بحران بودجه در «قطبنمای استراتژیک» اروپا
بسیاری از کشورهای عضو اتحادیه اروپا از دکترین دفاعی اروپا که جوزپ بورل، رئیس دیپلماسی اتحادیه اروپا روی میز قرار داده و از آن بهعنوان «قطب نمای استراتژیک» یاد میشود و قرار است در مارس ۲۰۲۲ نهایی شود، استقبال میکنند.
بهاعتقاد این قیبل از کشورها، «ارتش اروپا» یک شعار از سوی رویاپردازان سادهلوح اروپایی نیست، بلکه بیانگر سیاست مشترک خارجی و امنیتی است. هدف از تشکیل این نیروی مشترک دخالت نظامی در بحرانهای مختلف بدون تکیه بر آمریکاست. نیروی مشترک نظامی اروپا «ظرفیت استقرار سریع اتحادیه اروپا» نام خواهد داشت و شامل نیروهای زمینی، دریایی و هوایی خواهد بود که بتوانند با توجه بهبحران مورد نظر اقدام کنند.
خروج نظامیان آمریکا از افغانستان و عدم مشورت واشنگتن با پاریس برای تشکیل اتحادی جدید در منطقه اقیانوس هند-آرام بهبحث بر سر لزوم تقویت دفاع نظامی اروپا دامن زده است. با خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا و خروج آمریکا از افغانستان، دفاع مشترک از حامیان بیشتری در اتحادیه اروپا برخوردار شده است. برخی از کشورهای اروپایی بر این باورند که رویکرد واشنگتن طی یک دهه اخیر نشاندهنده نیاز اتحادیه اروپا به «استقلال راهبردی» بیشتر است.
در مقابل گروهی دیگر از کشورهای اروپایی تاکید میکنند که اتحادیه اروپا در هر صورت به تواناییهای نظامی آمریکا وابسته خواهد بود. ژوزف بورل نماینده سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز خروج آشفته نیروهای اروپایی از افغانستان را نشانه «عدم استقلال و وابسته بودن این نیروها به کاخ سفید» خواند و بر تشکیل «ارتش مستقل و مشترک اروپایی» تاکید کرده بود. او این باور است «ارتشهای اروپایی باید بهعنوان بخشی از یک دفاع مشترک تغییر شکل دهند و این امر در درجه اول شامل دستیابی به تواناییهای مشترک و توسعه یک سیاست صنعتی دفاعی واقعی است.»
امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه که کشورش در نیمه اول سال ۲۰۲۲ ریاست دورهای اتحادیه اروپا را عهدهدار خواهد شد، از حامیان جدی تشکیل ارتش واحد اروپایی است. پاریس خود را برای چالشها و اقداماتی که باید انجام شوند، آماده میکند. طرح دفاع مشترک اروپایی یکی از اولویتهای فرانسه برای دوره ریاست بر اتحادیه اروپا است. مکرون رئیسجمهوری فرانسه که «قدرتمند کردن اروپا در جهان» را یکی از اهداف خود در دوره ریاست بر اروپا قرار داده، اعتقاد دارد ما باید به جای یک اروپای همکاری در داخل مرزهایمان به یک اروپای قوی در جهان که کاملا در گزینههایش آزاد و صاحب سرنوشت خود باشد، برسیم.»
مکرون همچنین مدعی است: «وقتی میخواهیم از اروپا دفاع کنیم، این کار باید کامل باشد. نمیشود گفت من اروپا را دوست دارم؛ ولی ساختار حقوقی آن را دوست ندارم. اروپا را دوست دارم؛ ولی پیمانهای اروپایی، در کشور ما قابل اجرا نیستند. این موضعگیریها برای اروپا خندهدار است.»
وزیر دفاع فرانسه در گذشته به رهبران ناتو گفته بود از طرح جدید دفاعی اروپا هراسی نداشته باشند. این ابتکارعمل میتواند ائتلاف ناتو را قویتر و مستحکمتر کند و اظهارات مطرحشده درباره تشکیل ائتلاف نظامی اتحادیه اروپا بیدلیل بوده است. البته سران اتحادیه این اطمینان را به آمریکا دادهاند که توسعه ظرفیتهای نظامی مستقل این اتحادیه را به متحد مفیدتری برای آمریکا بدل خواهد کرد و چنین ائتلاف نظامی در اتحادیه اروپا یک فرصت است.
سازمان دفاع اروپایی در مغایرت با ناتو ایجاد نمیشود، بلکه بر عکس یک اروپای قوی برای یک ائتلاف قویتر تشکیل میشود. طرح تقویت دفاع نظامی اروپا به سود آمریکا خواهد بود و بهتقویت ناتو منجر خواهد شد. عدم وابستگی راهبردی به آمریکا هدفی است که هر دو کشور آلمان و فرانسه دنبال میکنند، تصورات و انگیزههای این دو اما متفاوتند. در چهار سال ریاستجمهوری ترامپ، آلمان و فرانسه دریافتند که سرنوشت امنیتی و دفاعیشان را خود باید در دست بگیرند. آنها به «سیاست دفاعی و امنیتی مشترک» اروپا رونق بخشیده و اهداف جدیدی را تعیین کردند.
شواهد نشان میدهد بسیاری از اروپاییها در رابطه با هزینههای این طرح مشکل دارند. درحالیکه هزینههای نظامیکشورهای عضو در سال ۲۰۲۰ میلادی ۵ درصد افزایش یافته، سهم اختصاص یافته برای همکاری مشترک بین کشورها بهشدت کاهش یافته است. طبق گزارش سالانه آژانس دفاع اروپا هزینههای نظامیکشورهای اروپایی در حال افزایش است؛ اما این بودجههای فزاینده بهنفع دفاع مشترک اروپایی نیست. کشورهای عضو این نهاد مستقر در بروکسل ۱۹۸ میلیارد یورو برای دفاع خود در سال ۲۰۲۰ هزینه کرده و فرانسه ۴۶ میلیارد هزینه کرده است. این افزایش قابل توجه (۵+ درصد) بزرگترین افزایش از زمان اولین بودجه آژانس است که سال ۲۰۰۴ برای ارتقای همکاری بین دولتها ایجاد شد.
از سال ۲۰۱۷، حمایت بیوقفه دونالد ترامپ رئیسجمهوری سابق آمریکا از این امر که اروپاییها باید «سهم بار» خود را برای تضمین امنیت خود به دوش بکشند و سرمایهگذاری بیشتری کنند، در نهایت به بار نشست. ناتو از این امر خوشحال خواهد شد، برعکس اتحادیه اروپا را خرسند نمیکند. چراکه اگر بودجه نظامی افزایش پیدا کرده باشد، هزینههای مشترک کاهش یافته است؛ چراکه همکاری بین کشورهای عضو برای خرید مشترک بهمنظور جلوگیری از هزینههای غیرضروری، تکراری و مسائل مربوط به همکاری کاهش یافته است.
«دفاع گروهی» اروپا با مجموع ۱/ ۴میلیارد دلار ۱۳درصد سقوط کرد و به پایینترین سطح خود رسید. در سال ۲۰۰۸، درحالیکه موضوع دفاع اروپایی، آنطور که امروزه مطرح است ذکر نمیشد، این مبلغ حدود ۳/ ۶میلیارد بود. نگرانی از این کاهش از سوی رئیس آژانس دفاع اروپا نیز مورد تاکید قرار گرفته است.
امروزه خرید مشترک تجهیزات توسط کشورهای عضو، ۱۱درصد از بودجه دفاعی اروپا را تشکیل میدهد. این پایینترین سطحی است که با ۳۵درصد هدفی که در ابتدا توسط سیاست خارجی و امنیتی مشترک ذکر شد، فاصله زیادی دارد. هدف تقویت انسجام قارهای است که حداقل سه برابر روسیه هزینه میکند. بودجه دفاعی روسیه در سال ۲۰۲۰، ۳/ ۵۴ میلیارد یورو بود و اگر اروپاییها با هم حدود ۳۰درصد از هزینهای را که آمریکا برای دفاع هزینه میکند، خرج کنند، تخمین زده میشود که به ۱۰درصد از ظرفیت عملیاتی ارتش آمریکا هم نمیرسند.