بررسی چشم انداز عملکرد شرکت های تامین سرمایه
طبق بند (۱۸) ماده (۱) قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران، «شرکت تامین سرمایه» شرکتی است که بهعنوان واسطه بین ناشر اوراق بهادار و عامه سرمایهگذاران فعالیت میکند و میتواند فعالیتهای کارگزاری، معاملهگری، بازارگردانی، مشاوره، سبدگردانی، پذیرهنویسی، تعهد پذیرهنویسی و فعالیتهای مشابه را با اخذ مجوز از سازمان بورس انجام دهد.
به گزارش اقتصادآنلاین، شیما شفقی تحلیلگر بازار سرمایه در دنیای اقتصاد؛ درآمدهای شرکتهای تامین سرمایه از محل ارائه خدمات تامین مالی (تعهد پذیرهنویسی و بازارگردانی اوراق بهادار)، ارائه خدمات مدیریت دارایی (کارمزد مدیریت صندوقهای سرمایهگذاری و کارمزد ارائه خدمات سبدگردانی)، ارائه خدمات مشاوره مالی و در نهایت، درآمد حاصل از سرمایهگذاری منابع شرکت در اوراق بهادار حاصل میشود.
صنعت تامین سرمایه در جهان
در سال 1870 اولین پذیرهنویسی رسمی در آمریکا انجام شد. اوایل قرن20 فعالیتهای بانکداری سرمایهگذاری به صورت غیررسمی توسط متخصصان مالی انجام شد و در سال 2000 اوج رونق فعالیتهای شرکتهای تامین سرمایه بوده و ادغامهای بزرگ عمدتا در این سال انجام گرفت. فعالیت بانکداری اختصاصی طی سالهای 2007-2001 گسترش یافت و در سالهای 2008-2007 بحران بزرگ مالی رخ داد و بخشی از شرکتهای تامین سرمایه فعال در دنیا ورشکست یا ادغام شدند. از سال 2009 تاکنون شرایط اقتصادی دنیا بهبود یافته و امروزه شرکتهای تامین سرمایه در جهان در نقش نهادهای مالی واسط در سطح بازار سرمایه و بازار پول خدمات مالی متفاوتی را ارائه میدهند.
از جمله بزرگترین شرکتهای تامین در جهان میتوان به شرکتهای جی.پی مورگان، گلدمن ساکس، مورگان استنلی، دویچه بانک و سیتی بانک اشاره کرد.
مجموع درآمد کارمزدی توسط بانکهای سرمایهگذاری بینالمللی در سال 2020 میلادی برابر 5/ 127میلیارد دلار برآورد شده که حدود 18درصد نسبت به سال گذشته افزایش داشته است. همچنین بیشترین سهم درآمد کارمزدی مربوط به درآمد حاصل از بازار بدهی و اوراق تامین مالی به میزان 43میلیارد دلار است. یکی از علتهای این موضوع سهم بیشتر تامین مالی شرکتها از محل اوراق قرضه در آمریکا و اتحادیه اروپا نسبت به تامین مالی از محل وام بانکی است. بزرگترین بازاری که شرکتهای تامین سرمایه در آن فعالیت میکنند، بازار بدهی است و بزرگترین بازار بدهی در دنیا مربوط به ایالات متحده آمریکاست.
صنعت تامین سرمایه در ایران
قبل از انقلاب اسلامی در ایران تعدادی از بانکهای توسعهای از قبیل بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران، بانک توسعه سرمایهگذاری ایران، شرکت خدمات مالی ایران و شرکت سرمایهگذاری ملی ایران تاسیس شدند که برخی وظایف شرکتهای تامین سرمایه را انجام میدادند.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در پی ابلاغ سیاستهای اجرایی اصل44 قانون اساسی، تاسیس شرکتهای تامین سرمایه ضرورت یافت و در همین راستا تامین سرمایه «امین» و «نوین» اولین شرکتهایی بودند که همزمان موفق به دریافت مجوز فعالیت به عنوان تامین سرمایه از سازمان بورس و اوراق بهادار شدند. از سال 1387 تاکنون، با گسترش بازار سرمایه و تمایل شرکتها به تامین مالی، هشت شرکت تامین سرمایه دیگر تاسیس شدند.
از بین شرکتهای تامین سرمایه، تامین سرمایه نوین، امین، دماوند، امید، بانک ملت و لوتوس در بازار سرمایه پذیرش شدهاند. عمده درآمد شرکتهای تامین سرمایه در ایران از چهار فعالیت اصلی: درآمد تعهد پذیرهنوسی، درآمد مربوط به خدمات بازارگردانی اوراق بهادار، درآمدهای مربوط به سرمایهگذاری در اوراق بهادار و سپرده بانکی و درآمدهای حاصل از ارکان صندوق است. به جز سهم پایین شرکتهای تامین سرمایه در تعهد پذیرهنویسی افزایش سرمایه شرکتهای پذیرفته شده در بورس و فرابورس که عمدتا توسط سهامداران عمده آن شرکتها انجام پذیرفته است، در سایر اوراق بهادار دارای متعهد پذیرهنویس، شرکتهای تامین سرمایه سمت متعهد پذیره نویس را به خود اختصاص دادهاند.
یکی دیگر از وظایف مهم شرکتهای تامین سرمایه، بازارگردانی اوراق بهادار در عرضههای ثانویه است. علاوه بر بازارگردانی اوراق بهاداری که مجوز انتشار آنها توسط سازمان بورس و اوراق بهادار صادر میشود، شرکتهای تامین سرمایه، بازارگردانی سایر اوراق بهادار را نیز بر عهده میگیرند که معاف از ثبت نزد سازمان هستند. از دیگر درآمدهای مهم تامین سرمایهها درآمد حاصل از مدیریت صندوقهای سرمایهگذاری است. شرکتهای تامین سرمایه انواع صندوقهای درآمد ثابت، مختلط و سهامی را تحت مدیریت خود دارند.
بررسی ارزندگی شرکتهای تامین سرمایه
یکی از نسبتهای مهم در بررسی وضعیت شرکتهای تامین سرمایه، بررسی ارزش داراییهای تحت مدیریت آنهاست. در حال حاضر بیشترین داراییهای تحت مدیریت متعلق به تامین سرمایه تمدن است. مقایسه ارزش بازار شرکت با ارزش داراییهای تحت مدیریت میتواند ارزندگی شرکتها را از این منظر نمایان کند.
در کشور ما تامین مالی از طریق اوراق بدهی نسبت به کل دنیا سهم بسیار کمتری دارد برای مثال سهم اوراق بهادار با درآمد ثابت از بازار سرمایه فقط 8درصد است در حالی که این نسبت در دنیا و ایالات متحده حدود 58درصد است. از اصلیترین دلایل این امر میتوان به تامین مالی از طریق بانک در زمان کوتاهتر و با هزینه مالی کمتر در کشور اشاره کرد. اما در دو، سه سال اخیر سهم این اوراق در حال افزایش است و تامین مالی بخش دولتی از بازار سرمایه و عرضه انواع اسناد خزانه اسلامی در بازار سرمایه رشد قابلتوجهی داشته است. همچنین مقایسه حجم بازار اوراق مربوط به دولت و شهرداریها و اوراق شرکتی نشان از ساختارمند شدن نسبی فرآیند تامین مالی از طریق بازار سرمایه توسط دولت دارد. در صورت تدام این وضع در سالهای آتی درآمد شرکتهای تامین سرمایه میتواند با رشد مناسبی مواجه شود.