مزایای ازدواج میانسالان و سالمندان
برخی افراد ازدواج سالمندان و میانسالان را خجالت آور می دانند در حالی که این گروه سنی نیز حق زندگی کردن دارند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران، مطرح شدن سن خاصی برای ازدواج تقریبا چند وقتی است که از فرهنگ جامعه دور شده است،شاید این روزها برای خیلیها ازدواج کردن در سن خاصی مسئله و دغدغه نباشد. از همین رو افراد مجرد دیگر عجلهای برای ازدواج کردن ندارند و ترجیح میدهند مدت طولانی تری را بر روی خود تمرکز کنند تا وقتی که شخص مورد نظرشان از راه برسد.
متاسفانه پذیرش ازدواج سالمندان در جامعه ما وجود دارد و برخی اعتقاد دارند ازدواج در دوران سالمندی و حتی میانسالی خجالت آور است. در دوران سالمندی، زندگی فرد تغییراتی پیدا میکند که تحمل این تغییرات برای فرزندان سخت و طاقت فرسا است. فرزندان میتوانند با دوری از تعصبات بیجا و بی منطق که تنها بر پایه تفکر شخصی یا عرف جامعه در خصوص ازدواج سالمندان است، به آنها پیشنهاد ازدواج دهند.
از چندین شخص درباره افرادی که به هر دلیلی در سنین میانسالی ازدواج نکرده اند و چگونه میتوانند فرصت ازدواج پیداکنند، پرسیدم.
آقای تقریبا میانسالی گفت: باید منتظر ماند تا موقعیت برایشان پیش آید. کسی که سنش بالاتر رفته و به میانسالی رسیده است بسیار سختگیر شده است.
فرد دیگری چنین گفت: من سقف ازدواج را تا سن ۳۵ سالگی میدانم و باید پسر در شرایط مالی به یک موقعیت خوبی رسیده باشد. سن که بالا میرود، معیارهای افراد تغییر میکند و همین باعث میشود در انتخابشان سخت گیر عمل کنند.
خانم جوانی در این باره گفت: نکتهای که بسیار مهم در ازدواج است، درک و اخلاق طرف مقابل میباشد و از روی ظاهر نباید انتخاب کرد. باید موقعیت طرفین مناسب باشد و سختگیرانه رفتار نکرد.
مجید رضا رجبی روانشناس و استاد دانشگاه درباره ازدواج در میانسالی گفت: تقسیم بندی ساختار زندگی بشر به ۴ بخش کودکی_نوجوانی، جوانی، میانسالی و پیری تقسیم میشود. دو مورد آرام بخش زندگی افراد است. یکی یاد خدا و دیگری همسری دل آرام است. هدف غایی ازدواج، آرامش است.
وی بیان کرد: ازدواج یک نیاز روانی است و سن نمیشناسد. بعضی از عوامل در فاکتورهای ازدواج مانند سن تقویمی، سن روانی و نگاهی که به زندگی وجود دارد بسیار حائز اهمیت است. بسیاری از افراد با توجه به سن بالا، ولی هنوز به آمادگی روانی نرسیده اند.
رجبی افزود: به نظر من ازدواج به دوبخش نیاز و مسئولیت پذیری تقسیم میشود. برخی از افراد از زیر بار مسئولیت فرار میکنند و قاعدتا به یک سن میانه میرسند و احساس امنیت روانی را از دست داده اند، آن زمان احساس ناراحتی میکنند و دورههای نزیسته پیدا میکنند. ازدواج در سن جوانی پر از شور و هیجان است. در اندیشههای مذهبی و ملی و با نگاه به تاریخ میبینیم که برای ازدواج سن خاصی قائل نشده ایم.
این روانشناس ادامه داد: زن و مرد نیاز به یک امنیت روانی دارند. افرادی که در سنین جوانی ازدواج نکرده اند، فرصت را از دست داده اند. اما میتوانند ایجاد فرصت کنند. امروزه تحقیقات نشان میدهد کسی میتواند ازدواج کند که آن آرامش روانی را داشته باشد. در جامعه ما ازدواج در سنین ۳۵ تا ۴۰ سالگی یک امر طبیعی محسوب میشود در صورتی که در ۱۰ سال اخیر همچنین چیزی عادی به شمار نمیآمد.
رجبی تصریح کرد: یکی از اشکالاتی که در سنین میانسالی ایجاد میشود این است که میگویند مرد حتما باید از خانم چند سالی بزرگتر باشد. طبیعتا زنانی که در این سن قرار دارند نمیتوانند از این نظر ازدواج مطلوبی داشته باشند. در صورتی که سن شناسنامه ای مهم نیست.
مهارتهای زندگی شامل مجموعه ای از تواناییها هستند که قدرت سازگاری و رفتار مثبت و کارآمد را افزایش میدهند در نتیجه شخص قادر میشود بدون این که به خود و دیگران صدمه بزند، مسئولیتهای مربوط به نقش اجتماعی خود را بپذیرد و با چالشها و مشکلات زندگی خود به شکل موثر رو به رو شود. سازگاری فرآیندی است در حال رشد و پویا که شامل توازن بین آن چه افراد میخواهند و آن چه که جامعه میپذیرد است.
وی بیان کرد:آماری که در سه سال گذشته نشان میدهد این است که ۹۰ درصد مردان میانسال کشور همسر دارند. ۴/۰ درصد مردان بدون همسر هستند و ممکن است همسرشان فوت کرده باشد و حدود ۹ در صد طلاق گرفته اند و ۸/۶ درصد هنوز ازدواج نکرده اند.
رجبی ادامه داد: برخی از افراد با کسانی ازدواج میکنند که نقش والد را پیدا میکند و این اصلا احساس خوبی را ایجاد نمیکند. باید افراد نیازهای فرهنگی، روانی و اجتماعی و جسمی افراد را در نظر بگیرند. انسان باید در یک سنی ازدواج کند که آن شور و هیجان را داشته باشد.
این روانشناس درباره یکسری فاکتورهای منفی ایجاد شده در سنین بالا گفت: شخص آن شور و اشتیاق هیجانی جوانی را از دست میدهد. کم تحملی و زود رنجی معمولا در این سنین وجود دارد. اختلاف سنی با فرزندان وجود دارد؛ و این باعث سرد شدن ارتباط والدین با فرزند میشود.
وقتی ازدواج در میانسالی اتفاق میفتد، درک فرزندان در آینده برای والدین سخت میشود.
یکی از کارهای فرهنگی بسیار مهم برای افراد میانسال، تغییر در ملاکهای انتخاب همسر است، زیرا بسیاری از آنان هرچند که دارای شان اجتماعی و موقعیت مالی هستند، هنوز در رویای ۲۰ سالگی خود منتظر مرد سوار بر اسبی هستند که باید با تمام ملاکهای یک مرد ایده آل را داشته باشند.
یکی از مزیتهایی که ازدواج در سنین میانسالی دارد این است که این افراد سرد و گرم زندگی را چشیده اند و دارای تجاربی هستند و زندگی پر از ریسک را درک کرده اند و با هر تنش و مشکلی از خود بی خود نمیشوند و پیوسته به راه خود ادامه میدهند.