ارتباطی بین نرخ بهره بین بانکی با بورس وجود ندارد / ذینفعان از سرکوب نرخ سود، نفع میبرند
این روزها، میان فعالان بازار سرمایه تصوری مبنی بر تاثیر مثبت کاهش نرخ بهره بین بانکی بر بورس شکل گرفته است. این درحالی است که کارشناسان معتقدند این نرخ با شرایط کنونی ایران نمیتواند تاثیر شگرفی بر رشد یا افت شاخص داشته باشد.
اقتصادآنلاین – سیده زینب رزمگیر؛ در بند آخر بسته حمایت از بورس که توسط وزارت اقتصاد ارائه شده، بانک مرکزی موظف به مدیریت نرخ بهره بینبانکی تا سقف ۲۰درصد شده است. از طرفی در سه هفته اخیر، نرخ بهره بین بانکی روندی نزولی در پیش گرفته است.
برخی از فعالان و کارشناسان بازار سهام، این اتفاق را برای بورس مثبت تلقی کرده و معتقدند با کاهش نرخ بهره بینبانکی، نرخ بهره سپرده نیز کاهش یافته و این اتفاق منجر به انتقال سرمایهها از بانکها به بازار میشود. این درحالی است که به گفته کارشناسان، نرخ بهره سپردهها در ایران وابسته به نرخ بهره بین بانکی نبوده و به صورت دستوری تعیین میشود. از همین رو است که کاهش این نرخ نمیتواند تاثیر زیادی بر روند بازار سرمایه داشته باشد.
نرخ بهره بین بانکی چیست؟
بانکها در طول روز به دلایل مختلفی ممکن است دچار کمبود نقدینگی شوند، آنها برای تامین مالی کوتاه مدت خود که معمولا یک روزه است، از بانکهایی که مازاد منابع دارند قرض میگیرند. نرخ بهرهای که بانک دارای مازاد منابع، به بانکی که دچار کمبود منابع شده است میدهد، نرخ بهره بینبانکی است که از نرخ بهره بانک مرکزی نیز کمتر است.
نرخ بهره بین بانکی پایین، برای چه کسانی مطلوب است؟
یوسف کاووسی، کارشناس اقتصادی، در این زمینه به اقتصادآنلاین گفت: در زمانی که هرکدام از بازارها در جایگاه خود قرار گرفته باشند، بورس و بازار نرخ بهره با مکانیسم خود و بدون دستکاری عمل کنند، این رابطه درست است اما زمانی که نرخ سود سپرده، نصف نرخ تورم هم نیست یعنی یا این قاعده رعایت نشده یا اعتماد از بورس رفته است. اگر نرخ بهره یا نرخ بهره بین بانکی را به ۱۰درصد نیز برسانیم، از جهت سهامداران عادی اتفاقات زیادی در بورس نمیوفتد ولی زمانی که نرخ بهره بین بانکی از حد معمول پایینتر بیاید، قدرت خرید سهامداران حقوقی به ویژه بانکها در بازار افزایش مییابد.
کاووسی درمورد منافع نرخ بهره بین بانکی زیر ۲۰درصد برای بانکها گفت: بانکها زمانی که در طول روز با کمبود منابع مواجه شوند، شب برای تصفیه به بازار بین بانکی مراجه کرده و اگر نرخ بهره بین بانکی زیر ۲۰درصد باشد، برای آنها مطلوب است؛ زیرا به همان اندازهای که به مردم نرخ سود میدهند، میتوانند منابع را تهیه بکنند. سپس کارگزاریهای آنها با آن پول به بورس ورود کرده و به جمعآوری صفهای فروش یا ایجاد صفوف خرید میپردازند و از این طریق میتوانند به بازار عمق ببخشند اما عملکرد بانکها در این مدت نشان داده، آنها بازارسازی را تنها روی سهام خودشان یا سهام وابسته به خود انجام میدهند. در واقع از این امکان خود، در جهت منافع سهامدار خرد و حقیقی استفاده نکرده و در جهت منافع خود عمل میکند.
کاهش نرخ بهره بین بانکی بر وضعیت بورس تاثیرگذار است؟
وی در زمینه رابطه نرخ بهره بینبانکی و بورس گفت: این رابطه زمانی برقرار است که هر چیزی سرجای خودش باشد، اما زمانی که بازارها هر کدام به تنهایی حرکت میکنند و به سایر بازارها بیتوجه هستند، تاثیر عمدهای ندارد. در این صورت با کاهش نرخ بهره بین بانکی، تنها بانکها بهره بیشتری در جهت سهام خودشان و نه درجهت اصلاح شاخص و جمعآوری صفوف فروش میبرند. بنابراین بیشترین کسانی که کاهش سود بین بانکی را دنبال میکنند، خود بانکها هستند تا بتوانند زیانی که دولت از طرف دیگر در تسهیلات تکلیفی به آنها تحمیل میکند را در این بازار جبران کنند.
تاثیر تغییرات نرخ بهره بین بانکی بر نرخ بهره سپردهها / نرخ سود سپردهها دستوری است
وی در پاسخ به این پرسش که آیا تغییرات نرخ بهره بین بانکی بر نرخ بهره سپردهها نیز اثرگذار است، گفت: اکنون، سیاست بر این است که سود سپرده را تغییر ندهند و بیشتر نکنند.
قاعده منطقی این است که وقتی نرخ بهره بین بانکی تغییر میکند، بر نرخ سود سپرده و نرخ تسهیلات نیز تاثیر بگذارد اما در حال حاضر چون هیچ بازاری بر اصول خود حرکت نمیکند، نرخ بهره بین بانکی بیآنکه نرخ سود سپرده یا تسهیلات جابهجا شود، بالا و پایین میشود. این موضوع از همان نقاط ضعفی است که به صورت دستوری عمل شده است.
وی ضمن اشاره به اینکه برای جلوگیری از ورود مخرب بانکها به سایر بازارها، باید هزینه سوءمدیریت بانکها را به وسیله افزایش نرخ بهره بین بانکی بالا برد، گفت: بازار بین بانکی به این معناست که بانک به علت شیوه مدیریت یا ضعف در اعتمادسازی، نتوانسته است از محل سپردهگیری وارد بازارهای دیگر شود.
سپس به علت کمبود منابع، شب یا آخر هفته، در بازار بین بانکی قرض میگیرد. بنابراین زمانی که این نرخ، ۲۰درصد یا کمتر باشد، به ادامه سوءمدیریت تشویق شده و تنبیه نمیشود؛ به این شکل، به بانکهای با عملکرد بد امتیاز بیشتری داده میشود.
لابی قدرت در بورس فشار زیادی دارد
این کارشناس در ادامه به لزوم طبقهبندی بانکها از نظر عملکرد اشاره کرده و افزود: از آن جایی که استقراض در این بازار، نتیجه سوءمدیریت است، باید برای آنها نرخ سود بین بانکی را بالای ۲۵درصد یا ۳۰درصد برد تا هزینه بانک بالا برود. بانکها باید با منابعی که در اختیار دارند، فعالیتهای خود را پیش ببرند.
اکنون همه بانکها یکسان در نظر گرفته شده و این هزینه را بالا نمیرود؛ این در حالیست که باید بانکها را طبقهبندی کرد. به طور مثال برای بانکهای با عملکرد خوب، نرخ بهره بین بانکی ۲۰درصد و برای بانکهایی که خوب عمل نکردند، ۲۳یا ۲۵درصد باشد. ولی چون فشار بورس از نظر سیاسی و لابی قدرت زیاد است، به طور معمول نمیگذارند بازار پول، سیاستهای خود را به کرسی بنشاند.
بنابراین، بازار بانک به دنبال بازار بورس میرود تا شاخص نریزد، اگر بخواهد این نظمدهی ایجاد شود، شاخص افت پیدا میکند و اعتراض عده خاصی در بورس که سهامدار حقیقی نیستند و قدرت دارند را در پی دارد. طبق مشاهدات قبلی، رابطهای که باید در بازار بینبانکی وجود داشته باشد و بعضی میگویند اگر نرخ بهره بین بانکی به ۱۸درصد برسد شاخص بالا میرود، به صورت تنگاتنگ وجود ندارد.