مشکلات بیپایان معدنکاران
کار در عمق ۴۰۰متریزمین برای استخراج زغالسنگ برای کارگران عایدی جز قراردادهای پارهوقت، نبود بیمه، مزد کم و خطر از دست دادن جان نداشته است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری؛ طبق اعلام مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی 4916معدن در کشور فعال است که ۹۹هزار و ۷۳۴نفر در آنها فعالیت میکنند. با وجود ارزشافزودهای که این کارگران برای معادن خصوصی و دولتی کشور فراهم میکنند، بسیاری از آنان هنوز با چالش دستمزد، بیمه و مسائل حقوقی مانند آن دستبهگریبانند و مشکلات معیشتی بسیاری را از سرمیگذرانند.
شاید ضربالاجل ۲۰ روزه سید ابراهیم رییسی، رییس جمهوری به پیمانکاران و مالکان معادن زغالسنگ طبس برای رفع مشکلات قراردادهای پیمانکاری و بهبود حقوق کارگران موجب امیدواری همه کارگران معادن زیرزمینی برای رسیدن به حقوقشان باشد.هرچند تا رسیدن به این نقطه راه درازی برای پیمودن وجود دارد. به گزارش گروه ایرانشهر، بیشترین مشکلات کارگران معدن مربوط به معادن زغالسنگ است؛ زیرا این معادن زیرزمینی هستند و کارگران در عمق 400متری زمین با اکسیژن کم و انفجارهای متعدد فعالیت میکنند؛ فعالیتی که آسان نیست و حوادث پیدرپی در این معادن میتواند این موضوع را تأیید کند. در ایران 10معدن بزرگ زغالسنگ و حدود 100معدن کوچک مشغول استخراج این محصول ارزشمند بوده و 17هزار نفر در آنها مشغول بهکار هستند.
رییس شورای کارگران معدن اصلی پابدانای کرمان میگوید: مشکلات معدنکاران تمامی ندارد و به همین دلیل مطالبات بسیاری برای مطرح کردن وجود دارد. سالهاست یکی از درخواستهای مهم ما این است که کار در معدن ضریب2مشاغل سخت و زیانآور محسوب شود تا کارگران بتوانند با 15سال سابقه کار بازنشسته شوند. معدنکاری از مشاغل ضریب2هم سختتر است و پس از چند سال کارگر علاوه بر بیماری، توان کار کردن هم نخواهد داشت. اگر ضریب2را برای معدنکاری قانونی کنند به جز بازنشستگی دستمزد کارگران هم نسبت به دیگر مشاغل پایین نخواهد بود و افزایش مییابد. یدالله زمانی ادامه میدهد: همیشه ابزار و ادوات فایده ندارد و گاهی در عمق زمین کارگران مجبورند با دست زغال استخراج کنند. با هر انفجار هم آلایندههای بسیاری وارد هوای معدن میشود که عوارض قلبی و ریوی بسیاری دارد و در گذر زمان موجب بروز بیماریهای بسیاری در کارگران میشود.
دستمزدهای اندک
با وجود تورم فزاینده، دستمزدی که به کارگران معدن داده میشود، جوابگوی زندگی نیست؛ دستمزدی که برای همه کارگران هم یکسان نیست و وقتی به شکل مستمری پرداخت شود، آنقدر کم است که هیچ دردی را درمان نخواهد کرد.
رییس شورای کارگران معدن اصلی پابدانای کرمان میگوید: فولاد کالایی گرانقیمت است که برای تولید آن به کک نیاز است؛ ککی که کارگران معدن ماده اولیهاش را استخراج میکنند، اما کمترین دستمزد به معدنکاران زغالسنگ داده میشود. یک معدنکار 4میلیونو100هزار تا 9میلیون تومان البته در بخش دولتی با حداکثر مزایا و اضافهکار دریافت میکند. وی با بیان اینکه این تفاوت در حقوقها واقعا عادلانه نیست، میگوید: همین مبالغی که با این تورم به جایی نمیرسد هنگام پرداخت مستمری بسیار کمتر خواهد شد. اگر معدنکار 2روز مانده به پایان دوران خدمتش فوت کند پایینترین و حداقلیترین مبلغ به خانوادهاش پرداخت میشود. گاهی یکمیلیونو800 تا 2میلیون تومان به خانوادهای با فرزندان جوان داده میشود؛ فرزندانی که به سن ازدواج و تحصیل رسیدهاند و این مستمری به هیچ جای زندگیشان نمیرسد.
بیمه ناکارآمد معدنکاری
زمانی درباره وضعیت نامناسب بیمههای کارگران معدن هم توضیح میدهد: در معادنی که به بخش خصوصی تعلق دارد گاهی برای کارگران 2فیش حقوق صادر میشود؛ یکی از این فیشها با عدد و رقم متفاوت به بیمه داده میشود. با این فرار بیمهای کارفرما بیمه کمتری برای کارگر رد میشود و پس از مدتی کارگر متوجه میشود که تعداد سالهای بیمهاش از تعداد سالهایی که کار کرده کمتر است. وی با بیان اینکه پس از 22سال کار در معدن فقط 18سال بیمه دارد، میافزاید: گاه هر ماه 10روز بیمه کمتر برای کارگر پرداخت میشود تا مجبور نباشند به موقع او را بازنشست کنند. رییس شورای کارگران معدن اصلی پابدانای کرمان درباره نبود ایمنی در کار هم میگوید: کارگر معدن بهویژه در بخش پیمانی مجبور است هر کاری را که به او محول شده انجام دهد؛ حتی اگر در محیط یا ادوات کار نقص ایمنی وجود داشته باشد. تجهیزات ایمنی هم وارداتی هستند و با وجود تحریمها کارفرما باید هزینه زیادی برای تهیه آنها متقبل شود و بسیاری زیر بار این هزینهها نمیروند.
قوانین کار اجرا شود
زمانی با بیان اینکه برای پیمانکار نه کارگر مهم است، نه محیطزیست و نه آینده منطقه میگوید: لایههای زغال گاهی بیشتر از یک کیلومتر به زیر زمین میرود. بعضی پیمانکاران برای یک سود مقطعی تا عمق 20متر را با بیل مکانیکی و لودر استخراج میکنند و باقی زغالی که در دل خاک است را خراب کرده و بیاستفاده رها میکنند. نمیخواهند برای کارگر و ایمنی هزینه کنند؛ درحالیکه معدن یک کار مستمر است و براساس ماده7قانون کار باید امکان کار مستمر برای کارگر هم وجود داشته باشد و یک معدنکار جوان مطمئن باشد تا بازنشستگی میتواند در این شغل بماند. متأسفانه دست کارفرما را در بستن قرارداد باز گذاشتهاند، اگر بخواهد قرارداد طولانیمدت میبندد و اگر نخواهد نه. وی با بیان اینکه بهعنوان کارگری که در معدن دچار حادثه شده است توقع دارد قوانین کار اجرا شود، میافزاید: درخواست ما این است که کارگری که حادثه میبیند با همان حقوق قبلی به یک کار سادهتر مشغول شود و او را کنار نگذارند.
کارگر کمتر؛ کار بیشتر
کمکردن تعداد کارگران برای افزایش درآمد بهرهبرداران معدن هم از مشکلاتی است که کارگران معدن با آن مواجهند. یکی از معدنکاران مازندرانی فعال در معدن زغالسنگ میگوید: علاوه بر همه مشکلاتی که بارها بیان شده، امروز یکی از مشکلات جدی ما فشار زیاد شرکتها و بهرهبرداران معادن بر کارگر برای انجام بیشترین کار با کمترین نیروست؛ یعنی نیروی کار کم و حجم کار زیاد. میخواهند با کمترین نیرو بیشترین استفاده را ببرند؛ مثلا کاری که زمانی در معادن این منطقه توسط 3نفر انجام میشد، الان باید یکنفره انجام شود تا هزینههای بهرهبردار در پرداخت حقوق، بیمه، مالیات، غذا و سرویس کاهش یابد. این روند، فشار بر ما کارگران را چندبرابر کرده است.
وی که نخواست نامش فاش شود، میافزاید: میزان توجه به سلامت و ایمنی کارگران معدن در مدیریت معادن بسیار پایین است. اینکه همان یک لیوان شیر که قبلا به کارگر داده میشد را نمیدهند به کنار، حتی برای تجهیزات ایمنی در مضیقه هستیم. اگر چراغ یک کارگر خراب شد باید خودش تعمیر کند. اجرای مقررات ایمنی در معادن هم چندان مطلوب نیست؛ مثلا گازسنجی بهصورت مستمر و طبق قواعد انجام نمیشود. با همه این احوال پایینترین حقوق ممکن طبق قانون کار را دریافت میکنیم. بیمه تکمیلی هم برای ما درنظر نمیگیرند تا در هزینههای درمان کمک حالمان شود.
حقوق ما پول جانمان است
عباس. س، یکی از کارگران معدن زغالسنگ در گلستان است. او درباره شرایط و بیمهاش میگوید: بیمه داریم و حقوق دریافت میکنیم. همیشه حداقل حقوقمان با تأخیر به دستمان میرسد، این تأخیرها قبلا زیاد بود، اما حالا حداقل یک یا 2ماه تأخیر اتفاق میافتد. او با بیان اینکه حقوقی که به کارگران معادن زغال سنگ پرداخت میشود، پول جانشان است، ادامه میدهد: کارگران همیشه در خطر هستند و ماسکها جوابگوی جلوگیری از ورود غبار زغال به ریه نیست. حالا ما میگوییم به هر حال شغلمان است، اما واقعا حقوقی که میگیریم کفاف زندگی را نمیدهد. همه باید ساعتها اضافهکار بایستند. شما در معدن کار نکردهاید و نمیدانید چه شرایطی است. اصلا منصفانه نیست که همه اقشار کارگری حقوق یکسانی که اداره کار میگوید را دریافت کنند. از طرفی قراردادها همه کوتاهمدت است. ممکن است امروز سرکار باشیم و فردا نباشیم. امکان شکایت هم نداریم. دستمان به جایی بند نیست. همه اول قرارداد امضا میدهیم که همه حقوق و مزایایمان پرداخت شده و وثیقه میگذاریم که بعدا شکایت نکنیم. این واقعا منصفانه نیست.
بازرسی معادن
بخشی از مسائل مربوط به کارگران معدن را اداره کل کار، تعاون و رفاه هر استان باید پیگیری کند. یکی از این کارها بازرسی از معادن خصوصی است. مدیر روابط کار اداره کل کار، تعاون و رفاه اجتماعی گلستان میگوید: درباره ایمنی کار در معادن بهویژه پس از فاجعه انفجار معدن زمستان یورت در اردیبهشت سال ۱۳۹۲ حساسیتها افزایش پیدا کرد. پیشتر ما هر ۷ یا ۸ماه بازرسی انجام میدادیم اما پس از آن بازرسیهای فصلی و ۳ ماهه انجام میشد، یعنی بازه زمانی را دوسوم کاهش دادیم. سعید دنکوب ادامه میدهد: همچنین بازرسیهای مشترک با اداره کل صنعت، معدن و تجارت و سازمان نظام مهندسی معادن بهطور مستمر و متوالی انجام میشود.
خلأهای قانونی
مدیر روابط کار اداره کل کار، تعاون و رفاه اجتماعی گلستان درباره معوقات پرداخت حقوق کارگران معادن سرپوشیده استان نیز توضیح میدهد: معوقات این گروه هم در گذشته به 7تا ۸ماه میرسید که همه و بدون استثنا بهروزرسانی شده است. همچنین همه بیمهها براساس شغل سخت و زیانآور کارگران معادن انجام شده و هیچ نیروی بدون قراردادی در معادن استان فعال نیست.دنکوب درباره اعتراض برخی از اعضای این صنف به قراردادهای کوتاهمدت یا کار موقت و همچنین حقوق پایین نسبت به هزینهها میگوید: کارفرما موظف است مطابق قانون کار حقوق پرداخت کند. متأسفانه هماهنگ نبودن این مبلغ با هزینههای جاری زندگی در اختیار ادارات استانی نیست. اگر کارفرما کمتر از این مبلغ پرداخت کند قانون پیگیر آن خواهد بود، اما قانون کارفرما را به پرداخت بیش از مبلغ مصوب مکلف نکرده است. از طرفی قانون میگوید کارفرما مکلف است با نیروی کار قرارداد ببندد، اما سقف و کفی برای آن تعیین نکرده است.
جلب اعتماد کارگران
کارفرمایان بخشی از چرخه تولید هستند که از قضا برآوردن خواستههای کارگران در زمره مسئولیتهایشان بهحساب میآید. مدیرعامل شرکت معادن زغالسنگ کرمان که پس از اعتصاب کارگران معدن کرمان در سال 99کار خود را آغاز کرده، با بیان اینکه یکی از اهداف مهم این شرکت تغییر تفکر و جلب اعتماد از دسترفته کارگران معادن استان است میگوید: تلاش ما این است که با اصلاح ساختار شرکت، تولیدی باکیفیت ارائه کنیم، هرچند زحمت اصلی این تولید بر دوش مدیران و کارگران است. باقر نیکطبع ادامه میدهد: با اجرا و اصلاح طرح طبقهبندی مشاغل و اصلاح حقوق کارگری تلاش کردهایم تا رضایت خاطر کارگران را فراهم کنیم. ساماندهی حقوق کارگران از طریق اجرای طرح اضافه کار هم یکی از مواردی است که پیگیری شده. مدیرعامل شرکت معادن زغالسنگ کرمان با بیان اینکه بیمه و بازنشستگی هم ازجمله خواستههای کارگران معادن کرمان است، میگوید: برای ارائه بهتر خدمات سوابق کارگری را بررسی و تجمیع کردیم تا کارگران هنگام بازنشستگی با مشکل نداشتن سوابق مواجه نشوند.
قانونگذار مشغول کار است
مشکلات کارگران معادن زیرزمینی و البته دیگر کارگران در بعضی موارد حاصل قوانین موازی و خلأهای قانونی است. عضو کمیته معدن کمیسیون صنعت و معدن مجلس شورای اسلامی میگوید: قوانین متعدد و گاه متناقض یکی از مشکلات محیطهای کار ازجمله معادن است. قوانین ما به پالایش نیاز دارد و در بعضی قوانین برای اجبار کارفرما و کارگاهها در زمینه دستمزد یا قرارداد باید فکری کرد. هماکنون بهدلیل بعضی قوانین دست شرکتها باز گذاشته شده است. مثلا در زمینه مابهالتفاوت حقوق کارگران شرکتی و پیمانکاری خلأ قانونی داریم. الهوردی دهقانی،ادامه میدهد: تغییراتی در قانون اعمال شده است که بهزودی در اختیار هیأترییسه مجلس قرار خواهد گرفت و در صحن علنی مجلس هم مطرح خواهد شد.
بهنظر میرسد وضعیت کارگران معادن زیرزمینی پیچیدهتر از آن است که صرفا با قولهای حضوری مقامات سامان یابد. منافع شرکتهای خصوصی و نهادهای دولتی اجازه اجرای کامل همین قوانین ناکارآمد را هم نمیدهد. برای حل واقعی این موضوع راهی طولانی برای پیمودن وجود دارد؛ راهی که باید از دل تاریکترین و عمیقترین معادن زغالسنگ ایران بگذرد تا آنچه بر کارگران معادن میگذرد را از نزدیک لمس کند.
معادن حادثهخیز
بیش از 93هزار نفر در معادن کشور مشغول بهکار هستند و هر سال به این آمار افزوده میشود. در دهه90بیش از 3هزار حادثه در معادن کشور رخ داد که موجب آسیبدیدگی حدود 13هزار کارگر و کشته شدن بیش از 430معدنچی شد. این آمار را روزنامه در نیمههای سال گذشته منتشر و اعلام کرد که بیشترین حوادث معدنی مربوط به معادن کوچک است. بیشترین حوادث معدنی ایران در معادن زغالسنگ رخ داده؛ انفجار زمستان یورت گلستان در سال 96، باب نیروز کرمان در سال 88، یال شمالی طبس یزد در سال 91و همین اواخر معدن طزره در سمنان فقط بخشی از حوادث تلخ معدنی است که منجر به فوت کارگران شد.
طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در سال99آمار دقیقی از حوادث رخ داده در معادن منتشر نشده است. مرور اخبار اما نشان میدهد حتی حوادث رسانهای شده هم کم نیستند.
در کرمان که آن را بهشت معادن ایران میخوانند، بیش از 800معدن ثبت شده وجود دارد که از میان آنها معادن زغالسنگ که در مناطق هجدک راور، زرند و کوهبنان واقع شدهاند، پرخطرترین معادن هستند. در برخی از این معادن، کارگران 100متر زیرزمین و در ارتفاع 20متری این عمق و در دل تاریکی مشغول هستند. سال گذشته در هجدک با ریزش معدن 4کارگر فوت کردند و یک نفر مصدوم شد. اواخر سال با تکرار این اتفاق در کوهبنان یک کارگر در معدن «هشتونی» فوت کرد.
اصفهان 854معدن دارد و از نظر تعداد در رتبه نخست کشور قرار گرفت که در سال 99، 4حادثه در معادن آن گزارش و 2مورد منجر به فوت شد.
یزد هم دومین استان معدنخیز ایران شناخته شده، اما با وجود این، حوادث معدنی آن بسیار محدود و پایینتر از میانگین کشوری است. با این حال، سال گذشته ۵کارگر در مجموع در واحدهای فولادی و معدنی استان جان خود را از دست دادهاند.
در خراسان جنوبی هم که چهارمین استان معدنی کشور محسوب میشود، در 2معدن «آرک» و «بام گزیک» 4حادثه رخ داد که 2حادثه منجر به فوت و 2حادثه منجر به مصدومیت شد. در خراسان رضوی نیز در آماری مشابه، 4حادثه در معادن رخ داد که منجر به فوت 6نفر از کارگران معادن شد.
معدن سنگ سرب و روی آلبلاغ در ساریگل خراسان شمالی هم از 2سال پیش تاکنون با حضور چند قاچاقچی مواد معدنی بارها شاهد حوادث گوناگون منجر به فوت و جرح برداشتکنندگان غیرمجاز بوده است. حوادث ریزش سنگ و آوار در معدن آلبلاغ تاکنون جان 7نفر از برداشتکنندگان غیرمجاز را گرفته و موجب مصدومیت تعداد زیادی از مردم بومی و غیربومی شده است.
۱۳تیر سال گذشته در کرمانشاه هم 7نفر از معدنکاران در یکی از معادن بیتومین گیلانغرب دچار گازگرفتگی شدند که یکی از مصدومان جان باخت و ۶ مصدوم دیگر بستری شدند.
مرداد سال گذشته در معدن شهید نیلچیان چهارمحالوبختیاری نیز شاهد یک حادثه بودیم؛ با سقوط یک تکه سنگ بزرگ به سر یکی از کارگران، کارگر حادثهدیده بر اثر خونریزی مغزی در محل فوت کرد.
در مازندران طی سال 99، 4حادثه معدنی رخ داد که 4مصدوم داشت. در استان قم هم بهمن99با ریزش آوار در عمق 290متری معدن منگنز شاهد فوت یکی از کارگران در حال جابهجاکردن سنگهای معدنی با لودر مخصوص بودیم. اسفند 93هم 2کارگر این معدن فوت کرده بودند و 2کارگر دیگر بهشدت مجروح شدند.
شاخصترین حادثه سال گذشته در استان مرکزی با ۶۰۵معدن دارای پروانه بهرهبرداری در روستای دولتآباد شهرستان شازند اتفاق افتاد که یک فوتی و یک مجروح بر جای گذاشت. بر اثر سقوط نوار نقاله دستگاه سنگ شکن در این معدن یک کارگر 32ساله در هنگام کار در دم فوت کرد و یک کارگر 40ساله دیگر بهشدت مجروح و به بیمارستان منتقل شد.
از مهمترین حوادث سال گذشته در گلستان هم میتوان به حادثه معدن زغالسنگ زمستان یورت آزادشهر اشاره کرد که طی آن ۶کارگر بهدلیل دپوی زغالسنگ دچار گازگرفتگی شدند. همچنین در حادثه دیگری که 16اردیبهشت امسال رخ داد، مینیبوس کارگران معدن زغالسنگ تخت مینودشت در شرق استان واژگون و ۱۶ نفر سرنشین آن مصدوم شدند.
سیستان و بلوچستان در جنوب شرقی ایران هم روی کمربند فلزی و معدنی جهان قرار گرفته و مرگ یک کارگر معدن و تصادف اتوبوس حامل کارگران معدن چهل کوره زاهدان در محور زاهدان- بم که 8مصدوم به همراه داشت از مهمترین حوادث معدنی این استان طی سال گذشته است.
اما دردناکترین حادثه معدنی را شاید بتوان مربوط به سمنان دانست که 11اردیبهشت امسال و در روز جهانی کارگر رخ داد و بر اثر ریزش سقف کارگاه، منجر به مرگ 2کارگر معدن بزرگ زغالسنگ طزره در 50کیلومتری دامغان شد. آبان پارسال نیز یک کارگر در یکی از معادن سمنان بر اثر سقوط سنگ جان خود را از دست داده بود.
تکرار این حوادث موجب شده است امسال ۴٠میلیارد تومان از بودجه عمومی کشور به ایمنی معادن زغالسنگ اختصاص یابد.