زلزله آبی در ایران!
فرقی ندارد زاینده رود، ارومیه یا هر دریاچه دیگر در حال خشک شدن باشد، مهم این است که سرزمینی به وسعت ایران در حال خشک شدن است.
این روزها خشکسالی گریبان شمال ، جنوب ، شرق ، غرب و مرکز کشور را گرفته است. گرچه ایران کشوری خشک است و همواره برخی شهرهای کشور در فصول گرم بامشکل کم آبی مواجه هستند اما این کمآبی و به اصطلاح مسئولان "تنشآبی" شهرهای شمالی و پربارش کشور را هم فراگرفتهاست . درسالهای اخیر این کمآبی در برخی شهرها آنچنان اوج گرفته است که دریاچههایی همچون ارومیه و زایندهرود بیشترین آسیب را دیدند و حاشیههای سیاسی هم به خود گرفتند . در همین رابطه خشک شدن دریاچههای ارومیه و زاینده رود نه تنها دولت و مسئولان محیط زیست را نگران کرده بلکه شهروندان را نیز به این واداشته است تا هرگونه که میتوانند در این زمینه فعالیت کنند و شرایط را مثل روز اول کنند. برخی اعتراض کردند، برخی راهکارهایی ارائه دادند و برخی دیگر در شبکه های مجازی اطلاع رسانی کردند و طالب یاری شدند. این درحالی است که شبکههای اجتماعی نقش موثری در اشاعه اخبار دارد و در مواردی کمک رسانی و بهبود شرایط از سوی این شبکهها ثابت شدهاست ، حالا با گسترش این مشکلات در کشور روز به روز بر تعداد صفحات اجتماعی برای کمک رسانی به مشکلات کشور افزوده میشود .انگار مردم بیش از مسئولان نگران آینده ایران هستند. مسئولانی که با هر بار مطرح شدن این مسائل وعده بهبود و پیگیری اوضاع را میدهند. حالا برخی از کاربران اینترنتی در کشور که دراین صفحات فعالیت دارند میخواهند هموطنان خود را از این بحران مطلع کنند، در حالی که این وظیفه دولت و رسانه ملی است که مردم را با بحران ها آماده و آشنا کنند. شعار برخی از این صفحات از جمله " برای یک ماه هم که شده درست مصرف کنیم" است.
این حرکت خود جوش مردم برای اطلاعرسانی بحران کمآبی در کشور درست مثل فعالیت گروههای داوطلبانه محیط زیست است. محیطبانانی که داوطلبانه به حفظ محیط زیست میپردازند یا رفتگران طبیعتی که بدون هیچ چشمداشتی برای حفظ محیط زیست کار میکنند.شاید آنها بیش از مسئولان نگران آینده کشور و مردم هستند یا شاید هم دولت نیاز به کمک این افراد دارد تا کمی مردم خودشان به فکر محیط زندگیشان باشند .
ایران در ناحیه خشک جهانی قرار دارد و متوسط بارش آن ۲۵۰میلیمتر است؛ به طوری که ۲۵درصد خاک ایران در مناطق فراخشک، ۴۰درصد در مناطق خشک و ۲۵درصد در مناطق نیمه خشک قرار دارد. منابع آبی در بخش کوچکی از مساحت کشور قرار گرفته و باید از این مناطق به دو سوم مساحت ایران که جزو مناطق کم آب هستند، منتقل شود. این در حالی است که گفته میشود تا سال ۲۰۵۰ سهم سرانه آب هر نفر به کمتر از هزار مترمکعب باید برسد و هماکنون حدود ۹۵ سد بزرگ وجود دارد و 36.5 میلیارد متر مکعب آب را میتوان با این سدها مهار کرد. ۴۵شبکه بزرگ آبیاری و زهکشی در کشور موجود است که معادل 1.4 میلیارد هکتار زمین را تحت پوشش قرار میدهد. در حال حاضر ظرفیت نیروگاههای برق- آبی کشور ۲۵هزار مگاوات است که شش هزار مگاوات آن تاکنون ساخته شده و شش هزار و ۲۰۰مگاوات آن در دست ساخت است و برای سه سال آینده کامل میشود. آبهای زیرزمینی در چنین شرایطی از حساسیت فوقالعادهای برخوردار است و مورد استفاده بیرویه قرار میگیرد بنابراین باید بر نحوه مصرف آن نظارت شود. توجه به وضعیت آبهای زیرزمینی در سند برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است، و به گزارش اقتصادینیوز، ضمن آنکه هماکنون بهای آبهای زیرزمینی در بخش کشاورزی تقریبا رایگان است و بهلحاظ خشکسالی و کمآبی بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد. حالا هشدارهای کمآبی بیش از پیش شده است، حدود هفت سال است که قسمتهای جنوبی و شرقی کشور دچار خشکسالی هستند و برنامهریزیها و تدابیری برای مدیریت این خشکسالیها و مواجهه با بحران تدوین شده و در حال اجرا است. با توجه به راهبردهای بلندمدت دولت که به تصویب مجلس رسیده برنامهای از سال ۲۰۰۴برای گسترش سرمایهگذاریها در بخش آب براساس آن راهبردها در دست اجرا و ایجاد شورای آب نیز یکی دیگر از این اقدامهاست. گفته می شود مصرف زیاد، متقارن نبودن بارندگیها در کشور، رشد جمعیت و توسعه از جمله دلایل اصلی برای بروز بحرانها و چالشهای بخش آب محسوب میشود.