سیاه و سفید انتقال آب به سیستان
استفاده از ظرفیت آب دریا و شیرینسازی آن بهمنظور تامین آب مناطق بحرانی، موضوعی است که تحلیلگران بخش آب معتقدند باید مورد توجه ویژه قرار گیرد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از دنیای اقتصاد؛ طبق بررسیها، درحال حاضر کشورهای حاشیه خلیج فارس و از جمله عربستان سهم بالایی از شیرینسازی آب دریا را بهخود اختصاص دادهاند.درحالی که سهم ایران در این زمینه تنها ۲ درصد است.در قانون برنامه پنجساله ششم توسعه به استفاده از پتانسیل آب دریا جهت تامین آب آشامیدنی مناطق جنوبی اشاره و مقرر شده است تا پایان اجرای قانون برنامه ششم توسعه حداقل ۳۰ درصد آب آشامیدنی مناطق جنوبی کشور از طریق شیرین کردن آب دریا تامین شود.
اگرچه شیرینسازی و انتقال آب ممکن است برخی مشکلات زیستمحیطی را نیز بههمراه داشته باشد، اما وضعیت آب مناطق شرقی و جنوب شرقی بهحدی بحرانی است که حفظ امنیت آبی این منطقه از اولویت بالاتری برخوردار است.علاوه بر مسائل ذکر شده، در کنار استفاده از ظرفیت آب دریا و شیرینسازی، لازم است به مساله مدیریت تقاضا در منطقه نیز توجه جدی شود.
زیرا در صورت عدم اصلاح رویکردهای مدیریت تقاضا در مناطق مورد هدف، اجرای طرح شیرینسازی و انتقال آب ممکن است باعث افزایش تقاضا و رشد کاذب نیاز آبی جدید در این مناطق شود که در این صورت، طرحهای انتقال آب نیز کارکرد خود را از دست خواهند داد.بنابراین «مرکز پژوهشهای مجلس» در گزارشی تحلیلی پیشنهاد میدهد که اجرا و پیادهسازی روشهای مدیریت تقاضا نیز در این مناطق مورد توجه جدی قرار گیرد.
ایران به دلیل قرار گرفتن در کمربند خشک و نیمهخشک جهان، در زمره کشورهای با محدودیت منابع آب قلمداد میشود و به همین دلیل نیز این ماده حیاتی در ایران، یکی از مهمترین ارکان توسعه کشور است که توسعه سایر بخشها در گرو بهرهبرداری پایدار از آن است.در ایران کمبود منابع آبی همواره به عنوان یک عامل محدودکننده فعالیتها مطرح بوده است.با توجه به روند روبه رشد جمعیت کشور و تشدید نیاز بخشهای مختلف، افزایش مصرف آب بخشهای شهری، روستایی و صنعتی اجتنابناپذیر خواهد بود.آب در فرآیند توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هر منطقه، نقش عمده و کلیدی دارد.افزایش تولیدات کشاورزی و امنیت غذایی، توسعه مراکز جمعیت شهری و روستایی و بهبود ارتقای کیفیت زندگی در گرو مدیریت و توسعه پایدار است.
طرح «انتقال آب از دریای عمان به استان سیستان و بلوچستان» با هدف تامین آب استان سیستان و بلوچستان در اسفند سال گذشته با امضای ۱۰۲ نفر از نمایندگان به مجلس ارائه شده است.هدف از ارائه این طرح رفع مشکلات ناشی از کمبود آب مناطق مختلف استان سیستان و بلوچستان از طریق شیرینسازی و انتقال آب دریا به مناطق بحرانی استان و با اولویت شهرهای زاهدان و زابل عنوان شده است.بازوی پژوهشی مجلس در گزارشی طرح فوقالذکر را از جنبههای مختلف اعم از اهمیت موضوع، فنی، حقوقی و بودجهای مورد بررسی قرار داده است که در ادامه به مهمترین نکات آن اشاره خواهد شد.
از منظر اهمیت موضوع
در حال حاضر، کشور با بحران آب بیسابقهای مواجه است و استانهای جنوبی و بهخصوص استان خشک و کمآب سیستان و بلوچستان بیشتر از سایر مناطق کشور در معرض آسیبهای ناشی از این بحران است، بنابراین با توجه به اینکه استان سیستان و بلوچستان با مشکلات عدیدهای به لحاظ تامین آب مواجه است، شیرینسازی و انتقال آب با اولویت مناطق بحرانی برای اهداف آب شرب و در صورت تامین بودجه توسط بخش خصوصی برای اهداف صنعت مورد تایید است.
آب استان سیستان و بلوچستان، درحال حاضر عمدتا از مناطق مرزی شرقی و جنوبشرقی تامین میشود و از این منظر برخی از نقاط این استان کاملا به آب ورودی از افغانستان از طریق رودخانه هیرمند وابسته است.خشکسالیهای پیدرپی و پدیده تغییر اقلیم، به مشکلات تامین آب این منطقه از کشور دامن زده است.
بررسی سوابق تاریخی نشان میدهد که تامین حقابه رودخانه هیرمند از طرف افغانستان همواره دچار چالش بوده و علاوه بر این امر با حاکم شدن دورههای خشکسالی در کشور افغانستان، ورود آب از این کشور به رودخانه هیرمند در طولانیمدت با عدم قطعیتهای فراوانی روبهرو خواهد بود.بهطوری که درحال حاضر با قطع جریان آب رودخانه هیرمند تالابهای هامون (سه تالاب هامون هیرمند، هامون پوزک و هامون صابری) تقریبا بهطور کامل خشک شدهاند و علاوه بر مشکلات معیشتی که برای مردم منطقه رخ داده، مشکلات زیستمحیطی عدیدهای از جمله توفانهای گردوخاک را برای مردم منطقه رقم زده است.
توفانهای گردوغبار با منشأ داخلی که از بستر خشکیده تالابهای هامون با وسعت ۳۸۰ هزار هکتار ایجاد میشوند سبب بروز بسیاری از بیماریها از جمله بیماریهای ریوی، قلبی، چشمی و همچنین عروقی برای ساکنان مهجور منطقه شده است که این مساله (عدم تامین نیاز زیستمحیطی تالابها)، سبب میشود اغلب نخبگان و سرمایههای اجتماعی منطقه مجبور به ترک موطن خود شده و آسیبهای جدی اجتماعی به منطقه و استان وارد میشود. با توجه به مسائل امنیتی حاکم بر مرزهای شرقی، حفظ ثبات و امنیت در این مناطق اهمیت بسیاری دارد.
تامین پایدار آب برای این مناطق باعث حفظ جمعیت ساکن شده و مانع مهاجرت مردم از این مناطق خواهد شد.چنانچه مشکلات ناشی از خشکسالی و تبعات آن از جمله کمآبی این مناطق مرتفع نشود، با افزایش مهاجرت و خالی شدن مرزها از سکنه، امنیت این مناطق نیز به مخاطره خواهد افتاد.با توجه به مسائل عنوان شده، آبرسانی به مناطق شرقی با اولویت شهرهای زاهدان و زابل مورد تایید است.
از منظر فنی
این طرح از نظر فنی واجد ایراداتی است.از جمله اینکه در متن طرح به حجم آب مورد نیاز جهت شیرینسازی و انتقال اشاره نشده است.مبدأ و مقصد دقیق برای انتقال آب مشخص نیست و از این نظر ابهام دارد.مسیر انتقال آب مشخص نشده و نویسندگان طرح هیچ اشارهای به نحوه انتقال آب نکردهاند.
بنابراین با توجه به مشخص نبودن نحوه انتقال و مسیر آن، برآورد هزینههای طرح نیز میسر نخواهد بود.از سوی دیگر موارد مصرف آب در متن طرح مشخص نشده است.انتقال آب میتواند با هدف تامین آب در بخش شرب، کشاورزی، صنعت یا محیط زیست انجام پذیرد.بنابراین در متن طرح باید به موارد مصرف و هدف از انتقال آب اشاره شود چرا که انتقال آب برای اهداف کشاورزی مورد تایید نیست.
از منظر مسائل حقوقی
فقدان یک الگوی توسعه منطقهای خلأ اصلی کلیه تصمیمات در این زمینه است.در همین مورد، مشخص نیست انتقال آب از دریای عمان به استان سیستان و بلوچستان ذیل چه الگوی توسعه منطقهای و با کدام دید کلان طراحی و پیشنهاد شده است.بدون الگوی توسعه منطقهای، هر اقدامی از جنس اقدامات پیشنهاد شده در طرح، در بهترین حالت به عنوان یک راهحل مقطعی عمل خواهد کرد.عدم دید منطقهای به استان سیستان و بلوچستان و به هم ریختگی و نامناسب بودن رویکردهای توسعه در این استان از جمله مشکلات اساسی این منطقه است.استان سیستان و بلوچستان در کنار اقدامات فوری، نیازمند تبیین و اصلاح رویکردهای سیاستگذاری توسعهای پایدار در منطقه است.
جمعبندی
موضوع طرح «انتقال آب از دریای عمان به استان سیستان و بلوچستان» با هدف رفع کمبود آب مناطق مختلف استان سیستان و بلوچستان با اولویت شهرهای زاهدان و زابل، بهطور کلی مورد تایید است و توصیه میشود، رفع چالشهای تامین آب این منطقه با قید فوریت در دستور کار قرار گیرد.اگرچه در متن طرح به نوع مصارف این طرح اشاره شده است اما انتقال آب به جز برای اهداف آب شرب و در شرایط خاص صنعت، مورد تایید نیست.زیرا به دلیل خشکسالیهای پیدرپی و همچنین اقلیم خشک منطقه، حتی تامین آب شرب این منطقه از کشور دچار بحران جدی است و باید هرچه سریعتر اقدام عملی و جدی برای به حداقل رساندن مشکلات ناشی از بحران آب در این منطقه صورت پذیرد.
درحال حاضر منبع تامین بخش عمدهای از آب استان مذکور، بهخصوص مناطق مرزی شرقی و جنوب شرقی، عمدتا از رودخانه هیرمند است که علاوه بر چالشهای سیاسی برای تامین حقابه ایران، سدسازیهای متعدد بر روی رودخانه هیرمند در کشور افغانستان و نیز شرایط خشکسالی در منطقه، مانع از تامین آب ورودی این رودخانه شده، بهطوری که تالابهای هامون با قطع آب هیرمند تقریبا بهطور کامل خشک شده و وضعیت حیات و معیشت مردم منطقه با چالش بسیار جدی مواجه شده است.
با توجه به لزوم حفظ جمعیت در مناطق مرزی و ممانعت از مهاجرت مردم از این مناطق، لازم است هرچه سریعتر نسبت به تامین پایدار آب در این منطقه چارهاندیشی و اقدام شود.همچنین با توجه به ماده (۳۶) قانون برنامه پنجساله توسعه مبنی بر لزوم استفاده از ظرفیت شیرینسازی آب دریا برای تامین آب شرب استانهای جنوبی، میتوان بخشی از کمبود آب این مناطق را با استفاده از شیرینسازی و انتقال آب تامین کرد.
درحال حاضر سهم ایران از شیرینسازی آب خلیج فارس در دریای عمان تنها ۲ درصد است درحالی که بسیاری از مناطق جنوبی کشور با بحران جدی آب مواجهند. بنابراین باید تمهیدات لازم جهت گسترش فناوریهای نوین مربوط به شیرینسازی آب دریا و استفاده از آن، با در نظر گرفتن ملاحظات زیستمحیطی، اندیشیده شده و به سرعت به مرحله اجرا درآید.
در پایان، اگرچه موضوع تامین آب مناطق شرق و جنوب شرق کشور از اهمیت فراوانی برخوردار است، بهدلیل ماهیت اجرایی اینگونه طرحها و وجود برخی ایرادات در متن طرح حاضر، پیشنهاد میشود این موضوع از طرف قوه مجریه و در قالب طرح جامع متناسب با مباحث آمایشی مناطق مورد نظر پیگیری شود و مجلس شورای اسلامی نیز با نظارت دقیق و کارآمد، موجب تسریع در اجرای آن شود یا تمهیدات لازم جهت رفع اشکالات طرح اندیشیده شود.