توافق ایران و قطر در پارس جنوبی
قطر قرارداد بلندمدت جدیدی در زمینه تامین گاز طبیعی مایع (LNG) با چین به امضا رسانده است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از دنیای اقتصاد، سایمون واتکینز، نویسنده وبسایت اویلپرایس در مقاله جدید خود به رویکرد ژئوپلیتیک قطر در حوزه انرژی پرداخته است. واتکینز افزایش همکاری قطر با کشورهایی چون روسیه، چین و ایران را عامل نگرانی آمریکا و متحدانش در خاورمیانه میداند؛ خصوصا آنکه بحران شورای همکاری خلیجفارس و محاصره اقتصادی قطر هم تقریبا به پایان رسیده و کشورهایی چون عربستانسعودی و امارات نیز مجبور به عادیسازی روابط خود با قطر شدهاند. نویسنده اویلپرایس همچنین همکاری کنونی چین و قطر را در ادامه توافقهایی میداند که گفته میشود میان ایران، قطر، روسیه و چین صورتگرفته است.
نگاه بهشرق قطر در بازار گاز
اویلپرایس در گزارش خود به نقل از یک منبع ارشد نزدیک به وزارت نفت ایران گفته که توافقهایی در زمینه میادین گازی، حجم محمولههای صادراتی LNG، مقاصد صادراتی، قیمتگذاری و بازاریابی میان این ۴کشور صورتگرفته که در بخشی از آن نیز قطر قرار است که در صورت نیاز به ایران برای ایجاد زیرساختها و تاسیسات LNG کمک کند و ایران نیز از بهرهبرداری بیش از حد در پارسجنوبی که به تولید LNG قطر آسیب بزند، خودداری کند.
این گزارش همچنین نگاه استراتژیک و برنامه بلندمدت قطر به بازار رو به رشد شرق و جنوبشرق آسیا را برجسته کرده است و همچنین از مدل قراردادی گفته که چین و قطر برای محمولههای LNG آغاز کردند و حالا دامنه آن به متحدان بزرگ چین، مانند پاکستان و بنگلادش رسیده است.
قرارداد جدید چین – قطر و نگرانیهای آمریکا و متحدانش
قطر یک قرارداد بلندمدت جدید دیگر برای تامین گاز طبیعی مایع (LNG) به چین امضا کرد. این قرارداد هفته گذشته بین شرکتهای قطر انرژی (QatarEnergy) و شرکت گاز طبیعی گروه انرژی گوانگدونگ (Guangdong Energy Group Natural Gas Co) برای صادرات سالانه یکمیلیون تن LNG امضا شد و قرار است که از سال۲۰۲۴ تا ۲۰۳۴ ادامه یابد.
سعد شریدا الکعبی، وزیر انرژی قطر و رییس و مدیراجرایی شرکت قطر انرژی گفت: «ما خرسندیم که چنین توافق تامین بلندمدتی را با گروه انرژی گوانگدونگ منعقد کردهایم و بهدنبال ایجاد یک رابطه موفق و سودمند برای دو طرف هستیم.»
همانگونه که از این اظهارنظر برمیآید، روابط قطر با چین گستردهتر و عمیقتر از معامله LNG است، اما میتوان از گستره معاملات گاز طبیعی مایع دو کشور در سال گذشته بهعنوان فشارسنجی واقعی برای نزدیکی روابط آنها در منطقه حساس خاورمیانه استفاده کرد. این امر، بهویژه برای واشنگتن نگرانکننده است؛ زیرا که پایگاه هوایی عظیم العدید ایالاتمتحده در قطر، مقر علمیاتی پیشروی ستاد فرماندهی مرکزی ارتش ایالاتمتحده (سنتکام) است. قطر مدتهاست که از همسویی بیشتر با آمریکا و متحدانش در منطقه و بهویژه، عربستانسعودی خودداری کرده است. سعد شریدا الکعبی در ژانویه ۲۰۱۹ و زمانی که قطر پس از ۶۰ سال از اوپک جدا شد، اظهار کرد که این تصمیم سیاسی نیست و یک تصمیم صرفا تجاری برای استراتژی آینده قطر در قبال بخش انرژی است.
سایمون واتکینز میگوید همانطور که در کتاب اخیرش به آن اشاره کرده؛ اگرچه در واقعیت این تصمیم بهشدت سیاسی بود که تا حد زیادی بر اساس نارضایتی از گرفتارشدن در پیامدهای اقتصادی منفی و فاجعهبار تلاشهای مکرر عربستانسعودی برای ازکارانداختن یا تضعیف صنعت شیل آمریکا از طریق جنگهای قیمتی در بازار نفت، اتخاذ شد.
این ضدیت قطریها نسبت به استراتژیهای «احمقانه» سعودیها زمانی تقویت شد که عربستانسعودی تلاش کرد تا با ایجاد محاصرهای با همکاری همسایگان عرب قطر از ژوئن۲۰۱۷ تا ژانویه۲۰۲۱ آسیب اقتصادی مستقیم و شدیدتری به قطر وارد کند. عربستان و اعضای شورای همکاری خلیجفارس به دلیل حمایت قطر از گروههای مختلف تروریستی و از جمله اخوانالمسلمین، این کشور را در محاصره اقتصادی بیسابقهای قرار دادند. با این وجود قطر حمایت خود از اخوانالمسلمین را تایید کرد، اما بهصورت خصوصی از ریاکاری سعودیها انتقاد کرد. در همین زمینه قطر نیز عربستانسعودی را به ارتباط مشکوک با تروریسم متهم کرد و بر این نکته دست گذاشت که ۱۵ نفر از میان ۱۹ هواپیماربای حملات ۱۱ سپتامبر، اتباع سعودی بودند.
توافق گازی با ایران، روسیه و چین
واتکینز میگوید که دلیل دیگر و احتمالا مهمتر اجتناب قطر از همسویی بیشتر با ایالاتمتحده بهطور مستقیم یا غیرمستقیم، پیوندهای جدانشدنی این کشور با ایران است که دشمن عربستانسعودی و آمریکا در منطقه است. از سوی دیگر، درکی گذرا از بازار جهانی هیدروکربنها نشان میدهد که این همکاری ایران و قطر به دلیل یک میدان مشترک گاز بسیار عظیم موردنیاز است و قطر چارهای جز هماهنگکردن سیاستها و فعالیتهای مرتبط با آن ندارد. ۳۷۰۰ کیلومترمربع از این میدان مشترک عظیم در سمت ایران است و پارسجنوبی خوانده میشود، بخش قطری آن نیز ۶هزار کیلومترمربع وسعت دارد و گنبد شمالی نامیده میشود.
واتکینز میگوید قطر مدتهاست که ایران را به بهرهبرداری بیش از حد از بزرگترین میدان گاز طبیعی جهان متهم کرده و میگوید که این امر به ضرر توانایی قطر برای بهرهبرداری از ذخایر گازی خود است. اهمیت این امر از آنجاست که قطر توسعه گنبدشمالی را از سال ۲۰۰۵ تا پایان ۳ ماهه نخست سال ۲۰۱۷ میلادی متوقف کرد.
این مقاله مدعی شده پس از خروج یکجانبه آمریکا از برجام درماه مه ۲۰۱۸، مقامات ارشد وزارت نفت ایران و وزارت انرژی قطر مجموعهای از جلسات را برای توافق بر سر طرح توسعه مشترک پارسجنوبی و گنبدشمالی آغاز کردند.
اویلپرایس میگوید یک منبع ارشد که از نزدیک با وزارت نفت ایران همکاری میکند به این وبسایت گفته که این جلسات ۲ حوزه اصلی را پوشش دادهاند؛ اول اینکه ایران موافقت کرد تاکتیکهای بازیابی تهاجمی که در طول مناطق مرزی مشترک میادین گاز استفاده میکرد را متوقف کند. این منبع نزدیک به وزارت نفت ایران به اویلپرایس درباره بخش دیگر مذاکرات هم گفته است: «در بخش دوم نیز قطر موافقت کرد که با چینیها و روسها درباره هماهنگیهای آتی برای مقاصد صادراتی گاز خود، ایران و روسیه و همچنین مباحث قیمتگذاری و بازاریابی گفتوگو کند.»
اویلپرایس از این منبع نقل میکند که در آن زمان ایران و چین در حال مذاکره برای گسترش دامنه قرارداد ۲۵ ساله دو کشور بودند و از سوی دیگر، روسیه مشتاق بود تا از ادامه عرضه گاز خود به چین اطمینان حاصل کند، چراکه این دو کشور در سال ۲۰۱۴ قرارداد ۳۰ ساله گازی به ارزش ۴۰۰ میلیارد دلار منعقد کردند و همچنین روسیه خواهان آن بوده تا اطمینان حاصل کند که گاز ایران جای گاز روسیه و بهتبع آن، نفوذ این کشور در اروپا را نگیرد.
این منبع همچنین مدعی است که در این جلسات مورد توافق قرار گرفته که ایران در پارسجنوبی به اقداماتی که ممکن است به برداشت گاز قطر از گنبدشمالی آسیب برساند، ادامه ندهد و دست این کشور را برای افزایش حجم صادرات LNG خود برای خرید تضمینی چین بازبگذارد. در طرف مقابل، ایران در صورت نیاز برای ایجاد زیرساختهای LNG از قطر کمک خواهد گرفت.
نگاه امیرنشینان به بازار انرژی شرق
پس از این مذاکرات قطر رسما اعلام کرد که گستره فعالیتهای خود را به شکل چشمگیری افزایش میدهد و توسعه میدان گنبدشمالی خود را آغاز خواهد کرد. شرکت دولتی قطر پترولیوم
(قطر انرژی کنونی) نیز خبر از افزایش هدفمند تولید LNG خود تا سال ۲۰۲۴ به سطح ۱۱۰ میلیون تن در سال اعلام کرد. در حالحاضر تولید LNG حدود ۷۷میلیون تن در سال یا کمی بیشتر است و این رقم قرار است تا سال ۲۰۲۷ به ۱۲۶ میلیون تن در سال برسد.
این طرح توسعه قرار است در بخش نخست خود با راهاندازی چهار مرکز تولید غولپیکر با ظرفیتی بیش از ۸ میلیون تن در سال انجام شود. با توجه به اینکه محمولههای LNG برای مدت طولانی با قیمتی بالاتر از سایر بازارهای مهم معامله میشد، قطریها نیز بهطور قابلدرکی بر افزایش سهم خود در بازار آسیا و بهویژه در بازار چین تمرکز کردهاند.
در واقع، برای تعداد زیادی از پروژههای جدید مرتبط با LNG در سراسر شرق و جنوبشرق آسیا برنامهریزی شده است و به گفته آژانس بینالمللی انرژی، تقاضای کشورهای جنوبشرق آسیا طی ۱۰سال آینده به شکل فزایندهای افزایش خواهد یافت. این نهاد میگوید که منطقه جنوبشرق آسیا با مصرف حدود ۱۰میلیارد مکعب گاز، به یک واردکننده خالص گاز تبدیل میشود.
با توجه به این موضوع، مجموعهای از توافقات بین قطر و چین در بخش LNG وجود دارد که یک مثال قابلتوجه اولیه آن نیز که به الگویی برای توافقات و قراردادهای بعدی تبدیل شد؛ قرارداد خرید و فروش بلندمدت ۲ میلیون تن گاز طبیعی مایع در سال به مدت ۱۰سال، بین شرکتهای ساینوپک چین و قطرانرژی است. واتکینز در پایان مقاله خود گفته است که پس از قراردادهای اولیه بین چین و قطر، طرف قراردادهای تامین LNG با متحد ایران، چین و روسیه، یعنی پاکستان امضا کرد. این قرارداد خرید و فروش ۱۰ساله شرکت قطر انرژی و شرکت ملی نفت پاکستان برای تحویل سالانه ۳میلیون تن گاز طبیعی مایع به بنادر مختلف پاکستان امضا شد. این توافق نیز بر اساس قرارداد قبلی بین پاکستان و قطر که برای تامین سالانه ۷۵/ ۳ میلیون تن LNG به پاکستان بود، امضا شده و تقریبا بهطور همزمان نیز بنگلادش، متحد نزدیک پاکستان نیز قرارداد مشابهی با قطر امضا کرده است.
به نظر میرسد قطر که همواره روابط مساعدی با آمریکا و کشورهای غربی داشته، حالا بهدنبال افزایش تعاملات خود با رقبای آمریکا در شرقدور، جنوبشرقی و جنوب آسیا، خاورمیانه، قفقاز و روسیه در اروپا است. امری که بیتردید برای آمریکاییها نگرانکننده است، اما بیتردید متحدان آمریکا در منطقه که اکنون در حال عادیسازی روابط با قطر هستند، از این همکاریها بیش از هرکسی هراسان خواهند شد.