، خلق وخو، روحیه و میزان انرژی شان را کاهش دهد و در نتیجه باعث مشکلاتی مثل کمبود هیجان ، اضطراب ، افزایش وزن و دیگر علائم بحران میانسالی می شود.
بخش احساسی
زمانی که به سن میانسالی می رسید ، ممکن است که با مشکلاتی مثل ضربه روحی روانی سخت مواجه شوید . مرگ یکی از اعضای خانواده، تغییر در شناخت هویتی، مشکل روحی یا جسمی ، احساس کمبود ، احساس پوچی از چیزهایی است که باعث به وجود آمدن بحران میانسالی و علائم آن در فرد می شود.
بخش اجتماعی
یکی دیگر از علت ها این است که در هر جامعه ای توجه به خانم های جوان بیش از خانم های میانسال است و در نتیجه خانم ها با رسیدن به این سن کم کم توجه افراد زیادی را در جامعه از دست می دهند که همین امر باعث پا گذاشتن به این بحران می شود.
چگونه با بحران میانسالی مبارزه و مقابله کنیم ؟
همیشه توصیه روانشناسان و متخصصان در این زمینه این است که با ترس های خود روبرو شوید و در دل آن ها قدم بردارید که ین گونه خواهید دید چگونه شگفت زده می شوید و البته که در کنار آن می توان اقدامات مهمی را انجام داد که در این بخش به تعدادی از آنها اشاره خواهیم کرد.
صحبت با درمانگر
ذهن درمانی را می توان از طریق مشاور، پزشک و مربی ذهن انجام داد و در هر صورت داشتن یک درمانگر در این زمینه بسیار کمک کننده است.
صحبت کردن با دوستان
مطالعات در سال 2012 نشان می دهد که سپری کردن دوران میانسالی زمانی راحت تر می شود که دور خودتان را با دوستان خود احاطه کنید که با این کار احساس شادابی بیشتر و بهتری خواهید داشت.
وصل شدن به طبیعت
مطالعات نشان می دهد که وقت گذراندن در طبیعت حتی برای چند دقیقه بسیار مفید است و می تواند روحیه شما را بازیابی کند ، پس هرگز در منزل نمانید و به افسردگی خود دامن نزنید.
انجام درمان های خانگی
خبر خوب اینجاست که برای بحران میانسالی نیز می توان درمان های خانگی و موثری را در پیش گرفت . مصرف میوه ها و سبزیجات با هر رنگ و پروتئین می تواند به بدن شما کمک کند که راحت تر با این شرایط کنار بیایید ، مثلا مکمل های ملاتونین و منیزیم به فرد کمک می کند که خواب شبانه راحت تری داشته باشد و اضطراب خود را کاهش دهد.
نوشتن دستاوردها
زمانی که دستاورد ها و موفقیت های خود را روی کاغذ پیاده کنید ، بیش از قبل قدر آن ها را می دانید و به توانایی های خود پی می برید و در نتیجه احساس مفید بودن بیشتری می کنید که در بهبود روحیه شما بسیار موثر است.
پذیرش بحران
زمانی که افراد این بحران و تغییر سن و روحیه خود را به عنوان امری طبیعی در زندگی بپذیرند ، راحت تر با مشکلات آن کنار خواهند آمد.
دواطلب شدن
سعی کنید که در مسائلی از هر قبیل که فکر می کنید از عهده آن بر می آیید ، داوطلب شوید تا برای آن تلاش کنید که همین تلاش باعث انتقال حس شادی و جوانی به شما می شود.
ورزش کردن
ورزش کردن تا حد زیادی روی روحیه شما تاثیر گزار است . مخصوصا اگر برای ورزش خود هدف مشخصی معین کرده باشید. ورزش هایی مثل یوگا و مدیتیشن نیز در آرامش ذهن شما در این دوران تاثیر بسیار زیادی دارد.
بحران میانسالی چقدر طول می کشد ؟
اگر هیچ اقدامی جهت درمان آن انجام ندهید ، ممکن است 2 تا 3 سال طول بکشد . شاید افراد ناخواسته و بدون آگاهی به شما پیشنهاداتی را بدهند که باعث شدت گرفتن مشکل شما شود ، پس حتما با یک متخصص در این زمینه مشورت کنید تا مدت دوره آن را به حداقل برسانید .