چالشهای ایران در زمینه توسعه صنعتی چیست؟
راه صنعتی شدن کشور از بهبود سطح رقابتپذیری بنگاههای تولیدکننده میگذرد. این موضوع که محور بحث آخرین نشست کمیسیون صنعت و معدن اتاق تهران بود، ۴ مانع مهم بخش صنعت برای جهش تولید و صادرات را به تفصیل بیان کرد. حاضران در این نشست به مقامات صنعتی کشور پیشنهاد کردند ایجاد «پنجره مشترک دانش فنی» در بین بنگاههای صنعتی کشور تشویق شود.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از دنیایاقتصاد؛ در این جلسه حمید فرتوکزاده، نماینده وزارت صنعت، معدن و تجارت در هیات نمایندگان اتاق تهران، گزارشی از الزامات صنعتیسازی در کشور ارائه کرد. او با بیان اینکه «پنجره مشترک دانش فنی، بیتالغزل صنعتیسازی است» توضیح داد: مسائلی که بخش صنعت در ایران با آن دست به گریبان است، بیرونافتادگی از زنجیرههای ارزشساز جهانی، چالش ژئوپلیتیک واگرایی منطقهای و چالش حکمرانی صنعتی و بیماری هلندی است. بیرونافتادگی از زنجیره ارزشساز جهانی، موضوعی است که ایران پیش از انقلاب و بعد از انقلاب با آن مواجه بوده است. ضمن آنکه بررسی حجم تجارت جهانی کشورهای منطقه از شرق مدیترانه تا ایران و افغانستان نشان میدهد که کمتر از ۱۰درصد تجارت این کشورها مشترک است. تجارتی واگرا و موازی که هریک مواد خامی را صادر کرده و کالاهای موردنیاز خود را وارد میکنند. در واقع در این منطقه، تجارت منطقهای شکل نگرفته است.
او با بیان اینکه عضویت در زنجیرههای ارزشساز جهانی نصیب ایران نشده است، ادامه داد: کشور ما در داخل نیز با چالش حکمرانی و بیماری هلندی مواجه بوده است. فرتوکزاده در ادامه گفت: در مقابل این چالشها که مورد اشاره قرار گرفت، مفاهیم راهگشایی وجود دارد که شامل بازارسازی و تجمیع تقاضا، تامین مالی ناظر بر صنعت ملی و همافزایی قابلیتها از طریق پنجره مشترک دانش فنی است که اتاق بازرگانی و کمیسیون صنعت اتاق تهران در پیادهسازی این رهیافتها میتواند موثر واقع شوند.
این عضو کمیسیون صنعت و معدن اتاق تهران در ادامه سخنان خود یکی از الزامات رقابتپذیرکردن صنایع ایران را تعریف پنجره واحد یا فصل مشترک میان بنگاهها دانست و گفت: شناسایی و انتخاب رشتههای صنعتی و زنجیرههای ارزشساز ملی با نگاهی به زنجیرههای ارزشساز جهانی، بازارسازی برای زنجیرههای منتخب نظیر بازار مشترک منطقهای، دیپلماسی فعال اقتصادی، پیمان شانگهای، اوراسیا، کریدورهای تجاری، شناسایی و توافق درباره نقاط تکرارپذیر و تجمیعپذیر در زنجیرهها مانند کاهش تنوع به عنوان یک ضرورت اقتصادیسازی، ژنریکسازی و یکسانسازی مواد، قطعات و زیرمجموعهها در صنایع مختلف با هدف کاهش هزینه و افزایش بهرهوری و الزام بنگاههای منتخب به داشتن دفتر طراحی و انباشت دانش فنی و الزام شرکتهای طرف قرارداد خارجی به انتقال دانش فنی از جمله الزامات این مسیر است.
او با تاکید بر اینکه«یک رقابت واگرا نمیتواند کلیت صنعت را ارتقا دهد» افزود: تقسیم کار بین بنگاهها در دل زنجیرههای ارزشساز ملی بر اساس اقتضائات زنجیره ارزشساز یک ضرورت است.
همچنین ایجاد مزیت برای فعالیت در قالب زنجیرهها و خوشهها از طریق کاهش هزینههای مبادله، سامانههای مزیتساز و معافیتهای مالیاتی وکاهش هزینههای لجستیک در بالادست و پاییندست، باید از ناحیه دولت انجام گیرد.
فرتوکزاده سپس به محصولات مشترکی که توسط صنایع و در قالب پنجره واحد صنعتی قابل ساخت است اشاره کرد و گفت: موتورهای برقی لوازم خانگی، قوای محرکه خودرو سواری، ماشین سازی، کاتالیستها و مواد پرمصرف شیمیایی، واگنهای شهری و بین شهری، باتری، تجهیزات صنایع نفت و گاز و پتروشیمی، شناورهای تدارکاتی پرمصرف، موتور دیزل سنگین، تجهیزات بازیافت پسماند و تجهیزات آب و فاضلاب از جمله این تجهیزات است.
او با بیان اینکه آرایش درونی صنایع به گونهای نیست که همکاری مبتنی بر پنجره واحد دانش فنی در آن شکل گرفته باشد، توضیح داد: برای مثال، با وجود آنکه ساختار دو شرکت ایران خودرو و سایپا شبیه یکدیگر است اما مفاهیم مشترک صنعتی و فناوریهای مشترکی در این دو خودروساز مورد استفاده قرار نگرفته است. چنانکه موتور مورد استفاده توسط ایران خودرو برای تولید خودروها در اختیار سایپا قرار نمیگیرد. این مساله در مورد دو شرکت لوازم خانگی اسنوا و پاکشوما نیز صادق است. این عضو کمیسیون صنعت و معدن اتاق تهران افزود: صنعت ایران با ایجاد یک قابلیت درونزا میتواند بازارهای منطقهای را به تسخیر خود درآورد.
پس از ارائه این گزارش و طرح این مساله، سایر اعضای کمیسیون نیز به بیان نظرات خود پرداختند. علی نقیب، رییس کمیسیون صنعت و معدن اتاق تهران با بیان اینکه در صنعت ایران، شرکتهای بومی و قوی کم نیستند، گفت: اجراییشدن چنین مدلی میتواند ارزش افزوده تولیدات صنایع ایران را ارتقا دهد. او همچنین این پرسش را مطرح کرد که کدام کشور اکنون به سراغ ایجاد پنجره واحد دانش فنی رفته است؟ فرتوکزاده، در پاسخ به این پرسش گفت که بهترین نمونه از کشورهایی که این مدل را اجرایی کردهاند، کرهجنوبی است.