x
۰۹ / شهريور / ۱۳۹۳ ۱۵:۴۶
نگران کاهش تعرفه واردات خودرو نیستیم

توقع کاهش قیمت خودرو را نداشته باشید

توقع کاهش قیمت خودرو را نداشته باشید

اگر می خواهیم صنعتی رشد کند، باید آزادی عمل را به آن صنعت داد و اجازه دهیم که آن صنعت با نوآوری، تحقیق، توسعه و مدیریت مناسب جلو برود و بالنده شود و رشد کند، این اتفاق متاسفانه رخ نداده است.

کد خبر: ۵۸۲۵۳
آرین موتور

گرانی خودرو و بازار آشفته این صنعت باعث تا به سراغ معاون سابق وزیر صنعت که حالا مشاور وزیر شده برویم و از او درباره سیاست‌هایی بپرسیم که باید در قبال صنعت خودروسازی انجام گیرد تا این آشفته بازار مقداری از تلاطمات خود را کاهش دهد. محمود دودانگه با بازخوانی دلایل گرانی قیمت خودرو در دو سال اخیر از محدودیت‌هایی می‌گوید که اگر نبودند خودرو اینقدر گران نمی‌شد. عضو هیات عامل صندوق توسعه ملی در این گفتگو با توجه رفتار خودروسازهای داخلی در افزایش قیمت تصریح می‌کند: خودروسازها ترجیحی به جز بالابردن قیمتها نداشتند. مشاور محمدرضا نعمت زاده معتقد است: "ما در یک پارادوکسی در صنعت خودرو سازی گیر کرده ایم. می خواهیم این صنعت رقابت کند ولی دست و بال این صنعت را بسته ایم و می گوییم که شنا کن و حتما باید در المپیک رتبه دار شوی. این اتقاق نمی تواند رخ دهد. اگر می خواهیم صنعتی رشد کند، باید آزادی عمل را به آن صنعت داد و اجازه دهیم که آن صنعت با نوآوری و تحقیق و توسعه و مدیریت مناسب جلو برود و بالنده شود و رشد کند. این اتفاق متاسفانه رخ نداده است" . در حوزه‌ی خودرو، تقریبا 2 سالی است که قیمت خودرو نوسان شدیدی داشته است، به طور مثال ماشین پژو سال 91 که 17 میلیون قیمت داشت،الان به 36 میلیون تومان رسیده، دلیل این همه آشفتگی در صنعت خودروسازی چیست؟ چرا بازار تا این حد آشفته است؟ اگر اجازه بدهید قبل از ورود به پاسخ سوال شما کمی در مورد این صنعت و ابعاد آن صحبت کنیم، صنعت خودرو یکی از صنایع مهم و اساسی کشوراست که حدود 6 درصد از تولید ناخالص داخلی در کل اقتصاد و حدود 13 درصد از ارزش افزوده بخش صنعت و معدن در این صنعت ایجاد می‌شود.از آنجا که این صنعت دارای زنجیره های پسین و پیشین گسترده ای(بیش از 60 صنعت و یا رشته فعالیت) میباشد، می تواند موتور محرک صنعت کشور و موتور محرک اقتصادی کشور باشد. چون یک زنجیره ی بسیار طولانی دارد و بسیاری از صنایع به صنعت خودرو سازی وابسته هستند و اگر صنعت خودرو سازی فعال باشد می توان انتظار داشت که صنایع دیگری که در آن زنجیره قرار دارند به صورت مستقیم و غیر مستقیم تحرک پیدا کنند. هر زمانی که خودرو سازی دچار چالش و مشکل می شود این زنجیره (همان طور که عرض کردم زنجیره ی بزرگی است)، که در کل کشور پراکنده است دچار مشکل و چالش می شوند و طبیعتا به نوعی اشتغال و تولید و رشد اقتصادی دچار چالش می شود. موضوع خودرو و صنعت خودرو سازی یکی از صنایعی بوده که همیشه مورد توجه مردم و رسانه ها و کانون توجه دولت‌ها بوده است. با توجه به اهمیت و جایگاهی که این صنعت در بین آحاد جامعه دارد، همه مردم به نوعی با خودرو سر و کار دارند، همه مردم در مورد خودرو و محصولات صنایع خودرو سازی نظر و دیدگاه دارند و به نوعی اظهار نظر می کنند. شما در جامعه مشاهده می‌کنید اغلب مردم در مورد قیمت، کیفیت و در مورد بسیاری از مشخصات دیگر خودرو نظر دارند. هر اندازه این صنعت بتواند رشد کند و کیفیت محصولات آن ارتقا پیدا کند به همان اندازه می تواند یک نگاه مثبت در سطح ملی اتفاق بیفتد چون این صنعت،نماد توسعه یافتگی و صنعت ملی کشور است. اگر بیشتر دقت کنید خواهید دید که دولت و به نوعی حاکمیت، برای اینکه این صنعت رشد کند برنامه هایی را پیگیری کرده است. ولی یکی از چالش های جدی در دوره های مختلف این بوده است که این برنامه ها جامع و یکپارچه و منسجم نبوده است. اگر توجه کنید مشاهده خواهید کرد که شاید یکی از مهمترین حمایت هایی که دولت داشته و این را همیشه به عنوان سیاست حمایتی مورد توجه قرار داده ، تعرفه بوده است. دولت تعرفه واردات را بالا نگه داشته ، برای چه ؟ برای اینکه بتواند این صنعت را حمایت کند و همیشه هم سعی می کرده که با این ابزار به نوعی بازار را مدیریت کند و خودروسازان را به سمت محصولات بهتر، کیفیت بهتر و قیمت پایین تر ترغیب کند. منتها غافل از این که حمایت از صنعت، فقط حمایت تعرفه ای نمی تواند باشد، باید توجه کرد که تعرفه یک بعد قضیه است. باید صنعت را در یک بستر و فضای مناسب قرار داد و حمایت های منطقی، مشروط و زماندار انجام داد. اگر صنعت خودرو سازی ما را با صنعت خودرو سازی کشورهای دیگر مقایسه کنید، مشاهده خواهید کرد که آن ها هم تلاش کردند این صنعت را به دلیل این که صنعت مادر و بسیار مهم است حمایت کنند، اما حمایت آن ها هم منطقی، هم مشروط و هم زماندار بوده است، ولی بطور مستمر نسبت به تسهیل فضای کسب و کار برای کلیه بخشها ی صنعت اقدام نموده اند و صنعت خودرو سازی هم توانسته است در این بستر مناسب و رقابتی رشد داشته باشد. بنابراین دولت و بنگاه‌ها و به ویژه بنگاه‌های بزرگ در یک تعامل دو طرفه تکالیف خود را انجام می‌دهند، یعنی هم دولت و حاکمیت حمایت می کند و هم بنگاه‌ها با تولید محصولات مناسب به لحاظ کیفیت و قیمت رضایت مردم و مصرف کنندگان را فراهم می‌کنند. می خواهم بگویم که اگر می‌خواهیم صنعت خودرو سازی یا هر صنعتی را رشد دهیم و به بالنده شدن و حرکت آن صنعت به سمت منافع ملی کمک کنیم، حتما باید یک بسته سیاستی و حمایتی را برای آن صنعت پیش بینی و تعریف کنیم. این سیاست‌ها شامل سیاست های پولی و مالی و تجاری و سایر سیاستهایی است که می‌تواند به توسعه صنعت کمک کند. در صورتی که آنچه در کشور ما در دهه های اخیراتفاق افتاده و سیاست‌هایی که اتخاذ شده نتوانسته منجر به رشد و توسعه صنعت خودرو سازی در مقایسه با صنایع خودروسازی کشورهای دیگر شود. می خواهم عرض کنم مسایل صنعت خودروسازی در کشور ما معلول و نتیجه سیاستهای کلان از یک طرف و عملکرد بنگاهها از طرف دیگر است و باید تلاش کرد تا هم سیاست‌ها اصلاح شود و هم اصلاحات لازم در بنگاه‌ها صورت گیرد. به عنوان نمونه آیا می‌توان انتظار داشت با نگاه دولتی بنگاه را به صورت رقابتی اداره کرد؟ اداره بنگاه به صورت رقابتی فضای مناسب و رقابتی می‌خواهد، نمی‌توانیم تکالیف مختلف برای بنگاه دیکته کنیم و انتظار داشته باشیم که بنگاه محصول رقابتی تولید کند، امکان تحقق اهداف متعدد و متضاد وجود ندارد. اگر می خواهیم یک صنعت رشد قابل توجه ای کند و اگر می خواهیم الزامات اقتصاد بازار را برای آن رعایت و تمهید کنیم حتما باید اجازه دهیم آن صنعت در ریل اقتصاد بازار حرکت کند. نمی توانیم بسیاری از تکالیف دولتی را برای آن صنعت قائل شویم، به طور مثال صنعت را مکلف کنیم که در جایی سرمایه گذاری کند، در جایی محصول را به قیمت خاصی ارائه دهد، این تعداد کارگر را جذب کند،... و انتظار داشته باشیم که صنعت خودرو سازی محصولش، محصول بسیار با کیفیتی باشد، قیمتش ، قیمت پایینی باشد و با خودرو سازهای دنیا نیز رقابت کند، با این اوصاف نمی توان پیش رفت. یعنی شما می گویید که مقصر این نوسانات قیمتی دولت است؟ نخیر من می خواهم در واقع نوعی ریشه یابی کنم، باید ریشه ها را شناخت. ما در یک پارادوکسی در صنعت خودرو سازی گیر کرده ایم. می خواهیم این صنعت رقابت کند ولی دست و بال این صنعت را بسته ایم و می گوییم که شنا کن و حتما باید در المپیک رتبه دار شوی. این اتقاق نمی تواند رخ دهد. اگر می خواهیم صنعتی رشد کند، باید آزادی عمل را به آن صنعت داد و اجازه دهیم که آن صنعت با نوآوری و تحقیق و توسعه و مدیریت مناسب جلو برود و بالنده شود و رشد کند، این اتفاق متاسفانه رخ نداده است. اگر در دوره های مختلف بنگریم سیاست ما به عنوان دولت و به عنوان حاکمیت در مورد صنعت خودرو سازی سیاست یکطرفه و نادرستی بوده است و نتوانسته ایم این صنعت را بالنده کنیم. اگر شما می بینید که شرکت های کره ای و ژاپنی و غربی هر روز یک محصول نو و با کیفیت مناسب عرضه می کنند و شرکت های خودرو سازی ما اسیر یک یا دو محصول هستند این نشان دهنده این است که یک جای کار ایراد دارد و باید دید که این مشکل از کجاست، این همان پارادوکسی است که بنده عرض کردم، ما در این چالش گرفتار شده ایم و نمی توانیم از آن خارج شویم. بنابراین اگر می خواهیم صنعت خودرو سازی کشور روند رو به رشد خود را دنبال کند باید این صنعت به معنای واقعی کلمه رقابتی شود و به شکل رقابتی اداره شود . حال قیمت را بررسی کنیم، ملاحظه بفرمایید، صنعت خودرو سازی ما (حال هر کدام از این دو بنگاه بزرگ چه ایران خودرو و چه سایپا) بیش از 1 میلیون ظرفیت تولید در هر سال را دارند، به این معنی که تجهیزات، دستگاه ها، فضا، سرمایه گذاری ها، تعداد کارگرها و... خود را برای یک میلیون دستگاه آماده کرده اند. واحدی که خود را برای یک میلیون دستگاه آماده کرده است، تعداد کارگر خود را متناسب با یک میلیون دستگاه جذب کرده و حقوق پرداخت می کند، اگر تعداد تولید آن به دویست یا سیصد هزار دستگاه برسد، هزینه های سربار آن چگونه میشود و این هزینه ها را چگونه مدیریت می‌کند. طبیعتا این هزینه سربار به جای این که به یک میلیون دستگاه خودرو سرشکن شود به سیصد هزار دستگاه سرشکن می شود و این بدین معنی است که هزینه سربار 3 برابر می شود، ضمن این که این شرکت و بنگاه بزرگ، مثل بنگاه هایی که در فضای اقتصاد بازار و اقتصاد آزاد حرکت می کنند، امکان آزاد کردن کارگرهای خود را ندارد و بخشی از هزینه ها، هزینه های ثابت است و بخشی از آن هزینه های متغیر است. بنگاه می‌تواند متناسب با تعداد تولید، هزینه های متغیر خودش را کاهش دهد، این بنگاه ها نمی توانند کارگرهای خود را کنار بگذارند. مجبور به حفظ آن ها هستند، طبیعتا بنگاه ملی است و دغدغه ملی دارد و اشتغال هم بحث بسیار مهمی است، بنابراین مجموعه سیاست های دولت و حاکمیت در طول سال های گذشته به سمتی حرکت کرده است که عملا خودروسازان ما قابلیت رقابت با خودرو سازان برتر دنیا را نداشته باشند و از همین محل حقوق مصرف کننده رعایت نمی شود. حقوق مصرف کننده را نمی تواند هم از باب قیمت و کیفیت و هم از باب خدمات پس از فروش رعایت کند،این بحث بسیار مهم است. شما محصولی را خریداری می کنید که مشکل دارد، بایستی به راحتی امکان اصلاح وجود داشته باشد، ولی این امکان به سهولت وجود ندارد. این یکی از دلایل افزایش قیمت در طول سال های گذشته است، ولی دلیل این که تیراژ تولید به یکباره به یک سوم رسیده کجاست؟ ببینید مسایل و مشکلات صنعت خودرو متاثر از فضای حاکم بر اقتصاد کلان می‌باشد، این مسایل را میتوان از ابعاد مختلف بررسی و تحلیل کرد، مشکلات ناشی از افزایش نرخ ارز و همچنین مشکلات ناشی از تحریم‌ها بطور عام و به ویژه تحریم مستقیم صنعت خودروسازی از جمله این موارد است. برای توضیح بیشتر می‌توان گفت: خودروسازان ما نیازمندی های خود را یا از قطعه سازان و زنجیره های داخلی تامین می کردند یا از منابع و سورس های خارجی تامین می کردند. وقتی مشکل تحریم ایجاد شد و افزایش قیمت ارز به یکباره اتفاق افتاد، زنجیره ی قطعه سازان داخلی دچار مشکل شدند، به واسطه این که امکان تامین منابع مالی مورد نیاز را برای گشایش سفارشات خارجی نداشتند. یعنی بنگاهی که با 10 درصد سفارش انجام می داد و مواد اولیه را تبدیل به قطعه می کرد و به خودرو ساز تحویل می داد، باید با 130 درصد گشایش انجام داده و تولید انجام دهد. چون نظام بانکی هم به دلیل محدودیت منابع امکان پشتیبانی مناسب از این قطعه ساز انجام نداد، عملا توان تولید قطعه سازان به نصف یا یک سوم و یا بعضا به حالت توقف در آمدند. شرکتهای خودرو ساز در دنیا بخش کوچکی از زنجیره تولید خودرو را تشکیل می دهند. ما نباید فقط خودروساز را درنظر بگیریم. خودروساز فقط 20 درصد این صنعت را تشکیل می دهد، 80 درصد مابقی زنجیره ها هستند که در کل کشور گسترده هستند. که باید قطعات تامین کنند و به تولید ادامه دهند تا ثبات در تولید خودرو وجود داشته باشد. خودروسازان عملا مونتاژ و مدیریت زنجیره را انجام می دهند. 80 درصد کار در زنجیره ها انجام می‌شود، پس زنجیره قطعه سازی داخلی به دلیل افزایش قیمت ارز و مسائلی که در نظام بانکی ایجاد شد، و به لحاظ این که نمی توانستند نقل و انتقال مناسب انجام دهند دچار مشکل شدند و توان تولید را از دست دادند. این یک بعد مسئله است. موضوع بعدی سورس های خارجی بود. برخی از قطعات و مجموعه های خودرو، امکان و یا قابلیت تولید در داخل کشور را به لحاظ اقتصادی ندارد، نه این که توانایی فنی تولید آن قطعه و یا آن کالا در داخل کشور نیست، توان و دانش فنی آن قطعه وجود دارد، اما تولید چنین قطعاتی به لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه نیست، به این دلیل که سورس هایی که در دنیا برای آن تولید قطعات وجود دارد بسیار محدود است و چون در تیراژ بسیار بالا تولید می کنند امکان رقابت با آن ها در کوتاه مدت وجود ندارد. به این معنی که اگر شما بخواهید قطعه ای را در ایران تولید کنید توانایی تولید آن را دارید ولی قیمت آن 100 واحد تمام می شود ولی اگر همان قطعه را بخواهید از خارج خریداری کنید 60 واحد تمام می شود. طبیعتا منطقی نیست و درست نیست قطعه ای را که شما می توانید از شرکت های خارجی بسیار ارزان تر خریداری کنید در داخل تولید کنید. به این دلیل بخشی از قطعات از خارج تامین می شود و این شرکت ها به دلیل شرایط ناشی از تحریم همکاری خودشان را با صنعت خودرو ایران محدود و یا قطع کردند. وقتی این اتفاق افتاد امکان تغییر منابع تامین و یا تولید داخلی به راحتی وجود نداشت، یک پروسه ای نیاز است. 1 تا 2 سال سرمایه گذاری نیاز است دانش فنی و... تا اینکه آن قطعه ای که قبلا از خارج وارد می شده در داخل تولید شود و این مسئله جدا از هزینه ای است که در بر دارد. این مسئله هم مزید بر علت شد که صنعت خودروسازی کشور و بنگاه‌های خودروسازی کشور توان تولید خود را از دست بدهند، این مسئله در این صنعت اثر گذار است. خوشبختانه صنعت و بنگاه های خودرو سازی توانستند در یک بازه زمانی کوتاه خود را بازسازی کنند، هم زنجیره های داخل را فعال کنند و هم سورس های جایگزین را پیدا کنند. آیا تحریم ها در این مسئله تاثیر گذار هستند و اگر این طور است چند درصد در این مسئله دخیل بوده اند؟ مطمئنا تحریم ها تاثیر گذار بودند ولی من نمی توانم درصد دقیقی در این رابطه عرض کنم بستگی به بنگاه های خودرو سازی دارد، بعضی از بنگاه های خودرو سازی کاملا متاثر از این قضیه بودند بعضی ازخطوط تولیدی کاملا متوقف بود. یعنی تولید بعضی از محصولات به طور کامل متوقف شد؟ تولید کدام محصولات متوقف شد؟ بله، تولید محصولاتی که با تعدادی از شرکت های خارجی تولید می‌شد، به دلیل مشکلات ناشی از تحریم و .... دچار چالش و بعضا متوقف شد. اگر این مسائل رخ نمی داد ما افزایش قیمت نداشتیم یا کمتر داشتیم؟ بعضی از افزایش قیمت‌ها ناشی از سیاست های کلان حاکم بر اقتصاد کشور است و کاری با خودروساز و خودرو سازی ندارد. این که ما تورم مزمن در کشور داریم و این تورم دلایل ساختاری دارد. این که هر سال هزینه های کار و دستمزد بالا می رود، این که کل اقتصاد ما در طول دهه های گذشته همواره یک تورم دو رقمی داشته، این مسئله خود را در صنعت خودرو سازی نشان می دهد، ولی آن چیزی که ما الان در حال بررسی آن هستیم تورمی است که ناشی از یک اتفاق و رخداد بیرونی و یک شوک است. این شوک که ناشی از تحریم بود آثار بسیار زیادی داشت و بخش عمده ای از افزایش قیمت ناشی از این شوک بیرونی است و نه به دلیل تورم معمول و تاریخی. یک دلیل دیگر افزایش قیمت سیاست ها و قوانین و مقرراتی است که در کشور حاکم می شود، تا یک زمانی در کشور ما قانون مالیات بر ارزش افزوده وجود نداشته، ولی لازم بود این قانون وجود داشته باشد، مثل همه کشورهای دیگر، به این معنی که هر کسی مصرف بیشتری داشته باشد باید مالیات بیشتری هم پرداخت کند، که درصد این مالیات از 2 درصد به 8 درصد افزایش پیدا کرد. یعنی قیمت خودرو به دلیل این قانون افزایش می یابد ولی خودروساز فقط دریافت کننده این مبلغ است و باید به حساب دولت واریز کند. تصور عمومی این است که قیمت خودرو افزایش یافته ولی از این محل هیچ منبعی برای خودروساز ایجاد نمی‍‌‌‌‌‌‌شود. اگر ماشینی 40 میلیونی بخریم چه مقدار از آن مالیات بر ارزش افزوده است؟ 8 درصد مستقیم به عنوان مالیات بر ارزش افزوده محاسبه می شود، اگر خودروساز هم افزایش ندهد مجبور است این مالیات را به عنوان خودرو ساز بگیرد و این پول را عینا باید به عنوان مالیات واریز کند. آیا شما معتقدید که این افزایش قیمت طبیعی بوده است و این اتفاقات باعث شده تا قیمت افزایش پیدا کند؟ قطعا این افزایش ها طبیعی نیست، چرا که وضعیت اقتصاد کشور در شرایط کنونی که دچار محدودیت های جدی است، طبیعی نیست. من می خواهم بگویم که مجموعه سیاست ها، قوانین و مقررات از یک طرف باعث افزایش قیمت ها می شود و آن شوک ناشی از تحریم که تمام اقتصاد کشور را دچار چالش کرد، هم عامل دیگر افزایش قیمت بود که باعث شده است افزایش قیمتها در اقتصاد ایران غیر طبیعی باشد و این فقط به خودرو منحصر نیست. چند وقت پیش خدمت دکتر فاطمی امین رسیدم (که ایشان معاون وزیر بودند) و درباره صنعت خودرو سازی با ایشان صحبت می کردیم و ایشان معتقد بودند که تحریم ها خیلی عامل تاثیر گذاری بر افزایش قیمت خودروها نبوده و این بهانه ای برای خودرو سازان بوده تا قیمت ها را افزایش دهند، شما نظر ایشان را قبول ندارید و بر این معتقد هستید که تحریم ها اثر گذار بوده است، آیا این طور فکر نمی کنید که اگر تحریم ها هم اصلا وجود نداشت این افزایش قیمت ها رخ می داد و آیا این بهانه ای برای خودرو سازان بوده است؟ اگر تحریم ها اعمال نمی شد ما این شوک ارزی را نداشتیم. اگر تحریم ها اتفاق نمی افتاد ارز 1000 تومانی در مدت کوتاه به 3700 تومانی افزایش پیدا نمی کرد. البته می خواهم عرض کنم و نظر شخصیم این است که قیمت ارز 1000 تومان نبود. چون ارز هم مثل باقی نهاده ها وقتی تورم داخلی داریم باید افزایش یابد. تورم کشورهایی که با ما طرف معامله هستند تورم محدودی است و بنابراین باید قیمت ارز به صورت مستمر اصلاح می‌شد، این اصلاح قیمت در سال های مختلف به صورت مستمر انجام نشد. ما در حدود 10 سال قیمت ارز را در دامنه 700 الی 800 تومان داشتیم و وقتی همه قیمت ها افزایش پیدا می کند ارز هم متناسب با آن باید افزایش پیدا کند تا امکان رقابت با محصولات خارجی به وجود آید. در قانون هم همین پیش بینی شده است که اختلاف تورم داخلی و تورم خارجی قیمت ارز باید افزایش پیدا کند، منتها این اتفاق نیفتاد و دلیل آن هم وجود منابع ارزی فراوان و علاقه مند نبودن دولت برای این که مردم دچار مشکل شوند. علاقه مندی دولت این بود که مردم یک رفاه نسبی را از طریق این منابع داشته باشند، و این هم برای خود سیاستی است و من قصد ورود به این مسئله را ندارم. ولی حتما تحریم ها تاثیر قابل توجهی داشت. سوال بنده از این منظر است که تحریم ها در عرض چند ماه گذشته کم رنگ تر شده است حوزه ی تحریم ها یکی از بندهای توافق ژنو بود که تحریم ها را متوقف کنند و این اتفاق افتاده است آیا این مطلب درست است؟ درست است که در آن توافق نامه عنوان شده است که تحریم فروش قطعات و خودرو برداشته شده است ولی هنوز تا عادی شدن روابط و انعقاد توافقات زمان نیاز است. چون بنگاه هایی که در حال کار با صنعت خودرو سازی ما هستند به لحاظ این که این مدت زمان، شش ماهه بوده است تا بخواهند خود را با بنگاه های ما هماهنگ کنند و وارد مذاکرات شوند و کار خود را شروع کنند، مدت شش ماه به اتمام رسیده است، پس ترجیح دادند که فعلا منتظر باشند تا تکلیف قطعی شود بعد به صورت عملی وارد شوند. شرکت های خارجی علاقه مندی نشان داده اند و فضای کلی مثبت شده است و مذاکرات در حال انجام است، علاقه‌مندی برای همکاری وجود دارد ولی این که این علاقه مندی ها و فضای مثبت در واقعیت برای صنعت خودرو سازی گشایشی را ایجاد کند باید تلاش و پیگیری کرد. اگر مذاکرات به نتیجه برسد و بحث فروش قطعات و نقل انتقال ارز و مسائل بانکی حل شود آیا شاهد کاهش قیمت خودرو خواهیم بود؟ صحبت از کاهش قیمت خودرو در اقتصاد ما نمی تواند موضوعیت داشته باشد. اگر شما خواستار کاهش قیمت خودرو هستید باید انتظار داشته باشید که قیمت مواد اولیه تشکیل دهنده خودرو مانند پتروشیمی ها، فولاد، مس، آلومینیوم و.. کاهش پیدا کند و مورد بعدی هزینه های دستمزد وکارگری کاهش پیدا کند. اگر تمام این ها کاهش پیدا کند قطعا قیمت خودرو هم کاهش پیدا می کند منتها می دانیم که در اقتصاد ما چنین امری امکان پذیر نیست. اگر ما بخواهیم خیلی انتظار معقولی داشته باشیم این است که خودرو سازان با افزایش تیراژ تولید خودشان قیمت را در یک وضعیت با ثباتی نگه دارند و تلاش کنند که کیفیت و تنوع محصولات خود را افزایش دهند. این که قیمت خودرو از 100 واحد به 70 واحد کاهش پیدا کند در این اقتصادی که ما شاهد آن هستیم خیلی موضوعیت ندارد. نگرانی و ناراحتی مردم بیشتر از این است که به طور مثال خودرویی مانند پراید را که 20 میلیون خریداری می کنند، اگر تعرفه ها برداشته شوند با همین مبلغ می توانند اتومبیل های بسیار مناسب تری خریداری کنند. سوال بعدی من در رابطه با آزاد سازی است،به نظر شما آیا امکان آزاد سازی وجود دارد و اگر آزاد سازی اتفاق بیفتد و تعرفه ها کاهش پیدا کند امکان ورشکستگی وجود دارد. مدیر عامل شرکت سایپا هم چند روز پیش اعلام کرده بود که در صورت برداشته شدن تعرفه ها ما ضرر چندانی نخواهیم کرد و امکان رقابت وجود دارد؟ تعرفه یک ابزار برای سیاستگذاری دولت است، درست است که تعرفه از طرفی برای حمایت از تولید و آن صنعت است ولی از طرف دیگر ابزاری است برای دولت که درآمد های مالیاتی خودش را کسب کند. این یک بعد مسئله است که من فکر می کنم که باید به هر صورت این ابزار توسط دولت به صورت مناسب استفاده شود و نرخ تعرفه به صورتی تعیین شود که هم تولید کننده و هم مصرف کننده حمایت شود و هم امکان رقابت به وجود بیاید. از طرف دیگر بحث خودرو سازی است. من اعتقاد دارم کاهش تعرفه واردات خودرو به همراه حل مشکلات موجود در فضای کسب و کار ایران می تواند به رشد و بالندگی و رقابتی شدن بیشتر کمک کند، به عبارت بهتر نباید نگران کاهش تعرفه بود، باید خودروسازی کشور خودش را در رقابت با محصولات خارجی تقویت کند، البته مهم این است که دولت فضا و بستر این مهم را فراهم کند. آیا شما معتقد هستید که اگر تعرفه به 10 یا 15 درصد برسد امکان ورشکستگی وجود ندارد؟ در صورتی که در چارچوب یک بسته سیاستی این کاهش رخ دهد، قطعا صنایع می توانند خود را با این شرایط تطبیق دهند. آیا مردم باز هم به سمت خرید خودرو های داخلی می آیند؟ مردم با توجه به توان خود انتخاب خواهند کرد. مطمئنا توان مردم پایین است قبول دارید؟ کشش بازار در مورد قیمت خودرو پایین است، بنابراین باید قدرت خرید مردم مورد توجه باشد و به نظر من رویکرد خیلی معقول و خوبی است که ما یک مسیر و بستری را فراهم کنیم برای اینکه خودرو سازان داخلی و بنگاه های تولید خودروهای داخلی بتوانند تنوع محصولات خود را افزایش دهند و قیمت محصولات را کاهش دهند و این آرزوی همه ماست که مردم بتوانند خودروی متناسب با قیمت در اختیار داشته باشند . ایران خودرو و سایپا در سطح خودرو سازی ما چه مقدار کارگر دارند؟ اشتغال مستقیم و غیر مستقیم ایجاد شده توسط صنعت خودرو و فعالیتهای جانبی بیش از 2.5 میلیون نفر است منظور شما از 2.5 میلیون نفر با احتساب بعد خانوار است؟ خیر،اشتغال منظورم است یعنی 2.5 میلیون نفر ارتزاق می کند و این مقدار بعلاوه بعد خانوار که 4 نفر است حدود 10 میلیون نفر را شامل می شود و این خیلی خطرناک است در صورتی که اتفاقی برای این شرکت ها رخ دهد10 میلیون نفر دچار بحران خواهند شد؟ بله و این مسئله بسیار مهمی است و تصمیم گیری در مورد تعرفه و صنایع خودرو سازی و درمورد اینکه چگونه باید به آن توجه کنیم تصمیم بسیار استراتژیکی است، هم به لحاظ بعد ملی به هر حال صنعت خودرو سازی صنعت ملی و مادر و مهمی است و صنعت استراتژیکی برای کشور است و هم به لحاظ بحث اشتغال. یک بحث هایی در مورد خودرو سازی وجود دارد در مورد اینکه قدرت صنایع خودرو سازی زیاد است و حتی شورای رقابت هم نتوانسته است تا قیمت خودرو را به یک ثباتی برساند، بنده به خاطر دارم که رئیس شورای رقابت در چند روز اخیر مصاحبه ای در مورد قیمت خودرو انجام دادند، ولی نتوانست موثر باشد، نظر شما راجع به قدرت خودرو سازی چیست و اینکه چرا شورای رقابت و نهادهای دیگر نمی توانند به صنایع خودرو سازی دستور دهند. ممکن است در یک دوران هایی این صنعت درآمد های خیلی خوب و منابع خوبی داشت و می توانست خیلی از فعالیت ها و سرمایه گذاری های خوب را انجام دهد و محصولات خود را متنوع کند، من کاری به آن زمان ندارم. ولی در این 2 یا 3 سال اخیر صنعت خودرو سازی صنعتی بوده که مظلوم واقع شده است، هم دولت مردان هم نمایندگان مجلس و هم آحاد جامعه همان احساس گذشته را در مورد صنایع خودرو سازی دارند و فکر می کنند که این صنعت دارای قدرت خاصی است. در صورتی که واقعا مسائل و چالش هایی که برای این صنعت ایجاد شده چالش‌هایی بوده است که دو بنگاه بزرگ خودرو سازی ما به خاطر مجموعه این اتفاقات و چالش ها هر کدام زیان انباشته قابل توجهی دارند و همین الان هم که قیمت خودرو افزایش پیدا کرده باز این شرکت ها لزوما به سودآوری نمی رسند. برداشت من این است که هر فرد و هر کارشناس و انسان منصفی اگر به واقعیت های این صنعت نگاه کند، قطعا به حمایت این صنعت خواهد آمد، این صنعت که یک صنعت خارجی نیست بلکه این صنعت، صنعت خود ما و صنعت ملی کشور خودمان است و اگر از این صنعت حمایت نکنیم، پس از چه چیزی باید حمایت کنیم و به چه چیزی باید توجه کنیم. من فکر می کنم که رئیس شورای رقابت، کارشناسان این شورا و همکارانی که در این شورا هستند با یک نگاه منطقی و کارشناسی به این نتیجه رسیدند که باید این افزایش اعمال شود و این گونه نبوده که شورای رقابت تحت فشار و اجبار این تصمیم را گرفته باشد. شورای رقابت یک نهاد مستقل است و خوشبختانه مکانیسم شورای رقابت طوری پیش بینی شده که امکان اعمال فشار وجود ندارد و خوشبختانه اعضایی که در شورای رقابت حضور دارند اعضایی هستند که کارشناس و خبره هستند . اگر چه اخیرا خودروسازن و شورای رقابت با توجه به ملاحظاتی که وجود داشت به جمع بندی رسیدند که در خصوص قیمت‌های قبلی تجدید نظر انجام شود تا هم مردم و هم نمایندگان محترم مجلس و هم دولت محترم با یک رویکرد مثبت و تعاملی در خصوص حل مشکلات این صنعت به صورتی هم افزا مساعدت نمایند. رئیس جمهور و آقای نوبخت و اعلام کردند که از افزایش قیمت خودرو مکدر هستند، اما باز هم افزایش قیمت خودرو صورت گرفته است. من می خواهم عرض کنم که این افزایش قیمت بر اساس واقعیت‌های اقتصاد کشور صورت گرفته است، اگر چه این تصمیم خوشایندی برای هیچ کس، حتی برای خودرو سازها نیست، ولی آیا امکان تداوم تولید با زیان برای بنگاه وجود دارد؟و این روند تا کی قابل تداوم است.به هر حال باید واقعیتهای اقتصادی کشور مورد توجه سیاست گذاران قرار گیرد. مکدر بودن آقای رئیس جمهور هم تاثیری بر این افزایش قیمت نداشته است؟ من وارد این مسئله نمی شوم ولی به هر حال اگر واقعیت های این صنعت به آقای رئیس جمهور کامل منتقل شود مطمئنا به این جمع بندی خواهند رسید. همانطور که شما گفتید بهتر است حمایت مشروط انجام شود و به طور مثال یک برنامه ریزی 5 ساله انجام شود چون ما همزمان با کره جنوبی صنعت خود را شروع کردیم، ولی کره به کجا رسیده و ما کجا هستیم و اصلا قابل مقایسه با کره نیستیم. آیا شما بهترین حمایت را حمایت مشروط می دانید؟ کاملا همین طور است، حمایت ها باید محدود و مشروط و با یک زمان مشخص باشد، البته حمایت ها باید حمایت هایی باشد که بتواند آن صنعت را رشد دهد. تعرفه به تنهایی حمایت نیست و مجموعه ای از سیاست ها باید به کمک آن صنعت آید.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x