کودک ربایی در تهران برای اخاذی ۴۰۰ هزار دلاری
آدمربایان، پسربچه ۹ سالهای را در راه مدرسه ربودند و او را در خانهای زندانی کردند تا دست به اخاذی ۴۰۰ هزار دلاری از پدر تاجرش بزنند اما پس از گذشت ۱۰ روز پلیس مخفیگاه گروگانگیران را شناسایی و پسربچه ربودهشده را آزاد کرد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری، سحرگاه اول آبان امسال پسربچهای ۹ ساله به نام الیاس از خانهاش در شرق تهران خارج شد تا به مدرسه برود. او مقابل خانه منتظر یکی از همکلاسیهایش بود و وقتی او رسید هر دو به سمت مدرسه حرکت کردند اما در بین راه دو مرد جوان که سوار بر موتور بودند سد راه آنها شدند. یکی از مردان موتورسوار نام الیاس را صدا زد و گفت که پدرش او را فرستاده تا وی را به مدرسه برساند. پسربچه ۹ ساله بیخبر از همهجا سوار بر موتور شد و بین دو مرد جوان نشست و پس از آن دیگر کسی او را ندید.
گزارش آدمربایی
ساعتی از این ماجرا گذشته بود و وقتی مسئولان مدرسه متوجه غیبت الیاس شدند و از دوستش شنیدند که او قرار بوده به همراه دو مرد موتورسوار به مدرسه بیاید، به ماجرا مشکوک شدند و با خانوادهاش تماس گرفتند.
پدر و مادر الیاس وقتی ماجرا را شنیدند شوکه شدند و برای پیداکردن او به تکاپو افتادند. گفتههای دوست الیاس که میگفت دو مرد ناشناس او را با خود بردهاند، حکایت از کودکربایی داشت. همین کافی بود تا خانواده پسربچه ۹ ساله راهی اداره پلیس شوند و ماجرای آدمربایی را گزارش کنند.
آنها میگفتند که از خانه تا مدرسه فاصله زیادی نبوده و به همین دلیل پسرشان پیاده راهی مدرسه میشد و همین باعث شده که آدمربایان از فرصت سوءاستفاده کنند و پسرشان را بدزدند.
تماس برای اخاذی
با شکایت این خانواده، گروهی از مأموران پلیس با دستور قاضی عظیم سهرابی، بازپرس دادسرای جنایی تهران تحقیقات خود را برای پیداکردن ردی از پسربچه ربودهشده آغاز کردند.
آنها در نخستین اقدام به سراغ دوست الیاس رفتند اما وی گفت که مردان موتورسوار ماسک بهداشتی به صورت داشتند و چهرهشان مشخص نبود.
گفتههای پسربچه نشان میداد که آدمربایان به خوبی خانواده الیاس را میشناختند و نام فامیلیاش را هم میدانستند.
همچنان که تحقیقات در این پرونده ادامه داشت، آدمربایان نخستین تماس خود را با خانواده گروگانشان برقرار کردند. پدر الیاس که بنکدار و تاجر است به مأموران گفت: آدمربایان با من تماس گرفتهاند و برای آزادی پسرم درخواست ۴۰۰ هزار دلار پول کردهاند. آنها تهدید کردند که جان پسرم در خطر است و اگر ظرف ۴۸ ساعت پول را تهیه نکنم پسرم را به قتل میرسانند. گروگانگیران حتی مدعی شدند که اگر پای پلیس به ماجرا باز شود، قطعا تهدید خود را عملی میکنند. با این حال تصمیم گرفتم برای نجات پسرم از پلیس کمک بخواهم.
مجرمان حرفهای
آدمربایان فکر هم هجا را کرده بودند تا ردی از خودشان به جا نگذارند. وقتی مأموران به بازبینی تصاویر دوربینهای مداربسته پرداختند متوجه شدند که آنها پلاک موتورشان را مخدوش کرده بودند و شماره پلاک قابل شناسایی نبود. از سوی دیگر آنها با شماره تلفنهای مختلف به خانواده پسربچه زنگ میزدند و بعد از هر تماس سیمکارتها را در نقاط مختلف، دور میانداختند. اگرچه کاملا حرفهای بهنظر میرسیدند اما مأموران در بررسیهای تخصصی سرنخهای مهمی از آنها بهدست آوردند.
فیلم تهدیدآمیز
جستوجو برای شناسایی مخفیگاه گروگانگیران ادامه داشت تا اینکه آنها فیلمهایی از پسربچه برای خانوادهاش فرستادند؛ فیلمهایی که در آن پسربچه گریهکنان و فریادزنان از پدرش میخواست هرچه زودتر ۴۰۰ هزار دلار را بهحساب گروگانگیران واریز کند تا آزادش کنند.
آدمربایان با ارسال این فیلمها قصد داشتند خانواده پسربچه را تحتتأثیر قرار بدهند تا هرچه زودتر به خواستهشان برسند، با این حال پلیس به پدر و مادر الیاس اطمینان داد که بهزودی پسربچه را آزاد خواهند کرد.
پایان ۱۰ روز اسارت
قولی که پلیس به خانواده الیاس داده بود، پس از ۱۰ روز عملی شد. مأموران موفق شدند با انجام اقدامات اطلاعاتی مخفیگاه گروگانگیران را شناسایی کنند و بعد از گذشت ۱۰ روز از ربودهشدن الیاس، مأموران در عملیاتی غافلگیرانه وارد مخفیگاه آدمربایان شدند و با دستگیری ۳ نفر از آنها گروگان را آزاد کردند.
۳ متهم دستگیرشده تحت بازجویی قرار گرفتند و معلوم شد که آدمربایان ۴ نفر بودند که یکی از آنها فراری شده بود و هماکنون تحت تعقیب پلیس قرار گرفته است.
همچنین مشخص شد که یکی از آنها از آشنایان پدر الیاس بوده و از وضع مالی وی خبر داشته و برای رسیدن به پول نقشه آدمربایی را طراحی کرده است.
آدمربایان در این مدت آسیبی به کودک نرسانده بودند اما این ماجرا باعث شده بود که وی ترسیده و بیتاب پدر و مادرش شود.
براساس این گزارش، متهمان برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران اداره آگاهی تهران قرار گرفتند.